جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


سنگینی بار حضور پناهندگان در ایران


‪ ۲۱‬شب و روز تمام طول کشید تا به همراه همسر و ‪ ۱۸۰‬مهاجر دیگر به مرز ایران رسیدند. با رسیدن به مرز بود که برای هزارمین بار احساس کرد، مرگ او نزدیک است، اما به وضوح به یاد دارد که یک نیروی مرزبان ایران به آنها نزدیک شد و به آنها خوشامد گفت واین گرمترین استقبال چهره‌ی ناشاد زندگی بود که به او و دخترکش لبخند می‌زد.
روزهای سختی را پشت سر گذاشته بودند و با امید به فردا با یک اتوبوس ابتدا به مشهد و سپس راهی تهران شدند.
" نادیا" تازه داشت خودش را پیدا می‌کرد که قلب دخترکش بعد از شوکهای وارده از بمبارانهای دهشت بار درافغانستان، از کار افتاد و چیزی نگذشت که مردش نیز براثر حادثه‌ای درحین کار، فلج و خانه‌نشین شد.
نادیا فرصت تعلل نداشت و نمی‌توانست انتخاب کند که چه کاری خوب است و چه کاری بد. دیگر طاقت دیدن چشمهای اشکبار کودکانش را نداشت...! او در یک کارگاه آجرپزی مشغول بکار شد و بعد از آن، کار در کارگاه یخ را نیز به آن اضافه کرد و برای ساعتهای شبانه نیز در یک مزرعه در حاشیه شهر، دوشیدن ‪ ۶۰‬راس گاو را برتلاشش افزود تا بتواند با دستهای زمخت و تنهایش چارچوب زندگیش را نگه دارد.
او همه این مشکلات را تحمل می‌کرد تا کودکانش بتوانند در کشوری آزاد بدور از دغدغه‌ی جنگ و خشونت و تبعیض، درس بخوانند و به دانشگاه بروند.
اما او هنوز هم پاسخ این سوالش را نیافته است که ایران اسلامی که پناهگاه وی و فرزندانش درسخت‌ترین شرایط بوده تا چه حد دست فرزندانش را برای ادامه تحصیل بازخواهد گذاشت.
جمهوری اسلامی ایران بعد از گذران یک دوره سخت و طاقت فرسای جنگ تحمیلی، به علت همسایگی و همجواری با کشور بلاخیز افغانستان در شرق و عراق در غرب کشور، همواره در سالهای گذشته درگیر مشکلات و معضلات پناهجویان از طریق این کشورها بوده‌است.
از آغاز جنگ ‪ ۱۹۷۹‬شوروی به افغانستان و تدوام این جنگ و درگیری که باعث آواره شدن زنان و کودکان زیادی شد و پس ازنزاعهای قومی در افغانستان تا زمانی که چشم جهان به اعمال وحشیانه وغیرانسانی طالبانی دوخته شد، نقض شدید حقوق بشر در افغانستان و حتی تخریب آن چه که از فرهنگ و تاریخ مردم این سرزمین باقی مانده بود و ایجاد خونریزی و خشونت باعث گردید تا سیل عظیمی از پناهجویان افغانی به کشورهای همجوار به خصوص ایران و پاکستان هجوم آورند.
جامعه شناسان براین اعتقادند که این مهاجرتها پیامدهای منفی گوناگونی ببار می‌آورد که می‌توان این پیامدهای ناگوار را به دو بخش تقسیم کرد.
نخست عوارض ناگواری که گریبانگیر پناهجو خواهد شد که "صدمات فیزیکی ، عدم برخورداری از بهداشت، شیوع بیماریهای واگیردار، از بین رفتن نظم منطقی و بهداشت فردی، ایجاد صدمات روحی و روانی، فقر، بیکاری، ازبین رفتن اعتماد بنفس، فساد و تباهی، احساس پوچی، آرزوی بی‌بدیل بازگشت به وطن و از دست رفتن تمام پشتوانه‌های اقتصادی" را دربرمی‌گیرد.
بخش دیگرپیامدهای مهاجرت نیز متوجه کشور میزبان است که جامعه شناسان آن را مورد توجه قرارداده‌اند.
دربخش نخست جامعه شناسان براین باورند که زنان و کودکان در مقابل صدمات سخت، بیش از گروه خاص دیگری آسیب پذیرند.
"آنان عمدتا به علت جنگ و پیامدهای آن، همسران و یا کودکان خود را از دست داده و مدام در خطر ابتلای به افسردگی و عدم امنیت جانی و مالی قرار می گیرند."
به گفته جامعه شناسان زنان وکودکان کشور جنگ زده به کشورهایی پناه می‌برند که با فرهنگ و سنتهای حاکم برروح و ذهنشان تضادهای تاریخی وفرهنگی دارند و درمعرض سواستفاده‌های جنسی هستند و گاه به کارهای سخت و طاقت فرسا و دوراز شان انسانی رو می‌آورند تا فقط به نیازهای اولیه خود همچون غذا و سوخت و سرپناه کودکانشان پاسخ دهند.
"زنان مهاجر به ندرت می‌توانند به تحصیل خود ادامه دهند و یا در معرض آموزشهای رایگان قرار گیرند.آنان عمدتا جایگاه شایسته‌ایی ندارند و به علت ابتلاء به افسردگی‌های حاد، عوارض روانی پناهندگی تا سالهای سال حتی پس از بازگشت به آغوش وطن، با حس عمیق ناامنی، احساس تنهایی و بی‌پناهی و حتی گاهی بی‌هویتی و پوچی نماد پیدا می‌کند.
کودکان نیز در چنین محیطی دچار چندگانگی شخصیت خواهند بود و گاه در انتخاب باورها و یا هنجارهای بومی از یک طرف و فرهنگ و رسوم کشور میزبان از سوی دیگر درمی‌مانند که آیا به آنچه که از تعلقات سرزمین مادری و مام وطن در ذهنشان باقی مانده است تن دردهند و یا خود را به هنجارهای سرزمین میزبان بسپارند."
به گفته کارشناسان اکثر قریب به اتفاق زنان و کودکان مهاجردر ارودگاهها مستقر می‌شوند. آنان عمدتا دچار سوء تغذیه هستند و به آسانی نمی‌توانند با سرزمینی که آنان را نمی‌پذیرد انس و الفت گرفته و یا احساس تعلق خاطر عاطفی کنند.
به گفته کارشناسان ایران به دو علت، محل تمرکز پناهجویان افغانی و عراقی بوده است.
نخست به این دلیل که دقیقا بااین دو کشور بلاخیز مرزهای طولانی دارد و دوم اینکه به علت احساسات مذهبی و تعلق خاطر ایرانیان به میهمان نوازی و روحیه آشتی جویانه‌شان، با روی باز و گشاده پذیرای مهاجران جنگ‌زده و مصیبت کشیده‌ی کشورهای همسایه بوده است.
درطول ‪ ۲۵‬جنگ و خونریزی درافغانستان، ایران بالاترین آمار جذب پناهجو را به خود اختصاص داده است.
هم‌اکنون نیز بیش از یک میلیون و ‪ ۵۰۰‬هزار افغان به شکل غیر قانونی در ایران باقی مانده‌اند، اما نباید این نکته را نیز از نظر دور نگاه داشت که این سرزمین اسلامی با منابع محدود و درگیری با سالها تحریم اقتصادی ، وجود معضل اشتغال و بیکاری و واکنش منفی افکار عمومی نسبت به پناهندگان که آنان را از عوامل موثر بیکاری در کشور می‌دانند، درگیر است.
مردم ایران عموما معتقدند که مهاجران افغانی باید هر چه سریعتر به کشورشان بازگردند.
"فاطمه لامعی" جامعه‌شناس، گفت : باید نسبت به شناسائی و درک شرایط زنان افغانی مهاجر در ایران و وضعیت نابسامانی که درگیر آن هستند به‌مردم آگاهی دهیم.
وی افزود: این مهم بر عهده رسانه‌های جمعی و ‪ NGO‬هاست تا در خصوص پدیده پناهجو خصوصا توجه به وضعیت زنان و کودکان پناهجو به مردم آموزش های لازم را ارائه دهند.
پروفسور"بارباراهرو بوند"استاد شرق شناسی در کشور مصر براین باور است که اگر چه افکار عمومی جهان نسبت به وضعیت زنان پناهنده برانگیخته شده است، اما کمکهای جوامع بین‌المللی برای بهبود وضعیت زنان پناهجو بسیار ناعادلانه است.
به گفته وی ،ایران یکی‌از کشورهای پیشتاز در خدمت دهی و جلب پناهجویان است، اما در سالهای اخیر فقط ‪ ۱۸‬میلیون دلار کمک مالی از سازمانهای بین المللی دریافت کرده است.
این در حالی است که کشورهایی با شرایط غیر مشابه که کمتر از ایران پذیرای مهاجران بوده‌اند مبلغی به مراتب چندین برابر بیشتر از این رقم دریافت کرده‌اند.
این پروفسور،علت این بی‌مهریها را بازیهای سیاسی عنوان کرد و افزود: سیاست نقش موثری در تصمیم‌گیری سازمانهای مدافع حقوق بشر ایفاء‌می‌کند.
وی تصریح کرد: در ایران به علت تاکید دین مبین اسلام نسبت به جایگاه زنان، مردم با توسل به این دین از زنان افغانی حفاظت و حضانت می‌کنند و این توجه بسیار عمیق تر از قوانین نوشته شده خود را نشان داده است اما این مسئله جامعه بین‌الملل را نسبت به وضعیت نابسامان زنان افغانی در ایران و سایر کشورهای جهان مبرا نمی‌کند. وی یادآورشد: نمی‌توان تحمیل فشار از سوی پناهندگان به جامعه ایران را نادیده گرفت اما صرفنظر از این فشارها وجود آوارگان یک اثرات مثبت و قابل قبولی نیز داشته است.
وی مهارتهای شغلی پناهجویان را بخشی از عناصر مثبت وجود پناهندگان در کشور میزبان عنوان کرد و گفت: چه بسا همین آوارگان در بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور میزبان موثر باشند.
اما ارتکاب بیش از ‪ ۳۰‬درصد جرایم در کشور توسط پناهجویان افغانی روی دیگر سکه است که مراجع قضایی از آن خبر می‌دهند. نتایج مطالعات نشان داده است که علیرغم اینکه بیش از سه سال و نیم از سقوط دولت طالبان می‌گذرد و تغییرات گسترده‌ایی در قانون و چهارچوب موسسات دولتی این کشور خصوصا در ارتباط با مسائل حوزه زنان اتفاق افتاده است اما کماکان افزایش روزافزون خشونت جنسی در افغانستان و وضعیت بسیار بدی که زنان افغانی هنوز هم درگیر آن هستند تمایل بازگشت پناهجویان زن به این کشور را کاهش داده است.
بیش از ‪ ۹۰‬درصد زنان افغانی خانه دار هستند و تنها ‪ ۴‬درصد از آنان در سازمانهای دولتی و یا غیر دولتی اشتغال دارند و کمیساریای عالی پناهندگان درتلاش است تا با فراهم کردن فرصتهای آموزشی و شغلی برای زنان شرایط بازگشت داوطلبانه آنان را مهیا کند. درهمین حال، حوادث متعدد برای زنان و کودکان افغانی گزارشگر ویژه حقوق بشر را برآن داشته است که از جوامع بین‌المللی درخواست کند حقوق بشر و زنان را قربانی استقرار ثبات در افغانستان نکنند.
خانم "یاکین ارترک" ، گفت : ثبات واقعی زمانی در کشور افغانستان ایجاد می‌شود که ساختار اجتماعی در افغانستان از نو بازسازی شود. وی افزود: زنان در افغانستان هنوز هم یکی از محرومترین اقشار اجتماعی محسوب می‌شوند و هیچ راهی جز تحمل خشونت ندارند.
بحران پناهندگی در جهان امروز به یک پدیده عادی تبدیل شده است و امروزه مهمترین اخبار و تصاویر تلویزیونی را تشکیل می‌دهد. کنوانسیون پناهندگان در سال ‪ ۱۹۵۱‬به امضا ‪ ۱۴۰‬کشور جهان رسیده است و مهمترین سند حقوقی بین‌المللی در رابطه با پناهندگان جهان است.
کشور ایران نیز از جمله امضاء‌کنندگان این کنوانسیون و همچنین عضو کمیته اجرایی کمیساریا است که متشکل از ‪ ۶۱‬دولت عضو است و این کمیته برنامه‌های کمسیاریا را تصویب و به تعیین سیاستهای حمایتی کمک می‌کند.
جمهوری اسلامی ایران میزبانی بزرگترین جمعیت پناهنده جهان را به عهده دارد و ایران در پذیرش و کمک به آنها سخاوتمندی بسیاری از خود نشان داده است و کمیساریای عالی پناهندگان که از سال ‪ ۱۹۸۳‬حضور دائمی در کشور ایران داشته است، اولین سازمانی است که سنگینی بار حضور پناهندگان در ایران را تایید کرده است.
منبع : خبرگزاری جمهوری اسلامی ـ ایرنا