شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


مدیریت دانش چیست؟


مدیریت دانش چیست؟
برای تعریف مدیریت دانش، باید چندین واژه را تعریف کرد. مثلاً، داده‏ها منبعی حیاتی هستند که با بهره‏برداری صحیح می‏توان آنها را به اطلاعات معنی‏دار تبدیل کرد.اطلاعات را می‏توان به دانش و دانش را به حکمت تبدیل کرد.
درواقع:
▪ مجموعه داده‏ها، اطلاعات را تشکیل نمی‏دهد
▪ مجموعه دانش، حکمت را تشکیل نمی‏دهد
▪ مجموعه حکمت، حقیقت را شکل نمی‏دهد
اطلاعات، دانش و حکمت، فراتر از مجموعه‏های یادشده بوده و به نوعی، کل آنها از هم‏افزایی اجزای آنها تشکیل می‏شود نه از جمع جبری اجزا.
داده‏ها، نقاطی بی‏معنی درفضا و زمان هستند که هیچ‏گونه اشاره‏ای به فضا و زمان ندارند. آنها شبیه حرف یا کلمه‌ای خارج از زمینه گفت وگو هستند. منظور از خارج از زمینه، این است که داده‏ها هیچ‏گونه رابطه‏ای با هیچ چیزی ندارند.
مجموعه‏ای از داده‏ها، اطلاعات را نمی‏سازد زیرا در این مجموعه، داده‏ها با یکدیگر هیچ‏گونه رابطه‏ای ندارند. برای اینکه بتوان از مجموعه داده‏ها؛ اطلاعات را نتیجه گرفت، باید رابطه بین داده‏های مختلف را درک کرد. در واقع، اطلاعات گرچه از درک رابطه موجود بین اجزای مختلف داده‏ها حاصل می‏شود، اما نمی‏‏تواند آنها را به نحوی توصیف کند که نحوه تغییر داده‏ها را به مرور زمان تشخیص دهد. اطلاعات، ماهیتی ایستا و خطی دارند. منظور از "رابطه" الگویی فراتر از رابطه است. این الگو، درواقع رابطه روابط است، زیرا دربرگیرنده سازگاری و جامعیت روابط بوده و بر قابلیت تکرار و پیش‏بینی اشاره دارد. الگو به‏طور بالقوه می‏تواند دانش را نشان دهد. دانش، زمانی شکل می‏گیرد که فرد بتواند الگوها و معنای آنها را درک کند. الگو، به زمینه اطلاعات وابسته نیست ولی‏ خود زمینه‏سازی می‌کند.۱ الگویی که نمایانگر دانش باشد، سطح بالایی از اطمینان و پیش‏بینی را فراهم می‏آورد و به ندرت ماهیت ایستایی دارد.
حکمت، زمانی شکل می‏گیرد که فرد با اصول سازنده الگوها، آشنا باشد. این اصول، سراسری و کاملاً مستقل از زمینه هستند.
پس، به‏طور خلاصه می‏توان گفت:
▪ اطلاعات، به توصیف، تعریف یا دیدگاه (چه، چه کسی، چه هنگام، کجا) وابسته‏اند.
▪ دانش، دربرگیرنده راهبرد، عمل، متد یا شیوه (چگونگی) است.
▪ حکمت، شامل بینش، اصول و اخلاق (چرایی) است.
توجه کنید که داده‏ها، اطلاعات، دانش و حکمت، زنجیره‏ای مشخص را تشکیل می‏دهند.
داده‏ها گرچه موجودیتی گسسته‏اند، اما روند تبدیل اطلاعات به دانش و حکمت، به‏طور گسسته روی نمی‏دهند.
الگوها را می‏توان با متصل کردن اطلاعات جدید به الگوهایی که قبلاً درک شده‏اند، توسعه داد.
اکنون نوبت به تعریف مدیریت دانش رسیده است. مدیریت دانش، مجموعه فرایندهایی است که خلق، نشر و کاربری دانش را کنترل می‏کنند. براساس این تعریف، مدیریت دانش دربرگیرنده مباحثی گسترده است و نقشی بسیار موثر در همگامی با عصر اطلاعات دارد.
امروزه، سازمان‏ها و شرکت‏ها با چهار مفهوم زیر سر و کار دارند:
▪ ماموریت: آنچه که سعی دارند انجام دهند
▪ رقابت: نحوه رسیدن به بخش‏های رقابتی
▪ کارایی: نحوه تحویل نتایج
▪ تغییر: نحوه مقابله با تغییرات
مدیریت دانش، راهکاری برای توانمند‏سازی و بهبود سازمان‏ها و شرکت‏ها در انجام چهار مفهوم یاد شده است. به‏بیانی دیگر، مدیریت دانش، رویکرد نظام‏مند خلق، دریافت، سازماندهی، دستیابی و استفاده از دانش و آموخته‏ها در سازمان‏هاست و به ‏بهبود تصمیم‏گیری، انعطاف‏پذیری بیشتر، افزایش سود، کاهش بارکاری، افزایش بهره‏وری، ایجاد فرصت‏های جدید کسب و کار، کاهش هزینه، سهم بازار بیشتر و بهبود انگیزه کارکنان کمک می‏کند. از مدیریت دانش می‏توان در مورد تمامی فعالیت‏های مختلف (عادی، منطقی، پیچیده و غیر منتظره) استفاده کرد.
● نکات مهم در موفقیت بهره‏گیری از مدیریت دانش
به منظور موفقیت فرایند مدیریت دانش، توجه به موارد زیر ضروری است:
۱) قابلیت اتصال:
فناوری، به تنهایی برای موفقیت رویکرد مدیریت دانش کافی نیست، اما می‏تواند زیر ساختی مناسب برای به اشتراک‏گذاری دانش و نیز فعال‏سازی مهم باشد. دسترسی تمامی بخش‏های سازمان به معمار مدیریت دانش، برنامه‏های مبتنی بر وب، دیوایس‏های سیار و ابزار داده‏کاوی۲ پیشتازهای پشتیبان زیرساخت مدیریت دانش به شمار می‏آیند. فناوری نوین، رفتارهای جدید دانش را فعال می‏سازد.
۲) محتوا:
سازمان، ابتدا باید ممیزی دانش را انجام دهد تا نقاط درونی و بیرونی تاثیر‏گذار بر دانش را شناسایی کند. نیروهای درونی و بیرونی تاثیر‏گذار بر دانش، اشکال مختلفی دارند. مانند: دانش مشتری یا ظهور رسانه‏های جدید.
۳) اجتماع:
مدیریت دانش موفق، وابسته به اجتماع عملکردها یا گروهی از افرادی است که با سازمان همکاری دارند. این افراد، درمراحل مختلف، نظیر:
▪ آماده‏سازی،
▪ راه‏اندازی،
▪ انجام عملیات و کسب نتیجه نهایی، با یکدیگر تعامل دارند.
۴) فرهنگ:
پشتیبانی و حمایت مدیریت ارشد، همسویی عقاید، اعتماد و انگیزش، اجزای اصلی فرهنگ مدیریت دانش بوده و توجه مستمر به آنها، امری ضروری است. به بیانی دیگر، باید به اطلاعاتی که از همکاران خود دریافت می‏کنید، اعتماد داشته باشید و اطلاعاتی که همکار دیگر از شما دریافت می‏کند، با توجه به اعتمادی که به کار شما دارد، ارزشمند خواهد بود. اگر این روند استمرار یابد، موفقیت مدیریت دانش حتمی خواهد بود.
۵) تعاون:
جریان‏های کاری سازمان‏های دانش‏مدار، وابستگی بسیاری به هم دارند. این تعاون، رمز موفقیت مدیریت دانش است، زیرا می‏تواند موانعی نظیر تفاوت‏های فرهنگی را ازمیان بردارد و افراد سازمان را در مسیر تحقق اهداف، هدایت کند.
۶) سرمایه‏گذاری:
سرمایه‏گذاری در زمینه مدیریت دانش به منظور تسریع بهره‏گیری از نوآوری‏ها و افزایش دانش افراد سازمان، عاملی بسیار مهم است.
درپایان، باید گفت درک سیستماتیک و توجه به نکات یاد شده، به سازمان‏ها کمک می‏کند تا ممیزی دانش را انجام داده و راهبرد مدیریت دانش اثربخش را با موفقیت پیاده‏سازی کنند.
پانوشت‌ها:
۱. Self-Contextualize
۲. mining data
منبع:
http://www.pcworldiran.com/ict/ict/۸۴۰۰۳.html
منبع : ماهنامه صنعت خودرو


همچنین مشاهده کنید