یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


نقش جدید


نقش جدید
جایگاه روسیه در جهان تا حد زیادی به منابع طبیعی آن بستگی دارد. این كشور تقریباً ۱۳ درصد ذخایر شناخته شده نفت و ۳۴ درصد ذخایر گاز طبیعی جهان را در اختیار دارد. در مجموع ۱۲ درصد تولید انرژی اصلی جهان در روسیه صورت می گیرد. مشاركت موفقیت آمیز در تقسیم كار بین المللی نیازمند استفاده مؤثر از این امتیاز است، هرچند كه نباید به آن محدود شود.
بخش انرژی روسیه حدود یك چهارم تولید ناخالص داخلی، یك سوم تولید صنعتی و حدود نیمی از درآمد بودجه فدرال و درآمدهای ارزی كشور را تشكیل می دهد. برخلاف اكثر كشورهای صادركننده هیدروكربن، روسیه بازار فراوری و مصرف هیدروكربن داخلی وسیعی دارد. با توجه به این آمار، حائز اهمیت است كه تقاضای خارجی با اولویت های بازار داخلی ناسازگار نباشد.
بازارهای عمده هیدروكربن جهان
در ۱۵ سال گذشته نرخ مصرف سالیانه نفت در جهان به طور یكنواخت افزایش یافته است. این میزان در سال های ۲۰۰۰-،۱۹۹۱ روزانه ۸/۹ میلیون بشكه در روز و در سال های ۲۰۰۴-،۲۰۰۱ حدود ۳/۶ میلیون بشكه در روز افزایش یافت.
در آغاز دوره یاد شده، تقاضا را عمدتاً مصرف نفت در آمریكای شمالی، اروپا و كشورهای آسیایی عضو سازمان همكاری و توسعه اقتصادی افزایش می داد. اما در چند سال گذشته، چین بیشترین نرخ رشد مصرف را داشته و در این مدت رشد سالیانه از ۳۲/۰ میلیون بشكه در روز به ۴/۰ میلیون رسیده است. در این حال، در آمریكای شمالی نرخ مصرف از ۵/۰ میلیون بشكه در روز به ۳/۰ میلیون بشكه رسید درحالی كه در كشورهای آسیایی عضو سازمان همكاری و توسعه اقتصادی این نرخ به صفر نزدیك شد.
در سال های اول دهه ،۱۹۹۰ تقاضا را عمدتاً تولید اوپك برآورده می كرد كه هر سال حدود ۶/۰ میلیون بشكه در روز افزایش یافت. در همان حال، تولید اتحاد شوروی سابق به شكل قابل ملاحظه ای كاهش یافت. با این حال، تا اوایل قرن بیست ویكم، این وضعیت دگرگون شد. درحالی كه متوسط نرخ رشد تولید نفت سالیانه در اوپك تثبیت شد، تقاضا در اروپا و آمریكای شمالی كاهش یافت و روسیه به عامل تثبیت كننده اصلی در بازار جهانی نفت بدل شد.
در دوره ۲۰۰۴-،۲۰۰۲ در بحبوحه رشد بی سابقه بهای نفت، متوسط نرخ رشد مصرف سالیانه دو برابر شد و به دو درصد رسید.
با این حال، در خلال دو تا سه دهه گذشته تقاضا از حد انتظار فراتر رفت، چون اقتصادهای جدید (مهم تر از همه چین و تا حدی كمتر هند) در نظر گرفته نشده بود. تولید صنعتی در این كشورها با رشد سریعی روبه رو است، به خصوص در بخشی از صنعت كه مصرف انرژی زیادی دارد (مانند متالورژی و خودروسازی) چنانچه رشد اقتصادی در این كشورها با گسترش طبقه متوسط ادامه یابد، مجموع رشد تقاضا می تواند برای نخستین بار از دهه ۱۹۷۰ از تولید ناخالص داخلی بیشتر شود. البته بعید است كه افزایش سریع بها و تقاضا روند پایداری باشد. همزیستی همزمان این روندها مناقشه برانگیز است. از یك سو بهای بالا باعث توسعه منابع نفتی می شود كه پیشتر سودده تلقی نمی شدند، اما از سوی دیگر استفاده از جایگزین های نفت را گسترش می دهد. این امر باعث كاهش تقاضا می شود. در مورد عرضه، وضع به آن تاریكی كه به نظر می رسد، نیست. اكتشاف و توسعه میدان های جدید نفتی نیازمند زمان و پول است، درحالی كه راه اندازی تأسیسات تولید جدید نمی تواند همیشه تأثیر از بین رفتن منابع نفت را خنثی كند.
در این ارتباط، زمینه نگرانی هایی در روسیه بروز كرده است. پیش نویس قانون پیشنهادی ساب سویل جدید كه دولت در بهار سال گذشته ارائه كرد، مقررات اولیه محدودیت مشاركت خارجی را تصریح می كند (بند ۹). به نظر می رسد این راهبرد جدید مقامات روسی باشد كه هدفشان مشاركت خارجی كنترل شده در بخش های بالادستی حوزه های نفت و گاز جدید است. این راهبرد مبتنی بر ارائه حقوق انحصاری كنترل سهام اكثری در شركت های گرداننده حوزه به شركت های ملی برخوردار از حمایت دولت است. در این رویكرد، سرمایه گذاران خارجی فرصت خرید سهام حداقلی را در این شركت ها دارند (قاعده ۴۹/۵۱).
به رغم تأخیر دوما در تصویب نسخه جدید این قانون، یوری تروتنف از وزرای روسیه، ابراز امیدواری كرد این قانون در نیمه اول سال ۲۰۰۶ تصویب شود. وضع مبهم منابع، كاهش ذخایر نفت و كاهش شمار استان های جدیدی كه در آن نفت باشد، باعث عصبی شدن بازیكنان بازار و در نتیجه افزایش تنش در محافل سیاسی شده است. سطح ثبات سیاسی در شماری از كشورهای عمده صادركننده نفت نیز باعث خوشبینی نیست. به احتمال زیاد رشد تقاضا ادامه خواهد یافت و نرخ رشد به علت مناقشات داخلی و خارجی و نیز احتمال ظهور اقتصاد پویای جدید در برخی كشورها دستخوش نوسان خواهد بود.در دهه های ۱۹۸۰ و ،۱۹۹۰ آثار بحران های نفتی ناشی از تحریم اعراب و سهمیه بندی تولید نفت اوپك تا حد زیادی با توسعه بازار جهانی سیال نفت و ابزارهای مناسب بازار خنثی شد. اما این اواخر، توجه همگان به ایجاد روابط دو جانبه ترجیحی بین مصرف كنندگان و عرضه كنندگان نفت معطوف شده است كه ویژگی سیاست آمریكا و دیپلماسی نفتی چین و هند است.
بهای بالای نفت و گاز طبیعی می تواند تا حدی این مشكل را تخفیف دهد، اما بعید است در كوتاه مدت تغییرات جدی به همراه داشته باشد. از دیگر سوی كشورهای توسعه یافته توانسته اند راههایی برای مقابله با تهدیداتی از این دست پیدا كنند كه از استدلال های اصلی افراد خوشبین است.
●موضع روسیه در عرصه نفت
در سالهای ۲۰۰۰ تا ،۲۰۰۴ روسیه عمده عامل تثبیت كننده در بازار جهانی نفت و از بالاترین نرخ رشد تولید برخوردار بود - سه برابر بیشتر از اوپك- اما با كاهش نرخ رشد تولید در ماههای اخیر و تأثیر دیگر عوامل بنیادی تر، روسیه در موضعی نخواهد بود كه نقش خود را در مقام تثبیت كننده بازار حفظ كند. با این حال، این كشور همچنان به صورت عاملی چشمگیر در توسعه بازار جهان باقی خواهد ماند.
امروزه بیش از ۳۰۰۰ مورد ذخیره هیدروكربن در روسیه كشف شده و حدود نیمی از آنها مورد استفاده قرار گرفته است. بیش از نیمی از نفت و بیش از ۹۰ درصد تولید گاز طبیعی آن در منطقه ولگا - اورال و غرب روسیه متمركز شده است. اكثر این ذخایر به شدت تخریب شده و در نتیجه نیاز شدیدی به توسعه ذخایر دیگر است. در درازمدت، اولویت تولید، نفت و گاز به تیمانو - پچورا، شبه جزیره یامال، بخش غربی قطب شمال و دریای خزر داده خواهد شد. سایر مناطق شامل دریای خزر، شرق سیبری و شرق دور روسیه است. اما در آینده قابل پیش بینی، بعید است روسیه منطقه نفت و گاز دیگری پیدا كند كه از این نظر با ولگا - اورال و به خصوص غرب سیبری قابل مقایسه باشد و بتواند بر تولید تأثیر شدیدی بگذارد. سایر مراكز تولید نفت تا حد زیادی آثار تخریب سایر میادین را خنثی خواهند كرد.
صادرات نفت روسیه به تولید نفت و میزان مصرف در بازار داخلی بستگی دارد. رشد مصرف داخلی به علت نزول تولید در بخش های انرژی بر كند شده است. از این رو، صدور فرآورده های نفتی و گازی تا مدتهای طولانی بر سهم مصرف داخلی از كل تولید نفت غلبه خواهد داشت. با این حال، رشد اقتصادی در بحبوحه كاربرد فناوری های جدید باعث افزایش مصرف داخلی خواهد داشت.
نواحی اصلی تولید نفت با شبكه خط لوله یكپارچه ای به هم متصل هستند كه در كنترل شركت نفتی «ترانس نفت» است كه بر انتقال ۹۵ درصد نفت به پالایشگاههای روسیه و نیز پایانه های صدور از طریق شبكه خط لوله دروژبا و پایانه های نفتی در دریای سیاه و بالتیك نظارت می كند. نهایتاً ممكن است روسیه وارد تمام بازارهای بزرگ نفت جهان در اروپا، آمریكای شمالی و جنوب و شرق و جنوب آسیا شود. در حال حاضر، كار آن روی كار در بازارهای اروپایی متمركز است (شامل جمهوری های شوروی سابق).
تا دهه ،۱۹۷۰ بخش اعظم نفت روسیه در بخش اروپایی كشور تولید می شد. وقتی نفت و گاز تولیدی استان سیبری غربی وارد مدار شد، زیرساخت ترابری آن به تأسیسات موجود متصل شد و در نتیجه بازار اروپا اهمیت بیشتری پیدا كرد.
تحویل نفت به بازار آسیا - اقیانوس آرام به آرامی در حال رشد است. این صادرات عمدتا روانه چین می شود كه بخش اعظم رشد را به خود اختصاص داده است. صادرات نفت روسیه به این منطقه می تواند به ۶۰ تا ۷۰ میلیون تن برسد. با این حال، این میزان، از ۱۵ درصد از مصرف كل چین تجاوز نخواهد كرد. بنابراین، روسیه نه فقط نخواهد توانست تقاضای نفت منطقه آسیا - اقیانوس آرام را برآورده كند، بلكه اگر در توسعه زیرساخت ترابری و طرحهای ساخالین سستی كند، ممكن است بازارش را كاملا از دست بدهد.در عین حال، تقاضای بازار نفت آسیا - اقیانوس آرام نشان دهنده امكان رشد بالقوه صادرات نفت است. چنانچه همان گونه كه پیش بینی می شود، پس از سال ۲۰۱۰ تولید در كشورهای عمده تولید كننده نفت در آسیا - اقیانوس آرام شامل چین، اندونزی، مالزی و استرالیا كاهش یابد، افزایش تقاضا برای نفت موجبات افزایش چشمگیر عرضه را از سایر نقاط جهان فراهم خواهد كرد. منبع اصلی این عرضه از خاورمیانه و نیز شمال در مركز آفریقا، آسیای مركزی (شامل منطقه خزر) و روسیه خواهد بود. روسیه قصد دارد تا زمان پایان ساخت خط لوله شرقی، محمولات ارسالی را به چین از طریق راه آهن افزایش دهد. امسال صادرات نفت به چین از طریق راه آهن به ۱۱ میلیون تن بالغ خواهد شد. تا سال ،۲۰۱۰ ارسال نفت به چین از طریق راه آهن به ۲۰ میلیون تن خواهد رسید. این رقم می تواند متعاقبا به ۳۰ میلیون تن در سال برسد. تعرفه راه آهن یك مانع عمده است، اما براساس گزارش شركت راه آهن روسیه (راشن ریل ویز) می توان با افزایش محمولات نفتی از طریق زابای كالسك، تعرفه را از ۷۲ دلار در هر تن به ۳۰ دلار كاهش داد. چنین طرحی می تواند گزینه راه آهن را جذابتر از خط لوله شرقی كند. در بازار آمریكا، عمده مصرف كننده نفت روسیه، ایالات متحده است اما این عرضه نفت تقریبااندك است (در سال ،۲۰۰۴ صادرات نفت روسیه به آمریكا ۳/۷میلیون تن یا حدود ۴درصد كل صادرات نفت روسیه بود). مقامات روسیه می گویند آمریكا حاضر نیست خرید قابل توجه از روسیه را تضمین كند. گذر تانكرهای نفت از تنگه دریای سیاه و نیز خلیج فنلاند، دریای بالتیك و تنگه دانمارك، مشكلاتی را در بر دارد. حل این مشكلات به روسیه كمك می كند تا موقعیت خود را به عنوان یك عرضه كنده باثبات و عمده نفت به بازار اروپا تثبیت كند.
روسیه می خواهد نفت خود را مستقیما از خاك این كشور به مصرف كنندگان انتقال دهد و به این ترتیب از مشكلات حمل ونقل بكاهد. بنابراین، حفظ خطوط لوله و پایانه های موجود معقول است. مشكل عرضه فراوان نفت دارای گوگرد زیاد در بازار اروپا را می توان با انتقال جداگانه انواع نفت حل كرد. این كار را می توان با ساخت خط لوله های جدید از مناطقی انجام داد كه دارای انواع كم گوگرد نفت هستند.
عرضه زیاد نفت در بازار اروپا به علت رشد عرضه نیست بلكه عامل آن بهای بالاست. هنگامی كه قیمت ها نسبتا پایین بود، تعداد قابل توجهی پالایشگاه در اروپا ساخته شد كه خوراك آن نفت با گوگرد زیاد بود.
این نوع نفت در آن زمان ارزان بود. فرق قیمت ۲ تا ۴ دلار، فرآیند پیچیده و پرهزینه پالایش را مقرون به صرفه می كرد. اما وقتی قیمت ها دو برابر و حتی سه برابر شد، این فرق قیمت بی اهمیت شد و تاسیسات پالایشگاهی از مدار خارج شدند چون از نظر اقتصادی توان رقابت نداشتند. پالایشگاه هایی كه سرپا ماندند، از نفتی استفاده می كردند كه به طور متوسط ۶ تا ۸ دلار گران تر از انواع استاندارد نفت بود. اكنون روسیه فقط لازم است منتظر كاهش قیمت باشد (كه بعید است) تا خط لوله های جدیدی برای انتقال انواع گران تر نفت بسازد. البته گزینه دیگر، فراوری تمام نفت دارای گوگرد زیاد در روسیه است. اما چنین اقدامی نه فقط نیازمند نوسازی فنی گسترده تر تمام تاسیسات پالایشگاهی در مناطق اورال وولگا است، بلكه مستلزم تصمیم های سیاسی و قانونی جدی است. در حال حاضر دولت روسیه در حال برنامه ریزی برای افزایش صادرات به بازار آسیا _ اقیانوس آرام تا حداكثر ممكن است و در این راه، بخش قابل توجهی از عرضه نفت به بازار راكد اروپا را به این بخش هدایت كرده است.تحقق این هدف مهم، چندین راه دارد. مثلا روسیه می تواند ارسال محموله ها را از طریق راه آهن افزایش دهد، طرح های انرژی نیمه كاره ساخالین را احیا كند، عملیات در بخش هایی از دریای اختسك را از سر بگیرد، از خط لوله در دست ساخت قزاقستان _ چین استفاده كند و از ذخایر بالقوه نفت سیبری شرقی استفاده كند. در حال حاضر، طرح این است كه نفت از سیبری غربی منتقل شود اما موفقیت این طرح را نمی توان بدیهی دانست. این امر به علت وضعیت مبهم منابع در سیبری شرقی است.
●محصولات نفتی روسیه
با توجه به قیمت های نسبتا پایین در داخل كشور برای مواد خام و ناممكن بودن افزایش چشمگیر صادرات نفت، بسیاری از شركت های روسی تولید محصولات نفتی را برای صادرات افزایش دادند. مهمترین محصولات صادراتی عبارت است از نفت حرارتی (۴۵ درصد صادرات) و گازوئیل. صدور گازوئیل (۵درصد صادرات از نظر حجمی و ۵/۶درصد از نظر عایدات) نسبتاً غیرسودآور بوده است چون در داخل، تقاضای ثابت و زیادی برای آن وجود دارد كه با توجه به قیمت بازار، جذابیت زیادی برای عرضه كنندگان دارد.
راهبرد انرژی روسیه تا سال ۲۰۲۰ اولویت زیادی به صدور محصولات نفتی و پالایش بخش بیشتری از نفت می دهد.
بیشتر پالایشگاه های روسیه در حال اجرای برنامه های نوسازی برای افزایش كیفیت سوخت تولیدی تا حد معیارهای اروپایی است. بنابراین می توان انتظار داشت كه تا چند سال آینده رشد قابل توجهی در صدور محصولات نفت سبك رخ دهد. به علاوه، شركت های اروپایی در نظر دارند سهم خود را در مالكیت و مدیریت شماری از پالایشگاه های اروپا و سازمان های بازاریابی گسترش دهند. پارسال روسیه حدود ۷میلیون تن محصولات نفتی (عمدتاً شامل گازوییل و نفت حرارتی) به كشورهای آسیا _ اقیانوس آرام صادر كرد. این حجم صادرات را می توان به ۱۰ تا ۱۲ میلیون تن افزایش داد و این امر به بهبود چشمگیر كیفیت محصولات نفتی بستگی دارد.
●گاز طبیعی
روسیه بزرگ ترین ذخایر گاز طبیعی ثابت شده جهان را دارد (حدود ۳۴درصد از ذخایر شناخته شده جهان). سیبری غربی ۷۶درصد، منطقه اورال _ ولگا ۸درصد، شمال اروپا یك درصد، سیبری شرقی ۳درصد، شرق دور روسیه ۳ درصد و فلات قاره ۸درصد ذخایر گاز این كشور را دارد. امروز بیش از ۹۰درصد تولید گاز طبیعی از ذخایر بزرگ و بی نظیر تأمین می شود. میادین یورنگوی، یامبورگ و مدوژی بیش از نیمی از تولید گاز شركت گازپروم و حدود ۶۵درصد كل تولید گاز طبیعی روسیه را تشكیل می دهد.
اما این سه میدان به تدریج در حال اتمام هستند. گازپروم در حال توسعه چند طرح تولید گاز جدید در شرق دور، شبه جزیره یامال، قطب شمال و چند منطقه دیگر هستند. تكمیل این طرح ها مستلزم ساخت تأسیسات جدید انتقال گاز و نوسازی تأسیسات جدید است.
شبكه یكپارچه انتقال گاز روسیه با ۱۵۳۳۰۰كیلومتر، طولانی ترین شبكه در جهان است. ظرفیت آن بیش از ۶۰۰میلیارد متر مكعب است، اما قرار است از سال ۲۰۰۶ این رقم افزایش یابد.
گازپروم براساس قراردادهای طولانی مدت به اروپای مركزی و غربی، گاز صادر می كند. اتحادیه اروپا عمده خریدار گاز روسیه است. آلمان، ایتالیا، فرانسه، مجارستان، اسلوواكی، جمهوری چك و لهستان عمده واردكنندگان گاز روسیه هستند. انتظار می رود در آینده نزدیك حجم صادرات به انگلیس به طور چشمگیری افزایش یابد تركیه نیز از واردكنندگان عمده گاز روسیه است.
بازار اروپا به طور یكنواختی درحال گسترش بوده است (پارسال كشورهای اتحادیه اروپا ۴۷۰ میلیارد مترمكعب گاز طبیعی مصرف كردند و انتظار می رود تا سال ۲۰۱۰ این رقم به ۶۱۰ تا ۶۴۰ میلیارد مترمكعب برسد). سیاست اتحادیه اروپا دائر بر اعمال محدودیت های سخت بر تولید گازهای گلخانه ای براساس معاهده كیوتو و ناتوانی منابع انرژی تجدیدپذیر برای رقابت با منابع سنتی باعث افزایش مصرف گاز طبیعی در اروپا خواهد شد.این روند درصورتی تغییر خواهد كرد كه اولویت به انرژی هسته ای داده شود. اما پیش بینی برای سال ۲۰۲۰ حاكی از آن است كه وابستگی اتحادیه اروپا به واردات گاز طبیعی از ۴۰ درصد فعلی به ۷۰ تا ۸۰ درصد افزایش خواهد یافت. در همین مدت صادرات گاز روسیه به اتحادیه اروپا از ۲۶ درصد فعلی به ۴۰ تا ۵۰ درصد افزایش خواهد یافت.
●طرح های دارای اولویت در آینده نزدیك
اجرای طرح خط لوله شمال اروپا مسیر صادراتی جدیدی را به اروپا خواهد گشود، جریان صادرات را متنوع خواهد كرد و مستقیما شبكه های انتقال گاز روسیه و كشورهای بالتیك را به شبكه گاز اروپا متصل خواهد كرد. این طرح شامل ساخت خط لوله های انتقال گاز در دریا برای انتقال گاز به مصرف كنندگان در سایر كشورهای اتحادیه اروپاست. آغاز فعالیت این خط لوله در سال ۲۰۱۰ پیش بینی شده و حداكثر ظرفیت آن ۵۵ میلیارد مترمكعب در سال است.
طرح خط لوله گاز یامال - اروپا قرار است گاز طبیعی به اروپا منتقل كند. شبه جزیره یامال یكی از امیدواركننده ترین مناطق نفت و گاز خیز در سیبری غربی است. این منطقه ۲۶ حوزه گازی دارد كه حجم ذخایر ثابت شده آن ۴/۱۰ تریلیون مترمكعب گاز، ۳/۲۲۸ میلیون تن میعانات و ۸/۲۹۱ میلیون نفت قابل استحصال است.
باتوجه به افزایش تقاضا برای گاز طبیعی در تمام بازارهای عمده (آمریكا، اروپا و آسیا) و كاهش دائمی تولید گاز طبیعی مایع و هزینه انتقال (۳۵ تا ۵۰ در ۱۰ سال گذشته)، روسیه تلاش زیادی به خرج داده است تا گاز طبیعی مایع موردنیاز بازارهای عمده تامین شود. مثلا ذخایر طرح شتوكمن به بیش از ۳ تریلیون مترمكعب بالغ می شود و انتظار می رود این طرح تا سال ۲۰۱۰ با تولید سالیانه ۵/۶۷ میلیارد مترمكعب وارد مدار شود.
●چشم انداز همكاری
عوامل مهم در تكامل بخش گاز طبیعی روسیه شامل آزادسازی بازار گاز اروپا، ظهور تولیدكنندگان جدید در غرب و شمال آفریقا، خاورمیانه و آسیای مركزی و رشد بازارهای اقیانوس اطلس و خاور دور ازجمله چین است. توسعه اقتصاد نوین و متنوع به تولید محصولات دارای ارزش افزوده بالا منوط است و روسیه قصد دارد در این جهت حركت كند.
طرح های صرفه جویی در انرژی مبتنی بر استفاده از فناوری ها، فرایندها و تجهیزات پیشرفته به توسعه صادرات منابع انرژی كمك می كند. اما چنین امری غالبا مستلزم انطباق طرح با محیط روسیه است.یك شرط مهم برای همكاری فشرده تر در بخش انرژی همسان سازی قوانین ملی است.
ترجمه: وحیدرضا نعیمی
منبع:Russia in Global Affairs
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید