پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


بازنشستگان، بهترین مشاوران مدیران جوان


بازنشستگان، بهترین مشاوران مدیران جوان
به تعبیری، هنگامه بازنشستگی زمانی است برای فراغت از کار و رهایی از خستگی های ممتد و روزانه ای که گاه و بی گاه بر دیوار کوتاه شب می آرامند. در حالی که در کوتاه مدتی، همین آسانی معنا در برخورد با آنچه زندگی روزمره از واقعیت خود حکایت می کند، راهی بیراهه های تنهایی و فقر می شود و برگی بر دفتر مشکلات اقتصادی، اجتماعی و روانی بازنشستگان می افزاید. صاحبنظران معتقدند، بازنشستگی به عنوان وضعیت بالقوه غم انگیز و انزوا و کناره گیری از جریان زندگی و خدمات جامعه نگریسته می شود، ولی نمی توان تعداد بازنشستگانی را انکار کرد که با عناوین مختلف رسمی، غیررسمی و اداری و غیراداری، قدم زدن در محیط های کاری و نشستن بر صندلی ادارات را بر فضاهای سبز و نیمکت پارک ها ترجیح می دهند. چنانچه براساس آمارهای موجود، ۵/۹۲ درصد زنان ۶۰ ساله و بیشتر فعال از نظر اقتصادی، شاغل و ۵/۶ درصد آنان بیکارند، در مقابل ۶/۹۱ درصد مردان ۶۰ ساله و بیشتر فعال از نظر اقتصادی شاغل و ۴/۸ درصد آنها بیکارند. جالبتر این که، سالمندان پس از رسیدن به سن بازنشستگی برای تامین معاش خود در بخش خصوصی مشغول به کارند. ۹۰ درصد مردان ۶۰ ساله و بیشتر، شاغل در بخش خصوصی و ۸۲ درصد زنان سالمند شاغل، در این بخش مشغول به کارند.
●بازنشستگی ،دوران سوم زندگی
گوته، شاعر آلمانی می گوید: <سالمند شدن همه ما را غافلگیر می کند. هر انسانی برای خودش، موجودی یکه و یگانه است ولی هنگامی که سرنوشت محتوم و مشترک همگانی دامنگیر او می شود، سخت یکه می خورد و دچار شگفتی می شود.> این شگفتی از بازنشستگی و پیری، بیش از همه در زمانی خودنمایی می کند که مشکلات اقتصادی و اجتماعی بیشمار در سبد روزانه به همراه تورم روزافزون به کناری رها می شوند. امروزه دوران پس از ۶۰ سالگی که اصطلاحاً دوران بازنشستگی نامیده می شود، دورانی نیست که تنها به انتظار مرگ سپری شود. جامعه شناسان می گویند، این مرحله از عمر، دوران سوم زندگی است. دکتر محمد زاهدی اصل، رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران و استاد مددکاری اجتماعی، می گوید: بازنشستگی به عنوان پدیده ای اجتماعی، واقعیت مهمی است که لاجرم در زندگی شغلی نیروی انسانی اتفاق می افتد و ممکن است به علل مختلفی زودتر از موعد مقرر حادث شود. این پدیده دارای ابعاد و تبعات مختلف فردی، اجتماعی و اقتصادی است که معمولاً با پدیدهِ سالمندی قرین و همراه است. با این حال گمان می رود مقوله بازنشستگی نه تنها سلامت شرایط زیست انسانی را چه برای بازنشسته و دیگران متا ثر می سازد، بلکه بیش از آن با امنیت شغلی و امنیت از جهت درآمد ارتباط نزدیکی دارد. چنانچه دکتر زاهدی اصل معتقد است: رسیدن به دوره بازنشستگی به عنوان بخشی از زندگی انسان درصورتی که با تدابیر اصولی و برنامه های متناسب با شرایط فرهنگی-اجتماعی و اقتصادی جامعه همراه نباشد، زمینهِ نگرانی و اضطراب را برای بازنشستگان به همراه می آورد که در روابط آنان با خود و اطرافیان آثاری منفی بر جای خواهد گذاشت. با توجه به احتیاجات عاطفی، معیشتی، احتیاج به تفریح و احتیاج به شرکت در زندگی اجتماعی و امنیت که زندگی افراد را پس از ۵۰ یا ۶۰ سالگی و بازنشستگی در هاله ای از ابهام و مشکلات فراروی قرار می دهد، به نظر می رسد مهمترین اقدام، اتخاذ سیاست اجتماعی متناسب با شرایط جوامع مختلف است که می تواند تعدیل کننده تبعات و آثار سوء سالمندی و بازنشستگی در جامعه باشد. به اعتقاد رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران، سیاست های اعمال شده درخصوص سالمندان بازنشسته باید ضمن حفظ شان و منزلت انسانی آنها و مراقبت های شرافتمندانه از بازنشستگان، زمینه استقلال آنها را فراهم سازد که حاصل چنین وضعیتی، رضایتمندی بازنشستگان از سیاست های اعمال شده و خشنودی آنها از زندگی خواهد بود. وی همچنین می افزاید: توجه به بازنشستگی به عنوان یک تضمین برای نیروی کار در دورانی که قادر به کار نخواهد بود و نیز حمایت از بازنشستگان، نشانه ای از همبستگی بین بازنشسته و جامعه که دریافت کننده اصلی خدمات بازنشسته در دوران اشتغال است، تلقی می شود.
● بازنشستگان و نیازهای رودررو
احتیاج به شرکت در زندگی اجتماعی مهمترین نیاز جامعه بازنشستگان است که تمامی افراد را به نوعی درگیر می سازد. براساس تحقیقات روان شناسی، سالمندانی که به رغم سن بالا در فعالیت های اجتماعی حضور دارند و از روابط اجتماعی نسبتاً خوبی برخوردارند، به بیماری های مختلف به ویژه بیماری های روانی کمتر دچار می شوند. سالمندان از احساس بطالت و بیکاری و برکنار ماندن از زندگی اجتماعی رنج می برند. از این روست که کار، مهمترین و بزرگترین دغدغه آنها در این دوران به شمار می آید. اگرچه با نگاهی به شرایط امروز اجتماعی و اقتصادی جامعه و نیز تورم روافزون و مشکلات معیشتی، کار از ضروریات زندگی هرفرد بازنشسته پس از ۳۰ سال کار و تلاش در گردونه تولید جامعه محسوب می شود. حسین پیرنیا، عضو ستاد اشتغال سازمان بهزیستی کشور می گوید: در جامعه ای که کار در آن دارای ارزش اساسی است، بازنشستگی اغلب به معنای از دست دادن این ارزش تلقی می شود و فقدان کارهای جاری که ممکن است زندگی یک فرد را برای مدتی حدود نیم قرن شکل داده باشد، خلا یی ایجاد می کند که پر کردن آن دشوار است. وی می افزاید: پس از آنکه حکم بازنشستگی یک فرد را به او می دهند، ابتدا شوک روانی به او وارد می شود و از کارایی او کاسته می شود و از آنجا که تشکل، غیردولتی (NGO) یا انجمن خیریه ای برای حمایت از سالمندان، بازنشستگان و فرهیختگان در کشور وجود ندارد، این افراد پس از مدتی دچار افسردگی می شوند. پیرنیا، بازنشستگان را بزرگترین مشاوران مدیران جوان معرفی می کند و می گوید: اگرچه بسیاری مشکلات اقتصادی، بازنشستگان را روانه بازار کار می کند ولی باید در مشاغلی به کار گرفته شوند که شایسته مقام و منزلت آنان باشد. زیرا آنها، مرحله آزمون و خطای خود را سپری کرده اند و می توانند از نظر فکری، کمک بسیاری به مدیران بکنند.
دکتر زاهدی اصل نیز می گوید: در زمان بازنشستگی، بر تعداد تعهدات افراد و مسئولیت های آنها با توجه به شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه افزوده می شود و از آنجا که میزان مستمری ها، پاسخگوی نیازهای این افراد نیست، بازنشستگان مجبور به کار کردن هستند. وی با اشاره به این که مسائل معیشتی، رفاهی و درمانی در ردیف مشکلات اصلی بازنشستگان قرار دارد، می گوید: بررسی تطبیقی حقوق بازنشستگی با روند افزایش هزینهِ زندگی برای مستمری بگیران تامین اجتماعی در یک دوره سی ساله نشان می دهد که در سال های ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۸، افزایش حقوق بازنشستگی بیش از افزایش هزینه زندگی بوده است، به طوری که هزینهِ زندگی ۱۲۶ درصد، ولی حقوق بازنشستگی ۷/۲۲۵ درصد افزایش داشته، از این رو قدرت خرید بازنشسته، ۷۹ درصد افزایش یافته است در حالی که در سال های ۱۳۵۹ تا ۱۳۷۰، افزایش هزینه زندگی ۲/۲۲۴ درصد و مقدار افزایش مستمری بازنشستگی ۳/۱۲۳ درصد بوده، از این رو قدرت خرید بازنشسته در این سال ها به نصف تقلیل یافته است.
●چه باید کرد
سالمندی، یک سراشیبی ساده نیست که همه با یک شتاب آن را طی کنند، بلکه پلکانی با نرده های بی نظم است که برخی از آن با سرعتی بیش از دیگران پایین می آیند. تعادل بین جسم و روان در شخص سالمند بسیار مهم است و در بیشتر مواقع، برهم خوردن این تعادل است که سالمند را به فردی منزوی و افسرده تبدیل می کند. دکتر مهدی علائی حسینی، استاد ادبیات تطبیقی می گوید: سالمندتر شدن جمعیت، منجر به پیدایش مسائل تازه ای خواهد شد. به همین جهت، پیش بینی های آینده اقتصاد جهانی خبر از تنش ها و بحران هایی در موضوع تامین اجتماعی و فراهم آوردن رفاه و امنیت و بهداشت سالمندان در سراسر جهان می دهد. در کشورهای مختلف، دولت ها می کوشند راه حلی برای تامین هزینه های مربوط به سالمندان بیابند.
دولت انگلیس در تجدیدنظر اخیر خود در قانون مستمری و بازنشستگی، این هدف را دنبال می کند که افراد سالمند، نگران فقر احتمالی در دوران سالخوردگی نباشند زیرا دولت وظیفهِ تامین آینده آنان را برعهده خواهد داشت. با این حال، به رغم تمام اقداماتی که برای رفاه حال بازنشستگان و تامین معیشت آنها از دولت انتظار می رود، تک تک افراد جامعه نیز وظایفی برعهده دارند. برای کاهش پیامدهای سالمندی برای بازنشستگانی که از سه دغدغه چگونگی گذران زندگی، بیماری و تنهایی راه گریزی ندارند، کشورهای مختلف دنیا قوانین خاص و حمایت های ویژه ای ایجاد کرده اند که این حمایت ها بیشتر در باب استفاده از توانمندی های این گروه و رفع نیازهای آنان طراحی شده است. چنانچه دکتر زاهدی اصل بر این موضوع تا کید می کند که باید قدر و منزلت بازنشستگان با استفاده از شیوه های گوناگون افزایش یابد.
وی می افزاید: استفاده از تجربیات سال های خدمت بازنشستگان در دستگاه های دولتی و خصوصی، استفاده از وجود آنان به عنوان مشاور، بازرس، مربی و غیره، توجه بیشتر رسانه های گروهی به سالمندان، تهیه و پخش برنامه های خاص آنان، مصاحبه و گفت وگو با سالمندان موفق و فعال جامعه و... می تواند ازجمله راهکارهای مهم برای افزایش قدر و منزلت بازنشستگان و سالمندان در جامعه باشد. شاید بتوان در دوران بازنشستگی با گوشه آستین، خستگی نشسته بر پیشانی دوران کار و تلاش را از چهره زدود، ولی نمی توان با فراغت کامل زندگی کرد و راه پیمود. می توان روزگار گذراند، روزگاری توا م با فقر، رنج، حسرت، غم و بی پناهی...
ناهید حسینی
منبع : هفته نامه آتیه