شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


تأملات فیدل: «انتقاد از خود» بوش


تأملات فیدل: «انتقاد از خود» بوش
رییس‌جمهور ایالات متحده، طی یک سخنرانی کوتاه ۱۵دقیقه‌ای، حرف‌هایی زد که اگر از دهان مخالفان او ‏بیرون آمده بود، به مثابه افتراهای زننده و بدبینانه در باره نظام اقتصادی کشور او، که وی آن را ‏‏«سرمایه‌داری دمکراتیک» می‌نامد، تلقی می‌شد. ‏
او بعد از آن‌که به طور دراماتیکی از کنگره تقاضا کرد ٧٠٠ میلیارد دلار برای مقابله با بحران اختصاص دهد، از ‏جمله دلایل زیر را ذکر کرد:‏
ـ این یک دوره غیرعادی برای اقتصاد آمریکاست.‏
ـ ما شرایط وحشتناکی را در اقتصاد ایالات متحده شاهده بوده ایم.‏
ـ هدف حفظ کل اقتصاد کشور است.‏
ـ من اعلام کرده ام که اقتصاد جهانی ما هم‌چنان با قوانین قرن بیستم تنظیم می‌شود و ما باید آن را با ‏تبدیل به ساختار مالی قرن بیست‌ویکم به‌روز کنیم.‏
ـ بانک‌ها اعتبارات محدودی دارند.‏
ـ وام‌دهندگان بسیاری بدون ارزیابی توانایی بازپرداخت وام‌ها را تأیید کرده اند.‏
ـ چگونه ما به این نقطه رسیدیم؟ معنی این برای آینده مالی کشور چیست؟
ـ اقتصاددان‌ها می‌گویند این‌ها مسایلی است که طی بیش از یک دهه شکل گرفته اند.‏
ـ اکثر اقتصاددانان اتفاق‌نظر دارند که مشکلاتی که ما امروز شاهد آن هستیم در عرض یک دوره طولانی ‏به وجود آمده اند.‏
ـ کارآفرینان بسیاری برای شروع فعالیت اقتصادی، خرید خانه یا اتومبیل وام گرفتند. پی‌آمدهای منفی ‏بسیاری، به ویژه در بازار مسکن وجود دارد.‏
ـ بسیاری از وام‌های مسکن بدون ارزیابی دقیق توانایی بازپرداخت دریافت‌کنندگان از طرف وام‌دهندگان ‏اعطا شد.‏
ـ خیلی‌ها تصور می‌کردند می‌توانند وام مسکن خود را بپردازند، اما این‌طور نشد.‏
ـ تمام این‌ها فراتر از بازار مسکن تأثیر می‌گذارند.‏
ـ سهام به سرمایه‌گذاران سراسر جهان فروخته شد. خیلی‌ها تصور می‌کردند این سهام‌ها دارای ارزش ‏واقعی هستند.‏
ـ شرکت‌های بسیاری مانند «فردی مک» مبالغ هنگفتی پول قرض کردند و بازار مالی ما را با خطر روبه‌رو ‏کردند.‏
ـ بانک‌های بزرگ میزان زیادی دارایی جمع کردند که قادر به فروش آن‌ها نشدند.‏
ـ دیگر بانک‌ها خود را در شرایط مشابهی یافتند و اعتبار موجود کاملاً خشک شد.‏
ـ بسیاری فکر می‌کردند از طرف دولت فدرال تضمین شده اند و نظام مالی ما را در معرض خطر قرار دادند.‏
ـ اوضاع هر روز وخیم‌تر شد.‏
ـ من شدیداً به بازار آزاد اعتقاد دارم.‏
ـ تنزل بازار مسکن تأثیر دومینو ایجاد کرد.‏
ـ من معتقدم شرکت‌هایی که تصمیمات غلط گرفتند باید هزینه آن را پبردازند. تحت شرایط عادی من این ‏راه را می‌رفتم. اما این شرایط عادی نیستند.‏
ـ بازار درست عمل نمی‌کند. وسیعاً اعتماد از دست رفته است.‏
ـ کارشناسان اقتصادی ارشد دولت هشدار می‌دهند که بدون اقدام فوری، کشور ممکن است هراس‌زده ‏شود، بانک‌های بیش‌تری ورشکست شوند، تأثیرات منفی بر حساب‌های بازنشستگی وارد شود، ضبط و ‏تخلیه واحدهای مسکونی می‌تواند افزایش یافته و میلیون‌ها آمریکایی کار خود را از دست بدهند.‏
ـ کشور ممکن است یک رکود طولانی و دردناک را تجربه کند. ما نباید بگذاریم این اتفاق بیافتد.‏
ـ خیلی‌ها می‌پرسند طرح نجات چگونه عمل خواهد کرد؟
ـ این طرح باید هر چه زودتر تصویب شود.‏
ـ دولت فدرال حدود ٧٠٠ میلیارد دلار برای تزریق به نقدینگی اختضاص خواهد داد.‏
ـ دولت تلاش خواهد کرد هر چه زودتر بازارها را به وضعیت عادی برگرداند.‏
ـ ما دیده ایم که چگونه یک شرکت می‌تواند آنقدر رشد کند که سقوط آن کل نظام مالی را به خطر بیاندازد.‏
ـ دولت باید مجوز داشته باشد نگاه نزدیک‌تری به شرکت‌ها بیاندازد تا تضمین کند که رشد آن‌ها اقتصاد ‏جهانی را تهدید نکند.‏
ـ سرمایه‌داری دمکراتیک بهترین نظامی است که تاکنون وجود داشته است.‏
ـ من می‌دانم که آمریکایی‌ها بعضی اوقات ناامید می‌شوند، اما این وضعیت موقتی است.‏
ـ تاریخ نشان داده است، که در زمان آزمون واقعی، رهبران آن متحداً به مصاف اوضاع برمی‌خیزند.‏
ـ فردا، در کاخ سفید، اوباما، مک‌کین، و دیگر رهبران کنگره ملاقات خواهند کرد.‏
او با تشکر به سخنان خود پایان داد.‏
برخی‌ها به این اشاره کرده اند که او ابرو در هم کشیده بود و چشم‌هایش حتا یک لحظه از متنی که از ‏روی آن می‌خواند برداشته نشد.‏
دیروز، جورج بوش تنها به این حقایق اعتراف نکرد؛ او نوعی «ائتلاف برای ترقی» [برنامه اصلاحات جان اف. ‏کندی برای قاره آمریکا] را شروع کرد.‏
اولین آن‌ها مضحکه‌ای بود که کندی بعد از انقلاب کوبا، در سال ۱٩۶۱ در «پونتا دِل استه» برگزار کرد.‏
مورد ماقبل آخر، همان‌طور که می‌دانیم، از طرف بیل کلینتون مطرح شد و خواهان «منطقه تجارت آزاد برای ‏آمریکا» شد، که در سال ١٩٩۴ به امضاء رسید. تیرخلاص به این در سال ٢٠٠۴ [در نشست سران ‏دولت‌های آمریکایی- بدون کوبا] در «مار دِل پلاتا» زده شد.‏
بوش در همان روز «انتقاد از خود»، «طرح راه‌های رسیدن به آبادانی در قاره آمریکا» را مطرح کرد. چه اسم ‏مسخره‌ای.‏
من بعد از بازبینی لیست ده کشور آمریکای لاتین که در نیویورک خود را به این «طرح» متعهد کردند، متوجه ‏شدم برزیل، آرژانتین، اروگوئه، پاراگوئه، بولیوی، اکوادور، ونزوئلا، و نیکاراگوئه؛ به عبارت دیگر، تقریباً کل ‏آمریکای جنوبی و یک کشور از آمریکای مرکزی- که وزیر امور خارجه سابق آن، «میگوئل دِ اسکوتو» یک ‏ساندنیست و کشیش جانبدار الهیات رهایی‌بخش است و اکنون ریاست مجمع عمومی سازمان ملل را به ‏عهده دارد، در آن لیست نیستند.‏
براساس وهم و خیال مکرر بوش، این طرح که در آژانس‌های خبری تلویزیونی مورد بحث است، آن‌طور که ‏رییس‌جمهور آن را در سخنرانی خود خطاب به دولت‌های ده کشور حاضر بیان کرد، «به ما امکان می‌دهد ‏امر توزیع مشترک منافع تجارت را تضمین کنیم.»
‏«این طرح پیوندهای بین بازار‌های منطقه‌ای را محکم‌تر می‌کند. همکاری ما در باره مسایل توسعه را ‏گسترش می‌دهد.»‏
‏«ادامه دادن به باز کردن بازارهای جدید، به ویژه در همسایگی خود ما، ایده خوبی است،» ‏
این رویدادها مواد مطالعاتی عالی را برای نبرد ایدئولوژیک فراهم می‌آورد.‏
امپریالیسم، با بمب‌های اتمی‌اش، با صنایع نظامی‌اش، با ناوگان‌های اتمی حامل بمب‌افکن‌هایش، با ‏جنگ‌های متصرفاتی‌اش، با مبادله نابرابر و غارت دایمی دیگر خلق‌ها، چه نوع توسعه‌ای را برای یک کشور ‏آمریکای لاتین می‌تواند تضمین نماید؟
انتقاد از خود مقوله‌ای نیست که در «سرمایه‌داری دمکراتیک» وجود داشته باشد. در هر حال، ما نباید ‏ناشکر یا بی‌ادب باشیم: ما باید از بوش به خاطر کمک درخشانش به تئوری سیاسی تشکر کنیم.

فیدل کاسترو روز
٢۵ سپتامبر ۲٠٠۸‏
ساعت ٣۵: ۶ بعدازظهر
منبع: گرانما
گرفته از تارنگاشت عدالت
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه