یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

تیمور بختیار


تیمور بختیار
۱۵ اردبیهشت ۱۳۴۷ سپهبد تیمور بختیار به اتهام قاچاق اسلحه در بیروت بازداشت شد. دولت لبنان كه تحت تأثیر اتحاد شاه با صهیونیستها مناسبات حسنه‌ای با رژیم تهران نداشت در برابر اصرار حكومت پهلوی برای استرداد بختیار مقاومت كرد و همین مقاومت به قطع روابط دو كشور انجامید.
تیمور بختیار از جمله شخصیتهای مرموزی است كه در زندگی خود تناقضات رفتاری فراوانی دارد. او تا زمانی كه بر اریكه قدرت تكیه داشت از وحشیانه‌ترین جنایات ابایی نداشت هنگامی كه مورد سوءظن شاه قرار گرفت، از هیچ تلاشی برای مبارزه با شاه دریغ نكرد. اعدام چهره‌هایی چون عبدالحسین واحدی، مرد شماره ۲ جمعیت فدائیان اسلام و تلاش بی حاصل برای ایجاد یك جبهه مشترك با امام خمینی(ره) در عراق برای مبارزه با شاه‌، جزء فصول زندگی پر رمز و راز تیمور بختیار است.
تیمور بختیار در جریان جنگ اول جهانی، در ۱۲۹۳ ش. در یكی از ایلات بختیاری چشم به جهان گشود. پدرش فتحعلی بختیاری از خوانین بزرگ بختیاری بود. تیمور تحصیلات خود را تا سیكل در اصفهان گذراند و سپس همراه با شاپور بختیار۱ برای ادامه تحصیل به بیروت رفت‌. وی سپس راهی فرانسه شد و در مدرسه نظامی «سن سیر» تحصیل كرد و دوسال بعد این مدرسه را با درجه ستوان دومی ترك كرد و به ایران بازگشت‌. تیمور پس از مدتی برای ادامه خدمت به زاهدان منتقل شد. مقارن جنگ دوم جهانی وی به اصفهان منتقل شد و سپس در ۱۳۲۱ با درجه سروانی به تهران بازگشت و در ۱۳۲۵ ش. به فرماندهی یك «هنگ» رسید. وی در جریان جنگ دوم جهانی از جمله افرادی بود كه علیه تجزیه طلبی كمونیستها در آذربایجان مبارزه كرد، پس از این جنگ‌ها تیمور نشان و درجه سرهنگی گرفت و در ۱۳۲۹ رییس ستاد لشكر گارد شاهنشاهی شد‌.
تیمور بختیار در كودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در سركوب طرفداران مصدق نقش فعالی ایفا كرد و دو روز پس از كودتا به فرماندهی لشكر ۲ زرهی رسید و روز پنجم دی ماه همان سال فرماندار نظامی تهران شد. ارتشبد فردوست در این باره می‌نویسد:
«تیمور بلافاصله به دستور آمریكاییها فرمانداری نظامی تهران را ایجاد كرد و قدرت واقعی را به دست گرفت‌. او دیگر آن جوان زن و بچه دوست ایلیاتی نبود و مست قدرت شده بود. در مقام فرمانداری نظامی تهران بیدادها كرد و هركس راكه آمریكاو انگلیس و یا محمدرضا می‌خواست از دم تیغ می‌گذراند. توده‌ای‌ها را قلع و قمع كرد، فدائیان اسلام را به طرز فجیعی به جوخه اعدام سپرد، پادگان مركز ۲ زرهی را به یك شكنجه گاه تمام و كمال تبدیل كرد و به جان زنان و دختران ایرانی خرس انداخت و حتی از اذیت وآزار پیرمرد محترمی چون آیت الله كاشانی نیز فروگذار نكرد۲»
تیمور بختیار، هفتم آذر ۱۳۳۴ عبدالحسین واحدی مرد شماره دو جمعیت فدائیان اسلام را كه در بازداشت به سر می‌برد، درپی مشاجره‌ای و به طور خودسرانه به ضرب ۵ گلوله به شهادت رساند.
تیمور در اول مهر ۱۳۳۵ به درجه سرلشكری رسید، سوم مهر همان سال معاون نخست وزیر و رئیس سازمان اطلاعات و امنیت كشور شد و در ۱۳۳۸ به درجه سپهبدی ارتقاء یافت. وی در ۲۴ اسفند ۱۳۳۹ با انتصاب سرلشكر پاكروان به ریاست ساواك، بركنار شد و در اول مهر همان سال بازنشسته شد و در ششم بهمن آن سال ایران را ترك كرد.
گفته می‌شود، حس قدرت‌طلبی بختیار، ارتباط‌های رو به گسترش وی باسران مجلس شورای ملی و سنا و رفت و آمدهای او با سفیران كشورهای خارجی، شاه را نگران كرده بود. بختیار پیش از این با استفاده از وجود ثریا همسر شاه نیز كه زنی از ایل بختیاری بود درتصمیمات محمدرضا اعمال نفوذ می‌كرد. او كه فردی قدرت‌طلب بود برای دستیابی به منصب نخست وزیری و یا ریاست ستاد ارتش شدیداً تلاش می‌كرد و در این تلاش حمایت بسیاری ازافسران بلندپایه ارتش و جمع بزرگی از نمایندگان مجلس را نیز كسب كرده بود. از این رو هنگامی كه علیرغم انتظاراتش علی امینی در اردیبهشت ۱۳۴۰ به نخست وزیری رسید، بنای ناسزاگویی و مخالفت با امینی را برگزید‌. شاه نیز به پشتگرمی حمایت امریكا از امینی، به یك باره زمینه اخراج تیمور را از كشور فراهم آورد تا خیال خود را از این كانون قدرت كه به تدریج برای او خطرناك می‌شد راحت سازد.
بختیار پس از خروج از ایران به رم رفت و از آنجا بنای مخالفت با رژیم شاه را گذاشت‌. این مخالفتها رفته رفته چنان شدت گرفت كه وقتی نهضت ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به وقوع پیوست، تلقی اول شاه این بود كه در پشت این حركت تیمور بختیار قرار دارد! شاه درپی این تردیدها حتی دستور بركناری تعدادی از مدیران ادارات ساواك را نیز كه هوادار تیمور بختیار بودند صادر كرد. شاه حتی پس از مدتی، سرلشكر پاكروان ـ رئیس ساواك ـ را نیز بركنار كرد و نعمت الله نصیری را جایگزین وی ساخت.
در سالهای نیمه اول دهه ۴۰، تیمور بختیار تلاش فراوانی كرد تا بتواند ارتباطی با امام خمینی(ره) برقرار سازد، اما امام در هیچ مقطعی وی را نپذیرفت‌. از نظر امام‌، بختیار چیزی بیشتر از یك مهره جنایتكار و مطرود رژیم پهلوی نبود.
تیمور بختیار، ۱۵/۲/۱۳۴۷ به اتهام حمل اسلحه غیرمجاز توسط مأمورین امنیتی لبنان در فرودگاه بیروت دستگیر شد. در پی این واقعه شاه تمام نیروی خود را به كار گرفت تا موافقت دولت لبنان را برای تحویل او به ایران جلب كند. دولت لبنان خواست ایران را نپذیرفت و در نتیجه روابط تهران و بیروت تیره شده و در ۱۲ فروردین ۱۳۴۸ قطع گردید. تیمور بختیار نیز كه توسط دستگاه قضایی لبنان به ۹ماه زندان محكوم شده بود، با اعمال نفوذ عراق آزاد شد و در ۲۷ اردیبهشت ۱۳۴۸ طی تشریفات خاصی وارد بغداد گردید و در قصر سابق نوری سعید سكنی داده شد. در آن دوره روابط بغداد و تهران سرد و گاهی خصمانه بود. در فاصله سالهای ۹-۱۳۴۸ كه تیمور بختیار با همكاری بعثی‌ها بساطی برضد شاه در عراق به راه انداخته بود، علیرغم همه كوشش هایش نتوانست حتی یك جلسه با امام خمینی(ره) به گفتگو بنشیند. آخرین ترفند بختیار این بود كه همراه با استاندار كربلا به صورت ناشناس و بدون اعلام قبلی درجلسه ملاقات عمومی امام حضور یافت‌. در آن جلسه نیز نه كسی او را به امام معرفی كرد و نه امام حتی یك كلمه با او سخن گفت‌. پس از رفتن او امام از روی قراینی دریافت كه وی بختیار بوده كه به همراه استاندار كربلا به حضور او راه یافته است. مرحله بعد كه استاندار كربلا از امام تقاضای ملاقات كرد، امام پاسخ داد به شرطی می‌توانید بیایید كه رجال غیرعراقی با شما همراه نباشد. ۳
بختیار در مدت اقامت یك‌ساله‌اش در عراق، تلاش گسترده‌ای برای متحد كردن ناراضیان و مخالفان رژیم شاه در داخل و خارج داشت. او با گروههای سیاسی از جمله سران جبهه ملی‌، حزب توده‌، سازمانهای مسلح زیرزمینی‌، فئودالها و ملاك‌هایی كه با سیاستهای اصلاحات ارضی شاه مخالف بودند، بازنشستگان ناراضی ارتش و سایر مخالفین تماس برقرار كرد و آنان را با وعده بازگرداندن قدرت تطمیع نمود. البته رژیم عراق نیز هزینه‌های این تلاش‌ها را تأمین می‌كرد.
تیمور بختیار كه در دادگاه عالی شماره یك دادرسی ارتش غیاباً محاكمه و به اعدام محكوم شده بود سرانجام در ۱۶ مرداد ۱۳۴۹ توسط یكی از دوستان مورد اعتماد خود كه از تطمیع شدگان ساواك بود، در یك شكارگاه منطقه دیاله، نزدیك بغداد ترور شد.
ضارب براساس اسناد ساواك شخصی ارمنی به نام «الگن ماطاوسیان‌» با نام مستعار «فرهنگ» بود. وی ۴۸ساعت پس از ترور توسط مأموران عراقی دستگیر، شكنجه و نهایتاً اعدام شد.
پی نویس :
۱ ـ شاپور بختیار آخرین نخست وزیر رژیم شاه كه با پیروزی انقلاب اسلامی از ایران گریخت‌.
۲ـ ظهورو سقوط پهلوی؛، ارتشبد فردوست؛ ج اول‌؛ ص ۴۱۷؛ انتشارات مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.
۳ ـ سپهبد بختیار به روایت اسنادساواك‌؛ مركز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات‌؛ ج اول؛، ص ۱۸۰.
منبع : موسسه مطالعات وپژوهش های سیاسی


همچنین مشاهده کنید