یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

شیعه جعفری خادم مهدوی


شیعه جعفری خادم مهدوی
امام صادق (ع ) فرمودند :
« لو اذن لنا ان نعلم الناس حالنا عندالله و منزلتنا عنده لما احتملوا »
اگر اجازه داشتیم که حال خود و آن مقام و مرتبه ای را که نزد خداوند داریم بیان کنیم آن را نمی پذیرفتند و برایشان سنگین بود.
سئوال شد : آیا مقصودتان مقامات علمی است
فرمودند : علم کمترین و آسانترین آن هاست . همانا امام آشیانه و جایگاه اراده خداوند تبارک و تعالی است و جز آنچه را که خداوند بخواهد نمی خواهد . (۱ )
این کلام بزرگ مردیست که جهان تشیع افتخار اعتقاد به او را به خویشتن اختصاص داده است : شیعه جعفری !
مکتبی بس شامخ و متعالی که سالیان سال معرفت جویان و تشنگان دانش را از سرچشمه زلال خویش سیراب نموده و اندیشمندان و متفکرین بی شماری را در دامن خود پروریده است مجمعی فراگیر که نه فقط طالبان فقه و حدیث علوم دینی که دانش تجربی نوین نیز بر شانه های پرورش یافتگان این دانشگاه الهی تکیه زده است .
چنانچه نوشته اند در حوزه درس وی هزاران نفر زانوی ادب زده و در کنار تفسیر و حدیث و فقه و معارف دینی به آموختن ریاضیات نجوم شیمی طب و داروشناسی و ... پرداخته و به تحقیق و موشکافی در اسرار طبیعت و رویدادهای جهان هستی همت گماشته اند.
فراموش نکنیم که این سفره پر برکت را در شرایطی گشوده بودند که تمامی جهان در رخوت و خمودگی مرگ جاهلی فرو رفته و کمترین نشان از دانش و معرفت یا همان حیات معنوی در هیچ کجا مشاهده نمی شد و نبض زندگی تنها در حوزه دینی و دانشگاه صادقی می تپید و حیات از چشمه سار جعفری جریان می یافت و کویر تشنه جاهلیت را به گلستان سرسبز عبودیت بدل می ساخت .
در آن روزگار اگر چه هزاران نفر از فرهیختگان و نخبگان از سراسر گیتی به محضر آن بزرگوار سرازیر می شدند لیکن هدف صرفا آموزش علوم و صنایع و بالابردن دانش و اطلاعات مراجعین نبود بلکه علم را به معنای حقیقی آن یعنی مظاهر آیات الهی در اختیار طالبان قرار داده و با برداشت از نشانه های عظمت پروردگار قلوب آماده را به شناخت شگفتی های هستی و اعتراف به عظمت آفریدگار و خضوع و خشوع در مقابل فرستادگان و پیامبران الهی و قبول دعوت آنها ترغیب می نمود و این همان نکته اساسی و هدف ارزشمندی است که امروزه در دانشگاه ها و مراکز علمی متمدن دنیا اثری از آن به چشم نمی خورد.
و البته جز این نیز نمی توانست باشد زیرا که آن حضرت علم را نه از مکاتب بشری بلکه بواسطه پدران پاک نهادش از مکتب نبوی و از سرچشمه لایزال علم الهی کسب نموده بود.
در حقیقت این مقام علمی نوری بود که از طریق وحی بر وجود پیامبر(ص ) درخشیده و از او در سینه علی (ع ) جای گرفته و از او به ائمه بعدی تا به امام صادق (ع ) رسیده است بنابراین همه پدران آن حضرت واجد این کمالات و علوم الهی بوده اند لیکن آن بزرگواران در شرایط و موقعیتی عمر سپری کردند که مجال و فرصت عرضه و ارائه علوم الهی خویش را به دست نیاوردند. همانگونه که امام در روایت فوق تصریح فرموده اند مقام امامت دارای چنان جایگاه رفیع و والایی ست که عقول خردمندان بدان راه نمی یابد علو و عظمتی نه صرفا در یک بعد و محتوا بلکه در تمامی فضایل و ارزش ها و ائمه همگی نوری واحد به شمار آمده و از یک گوهر اصل بوده اند اما اینکه چرا مکتب و مذهب تشیع را به نام پیشوای گرانقدر آن امام جعفرصادق (ع ) شیعه جعفری می نامند نکته ایست که کنکاش و موشکافی در علت و سبب آن ما را به سیری در تاریخ تشیع و کشف حقایقی وا می دارد که سرگذشت تشیع را از خانه وحی و نبوت تا خیمه بی نشان امام عصر(عج ) تشکیل می دهد.
حقیقت این است که چه آن روزگاری که بنی امیه بر منبر پیامبر (ص ) تکیه زده و دفتر درس و بحث و حدیث را بستند و کنار نهادند و ائمه این زبان های گویای حق را خاموش و خانه نشین ساختند چه آن زمان که بنی عباس به بهانه احقاق حق اهل بیت و بازکردن میراث های نبوت به صاحبان اصلی آن بنی امیه را سرکوب کرده و خود بر جای ایشان نشستند در هر حال هیچگاه این بزرگواران امکان و فرصت شایسته و بایسته ای به منظور عرضه علم و دانش بی حد و حصر نبوی را که در واقع همان برنامه سعادت انسان است نیافتند و البته این صرفا بدان سبب نبود که ائمه شیعه اکثر عمر خویش را در میان غل و زنجیر حکام و سلاطین و تحت مراقبت شدید گذراندند بلکه شاید بیشتر به خاطر این حقیقت تلخ بود که مردم و مسلمانان آن جامعه معرفت امام و اهمیت شان او را واقف نگشته و قدردان نعمت وجودش نبودند.
نمونه هایی که در تاریخ ثبت شده بخوبی ثابت می کند که دوستداران حقیقی ائمه و مشتاقان درک محضرشان علیرغم نظارت و تجسس ماموران خلیفه باز راهی پیدا کرده و خود را به چاره و حیله ای به امامشان می رساندند.
اما متاسفانه اکثریت جامعه آن روز از چنین معرفت عمیقی محروم بوده اند.
تو گویی وصیت پیامبر را که « همانا من شهر علم و علی باب آن » را به کلی از یاد برده و خواه به دلیل ترس از شمشیر خلفا خواه به سبب آسایش طلبی تن به روزمرگی سپرده و کمتر سراغی از آن بزرگواران می گرفتند
لیکن از آنجا که خداوند اراده فرموده مشعل حق همواره فروزان بماند اوضاع سیاسی به نحوی تغییر نمود که موقعیتی مناسب و به نفع جبهه حق پدید آمد به این ترتیب که در ابتدای کار بنی عباس به منظور دستیابی به خلافت به صلاح خود دیدند که طرفداری از آل محمد(ص ) را شعار خود قرار داده و مردم را به سوی خود جذب نمایند و آنان را بر علیه بنی امیه بشورانند لذا درگیر و دار مشغول شدن ظالم به ظالم برای مدتی و لو محدود فشار مراقبت بر فعالیت های امام باقر (ع ) و بویژه امام صادق (ع ) برداشته شد و آن حضرت توانستند با تاسیس محفل درس و بحث علوم آل محمد (ص ) را نشر داده و مکتب تشیع را آب و رنگ و حیاتی دوباره بخشند و برای همیشه نام شیعه دوازده امامی را با اصطلاح « شیعه جعفری » مزین گردانند.
البته در مجلس درس ایشان صرفا شیعیان و دوستدارانشان شرکت نمی کردند بلکه افرادی چون « ابوحنیفه » و « سفیان ثوری » و ... نیز ریزه خوار این خوان پربرکت بوده اند. بعلاوه افرادی چون ابن ابی العوجا و علما یهود مکرر در محضر امام (ع ) حاضر و به طرح شبهات و پرسش های خود می پرداختند. از مجموع پاسخ هایی که امام به این افراد ارائه فرموده اند منابع غنی و با ارزشی از معارف و علوم الهی بر جای مانده که « توحید مفضل » یکی از این مجموعه هاست که توسط مفضل بن عمر شاگرد آن حضرت به تحریر در آمده است .
از شاگردان زبده و توانمند آن امام همام « زراره بن اعین » « اصبغ بن ثباته » « جابربن حیان » و ... را می توان نام برده از اینان صدها جلد کتاب بر جای مانده که به نوبه خود سر منشا بسیاری از علوم نوین بوده اند.
به هر ترتیب دیدیم که در زمان پیشوایی امام صادق (ع ) اندک زمانی ابرهای تیره ظلم کنار رفته و خورشید درخشان امامت طالع گردید و مجالی یافت که انوار زندگی بخش را بر عالمیان بتاباند. از آن هنگام تا به امروز همواره تشنگان و جویندگان علوم نبوی و حقایق ناب الهی به این منابع غنی مراجعه نموده و به قدر ظرفیت وجودی خویش از آن بهره گرفته اند لیکن این پیشوای عظیم الشان و مقتدای بزرگوار شیعه برای مردم امروز یعنی کسانی که در عصر فرزند گرامیش امام زمان حضرت مهدی (عج ) زندگی می کنند یادگاری ویژه داشته اند پیام و سفارشی گران بها که مخاطب خاص آن من و شما هستیم و پندی ارزنده که کاربرد واقعی آن در زندگی ما مصداق پیدا می کند و درسی بس آموختنی که اگر قدردان آن باشیم دستور کار و برنامه همه زندگی مان خواهد بود.
و آن نسخه بی بدیل چیزی نیست جز کلام گهربار و حدیث معروف آن حضرت که در مورد فرزند گرامیشان امام عصر(ع ) فرمودند :
« لو ادرکته لخدمته ایام حیاتی »
اگر ایام او را درک می کردم همه عمر خدمتش می نمودم
از یاد نبریم که گوینده این سخن مقامی والا و شخصیتی عظیم الشان چون امام صادق (ع ) است . این اوست که در حسرت و آرزوی عصر حضور دوازدهمین پیشوای شیعه بسر برده و می فرماید ای کاش در آن ایام می بودم تا « خدمت » گزاری آن حضرت را می نمودم .
و این همان سعادتی است که از مدتها پیش نصیب ما گشته و فرصتی که اگر قدردان آن باشیم از هم اکنون تمام عمر خویش را وقف خدمتگزاری و تلاش در مسیر کسب رضایت امام زمانمان می نماییم .
باشد که با فرا رسیدن ظهورش « خادم واقعی » آستانش باشیم .
سوسن جوادیه
پاورقی :
۱ ـ بصائر الدرجات ص ۴۰۸ ح ۳
در زمان پیشوایی امام صادق (ع ) اندک زمانی ابرهای تیره ظلمت کنار رفته و خورشید امامت طالع گردید و مجالی یافت که انوار زندگی بخش بر عالمیان بتابد
منبع : روزنامه جمهوری اسلامی


همچنین مشاهده کنید