سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

بی اعتمادی به اطلاع رسانی


بی اعتمادی به اطلاع رسانی
بی اعتمادی به رسانه های جمعی از کجا ناشی می شود و ریشه آن چقدر عمیق است؟ مرز پنهان کاری در برابر مخاطرات پیرامونی و عوامل تهدید کننده حیات و سلامت جامعه کجاست؟ داشتن برنامه اطلاع رسانی و آگاه سازی در شرایط رویارویی با حوادث و رخدادهای مرگ آ ور چه میزان اهمیت دارد و دلیل غفلت از آن چیست؟
پرسش هایی از این دست را پایانی نیست و هرازگاه که بحرانی رخ دهد، طرح آن آغاز می شود و تا مدتی گرم کننده محافل خاص و عام است اما سرانجام فراموش می شود و می رود تا بحرانی دگر بار سر بر آورد. آنفلوآنزای مرغی مثال خوبی است. اطلاعات پزشکی و بهداشتی مردم محدود است. بسیاری حتی تفاوت میان بیماری های دارای عامل ویروس و بیماری های دارای عامل باکتری را نمی دانند. جامعه به شدت در برابر شیوع بیماری های قابل انتقال آسیب پذیر است.
برنامه های رسمی آموزشی ناکافی است و از سال ها پیش گنجاندن آموزش های بهداشتی و پزشکی در کتاب های درسی مورد غفلت قرار گرفته است تا آنجا که آگاهی های عمومی در حوزه بهداشت عمومی و بهداشت فردی حتی نزد تحصیلکردگان ناچیز است. در چنین شرایطی ویروس آنفلوآنزای مرغی پس از ماه ها سفر به آسیای جنوب شرقی، اروپا و حتی آفریقا به همسایه های ایران نیز سر می زند. نگرانی ترکیه و عراق به سرعت به ایران منتقل می شود اما کماکان مخفی کاری و پرهیز از آموزش های فراگیر و گسترده در دستور کار قرار دارد. دلیل عمده اتخاذ این سیاست جلوگیری از نگرانی بیهوده شهروندان عنوان می شود. بارها و بارها از تریبون های رسمی خبر مشاهده آنفلوآنزای مرغی در ایران تکذیب و تمام هم و غم ها به انکارها محدود می شود بدون آنکه از توان رسانه های جمعی برای آموزش و آگاهی شهروندان در شناخت این بیماری، عمق خطرات آن برای سلامتی جامعه و راه های پیشگیری، آمادگی و مقابله با آن استفاده شود.
رسانه های جمعی در اطلاع رسانی از این بیماری محدود شدند. مرز میان آموزش و آگاه ساختن مردم که از کارکردهای مهم رسانه های جمعی است، با انتشار نگرانی ذهن ها بازشناخته نشد و یک بار دیگر راه حل ساده یعنی حذف صورت مسئله انتخاب شد. به نظر می رسید تمام امیدها معطوف به آن بود که با در پیش گرفتن شیوه های نظارت و کنترل در مرزها و تقویت نظارت در مراکز پرورش و نگهداری طیور، شکارگاه ها و... راه ورود آنفلوآنزای مرغی به ایران سد شود و با عبور از ماه های سرد سال خطر از سر ایران بگذرد. نگرانی از آن بود که با در پیش گرفتن سیاست باز در اطلاع رسانی رسانه های جمعی از این بیماری شوک شدیدی به جامعه در عرصه های اقتصادی و اجتماعی وارد آید. مردم بیهوده از خرید مرغ و تخم مرغ صرف نظر کنند و بحران زودهنگام گریبانگیر دست اندرکاران این بخش شود.
افزایش بی مورد یا زودهنگام تقاضا برای واکسینه شدن در برابر این ویروس و مواجه شدن با کمبود واکسن نگرانی دیگر بود.اما تمام این نگرانی ها دلایل قانع کننده ای برای مانع شدن از حضور فعال و پویای رسانه های جمعی در عرصه اطلاع رسانی و آگاه سازی در حوزه بهداشت عمومی و سلامت جامعه نبود. کمااینکه در سایر کشورها از جمله کشورهای اروپایی با وجود بالاتر بودن سطح اطلاعات و آگاهی های بهداشتی شهروندان هیچ گاه شیوه محدود سازی و سکوت در برابر موج نگران کننده این بیماری اتخاذ نشد و رسانه های جمعی به طور گسترده و به دور از این دغدغه که فعالیت شان در این حوزه موجب نگرانی و خسارت اقتصادی شود به آگاه سازی و حساس ساختن مردم پرداختند و در نتیجه این پوشش خبری و دقت مردم راه های پیشگیری، آمادگی و رویارویی با آنفلوآنزای مرغی مورد توجه قرار گرفت.در حال حاضر با مشاهده مواردی از ورود این ویروس در مناطق شمالی ایران و گسترش آن در میان همسایگان غربی و شمال غربی به نظر می رسد بخشی از فرصت ها جهت آگاهی و آموزش شهروندان از دست رفته است و غفلت های مردم در مناطق مورد تهدید قرار گرفته می تواند به شیوع و انتقال بیشتر این ویروس بینجامد.
با این حال فرصت باقی مانده باید هرچه سریع تر غنیمت شمرده شود و در گام نخست با هم اندیشی میان مسئولان بهداشتی، کارشناسان رسانه های جمعی و فعالان حوزه مطبوعات و صدا و سیما، راهکارها و برنامه های اضطراری در آگاه سازی مردم با مخاطره پیش رو اتخاذ شود.به عنوان مثال با ایجاد ستاد ویژه خبری در سازمان های مسئول می توان اخبار، گزارش ها و اطلاعات موجود را دسته بندی، ارزش گذاری و منتشر کرد. فضای رسانه ای در این عرصه باید به سرعت باز شود و تجربه های سایر کشور ها نیز مورد توجه قرار گیرد. در شرایطی که سلامت و جان شهروندان مورد تهدید قرار می گیرد، مصلحت اندیشی برای جلوگیری از خسارت های اقتصادی پسندیده و توجیه پذیر نیست.
تجربه نشان داده است که رسانه های جمعی از قدرت فوق العاده ای در آموزش و تاثیر گذاری بر افکار عمومی به ویژه شرایط اضطراری برخوردارند و ویژگی هایی چون سرعت، گستردگی و فراگیری رسانه های جمعی، سبب شده است تا در شرایط بحرانی از حداکثر توان آنها برای آموزش و ارائه آگاهی ها به مردم استفاده شود. پایان سیاست تکذیب یا سکوت در این حوزه فرا رسیده است و هرگونه پافشاری در این سیاست می تواند شرایط آینده را دشوارتر سازد. گرچه همواره در این شرایط رسانه های جمعی نیز از ضعف های ساختاری برای تصمیم گیری صحیح و دریافت اطلاعات و گزارش های جامع، برخوردارند که به نوع خود در آسیب شناسی رسانه های جمعی قابل بررسی است اما با تمام مشکلات، رسانه ها باز هم در چنین شرایطی می توانند نقشی موثر و ماندگار داشته باشند.

رامین رادنیا
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید