پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

داستان حوزه و دولت


داستان حوزه و دولت
«رابطه دولت و حوزه‌های علمیه به شکل عام و مراجع تقلید و رهبر معظم انقلاب اسلامی (به طور خاص)، یک رابطه گفتمانی و اصولی است، نه شعاری و سیاسی» این آخرین اظهار نظر «محمدناصر سقای‌بی‌ریا» مشاور امور روحانیت احمدی‌نژاد است که تحلیلش را از روابط دولت نهم و حوزه به نمایش می‌گذارد اما گویی در این چند سال داستان آیت‌الله‌ها و احمدی‌نژاد به گونه‌ای دیگر است.
آن روزها که کاندیداهای ریاست جمهوری در انتخابات سال ۸۴ سرگرم تبلیغات بودند، احمدی‌نژاد آنچنان در حوزه جایگاهی نداشت. اکثر آقایان، ‌هاشمی‌رفسنجانی را تایید می‌کردند اگرچه جامعه مدرسین در فضای تکثر کاندیداهای اصولگرایان رسما از ‌هاشمی حمایت نکرد اما بزرگان این تشکل با تنفیذ اطلاعیه‌ای‌هاشمی را اصلح دانستند، حضرات آیات جوادی آملی، مسعودی خمینی، مومن، طاهری خرم‌آبادی، محمدجواد فاضل‌‌لنکرانی، سیدمحمد غروی و... برخی دیگر از اعضا هم میزبان «علی لاریجانی» بودند. احمدی‌نژاد در جامعه فقط دو، سه نفر حامی داشت؛ آقایان مصباح یزدی، اسلامیان، کعبی و... آن هم غیررسمی.
پس از پیروزی احمدی‌نژاد روابط حوزه با رئیس‌جمهور جدید جمهوری‌اسلامی ایران در حال عادی شدن بود اما او مشاوری را برای خود در امور روحانیت انتخاب کرد که آنچنان حوزویان او را نمی‌شناختند. نجف لکزایی رئیس پژوهشکده علوم سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در این‌باره، در آن دوره با انتقاد از ارتباط دولت با برخی موسسات خاص گفته بود: «نباید این تصور پیش بیاید که دولت با موسسات خاصی از حوزه در ارتباط است. پیشنهاد من این است که مشاوران رئیس‌جمهور باید تدابیری بیندیشند تا شاهد این وضعیت نباشیم.» این روابط به‌گونه‌ای پیش رفت که در دیدار احمدی‌نژاد با آیت‌الله مکارم‌شیرازی، این مرجع تقلید به صراحت به او گفت: «در مسائل مملکتی آن هم در کشوری به عظمت و گستردگی کشور ما، گاه اشتباهی رخ می‌دهد که باید با شجاعت عذرخواهی و جبران کرد و اگر تخلفی صورت گرفته، تعقیب شود و اگر وجود افراد ناآگاه سبب آن اشتباهات شده، برکنار شوند و افراد لایقی به جای آن بنشینند.»
بیش از همه، یک اقدام احمدی‌نژاد به شدت حوزه را در مقابل او قرار داد، او بدون مشورت با منادیان تشرع مجوز ورود زنان به ورزشگاه را صادر کرد. ناگهان قم یکپارچه شد. زعمای قوم برآشفتند و بزرگ مراجع وقت معترض شدند. آیت‌الله فقید – آیت‌الله العظمی محمد فاضل‌لنکرانی- در حکمی مکتوب اعلام کرد: «اختلاط در جوامع غربی و متاسفانه در برخی نهادهای داخلی چه مفاسد فراوانی به دنبال داشته است. بنابر این شرکت بانوان در مکان‌های عمومی ورزشی که همراه با اختلاط است به هیچ وجه جایز نیست و در این امکنه ولو مکان‌های خاصی برای زنان اختصاص یابد، اما مفاسد اختلاط بر آن مترتب است...» آیت‌الله‌های بزرگ دیگر همچون آیت‌الله العظمی صافی‌گلپایگانی که گفته بود: «انتظار از مسؤولان محترم جمهوری‌اسلامی این است که با اعلام لغو این عنوان، نگرانی‌ها را رفع و موجبات خشنودی قلب مقدس حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه را فراهم نمایند» دولت را مواخذه کردند. آیت‌الله دیگر‌ قم‌نشین – آیت‌الله محمدتقی مصباح‌پیزدی – نیز که در حمایتش از دولت نهم چون وچرایی نیست، مشاور رئیس دولت و شاگردش را فرستاد و خواستار لغو این مجوز شد. گویی فضای قم به گونه‌ای رقم خورده بود که دیگر حامیان دولت جدید هم تاب و تحمل سکوت را نداشتند. در پایان این داستان رئیس‌جمهور بر اساس نظر رهبری نظام مجوز حضور زنان را لغو کرد. این کدورت‌ها در پس اتفاقات دیگر، هر از چندگاهی تکرار می‌شد؛ سخنان معاون رئیس‌جمهور (رئیس سازمان جهانگردی و گردشگری) درباره حجاب در ترکیه و حضور او در مراسمی خاص در این کشور، نامه رئیس‌‌جمهور به پاپ پس از توهین پاپ به پیامبر(ص)، ادعاهایی درباره امام زمان(عج)، سوالات موهن در آزمون فرهنگیان، رویارویی احمدی‌نژاد با‌ هاشمی‌رفسنجانی، بوسیدن دست یک معلم زن، وضعیت تورم و گرانی‌ها و نابسامانی‌های فرهنگی در کشور و.... تنها این امور نبودند، بلکه مریدان دولت نهم هم به بیان اظهاراتی می‌پرداختند که نه‌تنها فضا را تلطیف نمی‌کرد، بلکه نفت بر آتش اختلافات می‌ریخت.
احمدی‌نژاد در برابر این انتقادات و گلایه‌ها از دریچه دیگری وارد شد و سعی کرد با تمسک به کمک اقتصادی دولت به مراکز دینی فضا را تلطیف کند. او در جمع طلاب و روحانیون استان قم اعلام کرد: «دولت در مورد قم و حوزه علمیه قم احساس تعهد و وظیفه می‌کند. دولت و خزانه عمومی نمی‌تواند خود را از مسوولیت ترویج فرهنگ اسلامی دور نگه دارد.» احمدی‌نژاد همچنین در جمع اعضای جامعه مدرسین بر کمک دولت به حوزه تاکید کرد: «حوزه‌های علمیه مسوولیت سنگینی برای تامین نیازهای فکری و عقیدتی ملت‌های حق‌طلب بر عهده دارند و دولت آماده است در این راستا کمک و پشتیبانی کند.» او حتی در جمع طلبه‌ها و روحانیون استان فارس در ۲۹ فروردین ۸۶ به صراحت مبحث کمک اقتصادی دولت به مراکز دینی را تشریح کرد و به انتقاد از مخالفان این کمک‌ها پرداخت: «از اوایل انقلاب برخی از اندیشه‌های انحرافی آگاهانه و از روی برنامه‌ریزی مطرح شد که یکی از آنها این بود که دولت نباید به مراکز دینی کمک کند چرا که این مراکز دولتی می‌شوند، ولی به نظر من این حرف غلطی است. مگر می‌شود دولت اسلامی خود را از حوزه دین بیرون بکشد؟ البته این مساله نیز که روحانیت شیعه تابع دولت باشد امر خوبی نیست.» او ادامه داد: «قبلاً جایی در بودجه برای مسائل دینی و مراکز آن دیده نشده بود، اما از سال گذشته این مساله در بودجه در نظر گرفته و به استانداری‌ها ابلاغ شد. کمک به ساخت مساجد و خانه علما جزو کارهای فرهنگی دولت است.» اما بزرگان حوزه آنچنان از این خیرخواهی استقبال نکردند. مرحوم آیت‌الله‌العظمی فاضل‌لنکرانی از مخالفان این کمک‌ها بودند. حجت‌الاسلام و المسلمین محمدجواد فاضل‌لنکرانی اینگونه مخالفت پدرش را به یاد می‌آورد: «یکی دو سال قبل بود که یکی از مسوولان و شخصیت‌های بزرگ نظام در مصاحبه‌ای که با مجله‌ای حوزوی داشت باز همین نکته را مطرح کرد و گفت: ایرادی ندارد که حوزه‌ها از بودجه دولتی استفاده کنند تا بهتر اداره شوند. وقتی ایشان از مطالب با خبر شدند، بنده را نزد آن مسوول محترم که با نیت خیر آن مطالب را گفته بود، فرستاد که این راه پیشنهادی شما برای آینده حوزه‌ها خطرناک است و در نهایت به حوزه‌ها لطمه می‌زند و به هیچ‌وجه صلاح نیست، بودجه دولتی در حوزه‌ها لطمه می‌زند و به هیچ‌وجه صلاح نیست بودجه دولت در حوزه‌ها مصرف شود. باید فرهنگ‌سازی شود تا مومنین با آگاهی و اخلاص دیون شرعیه خودشان را بپردازند تا امور دین بهتر اداره شود و فرهنگ اسلامی و تعالیم اهل بیت (ع) ترقی و توسعه یابد.»
پس از این روش در جهت همراه کردن حوزه با دولت، برنامه‌ای دیگر کلید خورد و یک ماه خبرش در رسانه‌ها بازتاب یافت. «سقای‌‌بی‌ریا» مشاور احمدی‌نژاد در امور روحانیت از تدوین منشور «تعامل حوزه و دولت» و تشکیل «شورای پیگیری راهبردهای سند همکاری حوزه و دولت» خبر داد و در جمع طلاب و فضلای شاهرودی گفت: «در سال گذشته با همکاری معاونت طرح و برنامه حوزه برای تنظیم سند همکاری حوزه و دولت حدود یکصد جلسه برگزار شد... در صورت اجرایی‌شدن آن حدود ۳۰ طرح کلان مورد بررسی قرار خواهد گرفت.» او همچنین در این سخنرانی مهم‌ترین وظیفه دولت نهم در برابر حوزه را به این چند مورد خلاصه کرد: «پیگیری اجرایی‌شدن سند راهبردی همکاری حوزه و دولت، تقویت فعالیت‌های مرکز خدمات حوزه و افزایش بودجه آن و حمایت از تامین مسکن طلاب از اهم برنامه‌های دولت خدمتگزار در جهت جهش فرهنگی و علمی طلاب بوده است.» اما این منشور هم با مخالفت حوزویان به بن‌بست خورد. حجت‌الاسلام و المسلمین «سید‌هاشم حسینی بوشهری» در گفت‌و‌گو با هفته‌نامه «شهروندامروز»، از توقف این اجرایی‌شدن این منشور خبر داد و گفت: «نگرانی برخی از آقایان مراجع درباره این منشور، عملا مسکوت ماند و تمام شد... ما براساس نگرانی آنان، امضای منشور تعامل حوزه و دولت را مسکوت گذاشتیم تا اگر مراجع در آینده موافق شدند، بار دیگر طرح ‌شود.»
این روابط تیره حتی به حامی بزرگ احمدی‌نژاد هم رسید که آیت‌الله محمدتقی مصباح‌یزدی در جمع فارغ‌التحصیلان موسسه‌اش در پایان سال گذشته گفت: «باید دولت حقیقتا اسلامی تشکیل دهیم. ابتدا باید ملت و دولت مومن واقعی باشند و آنگاه به فکر پیشرفت و رشد علمی و اقتصادی بیفتند.» مدتی پیش از این اظهارنظر هم از دولت انتقاد کرد که چرا «هالیوودی‌ها» به ایران آمدند. پیش از این نیز آیت‌الله نگران بود و گلایه داشت اگرچه شاگردانش در دولت بودند، اما از اجرایی‌شدن منویاتش خبری نبود. در اواخر سال ۸۶، مصباح رو‌در‌رو از وزرای آموزش و پرورش و علوم انتقاد و توصیه‌هایی را به دولت نهم مطرح کرد. برنامه مشترک آموزش و پرورش و موسسه‌امام‌خمینی در تابستان همین سال با مشکلاتی روبه‌رو شد و اندک‌اندک فریاد اعتراض آیت‌الله بلند شد که «در انتخاب پست‌های کلیدی وسواس داشته باشید.» گویی گلایه‌های مصباح‌یزدی فقط به ایجاد موانع در برگزاری نشست آموزش معلمان در مشهد منتهی نمی‌شد، بلکه گسترده‌تر به نظر می‌رسید. در ادامه ایجاد این کدورت‌ها، نشریه پرتو – ارگان موسسه‌امام‌خمینی – نیز اگر در گذشته فقط به تمجید و حمایت از دولت می‌پرداخت، در ماه‌های پایانی سال در گوشه‌ای از صفحات خود، دریچه انتقادات را هم گشود.
اگرچه دولت سعی می‌کرد با این روش‌ها روابطش را با حوزه حسنه کند، اما اقداماتش همچنان مورد نقد بزرگان حوزه قرار می‌گرفت. سال گذشته معاون او بود که مخالفت‌های حوزویان را برانگیخت. اسفندیار مشایی از دوست بودن با مردم اسرائیل گفت: «جمهوری اسلامی ایران با ملت اسرائیل دوست است و مشکلی ندارد» آیت‌الله العظمی ناصر مکارم شیرازی در برابر این سخن به صراحت خواستار عزل معاون رئیس دولت شد و گفت: «چه لزومی دارد کسانی که این گونه فکر می‌کنند جزو همکاران رئیس‌جمهور محترم باشند، هنگامی که ۲۰۰ نفر از نمایندگان مردم به چنین کاری اعتراض کنند مفهومش این است که بیش از دوسوم مردم این کشور با چنین شخص و چنین افکاری مخالفند. انصاف ایجاب می‌کند تعصب‌های جناحی را کنار بگذاریم و به سرنوشت و منافع کشور و نظام بیندیشیم و بر اندیشه امام در این زمینه استوار باشیم.» آیت‌الله دیگری – آیت‌الله حسین نوری همدانی – هم در این‌باره از حضور این چنین فردی در هیات دولت معترض بود و در این باره اعلام کرد: «... هرگز شایسته نیست که رئیس‌جمهور محترم و مکتبی، کسی را که فکر و فرهنگش در حدی باشد که نتواند این حقیقت را درک کند یا از لحاظ ادبی قدرت بیان این مطلب را ندارد یا آنقدر شهامت روحی ندارد که به اشتباه خود به طور صریح اعتراف کند و عذر بخواهد،‌این چنین شخصی را مشاور خود قرار بدهد و یک پست مهم دولتی را به او بسپارد تا نه تنها اعتراض بجای نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی ایران بلکه اعتراض و ناراحتی همه ملت آگاه و متعهد ایران اسلامی به دنبال داشته باشد.»
پس از این اظهار نظر بار دیگر دو مرجع تقلید علیه اقدام دیگر معاون رئیس دولت واکنش نشان دادند. آیت‌الله ناصر مکارم‌شیرازی در دیدار با طلاب، دانشجویان و سپاهیان گفت: «همایشی که در تهران برای تشویق گردشگران تشکیل شده است آن‌گونه که در اخبار و جراید نقل شده و حاضران در این جلسه نیز تایید کرده‌اند در آغاز این برنامه، قرائت قرآن در حالی خوانده ‌شده است که برای رساندن قرآن به قاری، گروهی از زنان با لباس محلی و دف‌زنان، قرآن را در داخل سینی گذاشته و به قاری ‌رساندند و پس از پایان قرائت قرآن، این حرکت را تکرار کردند... اگر زمان شاه چنین حرکتی صورت می‌گرفت، فریاد همه بلند می‌شد... اگر این خبر منتشر نمی‌شد، به خود اجازه نمی‌دادم، این خبر را اعلام کنم،‌شرم‌آور است... » آیت‌الله صافی‌گلپایگانی هم در درس خارج فقه خود «اهانت و جسارت به ساحت مقدس قرآن کریم» در این همایش که متصدی آن سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بود، را شدیدا محکوم و با صراحت اعلام کرد: «اهانت به قرآن قابل تحمل نیست و کسی که مسوول این سازمان است صلاحیت ندارد در این جایگاه باشد... این اشخاص صلاحیت ندارند در مصدر کار باشند. چنین رفتارهایی علنا اهانت به احکام دین و قرآن است... در راس سازمان میراث فرهنگی باید از متدین‌ترین و صالح‌ترین افراد باشد تا بتواند حتی روی گردشگران تاثیر فرهنگی بگذارد نه اینکه خود تحت تاثیر آنان قرار گیرد.» اما احمدی‌نژاد حاضر نشد ، معاونش را تغییر دهد.
این روابط به گونه‌ای بود که مدیر سابق حوزه علمیه قم – حجت الاسلام و المسلمین سید‌هاشم حسینی بوشهری – در روزهای آغازین ترک این سمت در گفت‌وگو با هفته‌نامه «شهروند امروز» به روشنی این رخداد میان نهاد مرجعیت و دولت را تشریح کرد: «شما از کفن‌پوشیدن طلبه‌ها در آن روزها (دولت خاتمی) سخن می‌گویید، در مقابل، آن روز ابراز گلایه‌های مراجع کمتر بود. آن کسانی که وارد صحنه می‌شدند، طلبه‌های جوان و اساتید میانی حوزه بودند. ولی در این دوره، در بحث‌هایی همچون ورود زنان به ورزشگاه و امثال ذلک می‌بینید که مراجع به میدان می‌آیند... امروز مراجع منتقد هستند...»
منبع : روزنامه اعتماد ملی