چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

پیاده‌هایی که می‌خواهند وزیر شوند


پیاده‌هایی که می‌خواهند وزیر شوند
افرادی كه شاید كمتر آنها را می‌دیدی حالا با چهره‌هایی بشاش احوالت را می‌پرسند و جویای مشكلاتت می‌شوند. در شهرهای آشغال گرفته و كثیف ما، ناگهان افرادی ظهور كرده‌اند كه از مدنیت، شهروندی، دمكراسی و تقسیم قدرت حرف می‌زنند. چه خبر شده است؟
برخی هدف‌شان دلسوزانه و خالصانه است، برخی اهداف سیاسی و گروهی دارند و برخی اهداف شخصی و عده‌ای هم می‌خواهند مهره‌های پیاده‌ی عرصه‌ی سیاست شوند تا شاید در سكوی پرشی كه شوراهای اسلامی شهر و روستا نام دارد بالاتر بپرند و وزیر این خانه‌های شطرنجی شوند.
انتخابات شوراهای شهر و روستا كه در سومین دوره آن در آذرماه امسال در ایران برگزار می‌شود، به ظاهر انتخاباتِ كم‌اهمیت‌تری نسبت به انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی به نظر می‌رسد اما برخلاف تصور، نقش این نوع انتخابات در آینده به دلیل نفوذ گسترده‌ آن در بطن جوامع و مناطق مختلف و شناخت رودرروی مردم از اكثر كاندیداها و درگیر شدن جمعیت زیادی از اقشار مردم با مقوله انتخابات، اهمیت بیشتری دارد.
به طور كلی حتی اگر این انتخابات را نوعی آزمون و دستگرمی هم به حساب نیاوریم، در اهمیت آن همین بس كه می‌توان گفت اگر یك جناح خاص چند صد نماینده مجلس و به تعداد متعدد دارد، در انتخابات شورای شهر و روستا هزاران نفر را می‌تواند در اختیار داشته باشد كه هر یك می‌توانند اعمال نفوذهای منطقه‌ای بیشتری داشته و به ترتیب سلسله مراتب و بمانند سربازانی برای یك تفكر سیاسی خاص در آینده عمل كنند.
به عنوان نمونه شكست سنگین جبهه مشاركت در انتخابات مجلس هفتم و سپس ریاست جمهوری را می‌شد به راحتی از انتخابات شورای اسلامی شهر و روستا كه قبل از آن برگزار شده بود حدس زد. اصلاح‌طلبان و در صدر آنها جبهه مشاركت، اول زمین را در شورای شهرهای بزرگی نظیر تهران از دست دادند بعد توپ را، بعد گل را هم خورده و حذف شدند و متوجه زنگ‌های خطری كه از انتخابات شورای شهر گذشته به صدا درآمده بود، نشدند. حال باید این راه چند ساله را دوباره از نو و اگر بتوانند آغاز كنند.
انتخابات شورای شهر و روستا برخلاف ظاهر ساده‌اش پاشنه‌ی آشیلی بود كه اصول‌گرایان توانستند تروای مجلس و سپس دولت را با آن فتح كنند. ریزش و سردرگمی و تفرقه اصلاح‌طلبان در سال‌های آخر و ده‌ها اشتباه دیگر، آنان را به این گمان كه دولت و مجلس را در دست دارند از اهمیت این انتخابات غافل كرد و همان آزمونی شد برای شكست بعدی در انتخابات مجلس هفتم كه از آن درس نگرفتند.
قرائن از محدودیت‌ها و اعمال فشارهای محافظه‌كاران در بسیاری بخش‌های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و محدودیت‌های بیشتر خبر می‌دهد. این كه هر طور شده این قدرت به دست آمده در مجلس و دولت را با سیستم تحدید حفظ كنند. در مورد كاندیداهای شورای شهرها نیز مسلماً شاهد اعمال فشارها و رد صلاحیت‌های گسترده‌تر از گذشته از سوی هیأت‌های نظارت‌ خواهیم بود. این امر برای شورای نگهبان و هیات‌‌های نظارت برای مناطق مختلف و هزاران كاندیدا دشوارتر از انتخابات مجلس است. تنوع و گوناگونی اندیشه‌ها و افراد در مناطق مختلف باز هم بر پیچیدگی این وضعیت می‌افزاید و احتمال تنش‌های منطقه‌ای و مقطعی در این مورد می‌رود.
گروه‌ها و احزابی انتخابات را مانند همیشه تحریم می‌كنند، انتخابات مانند همیشه برگزار می‌شود و مانند همیشه كسانی پشت میزها و كرسی‌های اجرایی یا قانون‌گذاری خواهند نشست، همان‌گونه كه مانند همیشه آفتاب از شرق طلوع خواهد كرد! فقط نكته‌ای كه بیشتر قابل بحث است این است كه برخلاف تحلیل‌ها و شعارهای مرسوم برخی در آن روزها مبنی بر تحریم، درصد مشاركت مردم در این انتخابات، حداقل بیش از سایر انتخابات است و تحریم همه‌جانبه و عمومی نیز غیرقابل اجراست. به این دلایل:
۱- در هزاران شهر و روستا اكثر مردم همدیگر را می‌شناسند. بسته به كوچكی شهرها، اكثر آنان با یكدیگر فامیل بوده و نسبت‌های خویشاوندی دارند. هر كاندیدا بالاخره ده‌ها یا صدها نفر از فامیل و دوستان و آشنایان خود را دارد كه در انتخابات حتی بدون در نظر داشتن منافع و مصالح نظام و به خاطر امری شخصی هم كه شده شركت می‌كنند.
۲- بافت قومی و طایفه‌ای و عشیره‌ای بسیاری از شهرها و روستاهای ایران غالب بر اندیشه‌ها و تبلیغات سیاسی است. در نتیجه بسیاری به رای دادن و شركت در انتخابات به همزبانان مناطق خود بیشتر راغب هستند تا انتخابات كلان‌تری نظیر ریاست جمهوری یا تحریم آن.
۳- شناخت مردم به ویژه در شهرهای كوچك و روستاها از اكثر كاندیداها رودرو و نزدیك‌تر است تا انتخاباتی مانند ریاست جمهوری. بنابر این از حب یا بغض هم كه شده، آمار مشاركت بالاتر است.
۴- تعداد كاندیداها به نسبت كاندیداهای مجلس و ریاست جمهوری بیشتر و در نتیجه تبلیغات وسیع‌تر و بیش‌تر در بطن جامعه است و به دلیل این كمیت نیز گزینه‌ی انتخاب متنوع‌تر و بیشتر است.
به همین دلایل در انتخابات شوراهای شهر و روستا، احتمال استقبال از تحریم بسیار كمتر از سایر انتخابات‌ است. تمام اینها اهمیت این انتخابات را نیز به نسبت موارد مشابه بیشتر نشان می‌دهد و شاید تجربه‌ای باشد برای این گروه‌ها كه دیدگاه خود را منطقی‌تر و سیاسی‌تر و عاری از احساسات زودگذر سیاسی كنند.

ناصر خالدیان