جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


تغییرات اقلیمی و کشاورزی جهان


تغییرات اقلیمی و کشاورزی جهان
کشاورزی یکی از منابع اصلی آزاد شدن گازهای گلخانه‌های است و در اثر سوزانیدن بیوماس، به‌ویژه در مناطق جنگلی و مراتع، مقادیر زیادی دی‌اکسیدکربن وارد هوا می‌شود.
همچنین نیمی از کل گاز متان آزاد شده منشاء کشاورزی دارد. گرچه ماندگاری گاز متان کوتاه‌تر است، اما تأثیر آن بر گرم شدن هوا بیست برابر بیشتر از دی‌اکسیدکربن است و بنابراین یکی از مهمترین عوامل گرم شدن جهان در کوتاه‌مدت به شمار می‌آید. در حال حاضر سالانه حدود ۵۴۰ میلیون تن گاز با منشاء فعالیت انسانی آزاد می‌شود که سالانه حدود ۵ درصد رشد دارد.
حدود یک چهارم کل گاز متان فقط از دامپروری (به‌صورت تخلیه گاز معده دام و تجزیه فضولات) آزاد می‌شود. با افزایش تعداد دام و گسترش دامپروری صنعتی، پیش‌بینی می‌شود تولید کود حیوانی در سال ۲۰۳۰ حدود ۶۰ درصد افزایش داشته باشد. به همان نسبت گاز متان بیشتری آزاد خواهد شد.
برنج‌کاری غرقابی از دیگر منابع اصلی آزادشدن گاز متان به شمار می‌آید و حدود یک‌پنجم کل گاز آزاد شده از طریق فعالیت‌های انسانی تشکیل می‌گردد. براساس پیش‌بینی‌ها، مساحت اراضی تحت کشت برنج آبی تا سال ۲۰۳۰ حدود ۱۰ درصد افزایش خواهد یافت. اما میزان حجم گاز متان آزاد شده رشد آهسته‌تری خواهد یافت، زیرا پیش‌بینی می‌شود در آینده به تنظیم آبیاری و مدیریت تغذیه گیاه توجه بیشتری شود و همچنین ارقامی کاشته شوند که متان کمتری آزاد می‌کنند.
در انتشار اکسید نیتروژن، که از گازهای گلخانه‌ای مهم به شمار می‌آید، نیز کشاورزی نقش مهمی دارد. اکسید نیتروژن در اثر فرآیندی طبیعی تولید می‌شود، ولی آبشوئی، فراریت و ورود کودهای از ته به رواناب سطحی و نیز تجزیه باقی‌مانده محصول و فضولات دامی موجب تشدید آن می‌شود. حدود نیمی از گاز اکسید نیتروژن آزاد شده از فعالیت‌های انسانی منشاء دامی دارد. پیش‌بینی می‌شود در سال ۲۰۳۰ میزان انتشار اکسید نیتروژن با منشاء کشاورزی حدود ۵۰ درصد افزایش یابد.
زراعت می‌تواند عاملی برای تثبیت کربن باشد، اگر چه عموماً این بائور وجود دارد که ظرفیت ذخیره کربن در خاک نیز مانند ذخیره‌کننده‌های بیولوژیکی (به‌ویژه پوشش گیاهی) محدود است. مقدار کل کربن قابل ذخیره در خاک به نوع محصول و شرایط محلی بستگی دارد و پس از چندسال کشت، معمولاً نرخ تثبیت کربن کمتر می‌شود، تا به حد ظرفیت اشباع خاک برسد. در سال‌های ۹۹ـ۱۹۹۷ حدود ۵۹۰ تا ۱۱۸۰ میلیون تن کربن فقط در خاک‌های زراعی تثبیت شد (به‌صورت موادآلی خاک از باقیمانده محصول و کودحیوانی). براساس پیش‌بینی‌هائی که در مورد میزان تولید محصولات کشاورزی به‌عمل آمده است، می‌توان انتظار داشت که رقم فوق تا سال ۲۰۳۰ حدود ۵۰ درصد افزایش یابد.
تحولات دیگری نیز وجود دارند که در صورت وقوع آنها، رقم فوق حتی بیشتر خواهد شد. برای مثال اگر در هر سال فقط ۲ میلیون هکتار از ۱۲۶ میلیون هکتار اراضی شور موجود احیاء شود، سالانه ۱۳ میلیون تن کربن اضافی تثبیت می‌شود. در کشورهای توسعه‌یافته سیاست اختصاص دائمی بخش از اراضی به‌عنوان زمین‌های نکاشت نیز نقش مهمی در افزایش حجم تثبیت کربن ایفا می‌کند.
با گسترش شیوه‌های کشاورزی بدون شخم و مبتنی بر حفاظت منابع، سالانه حدود ۱/۰ تا ۱ تن در هکتار کربن تثبیت خواهد شد و به‌دلیل کاهش مصرف سوخت‌های فسیلی برای شخم‌زنی، از میزان دی‌اکسیدکربن آزاد شده ۵۰ درصد کاسته می‌شود. ظرفیت‌های فراوانی برای رشد شیوه‌های کشاورزی بدون شخم و مبتنی بر حفاظت منابع طبیعی وجود دارد. اگر تا سال ۲۰۳۰ معادل ۱۵۰ میلیون هکتار به مساحت اراضی دیم تحت این شیوه از مدیریت اضافه شود، با فرض نرخ متوسط تثبیت سال ۲/۰ تا ۴/۰ تن در هکتار می‌توان پیش‌بینی کرد که ظرف چند سال اول سالانه حدود ۳۰ تا ۶۰ میلیون تن کربن تثبیت شود.
اگر در مناطقی که از این شیوه‌ها استفاده می‌شود، اجراء آنها متوقف شود و به شیوه‌های قبلی روی آورده شود، کربن تثبیت شده در طول چند سال مجدداً آزاد خواهد شد. اهمیت نقش اراضی کشاورزی در تثبیت کربن در این است که فرصت و زمان کافی را برای مبارزه با عوامل و منابع آزاد شدن دی‌اکسیدکربن به‌دست می‌دهد.
پیش‌بینی می‌شود که در سال ۲۰۳۰ میزان تجمع دی‌اکسیدکربن در جواز ۳۵۰ppm به ۴۰۰ppm برسد دی‌اکسیدکربن باعث باریک‌تر شدن روزنه‌های گیاه می‌شود و به این ترتیب هدر رفت آب را کاهش می‌دهد. افزایش تجمع دی‌اکسیدکربن در جو زمین هم باعث تحریک فتوسنتز می‌شود و عملکرد بسیاری از محصولات کشاورزی را تقویت می‌کند.
پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۱۰۰ دمای زمین به‌طور متوسط ۴/۱ تا ۸/۵ درجه سانتیگراد افزایش یابد. این رقم تا سال ۲۰۳۰ نسبتاً کمتر خواهد بود و حدود ۵/۰ تا ۱ درجه سانتیگراد پیش‌بینی می‌شود.
افزایش دما در مناطق مرتفع و معتدل بیشتر خواهد بود و تغییرات اقلیمی در این مناطق موجب رونق کشاورزی خواهد شد. مساحت اراضی مناسب برای کشاورزی افزایش خواهد یافت و هزینه نگهداری دام در زمستان‌ها کمتر خواهد شد، عملکرد محصولات بالاتر خواهد رفت و سرعت رشد جنگل‌ها بیشتر خواهد شد. اما از سوی دیگر بخشی از زمین‌های مرغوب به‌ویژه در نواحی ساحلی، سیلابی خواهند شد.
در مناطقی که ذخایر آب محدودتری دارند، به‌ویژه در نواحی گرمسیری، افزایش دما موجب افزایش تبخیر و تعرق خواهد شد و میزان رطوبت خاک کاهش خواهد یافت. بخشی از اراضی تناسب خود را برای کشاورزی از دست خواهد داد و قسمتی از مراتع گرمسیری خشک خواهد شد.
افزایش دما همچنین باعث افزایش تنوع و تقویت قدرت زمستان گذرانی آفات کشاورزی خواهد شد. در اقیانوس‌ها با افزایش دما، رشد پلانکتون‌ها کمتر خواهد شد، صخره‌های مرجانی به سفیدی خواهد گرائید و الگوهای تغذیه و ازدیاد نسل ماهیان برهم‌خواهد خورد. محیط زندگی گونه‌های سرد آبی مانند ماهی روغن نیز محدودتر خواهد شد.با افزایش دمای جهان، بارندگی هم بیشتر می‌شود، اما پراکنش آن در مناطق مختلف یکنواخت نخواهد بود. در حقیقت بارندگی در جنوب آسیا و شمال آمریکای لاتین نسبت به گذشته کاهش خواهد یافت.
تغییر دیگری که در اقلیم روی خواهد داد، این است که نوسانات اقلیمی بیشتر خواهد شد. برای مثال پدیدە‌هائی مثل گردباد، سیل، بارش تگرگ و خشکسالی با شدت بیشتر و در فواصل زمانی کمتر روی خواهد داد. در نتیجه، تولید محصولات کشاورزی نیز دچار نوسان خواهد شد، اختلالاتی در تأمین موادغذائی درسطح محلی روی خواهد داد، خطر وقوع رانش زمین افزایش خواهد یافت و فرسایش تشدید خواهد شد.
پیش‌بینی می‌شود سطح آب دریاها تا سال ۲۰۳۰ به‌طور متوسط حدود ۱۵ تا ۲۰ سانتیمتر و تا سال ۲۱۰۰ حدود ۵۰ سانتیمتر بالا بیاید. بالا آمدن سطح دریا باعث به زیر آب رفتن اراضی پست، ورود آب دریا به سفره آب زیرزمینی و بروز طوفان می‌شود و در برخی مناطق پائین رفتن شدید سطح آب زیرزمینی به‌دلیل بهره‌برداری بی‌رویه به مسئله ورود آب دریا به سفره‌ها دامن می‌زند. همچنین خساراتی به سبزی و صیفی‌کاری و آبزی‌پروری در اراضی پست و در مناطقی که تخم‌ریزی آبزیان در مرداب‌های مانگرو (حرا) روی می‌دهد، شیلات لطمه خواهد خورد. این آثار در نوار ساحلی، به‌ویژه در دلتاهای حاصلخیز و پرجمعیت بیشتر خواهد بود. از جمله می‌توان به دلتاهای کشورهای بنگلادش، چین، مصر، هندوستان و جنوب‌شرقی آسیا اشاره کرد. پیش‌بینی می‌شود که فقط در هندوستان تا سال ۲۰۳۰ حدود ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ کیلومترمربع زیر آب برود و گذران زندگی حدود ۷۰ الی ۱۵۰ هزار نفر به‌خطر بیفتد.
هنوز در مورد اکثر این پیش‌بینی‌ها تردیدهائی وجود دارد. در هر حال تأثیر کلی آن بر تولید غذا در جهان تا سال ۲۰۳۰ اندک خواهد بود. برای مثال تأثیر پیش‌بینی شده بر عملکرد غله تا سال ۲۰۲۰ حدود ۵/۰ درصد است اما از لحاظ منطقه‌ای شدت تأثیر بسیار متفاوت خواهد بود. در مناطق معتدل احتمال افزایش عملکرد وجود دارد. در شرق آسیا، ساحل و جنوب آفریقا نتیجه ممکن است مثبت یا منفی باشد.
در مناطق دیگر کاهش عملکرد محتمل‌تر است و در واقع در مناطق گرمسیری و نیمه‌گرمسیری آثار نامساعدی برای کشاورزی برجای خواهد گذارد. بنابراین تغییرات اقلیمی می‌تواند به شدیدتر شدن وابستگی کشورهای در حال توسعه به واردات شود و شکاف امنیت غذائی بین شمال ـ جنوب را ژرف‌تر کند.
در مجموع، آثار بالا آمدن آب دریا در نواحی ساحلی بر کاهش یا افزایش عملکرد تا سال ۲۰۳۰ حداکثر ۵/۲ درصد و تا سال ۲۰۵۰ حداکثر ۵ درصد خواهد بود.
البته باید در نظر داشت که پیش‌بینی‌های فوق صرفاً با فرض گرم شدن هوا و عدم دخالت هر عامل دیگری محاسبه شده است و در عمل ممکن است با معرفی فن‌آوری‌های جدید، آثار تغییرات اقلیمی بر امنیت غذائی کاهش داده شود، یا حتی به‌طور کامل رفع گردد. برای مثال می‌توان به معرفی ارقام اصلاح شده و تغییر شیوه‌های مدیریت در جهت افزایش عملکرد اشاره کرد.
همچنین، عواملی مانند گسترش کشاورزی بدون شخم و مبتنی بر حفاظت منابع و توسعه آبیاری در کنار معرفی ارقام زراعی جدید، نقش موثری در کاهش حساسیت برخی اکوسیستم‌ها به تغییرات اقلیمی بازی خواهد کرد.
در مجموع به‌نظر می‌رسد، گرم شدن جهان در کشورهای توسعه‌یافته واقع در مناطق معتدل به نفع کشاورزی خواهد بود، اما در بسیاری از کشورهای در حال توسعه واقع در نواحی گرمسیری و نیمه‌گرمسیری اثرات منفی خواهد داشت. بنابراین تغییرات اقلیمی می‌تواند به افزایش وابستگی کشورهای در حال توسعه به واردات محصولات کشاورزی و ژرف‌تر شدن شکاف امنیت غذائی بین کشورهای شمال و جنوب گردد.
برخی تغییرات در آینده از شدت این روند خواهد کاست. از جمله، با بهبود خطوط ارتباط و جاده‌ها، حمل و نقل غذا به مناطق سیل‌زده یا دچار خشکسالی با سرعت بیشتری امکان‌پذیر خواهد شد. یا این‌که با رشد اقتصادی و افزایش در بسیاری از کشورها مردم خواهند توانست سطح تغذیه خود را بالاتر ببرند. با ادامه روند خروج نیروی کار از مشاغل کشاورزی به صنعت، و از روستاها به شهرها، به تعداد کشورهائی که توان واردات کسری موادغذائی خود دارند، افزوده خواهد شد و در داخل کشورها نیز از تعداد جمعیت آسیب‌پذیر در برابر نوسانات تولید داخلی کاسته خواهد شد.
اما تغییرات اقلیمی بر امنیت غذائی قشرها و کشورهای فقیر تأثیر خواهد گذاشت. حتی در سال ۲۰۳۰ نیز چندین صد میلیون فقیر وجود خواهد داشت که یا کمبود تغذیه خواهند داشت یا در آستانه آن خواهند بود. این مردم به‌ویژه در برابر نوسان درآمد یا کمبود عرضه موادغذائی در اثر کاهش تولید، خشکسالی و سیل بسیار حساس هستند.
تا زمانی‌که تجارت کشاورزی به‌طور کامل آزاد نشود و خطوط ارتباطی مناطق حاشیه‌ای با سایر مناطق تقویت نگردد، اختلاف بین قیمت در سطوح محلی، ملی و منطقه‌ای وجود خواهد داشت و در نتیجه، ممکن است در زمان بروز پدیده‌هائی مانند خشکسالی، قیمت‌ها شدیداً بالا برود. برای مثال در جنوب موزامبیک در بهار سال ۲۰۰۰ پس از وقوع سیل، قیمت ذرت به سرعت بالا رفت، در حالی‌که در شمال، قیمت نصف جنوب بود و حتی پائین‌تر هم آمد، زیرا راه‌های ارتباطی بین شمال و جنوب از وضعیت خوبی برخوردار نبود. آثار منفی تغییرات اقلیمی بیش از هر قشر دیگری متوجه فقرا خواهد بود.
کشاورزان خرده‌پا و سایر گروه‌های کم‌درآمد ساکن در مناطق مستعد خشکسالی، بالا آمدن آب دریا و شور شدن منابع آب زیرزمینی و کاهش ذخایر آبزیان به‌دلیل گرم شدن دمای آب دریاها بیشترین آسیب را خواهند دید. احتمال آثار تغییرات اقلیمی در مناطقی بیشتر خواهد بود که هم‌اکنون هم در معرض پدیده‌های فوق قرار دارند. بسیاری از مناطقی که با خطر بالا آمدن آب دریا مواجه هستند، فقر اقتصادی وجود دارد و کشورها توان مقابله با این پدیده را ندارند.
مسئله افزایش آسیب‌پذیری در برابر ناامنی غذائی در اثر تغییرات اقلیمی در ۳۰ تا ۴۰ کشور شدیدتر خواهد بود. اکثر این کشورها در آفریقا واقع هستند. براساس برخی برآوردها، حتی تا قبل از سال ۲۰۲۰ یا ۲۰۳۰ تغییرات اقلیمی باعث ۲ تا ۳ درصد کاهش در تولید غله منطقه آفریقا خواهد شد که به معنی قرار گرفتن ۱۰ میلیون نفر دیگر در معرض گرسنگی است. البته این پیش‌بینی بدون در نظر گرفتن سایر تغییرات است و حتی اندک افزایش در عملکرد محصولات ممکن است کاهش یاد شده را جبران کند، اما به‌هر حال این نیز دلیل دیگری برای ضرورت توسعه کشاورزی در آفریقاست.
منبع : ماهنامه سرزمین سبز