یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

حجاب در ادیان و اقوام گذشته


حجاب در ادیان و اقوام گذشته
بنابر گواهی متون تاریخی، در اكثر قریب به اتفاق ملت‏ها و آیین‏های جهان، حجاب در بین زنان معمول بوده است؛ هر چند در طول تاریخ، فراز و نشیب‏های زیادی را طی كرده و گاهی با اعمال سلیقه حاكمان، تشدید یا تخفیف یافته است، ولی هیچگاه بطور كامل از بین نرفته است. مورّخان به ندرت از اقوام بدوی كه زنانشان دارای پوشش مناسب نبوده ویا به صورت برهنه در اجتماع ظاهر می‏شدند، یاد می‏كنند.
دانشمندان، تاریخ حجاب و پوشش زن را به دوران ما قبل تاریخ و عصر حجر نسبت می‏دهند. كتاب «زن در آینه تاریخ» پس از طرح مفصل علل و عوامل تاریخی حجاب، می‏نویسد: با توجه به علل ذكر شده و بررسی آثار و نقوش به دست آمده، پیدایش حجاب به دوران پیش از مذاهب مربوط می‏شود؛ و به این دلایل، عقیده عده‏ای كه می‏گویند «مذهب» موجد حجاب می‏باشد، صحت ندارد، ولی باید پذیرفت كه در دگرگونی و تكمیل آن بسیار موءثر بوده است.۱
۱) پوشش زن در یونان و روم باستان
دایره‏المعارف لاروس درباره پوشش زنان یونان باستان می‏گوید: زنان یونانی در دوره‏های گذشته، صورت و اندامشان را تا روی پا می‏پوشاندند. این پوشش كه شفاف و بسیار زیبا بود، در جزایر كورس و اِمِرجوس و دیگر جزایر ساخته می‏شد. زنان فنیقی نیز دارای پوششی قرمز بودند. سخن درباره حجاب، در لابلای كلمات قدیمی‏ترین موءلفین یونانی نیز به چشم می‏خورد؛ حتی «بنیلوب» (همسر پادشاه «عولیس» فرمانروای ایتاك) نیز با حجاب بوده است. زنان شهر «ثیب» دارای حجاب خاصی بوده‏اند، بدین صورت كه حتی صورتشان را نیز با پارچه می‏پوشاندند. این پارچه دارای دو منفذ بود كه جلوی چشمان قرار می‏گرفت تا بتوانند ببینند. در «اسپارته» دختران تا موقع ازدواج آزاد بودند، ولی بعد از ازدواج خود را از چشم مردان می‏پوشاندند. نقش‏هایی كه بر جای مانده، حكایت می‏كند كه زنان سر را می‏پوشانده، ولی صورت‏هایشان باز بوده است، و وقتی به بازار می‏رفتند، بر آنان واجب بوده است كه صورت‏هایشان را بپوشانند؛ خواه باكره و خواه دارای همسر باشند. حجاب در بین زنان سیبری و ساكنان آسیای صغیر و زنان شهر ماد (و فارس و عرب) نیز وجود داشته است. زنان رومانی از حجاب شدیدتری برخوردار بوده‏اند، به طوری كه وقتی از خانه خارج می‏شدند، با چادری بلند تمام بدن را تا روی پاها می‏پوشاندند و چیزی از برآمدگی‏های بدن مشخص نمی‏شد.۲
یكی از تاریخ نویسان غربی نیز شواهد زیادی دال بر وجود حجاب در بین زنان یونان و روم باستان آورده است. او درباره «الهه عفت» كه یكی از خدایان یونان باستان است، می‏گوید: «آرتمیس»، الهه عفت است و عالی‏ترین نمونه (و الگو برای) دختران جوان به شمار می‏آید. دارای بدنی نیرومند و ورزیده و چابك و به زیور عفّت و تقوا آراسته است.»۳
همچنین درباره مردم یكی از قبائلی كه نهصد سال قبل از میلاد زندگی می‏كرده‏اند، آمده است : «بالاتر از ارمینان و در كنار دریای سیاه، «سكّاها» بیابانگردی می‏كردند. آنها مردم وحشی و درشت اندام قبائل جنگی نیمه مغول و نیمه اروپایی بسیار نیرومندی بودند كه در ارابه به سرمی‏بردند و زنان خود را سخت در پرده نگاه می‏داشتند.»۴
این مورّخ در جای دیگر می‏گوید: «زنان فقط در صورتی می‏توانند خویشان و دوستان خود را ملاقات كنند و در جشن‏های مذهبی و تماشاخانه‏ها حضور یابند كه كاملاً در حجاب باشند. ۵
همچنین از قول یكی از فلاسفه یونان باستان، درباره شدت پوشش زن، نقل می‏كند: نام یك زن پاك‏دامن را نیز چون شخص او باید در خانه پنهان داشت.۶
۲) پوشش زن در ایران باستان
در مورد پوشش زنان ایران باستان، مطالب زیادی در تاریخ وجود دارد. ویل دورانت درباره پوشش زنان ایران باستان و اینكه حجاب بسیار سختی در بین آنان رایج بوده است، می‏گوید: «زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند كه جز در تخت روان روپوش‏دار از خانه بیرون بیایند. هرگز به آنان اجازه داده نمی‏شد كه آشكارا با مردان آمیزش (اختلاط) كنند. زنان شوهر دار حق نداشتند هیچ مردی را، ولو پدر یا برادرشان باشد، ببینند. در نقش‏هایی كه در ایران باستان بر جای مانده، هیچ صورت زن دیده نمی‏شود و نامی از ایشان به نظر نمی‏رسد.»۷
از دائره‏المعارف لاروس نیز به دست می‏آید كه حجاب در بین مادها و پارس‏ها وجود داشته است.۸ همچنین در تفسیر اثنی‏عشری۹ آمده است: «تاریخ نشان می‏دهد كه حجاب در فرس قدیم وجود داشته است». در كیش «مازدیسنی» نامه شت مهاباد، آیه ۹۰ گوید: زن خواهید و جفت گیرید و هم خوابه دیگری را نبینید و بر او منگرید و با او میامیزید.»
نصوصی كه بیانگر حجاب زنان ایران باستان است، نشان می‏دهد كه زنان در دوره‏های مختلفی چون دوره مادها، پارسی‏ها (هخامنشیان)، اشكانیان و سامانیان دارای حجاب و پوشش بوده‏اند، كه به چند نمونه آن اشاره می‏شود:
▪ دوره مادها
در كتاب «پوشاك باستانی ایرانیان» آمده: «اصلی كه باید در نظر داشت، این است كه طبق نقوش برجسته و مجسمه‏های ما قبل میلاد، پوشاك زنان آن دوره (مادها) از لحاظ شكل (با كمی تفاوت) با پوشاك مردان یكسان است.»۱۰
وی در ادامه برای توضیح نقوش بر جای مانده می‏نویسد: «مرد و زن به واسطه اختلافی كه میان پوشش سرشان وجود دارد، از هم تمیز داده می‏شوند. به نظر می‏رسد كه زنان پوششی نیز روی سر خود گذارده‏اند و از زیر آن گیسوهای بلندشان نمایان است.»۱۱
▪ دوره پارسی‏ها (هخامنشیان)
پارسی‏ها به وسیله كوروش، دولت ماد را از میان برداشته و سلسله هخامنشی را تأسیس كردند. آنها از نظر لباس همانند مادها بودند. در مورد پوشاك خاص زنان این دوره آمده است: «از روی برخی نقوش مانده از آن زمان، به زنان بومی برمی‏خوریم كه پوششی جالب دارند. پیراهن آنان پوششی ساده و بلند یا دارای راسته چین و آستین كوتاه است. به زنان دیگر آن دوره نیز برمی‏خوریم كه از پهلو به اسب سوارند. اینان چادری مستطیل بر روی همه لباس خود افكنده و در زیر آن، یك پیراهن با دامن بلند و در زیر آن نیز، پیراهن بلند دیگری تا به مچ پا نمایان است.»۱۲
▪ دوره اشكانیان
در این دوره نیز همانند گذشته، حجاب زنان ایرانی كامل بوده است. در این باره چنین می‏خوانیم: «لباس زنان اشكانی پیراهنی بلند تا روی زمین، گشاد، پرچین، آستین‏دار و یقه‏راست بوده است. پیراهن دیگری داشته‏اند كه روی اولی می‏پوشیدند و قد این یكی نسبت به اولی كوتاه و ضمناً یقه‏باز بوده است. روی این دو پیراهن چادری سرمی‏كردند.»۱۳
در جای دیگر آمده است: «چادر زنان اشكانی به رنگ‏های شاد و ارغوانی و یا سفید بوده است. گوشه چادر در زیر یك تخته فلزی بیضی منقوش یا دكمه كه به وسیله زنجیری به گردن افكنده شده، بند است. این چادر به نحوی روی سر می‏افتاده كه عمامه (نوعی كلاه زنانه) را در قسمت عقب و پهلوها می‏پوشانیده است.»۱۴
در كتاب «پارتیان» نیز آمده است: «زنان عهد اشكانی قبایی تا زانو بر تن می‏كردند، با شنلی كه بر سر افكنده می‏شد و نیز نقابی داشتند كه معمولاً به پس سر می‏آویختند.»
▪ دوره ساسانیان
در این دوره اردشیر پسر بابك با استفاده از ضعف اشكانیان، سلسله ساسانیان را بنیان نهاد و دین زرتشت را دین رسمی كشور قرار داد. اوستا را ترجمه و آتشكده‏های ویران را بازسازی نمود. زنان در این دوره كه احكام دینی زرتشتیان در كشور اعمال می‏شده است، همچنان دارای حجاب كامل بودند. در مورد پوشاك زنان چنین آمده است: «چادر كه از دوره‏های پیش مورد استفاده بانوان ایران بوده است، در این دوره نیز به صورت مختلف مورد استعمال داشته است.»۱۵
حجاب زنان در این دوره چنان اهمیتی داشت كه «حتی لباس هنرپیشگان زن، مانند لباس‏های بلند سایر بانوان، تا پشت پا كشیده شده است.»۱۶
برای اثبات توجه زنان در این دوره به حجاب، كافی است این نقل تاریخی را از منابع اسلامی مرور كنیم: هنگامی كه سه تن از دختران كسری، پادشاه ساسانی، را با ثروت فراوانی از اموال، برای عمر آوردند، شاهزادگان ایرانی را در برابر عمر در حالی‏كه با پوشش و نقاب، خود را پوشانده بودند، ایستاندند، خلیفه دستور داد، با آوازی بلند بر آنان فریاد كشند كه: پوشش از چهره برگیرید تا مسلمانان آنها را ببینند و خریداران پول بیشتری به پای آنها بریزند. دوشیزگان ایرانی از برهنه كردن صورت خودداری كردند و مشت بر سینه نماینده عمر زدند و آنان را از خود دور ساختند. خلیفه خشمناك شد و خواست با تازیانه آنان را بیازارد، در حالیكه شاهزادگان ایرانی می‏گریستند. حضرت علی(علیه‏السلام) به عمر فرمودند: در رفتارت مدارا كن؛ از پیغمبر خدا(صلی‏الله‏علیه‏وآله) شنیدم كه می‏فرمود : «بزرگ و شریف هر قومی را كه خوار و فقیر شده، گرامی بدارید». عمر پس از شنیدن فرمایش حضرت علی (علیه‏السلام) آتش خشمش فرو نشست. سپس حضرت اضافه كرد: «با دختران ملوك نباید معامله دختران بازاری (كنیزان) كرد.»۱۷
۳) پوشش زن در ادیان بزرگ الهی
▪ حجاب در شریعت حضرت ابراهیم(علیه‏السلام)
در آئین مقدس حضرت ابراهیم (علیه‏السلام) مسأله پوشش زنان، حائز اهمیت بوده است. در كتاب تورات چنین می‏خوانیم: «"رفقه" چشمان خود را بلند كرده و اسحاق را دید و از شتر خود فرود آمد، زیرا از خادم پرسید: این مرد كیست كه در صحرا به استقبال ما می‏آید؟ خادم گفت: آقای من است. پس برقع خود راگرفته، خود را پوشانید.»۱۸
از این بیان روشن می‏شود كه پوشش زن در مقابل نامحرم در شریعت حضرت ابراهیم (علیه‏السلام) وجود داشته است؛ زیرا «رفقه» در مقابل اسحاق كه به او نامحرم بود، از شتر پیاده شد و خود را پوشاند تا چشم اسحاق به او نیفتد.
▪ حجاب در آیین یهود
در اصول اخلاقی «تلمود» كه یكی از كتاب‏های مهم دینی و در حقیقت فقه مدون و آیین نامه زندگی یهودیان است، آمده: «اگر زنی به نقض قانون یهود می‏پرداخت، چنانچه مثلاً بی‏آنكه چیزی بر سر داشت به میان مردم می‏رفت و یا در شارع عام نخ می‏رشت یا با هر سنخی از مردان درد دل می‏كرد یا صدایش آنقدر بلند بود كه چون در خانه‏اش تكلّم می‏نمود، همسایگانش می‏توانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد.»۱۹
▪ حجاب در آیین مسحیت
در كتاب انجیل آمده است: پولس در رساله خود به قدنتیان تصریح می‏كند:
«اما می‏خواهم شما بدانید كه سر هر مرد، مسیح است و سر زن، مرد و سر مسیح، خدا. هر مردی كه سرپوشیده دعا یا نبوت كند سر خود را رسوا می‏نماید. اما هر زنی كه سربرهنه دعا كند، سر خود را رسوا می‏سازد؛ زیرا این چنان است كه تراشیده شود. زیرا اگر زن نمی‏پوشد، موی را نیز ببرد و اگر زن را موی بریدن یا تراشیدن قبیح است، باید بپوشد؛ زیرا كه مرد را نباید سر خود را بپوشد چون كه او صورت و جلال خداست، اما زن جلال مرد است؛ زیرا كه مرد از زن نیست، بلكه زن از مرد است و نیز مرد به جهت زن آفریده نشده، بلكه زن برای مرد. از این جهت زن می‏باید عزتی بر سر داشته باشد، به سبب فرشتگان... در دل خود انصاف دهید آیا شایسته است كه زن ناپوشیده نزد خدا دعا كند.»۲۰ پس در جایی كه برای دعا باید سر زن پوشیده باشد، به هنگام روبه رو شدن با نامحرم پوشش سر لازم‏تر خواهد بود.
و نیز در انجیل، در رساله پولس، به تیموتاوءس می‏گوید: «و همچنین زنان خود را بیارایند به لباس حیا و پرهیز، نه به زلف‏ها و طلا و مروارید و رخت گران‏بها، بلكه چنان كه زنانی را می‏شاید كه دعوای دینداری می‏كنند به اعمال صالحه.» ۲۱
نویسنده: عباس - رجبی
منبع: سایت - باشگاه اندیشه - به نقل از ماهنامه یاس، شماره ۳۲
پی نوشت‏ها:
۱ـ علی اكبر علویقی، زن در آیینه تاریخ؛ اگر منظور نویسنده این است كه حجاب یك امر فطری است و بر اثر یك رسم اكتسابی به وجود نیامده، ما هم قبول داریم، ولی نمی‏توان پذیرفت دین موجد حجاب نبوده است؛ زیرا اولاً دوران پیش از مذاهب، پیش فرض باطلی است. چون بنا بر آموزه‏های دینی، اولین انسان خود پیامبر و دارای مذهب بوده است، ثانیاً اگر حجاب را جزئی از تعلیمات مذهب بدانیم، به فطری بودن آن نقصی وارد نكرده‏ایم، زیرا تعالیم دین با فطرت انسان هماهنگی كامل دارد، چنانچه آیه ۳۰ سوره روم بدان اشاره دارد.
۲ـ به نقل از دایرهٔ‏المعارف القرن العشرین، ۱۹۲۳.
۳ـ ویل دورانت، تاریخ تمدن، ص ۵۲۰.
۴ـ همان، ص ۳۳۶.
۵ـ همان، ص ۳۴۰.
۶ـ همان.
۷ـ همان، ص ۴۳۴.
۸ـ به نقل از دایره‏المعارف القرن العشرین، ۱۹۲۳.
۹ـ تفسیر اثنی عشری، ج ۱۰، ص ۴۹۰.
۱۰ـ ضیاءپور، پوشاك باستانی ایرانیان، ص ۵۱.
۱۱ـ همان، ص۵۴.
۱۲ـ همان، ص ۵۶.
۱۳ـ جلیل ضیاء پور، پوشاك زنان ایرانی، ص ۱۹۴.
۱۴ـ همان، ص ۱۹۷.
۱۵ـ همان، ص ۱۱۴.
۱۶ـ علی سامی، تمدن ساسانی، ج۱، ص ۱۸۶.
۱۷ـ السیرهٔ الحلبیه، ج ۲، ص ۲۳۴.
۱۸ـ سفر پیدایش، باب ۲۴، آیه ۶۴ و۶۵.
۱۹ـ ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج ۴، ص ۴۶۱.
۲۰ـ باب۱۱، آیه ۳تا۱۴.
۲۱ـ باب دوم، آیه ۹تا ۱۱.
منبع : باشگاه اندیشه


همچنین مشاهده کنید