چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

پاسخ به چند سوال در خصوص انرژی هسته ای


پاسخ به چند سوال در خصوص انرژی هسته ای
این روزها به هر محفل خصوصی و عمومی که بروی یک سوال بحث روز است. چرا علی رغم آنکه دولت بحث پرونده هسته ای را مختومه اعلام کرد و آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز همکاری های ایران را مثبت ارزیابی کرد اما باز شاهد بودیم که اعضای شورای امنیت قطعنامه دیگری را علیه ایران صادر کردند؟ آیا اتفاق خاصی در فاصله ده روزه بین انتشار گزارش محمد البرادعی و قطعنامه شورای امنیت رخ داد؟ آیا باز هم امکان دارد که با وجود همکاری های ایران شورای امنیت مجددا قطعنامه دیگری صادر کند؟ اگر پاسخ آری است اساسا چه نیاز و ضرورتی برای همکاری وجود دارد؟ مگر رژیم صهیونیستی و پاکستان با آژانس همکاری می کنند که ایران بخواهد همکاری کند؟
همه این سوال ها و مباحث گویای یک مطلب است و آن اینکه علی رغم گذشت ۳۰ سال از انقلاب اسلامی هنوز هم مسائل سیاست خارجی و نحوه تعامل دولت با کشورها و نهادهای بین المللی برای ایرانیان اهمیت خود را حفظ کرده است. اگر به گذشته باز گردیم خواهیم دید که یکی از مهمترین مساله ای که در جریان انقلاب مورد اعتراض مردم بود و از سوی امام (ره) بر آن تاکید می شد نوع سیاست خارجی محمدرضا پهلوی بود که بر اساس سر سپردگی به خارج و پیروی بی قید و بند از سیاست های واشنگتن استوار بود. این وضعیت که در نگاه مردم معنایی جز وابستگی نداشت باعث گردید تا شعار «نه شرقی و نه غربی» را به عنوان شعار اصلی خود برگزینند و محمد رضا شاه را «شاه آمریکایی» لقب نهند. اکنون نیز مردم با پیگیری اخبار و بحث در هر کوی برزن این سوال را از خود می پرسند که علت صدور قطعنامه چیست؟ آیا سیاست خارجی ایران به نسبت گذشته کارآمدتر شده است؟ اگر بخواهیم منصفانه قضاوت نماییم باید بگوییم که متاسفانه در زمینه اطلاع رسانی دولت چندان موفق عمل نکرده هنوز امر مهمی همچون انرژی هسته ای ابعادش برای مردم مخفی و پوشیده مانده است. و این ضربه ای بزرگ است. چرا که ممکن است پس از فرونشستن هیجانات احساسی و تشدید شدن فشار تحریم ها بر ایران حمایت های مردمی از دولت را تحلیلی برد و آنها را نسبت به «ضرورت داشتن انرژی هسته ای» دچار شک و تردید سازد. لذا حال که فضای سیاسی این امکان را فراهم ساخته تا به واسطه برگزاری انتخابات شور و هیجان خاصی در جامعه حاکم باشد و سخنرانی های متعددی را در گوشه و کنار کشور شاهد باشیم می طلبد تا نامزدهای انتخاباتی و مسوولینی که به هر نحو مرتبط با بحث هسته ای هستند ابهامات را از ذهن مردم بزدایند. برای آنکه ما نیز در این فرایند سهیم باشیم و تنها گله نکرده باشیم در اینجا به تحلیل برخی از این سوالات می نشینیم.
● چرایی صدور قطعنامه؟
گزارش محمد البرادعی اگر چه حاکی از همکاری های فعال ایران با آژانس بود و تاکید داشت که ایران به هر شش سوال آژانس پاسخ گفته است اما چند مساله بحث برانگیز نیز داشت.
نخست اینکه با وجود بازدیدهای مکرر، گزارشات مفصل دریافت شده، دیدارها و مذاکرات متعدد همچنان اصرار داشت که «آژانس در موضعی نیست که اعلام کند ایران برنامه هسته ای نظامی ندارد»; دوم اینکه تایید می کرد که ایران به خواسته های شورای امنیت و آژانس پاسخ نگفته، غنی سازی اورانیوم را متوقف نکرده است و همچنان از تصویب پروتکل الحاقی امتناع می ورزد. و نهایتا اینکه ایران نسل جدیدی از سانتریفیوژها را آزمایش کرده است و برنامه فضایی و موشکی خود را نیز پی می گیرد. اگر چه همه این موارد کافی بود تا هر آنچه را که پیش از آن بافته شده بود پنبه کند اما در این میان ایالات متحده دست به شیطنت دیگری نیز زد و بالاخره محتویات لپ تاپ سیاهی که گفته شد از ایران به سرقت رفته و حاوی اطلاعات ارزشمندی!! درباره برنامه نظامی اتمی ایران است را در اختیار اعضای آژانس و ایران قرار داد.
مقامات ایران، بلافاصله آنچه را که غرب مدعی صحت آن و فریب کاری های ایران!! بود را «جعلی و ساختگی» خواند. اما این اظهارات برای اعضای شورای امنیت و کسانی که آنچه را می بینند باور می کنند و نه آنچه را که می شنوند، چندان قانع کننده نبود. لذا ایالات متحده موفق گردید تا با فریب جامعه جهانی یک بار دیگر نظر موافق اعضای برای صدور قطعنامه ۱۸۳۰ را جلب نماید.
● بسته شدن پرونده هسته ای
رئیس جمهور ایران اولین مقامی بود که پرونده هسته ای را مختومه اعلام کرد. او که در سفرهای استانی و در روز ۲۲ بهمن غرب را به خاطر اشتباهات خود در رفتار با ایران سرزنش می نمود. با قاطعیت اعلام داشت ایران از مسیر در پیش گرفته خود بر نخواهد گشت و پرونده هسته ای را مختومه می داند. اگر چه آن زمان برای گفتن آن سخنان زود بود اما اکنون می توان گفت این سخن آقای احمدی نژاد تنها به لحاظ فنی و حقوقی تا حدی می تواند درست باشد. زیرا که پرونده ایران به لحاظ سیاسی همچنان پیش روی اعضای شورای امنیت گشوده است و همین امر این نگرانی را ایجاد می کند که ممکن است در نشست سپتامبر یا نوامبر شورا یک بار دیگر قطعنامه ای بر ضد ایران به تصویب برساند. آنچه که این احتمال را تقویت می کند اظهارات رئیس جمهور در خصوص قطعنامه کنونی است که اعلام کرد «هر آنچه را در مورد قطعنامه قبلی انجام دادیم، در مورد این قطعنامه هم انجام می دهیم».
● ضرورت تداوم همکاری و مذاکره
بدین ترتیب این سوال پیش می آید که چرا اساسا در شرایطی که کشورهایی همچون پاکستان با وجود داشتن بمب هسته ای از همکاری با آژانس سرباز می زنند ایران می بایست به همکاری خود ادامه دهد؟ علت اصلی این است که برخلاف ایران هیچ کدام از کشورهای مذکور عضو پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای (NPT) نیستند لذا خود را هم ملزم پاسخگویی به آژانس نمی بینند. آژانس هم فاقد قدرت و توان لازم است تا بتواند آنها را مجاب به عضویت در NPT نماید. اما در مقابل ایران نه تنها به عضویت پیمان NPT درآمده بلکه پیمان منع جامع آزمایشات هسته ای(CTBT) و پروتکل الحاقی (۲+۹۳) را نیز امضا نموده است. بدین جهت و برای ثبات پایبندی خود به پیمان ها و سازمان های بین المللی ایران خود را متعهد می بیند که به همکاری های خود ادامه دهد. اما این همکاری ها علی رغم معایب متعدد، این حسن را نیز دارد که به راه حلی مرضی الطرفین برای دو طرف منجر می شود. عدم همکاری ایران با آژانس نه تنها هیچ کمکی برای حل مساله نمی کند بلکه مساله را بغرنج تر نمود. این شائبه و جنگ روانی را برمی انگیزد که ایران دارای برنامه های اعلام نشده است که نتیجه این امر چیزی جز بی اعتمادی بیشتر نیست.
● نتیجه گیری
شرایط حساس کنونی کشور اقتضا می کند تا پیش از آنکه به دنبال ماجراجویی بیشتر در سیاست خارجی باشیم و با هیجان زدگی چشمان خود را بر واقعیت ها ببندیم عقلانیت را پیشه خود سازیم. هیچ کس از وضع حاصل شده و صدور قطعنامه جدید خشنود نیست و همه ایرانیان خواستار آن هستند تا در عین حفظ حق خود در مورد انرژی هسته ای از پرداخت هزینه ای که مشقت های اقتصادی را برای آنها به همراه آورد جلوگیری شود. لذا مسیر صحیح بازگشت به سر میز مذاکره است. نباید از مذاکره و گفت وگو ترسید. جمهوری اسلامی خواست های به حق ما را از جامعه جهانی طلب نمی کند که برای ابراز آن بخواهد از مذاکره طفره رفته و یا آن را به صورت کنایه ای بیان نماید. آنچه که ایران از غرب می خواهد صداقت و اعتماد سازی نسبت به رفتاری است که درگذشته در مورد ایران اعمال داشته است. غرب در مذاکرات خود با ایران باید نشان دهد که چگونه و چه تضمین هایی برای پیشنهادات خود دارد.
منبع : امید
منبع : روزنامه مردم سالاری