دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

سال خداحافظی نومحافظه کاران


سال خداحافظی نومحافظه کاران
گرچه فقط حدود یک سوم آمریکائیان هنوز به جورج بوش اعتماد دارند ولی خواه ناخواه او تمام سال ۲۰۰۸ و بیست روز آغاز سال ۲۰۰۹ را رئیس جمهور آمریکا خواهد بود، ضمن این که با کنگره ای در اختیار دموکرات ها و نیز گروه بسیاری از جمهوریخواهانی که خود را می خواهند در انتخابات ۲۰۰۸ از او دور نگاه دارند سالی پر از رکود فراروی آمریکائیان قرار دارد.
در جبهه داخلی که در آن کاری جز با توافق کاخ سفید و کنگره قابل انجام نیست کار بیش از همه جا گره خورده است.در بحث سیاست خارجی که رئیس جمهور وسیع ترین حوزه آزادی عمل را در اختیار دارد شاید وضعیت بهتر باشد.ولی رئیس جمهوری فعلی آن چنان ضعیف شده است و مسائل پیش رو آن چنان غیرقابل مهارند که در این زمینه هم کار چندانی از وی ساخته نیست.
درصورتی که اوضاع سیاسی به این مرحله نرسیده بود شاید نمای بهتری پیش رو بود.تاریخ پر از مثال هایی از نتایج نامطلوب انشقاق قدرت حکومتی است، زیرا اقدامات مخاطره آمیز فقط هنگامی صورت می پذیرد که طرفین مسأله سهم خود را بپذیرند.از نظر سیاست داخلی، آمریکا سال تیره ای را گذراند؛ کوشش برای نظم بخشیدن به برنامه مهاجرت با حملات چپ و راست از پا درآمد، طرح رئیس جمهور برای تغییر در نظام بهداشتی و درمانی قبل از وصول به مجلس نمایندگان از دست رفت و بودجه در جریان گزنده وتوهای متعدد به سرانجامی نرسید.
در سال ۲۰۰۸ به شرط عدم اقدام جدی درسیاستگذاری، ممکن است درگیری ها کمتر از ۲۰۰۷ باشد.یکی از زمینه های مشترک می تواند مسأله گرم شدن کره زمین باشد.کاخ سفید راه زیادی پیموده تا بپذیرد که این مشکل حاصل و نتیجه اقدامات انسان هاست.گرچه بسیار بعید به نظر می رسد که دولت از طرح دموکرات ها برای کنترل تولید گاز کربنیک حمایت کند ولی احتمال دارد که زمینه ای برای توافق برسر بعضی از جزئیات مانند استانداردهای سختگیرانه تر راجع به نحوه سوخت خودروها به وجود آید.ولی سایر مسائل عمده داخلی که نیازمند اقدامات سریعی هستند از جمله مهاجرت، بهداشت و درمان و امنیت اجتماعی همگی باید در دولت بعدی در دستور کار قرار گیرند.سیاست خارجی آمریکا بالقوه می تواند جالب تر باشد، بوش و رایس کوشش بسیاری کرده اند تا ارتباطات جدیدی با متحدان آمریکا در اروپا و آسیا برقرار سازند، و بدون شک خانم رایس در ۲۰۰۸ به تلاش هایش ادامه خواهد داد. روابط ترانس آتلانتیک با ریاست جمهوری نیکلا سارکوزی در فرانسه بسیار تسهیل شده است همانند آنچه در رابطه آلمان با آمریکا در صدارت آنگلا مرکل رخ داد.دیپلمات های اروپایی امیدوارند که همکاری تدریجی و مجدد آمریکا در ساختارهای چندجانبه مانند سازمان ملل برای پذیرش کامل مسئولیت ها ادامه یابد.تداوم همکاری با کره شمالی می تواند به نوبه خود دوره مطلوب تری در روابط آمریکا- آسیا ایجاد کند.
ولی مسأله عراق و ایران برتمام مسائل سیاست خارجی پیشی خواهد گرفت.درمورد عراق، بوش روشن کرده که مدعی است تعداد زیادی نیروی نظامی ( احتمالاً بیش از ۱۰۰ هزار نفر) را تا پایان دوره ریاست جمهوری اش در آنجا نگاه دارد که احتمالاً از هر گونه وخامت نامطلوب اوضاع جلوگیری خواهد کرد.دموکرات های کنگره که در کوشش خود برای خاتمه جنگ در تابستان ۲۰۰۸ شکست خوردند بعید است که بیش از حرافی اقدامی در این مورد انجام دهند. یعنی جانشین بوش هر که باشد باید در دوره اول ریاست جمهوری خود بار نامطلوب خلاصی از درگیری عراق را به دوش بکشد ولی شاید مسأله ایران اساس کار آخرین سال حاکمیت بوش را تشکیل دهد.دولت آمریکا با رهیافت چند جانبه دشوار دیپلماتیک در این راه کوشش های بی حاصلی را انجام داده است.حمله احتمالی یک جانبه آمریکا به ایران می تواند روابط آن کشور را با بسیاری از متحدانش تیره کند.
● بعد از شخصیت نوبت سیاست می رسد
به نظر می رسد عده کمی از آمریکاییان علاقه ای به بحث های بی حاصل کنگره و دولت نشان دهند، زیرا عمده نیروی سیاسی صرف انتخابات ریاست جمهوری آینده آمریکا و در مرحله بعد به کوشش دموکرات ها برای تأمین اکثریتی کارآمد در مجلس سنا شود تا از وضع نابسامان فعلی فاصله بگیرند.این مسأله دو بخش جذاب و مجزا دارد، چند ماه اول سال صرف انتخابات مقدماتی خواهد شد که عمدتاً بر پایه هویت شخصی کاندیداها استوار است ولی پس از آنکه نامزدهای حزبی تعیین شدند، بحث های جدی راجع به سیاست گذاری شروع خواهد شد.
علت این مسأله صرف نظر از تضادهای آشکار بین احزاب هماهنگی شگفت انگیز آنها در این باره است.تمام کاندیداهای اصلی دموکرات ها برخلاف جمهوریخواهان هوادار نقشه ای مشابه برای طرح همه جانبه بهداشتی درمانی در آمریکا هستند که مورد نیاز جدی آمریکاییان است.تمامی دموکرات ها خواهان لغو تغییرات مالیاتی بوش هستند ولی هیچ کدام از جمهوری خواهان چنین خواسته ای ندارند و مسائلی از این قبیل زیاد است.برای رأی دهندگان بسیاردشوار خواهد بود که تفاوت آشکاری بین نظرات هیلاری کلینتون و باراک اوباما بیابند.گرچه کلینتون در مورد مسأله عراق محافظه کارتر و در مورد مسأله ایران خود را سختگیرتر نمایانده است، ولی در مورد کاندیداهای حزب جمهوری خواه تفاوت های اساسی وجود دارد.باوجود آنکه کاندیداهای جمهوری خواه در مورد مسائل اخلاقی مانند سقط جنین و ازدواج همجنس بازان به دو گروه مجزا تقسیم می شوند ولی این مسائل عمدتاً در حیطه حکومت های ایالتی است و به دولت فدرال ارتباطی ندارد. بدون شک مسأله عراق یکی از نقاط عطف مبارزات مدعیان جانشینی بوش خواهد بود ولی مسأله مهم می تواند طرح بهداشتی و درمانی باشد مگر آنکه در ۲۰۰۸ حمله ای تروریستی در آمریکا رخ دهد که درآن صورت امنیت اجتماعی جنبه برتر به خود خواهد گرفت و احتمال پیروزی جمهوری خواهان را افزایش خواهد داد و یا این که رکودی چشمگیر رخ دهد تا شانس دموکرات ها افزایش یابد.
بهشته شریف‎/ اکونومیست
منبع : روزنامه ایران