چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


پدر شعر فارسی شاعر تیره چشم روشن بین


پدر شعر فارسی شاعر تیره چشم روشن بین
نیکبخت آن کسی که داد و بخورد
شور بخت آنکه او نخورد و نداد
گهگاه بااعضا موسسه عصای سفید که دوستان نابینا و کم بینای جامعه هستند و موسسه از سال ۱۳۶۹ در خدمت آموزش و توانبخشی و توانمندی آنان در راه تحصیل علم و اخلاق و ادب و انسانیت است درباره انسانهای موفق در زندگی اجتماعی که معلولیتی دارند و از جهت عضوی در محدودیت هستند بحث می کنیم و نمونه های نابینایان موثر در جامعه را مطرح میکنیم در یکهزار و یکصد و پنجاه سال پیش ابوعبدالله رودکی شاعر نامدار را مثال می زدم و در عصر معاصر دکتر طه حسین مصری و دکتر خزائلی و مرحوم نامنی را که همه نابینا هستند.
چندی پیش تعدادی از دانشجویان دختر نابینای دانشگاه الزهرا و فارغ التحصیلان رشته زبان و ادبیات فارسی و معلمان مربوطه را در موسسه جمع کردیم تا برای رودکی نکوداشتی در حد خودمان برگزار کنیم که با استقبال دوستان روبرو شد.
همچنین متوجه شدم که سازمان فرهنگی یونسکو وابسته به سازمان ملل متحد هم بزرگداشتی برای رودکی در سال ۱۳۸۷ برگزار خواهد نمود و همچنین از معاونت سازمان و ریاست پژوهشکده فرهنگ و تمدن در پژوهشگاه میراث فرهنگی و صنایع دستی جمهوری اسلامی ایران نامه ای داشتم که پنج نفر از بزرگان ایرانی در فهرست مفاخر یونسکو برای سالهای ۱۳۸۷ و ۱۳۸۸ به ثبت رسیده اند که عبارتند از :
۱) یکهزار و یکصد و پنجاهمین سال تولد رودکی .
۲) نهصد و پنجاهمین سال تولد امام محمد غزالی .
۳) هشتصد و پنجاهمین سال در گذشت سنایی .
۴) چهار صدمین سال در گذشت شیخ بهائی .
۵) یکصد و پنجاهمین سال تولد سید جمال الدین اسد آبادی .
قابل توجه اینکه موسسه عصای سفید با انگیزه بزرگداشت یکی از مفاخر نابینای ایرانی بدون اطلاع از خبرهایی که از خارج و داخل می رسد کار خود را شروع کرد و به بهانه ۲۴ مهر روز جهانی عصای سفید که از سوی سازمان ملل اعلام شده بود برنامه ریزی خود را انجام داد و خوشبختانه موسساتی از داخل و خارج کشور هم برای بزرگداشت رودکی گامی بلند برداشته اند که عبارتند از : آکادمی علوم تاجیکستان ـ سازمان یونسکو ـ سازمان اکو ـ سازمان ایرانشناسی ـ فرهنگستان زبان و ادب فارسی ـ موسسه فرهنگ و تمدن ایران زمین ـ شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی ـ سازمان سمت ـ گروه زبان و ادبیات فارسی ـ گروه گروه زبان و ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد ـ سازان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری جمهوری اسلامی ایران برای نکوداشت رودکی در سال ۱۳۸۷ مشترکا این مهم را به انجام خواهند رسانید. که پیوند فرهنگی این موسسات ارزشمند و اقدامی را که موسسه عصای سفید بابضاعت اندک مادی ولی با همت والای نابینایان فرهیخته با همکاری بنیاد دکتر محمد معین و موسسه جهت و انجمن مفاخر فرهنگ و هنر دانشگاه آزاد اسلامی این کار بزرگ شکل خواهد گرفت تا دانشجویان و دانش پژوهان و فرهنگ دوستان ایران و جهان بدانند چه ذخائری داشته اند و چگونه باید با معرفی درست این عزیزان جامعه را پرورش داد تا رودکی پرور و غزالی شناس و شیخ بهائی ها را از این نسل تربیت نمود و تحویل اجتماع داد.
ضمنا " محورهایی که می تواند در این همایش و نکوداشت تولد آدم الشعرا ابوعبدالله رودکی بعنوان فراخوانی مورد توجه پژوهشگران قرار گیرد عبارتند از :
۱) رودکی نابینا متولد شده بود یا بخاطر اشعاری که علیه سلطان وقت گفته بود میله تفتیده آهنی بر چشمانش کشیدند و نابینایش ساختند چه می دانید
۲) زندگی نامه و آثار این شاعر .
۳) نقش رودکی در زبان و ادبیات فارسی .
۴) نقش پرورش و آموزش در اشعار رودکی .
۵) نگاهی به موسیقیدانی و موسیقی شناسی رودکی .
در پایان این نوشتار کوتاه مختصری از زندگانی ابوعبدالله رودکی را می آورم و از کلیه علاقمندان و پژوهشگران می خواهم که اگر در مطالب فوق ایراد و اشکالی می بینند و یا نقطه نظرهایی دارند به نشانی تهران ـ صندوق پستی ۱۸۴۴ ـ ۱۳۱۴۵ بفرستند . و اما مختصری درباره رودکی بدانیم :
« ابوعبدالله جعفربن محمد رودکی » در حدود میانه قرن سوم در رودک سمرقند به دنیا آمد و در همان جا نشو و نما یافت .
کودکی وی با دو خصیصه عالی در آمیخته بود : حافظه قوی و صدای خوش . موهبت نخستین به او امکان حفظ قرآن و متون را داد و دومی او را با خنیاگران و رامشگران نام آور آشنا ساخت و بختیار نامی که استاد موسیقی بود وی را به شاگردی پذیرفت و بربط آموخت آراستگی به هنر موسیقی و طبع لطیف او را مقبول و مورد احترام نصربن احمد سامانی پادشاه هنر دوست و ادب پرور بخارا ساخت و در درگاه آن سلطان بالندگی یافت تا شاعر استاد آغاز قرن چهارم شد و به سبب مقام بلندش در شاعری و به علت پیشوایی پارسی گویان و آغاز نمودن بسیاری از انواع شعر پارسی (استاد شاعران ) لقب گرفت . برخی از نویسندگان شرح احوالش و از آن جمله محمد عوفی او را کور مادرزاد معرفی کرده اند. در سخنان ناصر خسرو ابوذراعه جرجانی و در گفت و شنودی میان ابوحیان توحیدی و ابوعلی مسکویه شاعری نابینا خوانده شده است اما از سخنان خود او بر نمی آید که نابینا بوده باشد.
نه تنها ادعای دیدن در شعرهای او فراوان است بلکه تشبیهات حسی و به کار بردن انواع رنگ ها در سخنش نقیض ادعای چشم بسته داشتن اوست . یک اشاره تاریخی از محمودبن عمر نجاتی در کتاب بساتین الفضلا تصریح دارد بر این که وقد سمل فی آخر عمره در آخر عمرش کور شد و حتی گفته شده است که در اثر شکنجه او را نابینا کرده باشند.
وفاتش به سال ۳۲۹ هجری اتفاق افتاد یعنی همان سال که فردوسی چشم به جهان گشود . ممدوح رودکی امیر سعید نصربن احمدبن اسماعیل سامانی بود که از ۳۰۱ تا ۳۳۱ پادشاهی کرد و رودکی از ستایش او و وزیرش ابوالفضل بلعمی و صله های آنان مال فراوان اندوخت و جاه و جلال بسیار یافت . با این همه در تصویری که رودکی در یک قصیده زیبا از سیمای خویش در پایان روزگار دراز عمر ترسیم می کند خود را پیری خسته و فرسوده و با کوله باری از فشار بار زندگی خم گشته و از ناداری و ناتوانی مستاصل و پریشان حال گردیده است .
رودکی علاوه بر نصربن احمد و وزیرش رجال دیگری را نیز مدح گفت مانند ابوجعفر احمدبن محمد صفاری که از ۳۱۱ تا ۳۵۲ بر سیستان فرمانروایی می کرد . و ماکان بن کاکی از امیران دیلمی که تا ری را زیر فرمان داشت .
رودکی اشعار فراوانی سرود. عوفی در لباب الالباب نوشته اشعار او به صد دفتر برآمده است و رشیدی سمرقندی شاعر قرن ششم گفته است که شعر او را بر شمردند ۱۳ ره صد هزار یعنی ۱۳ بار شعر او را شمردند صد هزار بود . از کثرت اشعار و لطافت سخنش پیداست که طبیعتا " شاعر بود و بی تکلف چنانچه ترجمه کلیله و دمنه را که به امر نصربن احمد صورت گرفته بود بر او میخواند و او می شنید و به شعر در می آورد. اما از اکنون از آن همه اشعار جز چند قطعه و قصیده در کتاب های قدیم نقل شده و در جنگ ها و کتاب های لغت و تذکره ها آمده است چیزی در دست نیست .
مقداری از اشعار رودکی در دیوان قطران تبریزی راه جسته و دیوانی هم که از رودکی به طبع سنگی رسیده حاوی اشعاری از قطران است و شاید علت این اختلاط این است که نام ممدوح رودکی (نثر) برای غیر اهل تحقیق قابل اشتباه با کنیه ممدوح قطران (ابونثر مملان ) بوده است .
شادروان فروزانفر او را پدر شعر فارسی خوانده و مرحوم مجتبی مینوی او را با « ج . چاسر » در شعر انگلیسی برابر دانسته است .
از مهمترین اثر رودکی کلیله و دمنه منظوم است از ابیاتی پراکنده که بر جای نمانده است . جز آن رودکی چند منظومه دیگر در وزن های مختلف داشت از آن جمله منظومه سند بادنامه را می توان نام برد که از آن همه نیز فقط ابیاتی پراکنده بر جای مانده است .
شعر رودکی از لحاظ معنی ساده و از نظر لفظ روان است . در شاعری قدرت و مهارتی کم مانند داشت . قصیده اش استوار و محکم و او در توصیف احوال و تجسم مناظر چیره دست بود. تشبیهاتی لطیف و توصیفاتی دقیق به کار می برد.
غزلش مایه رشک و حسرت عنصری بود چنانچه (عزل رودکی وار) را نیکو میدانست . بی شک آواز دلاویز و نغمه پر شور بربط شاعر نیز در رواج غزل هایش بی تاثیر نبود. سخنش استحکام و جذابیت داشت و در پس صنعت و تکلف نمی گشت . در وصف و تشبیه به ندرت به اغراق می گرایید و همواره از مبالغه نا معقول اجتناب می ورزید. در ابداع معانی قدرت تمام داشت و شعرش در عین سادگی و روانی مشحون از معانی لطیف و مضامین تازه بود. برای آشنایی بیشتر با سخنش از میان اشعار پراکنده وی چند بیت نقل میشود.
شاد زی با سیه چشمان شاد
که جهان نیست جز فسانه و باد
ز آمده شادمان بیاید بود
وز گذشته نکرده باید یاد
من و آن جعد موی غالیه بوی
من و آن ماه روی حور نژاد
نیکبخت آن کسی که داد و بخورد
شور بخت آنکه او نخورد و نداد
باد و ابر است این جهان فسوس
باده پیش آر هر چه بادا باد
محمد حسن اصغرنیا
عضو هیات علمی دانشگاه و
مسئول روابط بین الملل موسسه عصای سفید
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید