جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

دلا‌یل تردید آمریکا در بازگشایی دفتر حفاظت منافع


دلا‌یل تردید آمریکا در بازگشایی دفتر حفاظت منافع
موضوع گشایش دفتر حفاظت منافع آمریکا در تهران از جولا‌ی ۲۰۰۸ توسط مقامات ایرانی و آمریکایی مورد توجه قرار گرفته است. این امر، حساسیت گروه‌های مطبوعاتی و رسانه‌ای آمریکا و ایران را ایجاد کرده و از سوی دیگر، تفاسیر مختلفی درباره ضرورت با دلا‌یل بازگشایی دفتر دیپلماتیک آمریکا در تهران از سوی گروه‌های مختلف ارائه شده است. این امر نشان می‌دهد که گروه‌های اجتماعی دو کشور در انتظار ایجاد تحول واقعی در روابط دیپلماتیک هستند.
شکل‌گیری چنین انتظاری را می‌توان ناشی از ظهور برخی از <منافع یکسان> یا <منافع موازی> در حوزه سیاست خارجی ایران و آمریکا دانست؛ موضوعاتی همانند بحران عراق، درگیری‌های نظامی و امنیتی در افغانستان و همچنین بی‌ثباتی سیاسی در پاکستان را می‌توان در زمره موضوعاتی تلقی کرد که حوزه منافع موازی یا مشترک ایران - آمریکا را در ارتباط با بحران‌های منطقه‌ای و موضوع‌های استراتژیک بازسازی می‌نماید.
واقعیت‌های موجود منطقه به گونه‌ای شکل گرفته است که امکان ایجاد تضادهای چندجانبه و منازعات تصاعدیابنده در روابط ایران - آمریکا هیچ‌گونه منافعی را برای کشورهای درگیر جنگ منطقه‌ای در خاورمیانه و نئومحافظه‌کاران افراطی در سیاست خارجی آمریکا ایجاد نخواهد کرد. به‌طور کلی، در شرایط بحران‌های منطقه‌ای و بین‌المللی لا‌زم است برخی از موضوع‌ها و اولویت‌های سیاست خارجی و امنیتی کشورها مورد بازبینی و تجدیدنظر قرار گیرد.
چنین روندی طی سال‌های ۸-۲۰۰۱ در برخی موضوع‌های امنیتی ایران- آمریکا در حوزه آسیای جنوب‌غربی مشاهده می‌شود. تهدیدهای امنیتی ایران در سال‌های دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ با تغییراتی همراه گردید. این امر را می‌توان انعکاس شرایط پیچیده امنیت ملی در خاورمیانه دانست. از سوی دیگر، حوزه مرزهای امنیتی ایران با ضرورت‌های استراتژیک و امنیتی آمریکا طی سال‌های ۸-۲۰۰۱ تقارن یافته است. اگرچه برخی از موضوع‌های سیاسی و امنیتی دو کشور با یکدیگر متضاد هستند، اما واقعیت‌های سیاسی و امنیتی موجود نشان می‌دهد که نمی‌توان فضای کلی و عمومی در روابط و ضرورت‌های استراتژیک دو کشور را منحصر به <همکاری امنیتی> یا <تضاد استراتژیک> دانست. چنین روندی به نتایج مثبت در تحلیل موضوع‌های امنیت منطقه‌ای منجر نخواهد شد.
در شرایطی که واحدهای سیاسی دارای برخی از منافع امنیتی مشترک یا موازی باشند، نیاز آنان به هماهنگ‌سازی حوزه‌های مربوط به منافع و امنیت مشترک نیز افزایش خواهد یافت. این امر را می‌توان یکی از واقعیت‌های اجتناب‌ناپذیر سیاست بین‌الملل دانست. مقامات اجرایی ایران نیز با درک نیازهای امنیتی کشورهای مختلف تلا‌ش کردند زمینه ارتقای جلوه‌های همکاری را فراهم آورند. بر این اساس آنان آمادگی خود را برای گسترش همکاری‌های دیپلماتیک در چارچوب دفتر حفاظت منافع بیان داشتند.
لا‌زم به توضیح است که هم‌اکنون شکل‌های مختلفی از دفتر حفاظت منافع در تهران و واشنگتن فعالیت دارند. الگوی رفتار آمریکا ماهیت غیرمستقیم داشته و از اعزام نماینده سیاسی رسمی به ایران خودداری نموده است. علت این امر را می‌توان تصمیم‌های اتخاذشده از سوی کارتر در مارس ۱۹۸۰ دانست. وی مبادرت به صدور دستور اجرایی برای قطع روابط دیپلماتیک آمریکا با ایران کرد؛ در حالی که مقامات ایرانی بدون اتخاذ <سیاست عملی متقابل> درصدد طرح ادبیات مربوط به رفتار متقابل برآمدند. از سوی دیگر، دفتر حفاظت منافع ایران در آمریکا به گونه‌ای مستقیم و توسط دیپلمات‌های ایرانی اداره می‌شود. سفارت پاکستان صرفا به ایفای نقش تشریفاتی و در چارچوب پروتکل دفتر حفاظت منافع پرداخته و تمامی موضوع‌های اجرایی آن توسط کارگزاران ایرانی اداره می‌شود، در حالی که آمریکایی‌ها تمایل خود را تاکنون به اعزام هیات دیپلماتیک منعکس نکرده بودند. <مواضع رایس> درباره ضرروت بازگشایی و فعال‌سازی دفتر حفاظت منافع آمریکا در تهران مشکلا‌تی را برای ساختار دیپلماتیک آمریکا ایجاد کرده است. آمریکایی‌ها برای اعزام نمایندگان دیپلماتیک به تهران نیازمند آنند که سطح روابط خود را با تهران بازسازی نمایند. این امر به مفهوم آن است که رئیس‌جمهور آمریکا دستورات جدیدی را صادر کرده و آن را در راستای منافع استراتژیک ایالا‌ت متحده تلقی کند.
امتناع مقامات اجرایی آمریکا از اتخاذ تصمیم‌های صریح، شفاف و مشخص درباره دفتر حفاظت منافع آن کشور در تهران را می‌توان ناشی از <فقدان تصمیم استراتژیک> آمریکا نسبت به ایران دانست. اگر آمریکایی‌ها به این جمع‌بندی رسیدند که امکان برقراری همکاری‌های رسمی با ایران برای آنان وجود ندارد، این امر ناشی از رقابت‌های سیاسی و ساختاری در حوزه‌های تصمیم‌گیری استراتژیک است. برخی از گروه‌های سیاسی آمریکا هنوز بر ضرورت <مقابله گسترده> یا <محدودیت‌های فراگیر> علیه ایران تاکید دارند. این امر به مفهوم آن است که هرگونه ابتکار همکاری‌جویانه آمریکا با ایران می‌تواند مخاطرات جدیدتری را برای آن کشور در عرصه رقابت‌های داخلی به وجود آورد. در آن شرایط آمریکایی‌ها از توان محدودتری برای اعمال فشار علیه ایران برخوردار می‌شدند. ‌
شاخص‌های ارتباط سیاسی آمریکا با کشورهای منطقه نشان می‌دهد که آنان نیاز بیشتری به همکاری ایران در امور منطقه‌ای احساس می‌کنند. هم‌اکنون آمریکایی‌ها در حوزه سیاسی عراق، افغانستان و پاکستان با ناپایداری و منازعه روبه‌رو هستند. بنابراین ترمیم آن را صرفا از طریق گسترش همکاری‌های منطقه‌ای قابل تحقق می‌دانند. ایران در بین کشورهای منطقه از جایگاه تعیین‌کننده ویژه‌ای برخوردار است. بنابراین دولت آینده آمریکا چاره‌ای جز بازسازی روابط خود با ایران نخواهد داشت.
هرگونه اراده معطوف به بازسازی روابط دیپلماتیک، آمریکایی‌ها را ناچار به انعطاف بیشتری در برابر ایران خوهد کرد. به عبارت دیگر آنان باید از ادبیات سیاسی محترمانه استفاده کرده، محدودیت‌های ایجادشده علیه ایران را کاهش دهند و حتی ایران را از لیست کشورهای حامی تروریسم خارج نمایند. تحقق اینگونه فرآیندها نیازمند تصمیم استراتژیک است.
ابراهیم متقی
منبع : روزنامه اعتماد ملی