شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

علامه طباطبایی فیلسوف و مؤلف تفسیر شریف «المیزان»


علامه طباطبایی فیلسوف و مؤلف تفسیر شریف «المیزان»
علامه سیدمحمد حسین طباطبایی بی‌گمان جزو شخصیت‌های سترگ و برجسته است. وی فیلسوف و مؤسس و مؤثر در تفكر معاصر و اندیشه فرداست كه نقشی ماندگار در تاریخ تفكر اسلامی برای نسل‌های آینده برجا گذاشت. وی در سال ۱۲۸۱ش در تبریز متولد شد و در سال ۱۳۶۰در قم به دیار باقی شتافت. ایشان زندگی‌نامه خودنوشتی دارند كه برای آشنایی با شرح حال و زندگانی ایشان خود بهترین مرجع است و عیناً آن را نقل می‌كنیم:
«نویسنده، محمدحسین طباطبایی، سال هزار و دویست هشتاد و یك شمسی در تبریز در میان یك خانواده علمی به وجود آمده‌ام. در سن پنج سالگی مادر را و در سن نه سالگی پدر را از دست دادم و به مناسبت اینكه كم و بیش مایه معاش داشتیم، سرپرست ما(وصی پدرم) وضع زندگی ما را (من و برادر كوچكتر از خودم را كه داشتم) به هم نزد و تحت مراقبت و پرستاری یك نفر خادم و یك نفر خادمه قرار گرفتیم. كمی پس از درگذشت پدر به مكتب و پس از چندی به مدرسه فرستاده شدیم و بالاخره به دست معلم خصوصی كه به خانه می‌آمد سپرده گشتیم، و به این ترتیب تقریباً مدت شش سال مشغول فراگرفتن فارسی و تعلیمات ابتدایی بودیم. آن روزها تحصیلات ابتدایی برنامه معینی نداشت. همین قدر به یاد دارم كه در فاصله میان ۱۲۹۶- ۱۲۹۰ كه مشغول بودم قرآن كریم را كه معمولاً پیش از هرچیز دیگر خوانده می‌شد و كتاب گلستان و بوستان سعدی و نصاب و اخلاق مصور و انوار سهیلی و تارخ معجم و منشآت امیرنظام و ارشادالحساب را خواندم. سال ۱۲۹۷ وارد رشته‌های علوم دینیه و عربیه شدم و تا سال ۱۳۰۴ به قرائت متون سرگرم بودم.
در ظرف همین هفت سال در «علم صرف» كتاب‌های امثله و صرف میر و تصریف؛ و در «نحو» كتاب‌های عوامل و انموذج و صمدیه و سیوطی و جامی و مغنی‌الادیب؛ و در «بیان» كتاب مطول؛ و در «فقه» كتاب‌های شرح لمعه و مكاسب؛ و در «اصول» كتاب‌های مقالم و قوانین و رسائل و كفایه؛ در «منطق» كبری و حاشیه و شرح شمسیه؛ و در «فلسفه» كتاب شرح اشارات؛ و در «كلام» كتاب كشف‌المراد را خواندم و به همین ترتیب دروس متن (در غیر فلسفه و عرفان) خاتمه یافت. سال ۱۳۰۴ برای تكمیل تحصیلات خود عازم حوزه نجف گردیدم و به مجلس درس مرحوم آیت‌الله آقای شیخ محمدحسین اصفهانی حاضر شده یك دور «خارج اصول» كه تقریباً شش سال طول كشید و چهار سال نیز «خارج فقه» معظم‌له را درك نمودم و همچنین هشت سال در «خارج فقه» مرحوم آیت‌الله نائینی و یك دوره خارج اصول معظم‌له حضور یافتم و كمی نیز به خارج فقه مرحوم آیت‌الله آقای سید ابوالحسن اصفهانی رفتم. كلیات علم رجال را نیز پیش مرحوم آیت‌الله حجت كوه‌كمری رفتم. در فلسفه نیز به درس حكیم و فیلسوف معروف وقت مرحوم آقا سیدحسین بادكوبه‌ای موفق شدم. در ظرف شش سال كه پیش معظم‌له تلمذ می‌كردم منظومه سبزواری و اسفار و مشاعر ملاصدرا و دوره شفای بوعلی و كتاب اثولوجیا و تمهید ابن‌تركه و اخلاق ابن‌مسكویه را خواندم. مرحوم بادكوبه‌ای از فرط عنایتی كه به تعلیم و تربیت نویسنده داشت برای اینكه مرا به طرز تفكر برهانی آشنا ساخته به ذوق فلسفی تقویت بخشد، امر فرمود كه به تعلم ریاضیات پردازم. در امتثال امر معظم‌له به درس مرحوم آقا سیدابوالقاسم خوانساری كه ریاضیدان زبردستی بود، حاضر شدم و یك دوره حساب استدلالی و یك دوره هندسه مسطحه و فضایی و جبر استدلالی را از معظم‌له فراگرفتم. سال ۱۳۱۴ در اثر اختلال وضع معاش ناگزیر به مراجعت شده، به زادگاه اصلی خود تبریز برگشتم و ده سال و خرده‌ای در آن سامان به سر بردم كه حقاً باید این دوره را در زندگی خود دوره خسارت روحی بشمارم زیرا در اثر گرفتاری ضروری به معاشرت عمومی وسیله تامین معاش كه از مجرای كشاورزی بود، از تدریس و تفكر علمی جز مقداری بسیار ناچیز بازمانده بودم و پیوسته با یك شكنجه درونی به سر می‌بردم. در سال ۱۳۲۵ از سر و سامان خود چشم پوشیدم، زادگاه اصلی را ترك گفتم و متوجه حوزه قم گردیده، بساط زندگی را در این شهر گستردم و دوباره اشتغالات علمی را از سر گرفتم و تاكنون كه اوائل سال ۱۳۴۱ می‌باشد روزگار خود را در این سامان می‌گذرانم.
من اگر خارم و گر گل چمن‌آرایی هست
كه از آن دست كه می‌پروردم می‌رویم
● آثار علامه طباطبایی
علامه طباطبایی آثار كثیری به زبان‌های فارسی و عربی نگاشته‌اند كه البته برخی از آنها هنوز به زیور طبع آراسته نشده‌اند كه امید است هرچه زودتر به طبع برسند و كام تشنگان معرفت و حكمت را سیراب كنند. اهم آثار عربی علامه را می‌توان چنین برشمرد:
الف) رسائل سبعه شامل:
۱) البرهان
۲) المغالطه
۳) التركیب
۴) التحلیل
۵) الاعتبارات
۶) المنامات و النبوات
۷) القوه و الفعل،
ب) سنن النبی،
ج-) رسائل التوحیدیه شامل:
۱) التوحید
۲) الاسماء
۳) الافعال
۴) الوسائط
۵) الانسان قبل الدنیا،
۶) الانسان فی الدنیا
۷) الانسان بعد الدنیا.
د) حاشیه الكفایه.
ه) تعلیقه علی بحارالانوار.
و) تعلیقه علی الاسفار الاربعه.
ز) رساله فی التوحید.
ح) بدایه الحكمه.
ط) المیزان فی‌تفسیر القرآن
از آثار فارسی ایشان می‌توان به تالیفات زیر اشاره كرد: اصول فلسفه و روش رئالیسم، شیعه، مجموعه مذاكرات با پروفسور هانری كربن فرانسوی ۱۳۳۸ شمسی، رسالت تشیع در دنیای امروز، گفت وگویی دیگر با هانری كربن، شیعه در اسلام، قرآن در اسلام، آموزش دین برای كودكان، اسلام و انسان معاصر، مجموعه اشعار و‌۰۰۰، و از آثار منتشر نشده معظم‌له: رساله‌ای در مبدا و معاد، رساله‌ای در نبوت، رساله‌ای در عشق، حاشیه بر مكاسب شیخ انصاری، سلسله انساب طباطبائیان در آذربایجان.
● شرایط فرهنگی خاص و اولویت یافتن علوم فلسفی و تفسیری
شرایط فرهنگی و اجتماعی كه علامه در آن می‌زیست، از نظر فكری و فرهنگی شرایطی بس نامناسب بود. مرحوم علامه در هنگام ورود به قم بدون آنكه تحت تاثیر روش و محتوای آموزشی رایج قرار بگیرند در صدد ارزیابی نیازها و شرایط فرهنگی آن روز و كمبودها و خلاهای موجود برآمدند و در نهایت بر خلاف سنت آموزشی حوزه قم و حتی نجف كه اهمیت را به تدریس فقه و اصول می‌دادند به تدریس فلسفه و تفسیر روی آوردند. علامه در قم به تشكیل درس اسفار پرداختند لیكن از طرف مقام مرجعیت آن دوره یعنی حضرت آیت‌الله بروجردی مورد سوال واقع شدند و از ایشان تقاضا شد تا درس فلسفه را به صورت پنهانی و خصوصی برگزار كنند، لیكن ایشان با توجه به احساس نیاز حوزه‌های علمی به درس فلسفه در پاسخ آیت‌الله بروجردی چنین فرمودند: «من كه از تبریز به قم آمده‌ام فقط و فقط برای تصحیح عقاید طلاب بر اساس حق، و مبارزه با عقاید باطله مادیین و غیر ایشان می‌باشد. در آن زمان كه درس فلسفه به صورت مخفی و خصوصی خوانده می‌شد طلاب و قاطبه مردم بحمدالله مومن و دارای عقیده پاك بودند و نیازی به تشكیل حوزه‌های علنی اسفار نبود، ولی امروزه هر طلبه‌ای كه وارد دروازه قم می‌شود با چند چمدان پر از شبهات و اشكالات وارد می‌شود و امروز باید به درد طلاب رسید و آنها را برای مبارزه با ماتریالیست‌ها و مادیین بر اساس صحیح آماده كرد۰۰۰» علامه طباطبایی با ورود به عرصه تدریس فلسفه و تفسیر در واقع با شخصیت خود بازی كرد و به تعبیر دیگر شخصیت خود را فدا و قربانی كرد. چرا كه در حوزه‌های درسی آن زمان تدریس فلسفه امری ناپسند و مكروه پنداشته می‌شد و از طرف دیگر، تدریس تفسیر نیز دلیل بر بی‌اطلاعی و كم‌مایگی مدرس قلمداد می‌شد به گونه‌ای كه حتی یكی از مراجع بزرگ نجف در مورد تدریس تفسیر علامه تعبیر قربانی كردن شخصیت را به كار بردند. ایشان می‌فرمایند: آقای طباطبایی با صرف وقت در تفسیر خودشان را قربانی كردند و از نظر شخصیت اجتماعی ساقط شدند. لیكن باید دانست كه مرحوم طباطبایی چنان شیفته غایت و هدف و وظیفه خود بودند كه از باختن شخصیت اجتماعی و علمی مرسوم باكی نداشتند و چنان دلباخته و سرباخته كوی حقیقت و رسالت دینی و علمی خود بودند كه از این بادها نمی‌لرزیدند. موقعیتی كه علامه در آن می‌زیستند بسی خطرناك و حساس بود. عوامل متعددی دست به دست هم داده و موقعیت فرهنگی نامتعارفی را برای اذهان مردم و دانش‌پژوهان ایرانی و ۰۰۰ فراهم آورده بودند. شخصیت فرهنگی و دینی و علمی كشوری كه سال‌ها علمدار فلسفه و حكمت و معنویت و اندیشه بود زیر سوال رفته بود. عواملی كه این شرایط را ایجاد كرده بودند از این قرار بودند:
۱) مطرح شدن آرای فلاسفه غربی و تدوین صریح و ساده آنها و عرضه آنها در سطح دانش‌پژوهان و مردم؛ مانند تدوین كتاب سیر حكمت در اروپا اثر محمدعلی فروغی
۲) ترویج گسترده و شدید ماركسیسم كه توسط مفسران و شارحان بااستعداد داخلی از قبیل دكتر تقی آرانی و با جو سازی‌های سیاسی و اجتماعی صورت می‌گرفت و در بین اقشار مردم پخش می‌شد.
۳) ضعف و فتور حوزه‌های علمی از جنبه آموزشی و محتوای آموزشی.
حوزه‌های علمی از پرداختن به مسائل جدید نظری و علمی بازمانده بودند. از حوزه‌ها، حركتی به جانب جذب آرای جدید و نقد و بررسی آنها صورت نمی‌گرفت و از این رو مسائل و مشكلات نظری و علمی جدیدی كه از جانب مروجان اندیشه‌های غربی و ماركسیست‌ها صورت می‌گرفت بلاجواب و بدون تحلیل باقی می‌ماند و سبب گسستن روزافزون مردم و دانش‌پژوهان از سنت فكری و فرهنگی و دینی خود می‌گردید. در این گیرودار علامه بر خود لازم می‌دید كه به احیای سنت دینی و عقلی این مرز و بوم به زبان جدید و در قالب جدیدی بپردازد و حاصل این اقدام، آثار گرانقدری در فلسفه و تفسیر بود.
● نوآوری‌های اساسی علامه طباطبایی در حوزه‌های معرفتی
علامه دارای برخی از نوآوری‌ها در حوزه‌‌های مختلف معرفتی است كه پیامدهای پر بار و اساسی برای آن حوزه‌ها در برداشته در فلسفه عنایت به نگارش مباحث فلسفی به زبان فارسی و توام با ساده‌نویسی و پرهیز از دشوارنویسی، طرح مباحث معرفت‌شناسی و مقدم داشتن آن بر مباحث هستی‌شناسی، نشان دادن امكان گفت و گو و بحث فلسفی با دستگاه‌های فلسفی غربی و شرقی، احیای سنت فلسفی با تقریر و تحلیل جدید از سنت فلسفی، طرح و تالیف فلسفه در قالب اصلْ موضوعی یا آكسیوماتیك، احیای روش مشایی در طرح و تالیف مباحث فلسفی و پیرایش فلسفه از دخالت دادن گزاره‌های غیرفلسفی (شعری، خطابی، دینی، عرفانی و۰۰۰) تلاش برای تفكیك حقایق از اعتباریات در مباحث فلسفی. در كلام نیز می‌توان به مواردی از قبیل آشكار ساختن خلط حقایق و اعتباریات در تاریخ كلام و مباحث كلامی، پرداختن به مسائل جدید كلامی از قبیل حقوق زن، برده‌داری در اسلام، تكامل انسان، نظام اجتماعی و سیاسی اسلام و‌۰۰۰ و طرح موضوعات جدید كلامی اشاره داشت.
در تفسیر احیای روش تفسیری قرآن با قرآن، اهمیت دادن به تفسیر و احیای سنت تفسیر قرآن در حوزه‌ها، عنایت به گفت‌وگو، بحث قرآن با مسائل جدید فردی و اجتماعی و یافتن پاسخ قرآن در باب این مسائل، عنایت به سازگاری دین با عقل و علم در فعالیت تفسیری خود، پیرایش پیش‌‌فرض‌ها در هنگام تفسیر و‌۰۰۰ در فقه نیز می‌توان برای مثال طرح نظریه اساسی وجود قوانین ثابت و متغیر در دین به طرح مساله دخالت زمان و مكان، در تغییر احكام و نیز مساله مصلحت و دخالت آن در قوانین و ۰۰۰ اشاره كرد. در اخلاق نیز علامه با طرح ایده مكتب خاص اخلاقی قرآنی و تمایز آن از مكاتب اخلاقی عقلی و دینی عالم، اخلاق را از قالب سنتی و بی‌روح آن درآورده است. موتور حركت این نوع اخلاق حب و عشق است و غایت آن ذات مقدس الهی است.
منابع:
۱- طباطبایی، علامه‌سیدمحمد حسین، بررسی‌های اسلامی، به كوشش سیدهادی خسروشاهی، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۲
۲- مهرتابان، یادنامه علامه طباطبایی، تالیف حسین طهرانی، دانشگاه باقرالعلوم، ۱۳۶۸
۳- دومین یادنامه علامه طباطبایی، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۳
۴- طباطبایی، علامه سیدمحمدحسین، اصول فلسفه و روش رئالیسم، با مقدمه و پاورقی مرتضی مطهری، دفتر انتشارات اسلامی،۱۳۷۱
۵- مرتضی مطهری، انسان كامل، انتشارات صدرا، ۱۳۷۲
منبع : سازمان تبلیغات اسلامی


همچنین مشاهده کنید