جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

اصلاحات از آغاز تا تبیین آن از سوی خاتمی


اصلاحات از آغاز تا تبیین آن از سوی خاتمی
اصلاحات در جامعه سیاسی فعلی اسم رمز دورانی است که با دوم خرداد و انتخاب غیرمنتظره آقای خاتمی به عنوان رئیس جمهور آغاز شد. آن دوران که با انتخابات مجلس ششم تکمیل شد اصطلاحات سیاسی جدید و فرهنگ نو و تازه یی که بیشتر بر توسعه سیاسی مبتنی بود در جامعه رواج پیدا کرد و نهادینه شدن دموکراسی در کشور هدف اصلی آن بود. در آغاز دوم خرداد اصطلاح اصلاحات رواج نداشت. آقای خاتمی خود بارها بر این نکته تاکید کرده است که این اصطلاح از آغاز دوم خرداد مطرح نبود. شرایط انتخاب آقای خاتمی آنقدر سریع و غیرمترقبه بود که فرصتی برای تهیه مانیفستی قبل از پیروزی انتخابات وجود نداشت. باور سیاسیون و باور خود آقای خاتمی بر این بود که در بهترین شکل، انتخابات به دور دوم منجر می شود و رقیب وی که حمایت همه جانبه رسمی را داشت بر کرسی ریاست جمهوری تکیه خواهد داد و فرصتی برای آقای خاتمی و هوادارانش به وجود خواهد آمد که بتوانند منشور رفتار آینده سیاسی خود را تنظیم کنند. اما نیاز جامعه سریع تر از این پیش بینی ها بود. بدنه اصلی سیاسی حمایت کنندگان آقای خاتمی در انتخابات دوم خرداد از طیف های مختلفی بودند. جمع موثری از آنان جریان چپ خط امامی بودند که در دوران امام خمینی مسوولان و مدیران و فعالان عرصه سیاسی بودند که بعد از ارتحال ایشان در انزوای سیاسی نسبی قرار گرفته بودند. اینها عمدتاً با شعارهای دین محوری پررنگ وارد عرصه تبلیغات شدند. گروه مهم دیگر روشنفکرانی بودند که به دنبال تحقق جامعه مدنی و نهادینه کردن دموکراسی سازگار بودند که عمده آنان طرفدار دموکراسی سازگار با دین بودند. معلمان، دانشجویان و روحانیون نواندیش هم پیام رسانان این تغییر به درون جامعه شدند.
بخش اصلی رای دهندگان هم البته جامعه یی بود که نسبت به روش های حکومتی موجود انتقاد و به فضای تنفسی جدیدی نیاز داشت. همه این طوایف با اینکه اختلاف نظرهای فراوانی داشتند به نوعی با شعارهای آقای خاتمی توانستند ارتباط برقرار کنند. وقتی رئیس جمهور منتخب بر کرسی ریاست نشست طبعاً وارد گود مشکلات انبوه کارهای اجرایی کشور شد و گروه های مختلف طرفدار انتخابات دوم خرداد هریک با دیدگاه های مختلف خود تعریفی از این اتفاق مهم تاریخی ارائه کردند. طبیعی ترین نقطه مشترک همه این مجموعه ها اصطلاح اصلاحات بود که هر گروهی از آن مفهومی برداشت داشتند. اصلاحات در برابر انقلاب قرار داشت. نه آقای خاتمی و نه هیچ یک از فعالان دوران انتخابات قرار به انقلاب و از بین بردن کلی ساختارها را نداشتند. به همین دلیل هیچ یک از کسان یا جریاناتی که در دوران انتخابات فعال بودند و رای دادند بحث تغییر کلی ساختار حکومت را در تبلیغات انتخاباتی نکرده اند.
البته کسان و جریاناتی بودند که بر این باور بودند و خواستار تغییر حکومت بودند ولی عمده آنان گروه های رسمی اپوزیسیون بودند که طبعاً به هیچ کس در آن انتخابات رای ندادند و نمی توانستند ادعایی داشته باشند. معروف ترین این جریانات سازمان مجاهدین خلق(منافقین) بودند که از ابتدای انتخابات دوم خرداد بدترین حملات داخلی و خارجی را علیه خاتمی سامان دادند که عمر رژیمی را که با گمان واهی خود تصور می کردند به پایان رسیده، طولانی کرد. از سوی دیگر اصلاحات با جریانات واپسگرا و محافظه کار مرزبندی داشت؛ آنهایی که در حوزه سیاسی داخلی معتقد به حفظ روش های موجود بودند و به مردم نگاه تزیینی می کردند و خود را از طرف خدا قیم اغنام الله می دانستند. در بین این دو مرز، طبیعی ترین اصطلاح، اصلاحات بود که محور تئوری پردازی افراد و جریانات مختلف شد و عنوان عام گفتمان سیاسی و اجتماعی نخبگان بر محور اصلاحات شکل گرفت. این وحدت البته تنها در عنوان اصلاحات بود. در مفهوم آن البته اختلاف نظرهای فراوان وجود داشت.
جمعی به افراط رو آوردند و جمعی به تفریط. در فاصله این افراط و تفریط حرف ها و تئوری های فراوانی به نام اصلاحات ارائه شد. این حرف ها و تئوری های متفاوت عامل اختلافات سیاسی فراوانی شد. به دلیل فراوانی رسانه ها که از خصوصیات جامعه آزاد بود و بخش انکارناپذیر و موفق جامعه مدنی تلقی می شود نظرات مختلف و برداشت های گوناگون هم بازتاب های زیاد و سریعی داشت و مسابقه افراطی گری را سرعت می بخشید. همچنان که نمی توان نقش مهم محافظه کاران قدرتمند داخل حکومت را در تشویق غیرمستقیم افراطی گری نادیده گرفت.
آنها که قصد انتقام از اصل انتخابات دوم خرداد را داشتند، با هجوم قضایی، امنیتی، سیاسی و تبلیغاتی به بدنه اصلاحات و نیز با بحران آفرینی برای دولت و مجلس ششم، زمینه رادیکال شدن جامعه و پرمخاطب شدن افراطیون را فراهم آوردند. رادیکالیزه شدن جامعه و شنیده شدن صدای افراطیون بی شک خواست محافظه کارانی بود که مجاری جدی قدرت را به خصوص در حوزه قضایی و تبلیغاتی بر عهده داشتند. همان ها که هر ۹ روز برای دولت بحران جدیدی می آفریدند و با دستگیری و زندان و هجوم به فعالان سیاسی افراطی و غیرافراطی اصلاح طلب حلقه محاصره اصلاح طلبی را تنگ تر می کردند. از آن مهم تر اینکه هر روز با تنگ کردن فضای سیاسی هر نوع شعارهای اصلاح طلبانه را حرکتی افراطی معرفی می کردند و خود خاتمی و عبور کنندگان از او و محافظه کار تر از خاتمی را یک مجموعه معرفی می کردند تا از اصل انتخابات دوم خرداد و حرکت اصلاح طلبانه جامعه انتقام بگیرند.
مدیران این پروژه البته از اصلاح طلبان غیرافراطی که مخاطبان بیشتری داشتند، کینه بیشتر به دل داشتند. از ابزار دین هم که البته همچنان بیشترین اثرگذاری را در درون جامعه داشت، بیشترین استفاده ابزاری را کردند تا بتوانند کلیت اصلاح طلبی و آزادیخواهی را افراطی معرفی کنند تا در این فضای تاریک و پراضطراب مردم را مایوس کنند و خود دوباره با استفاده از ابزارهای متخلفانه قدرت سیاسی را مجدداً در اختیار بگیرند و موفق هم شدند. شاید از آقای خاتمی انتظار می رفت در همان دوران فرصت کافی می گذاشت تا در مقام رهبر اصلاحات زودتر از دیگران اصلاحات مورد نظر خود را به عنوان کسی که رای مردم را به دست آورده تعریف کند تا همه تئوری ها، به نام وی ثبت نشود و کلیت اصلاحات آسیب نبیند. اما آقای خاتمی بیشتر خود را رئیس جمهور می دید و موظف به حل زندگی و معیشت جاری مردم خود را تعریف می کرد تا آنکه خود را رهبر اصلاحات بداند. اکنون اتفاقات این سال ها در هر حال صورت پذیرفته است. هرکسی البته حق دارد تعریف خود را از اصلاحات داشته باشد.
همچنان که تعاریف مختلفی با مفاهیم کاملاً متفاوت و بعضاً متناقض هم از اصلاحات انجام شده است. اما باز هم از آقای خاتمی بیش از دیگران انتظار می رفت که حتی اگر دیر شده، تعریف اصلاحات به صورت شفاف و به روایت خودش را مشخص کند. این نه به دلیل نزدیکی انتخابات و نه به خاطر اینکه ممکن است دوباره کاندیدا شود و رای بیاورد می بایست صورت پذیرد، بلکه به این دلیل ضرورت داشت که اصلاحات یک نیاز بود و آقای خاتمی بیش از دیگران به دلیل رایی که آورده بود، باید مقصود خود را از اصلاحات تبیین می کرد تا در آینده اکثریت جامعه که هنوز نه خواستار انقلاب جدیدی هستند و نه به دلیل تغییر نسل خواهان حفظ روش های گذشته و خواهان اصلاح امور هستند، بدانند آقای خاتمی از اصلاحات چه منظوری داشته است. به همین دلیل وی پس از تشکیل جلسات فشرده طولانی در طول دو سال گذشته اصلاحات مورد نظر خود را تدوین کرد و در چند جلسه با حضور نخبگان آن را به بحث گذاشت و در نهایت آن را منتشر کرد تا اصلاحات مورد نظرش مشخص شود و مرزهایش با تعاریف مختلفی که از اصلاحات شده به روایت وی برای جامعه روشن باشد.
محمدعلی ابطحی
عضو مجمع روحانیون مبارز و مشاور خاتمی
منبع : روزنامه اعتماد