سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

بازتاب انقلاب اسلامی ایران بر عربستان سعودی


بازتاب انقلاب اسلامی ایران بر عربستان سعودی
انتقال یا صدور پیام ها ، آرمان ها و ارزش های یک ایدئولوژی ، دین و فرهنگ از یک جامعه به جوامع دیگر امری شایع و متداول است . صدور پیام ها ، آرمان ها و ارزش های یک انقلاب به جوامع یا کشورهای دیگر و بررسی بازتاب های آن نیز همواره مطرح بوده است . انقلاب اسلامی ایران نیز با تعالیم تأثیرگذار خود از این قاعده مستثنی نمی باشد. یکی از کشورهایی که از تأثیرات این انقلاب بی نصیب نمانده است، کشور عربستان سعودی است . این تأثیرات تا جایی است که در مقطعی روابط دو کشور به واسطه این تأثیرات قطع می شود . از آنجا که هر تحولی در این کشور تحول در کل جهان اسلام را به دنبال خواهد داشت لذا مطالعه بازتاب انقلاب اسلامی در عربستان سعودی امری مهم به شمار می رود. در این مقاله تأثیرات انقلاب اسلامی در ۴ سطح حاکمیت ، اسلام گرایان ، لیبرال ها و نسل سوم عربستان مورد ارزیابی قرار گرفته است . نویسنده معتقد است که انقلاب اسلامی در مواردی به صورت مستقیم و در برخی موارد به صورت غیرمستقیم این کشور را تحت تأثیر خود قرار داده است .
دو کشور ایران و عربستان از سال ۱۳۰۷ با یکدیگر روابط سیاسی برقرار نمودند . ابتدای تشکیل حکومت آل سعود با دوران سلطنت رضا خان در ایران همزمان بود . دو نظام سلطنتی از همان ابتدا روابط حسنه ای با یکدیگر برقرار ساختند که تا سال ها همچنان به همان صورت باقی ماند. لیکن تشکیل اوپک روال روابط دو کشور را جایگزین نمود. بعد از تشکیل اوپک استراتژی های نفتی و نوع رژیم حکومتی از وجوه تشابه دو رژیم گردید . ضمن آنکه تفاهم هر دو دولت در سازمان اوپک روابط سیاسی دو کشور را به طور چشمگیری گسترش داد و این امر باعث آن گردید که آن دو در مسائل مختلف سیاسی ، در عرصه منطقه ای و جهانی از نظرات مشابهی برخوردار گردند ( اخوان کاظمی ، ۱۳۷۳ ، ص ۱۱ ) روابط دو کشور در دهه ۱۳۵۰ با دکترین سیاسی نیسکون به یکدیگر پیوند خورده و بیشتر با آئین مزبور قابل تفسیر و تبیین می باشد . در چارچوب این دکترین دو کشور همکاری هایی را در منطقه برای حفظ وضع موجود و منافع غرب آغاز می نمایند . در این راستا ایران با قدرت فزاینده تسلیحات نظامی خود حفظ امنیت منطقه را بر عهده می گیرد و عربستان با توان مالی و ذخایر نفتی نقش قدرت اقتصادی را متعهد می شود . با وجود این همکاری ها در روابط دو کشور در این دهه نیز رقابت هایی به چشم می خورد . ( هاشم آبادی ، ۱۳۶۹ ، ص ۱۹۱ )
گرچه سیاست دو پایه نیکسون بر تأمین امنیت منطقه توسط کشورهای این حوزه ( ایران و عربستان ) پایه ریزی شده بود ولی شرط آن حمایت آمریکا از این کشورها نیز بود . به عبارت دیگر اجرای این سیاست لازمه اش همکاری منطقه ای با حمایت امریکا بود . در سیاست دو پایه نیسکون اگرچه ضرورتا بین ایران و عربستان همکاری و هم جهتی عمیقی وجود داشت ولی در بطن این همکاری ها همچنان نوعی رقابت موجود بود و عربستان از قدرت مسلط بی چون و چرای ایران در منطقه دائما در اضطراب بود . بعد از ناصر بین عراق و عربستان سعودی بر سر رهبری جهان غرب رقابت وجود داشت اما عربستان به خاطر تسلط بر منابع عظیم مالی توانست زمینه های مناسبتری به دست آورد به همین خاطر این کشور هیچگاه حاضر نبود که سیادت برتر در منطقه به طور کامل به ایران اعطا شود و همیشه به دنبال فرصتی بود که این نوع سیادت نصیب خودش گردد.(اخوان کاظمی ، ۱۳۷۳ ، ص ۱۷ )
با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و اشاعه گفتمان هایی نظیر : تلاش در جهت برقراری حکومت جهانی اسلام، نفی سلطه پذیری و سلطه جویی .حمایت از مستضعفین و نهضت آزادی بخش و تبلیغ اسلام و دعوت آن به ویژه مذهب شیعه ( هاشم آبادی ، ۱۳۶۹ ، ص ۲۰۰ ) اولین عکس العمل ها از درون حاکمیت دولت های اقتدارگرا علیه این گفتمان آغاز شد. دولت عربستان سعودی اولین از مصادیق بارز آن بود . تبلیغات اعراب به ویژه محافظ کاران مسلمانان طرفدار عربستان سعودی در مورد شیعی بودن انقلاب ایران و نیز اخبار مربوط به عدم رعایت حقوق بشر در ایران تأثیر مهمی بر افکار عملی جهان عرب گذاشت اصولا محافظه کاران اسلامی و طرفداران اسلام سعودی تبلیغات گسترده ای برای جلوگیری از نفوذ انقلاب اسلامی در میان اکثریت اعراب سنی به عمل آوردند و بزرگترین حربه آنها شیعی بودن انقلاب اسلامی بود . اصولا مخالفان انقلاب اسلامی و به ویژه اسلام گرایان محافظه کار طرفدار عربستان سعودی از هر حادثه و تحولی در داخل عربستان و صحنه بین المللی برای بی اعتبار ساختن انقلاب نزد توده های مسلمان استفاده کردند. ( فلاح نژاد ، ۱۳۸۴ ، ص ۱۴۷ ) . اصولا عربستان دارای مواضع سنتی حفظ وضع موجود با انقلاب اسلامی ایران که تجدیدنظر طلب در وضع موجود بود نمی توانست سر سازش داشته باشد و از سوی دیگر ایران انقلابی به علت خصیصه انقلابی بودنش خیلی زود نوک حملات تبلیغی خود را به سوی عربستان و سایر کشورهای مرتجع عرب نشانه گرفت .( اخوان کاظمی ، ۱۳۷۳ ، ص ۲۱ )
عوامل تمهیدی و زمینه ساز نفوذ انقلاب اسلامی در عربستان
● عوامل خارجی
۱) ماهیت جهانی بودن انقلاب اسلامی
تلاش در جهت برقراری حکومت جهانی اسلام . اندیشه ام القری بودن و تلاش در جهت صدور انقلاب حرکتی بود که توسط شخصیت های سیاسی و مذهبی دنبال می شد و این حرکت و تفکر و سوء تفاهم برخی از کشورها که صدور انقلاب را به معنی کشورگشایی ایران قلمداد می کردند از عواملی شد که این تفکر و حرکت شامل عربستان سعودی نیز بشود که با ترس و وحشت آنها نیز توأم بود . ( جلالی ، ۱۳۷۸ ، ص ۳۶ )
۲) حج و برخورد زائران ایران و عربستان
حاجی های ایرانی به دلیل داشتن شور انقلابی معمولا راهپیمایی هایی علاوه بر مراسم مذهبی برگزار می کردند که حجاج غیرایرانی نیز بعضا در این مراسم شرکت می کردند و در عین حال اعلامیه هایی نیز پخش می کردند. ترس سعودی ها در حدی بود که صحبت کردن با ایرانی ها را نوعی جرم می دانستند و مکافاتش زندان بود . (زورق ، ۱۳۶۱ ، ص ۵۲ )
● عوامل داخلی
۱) سیستم حکومتی عربستان
سیستم حکومتی عربستان تجلی کلاسیک همزیستی خاص میان مذهب و قدرت امپراتوری است بنیان این همزیستی بر اتحاد میان آل سعود و آل وهاب پایه گذاری شده است . در این کشور قدرت سیاسی در اختیار قبیله آل سعود و قدرت مذهبی در اختیار آل وهاب است . اشخاص خارج از خاندان آل سعود اجازه دریافت مناصب حکومتی را ندارند.
۲) عدم مشارکت سیاسی
در کشور عربستان ایجاد هر گونه تشکل سیاسی ممنوع است و هر گونه اجتماعی که در آن مسئولیت اجتماعی و سیاسی و اسلامی در رابطه با موضوع موجود حاکم بر جهان تبیین شود خلاف قانون شمرده می شود . ( جلالی ، ۱۳۷۸ ، ص ۵۳ )
۳) اختناق مذهبی
دولت سعودی به هیچ وجه به شیعیان اجازه نمی دهد مسجد جدیدی بسازند یا مساجد را بزرگتر کنند یا تغییر شکل دهند . همچنین از اقامه مجالس دینی و مذهبی شیعیان نیز جلوگیری به عمل می آید .
۴) سرقت و فساد دربار
علت اصلی ظهور فساد بین شاهزادگان افزایش درآمد در عربستان و رشد طبقه ثروتمند می باشد ظاهر امر با آنچه در پشت پرده می باشد فرق می کند . در این کشور می توان افراط در نوشیدن شراب ، قماربازی ، پخش نوارهای سکسی و اقدامات فریب کارانه جهت متأثر کردن زنان عربی به کثرت صورت می گیرد . ( جلالی ، ۱۳۷۸ ، ص ۶۲ ) نتایج این تحولات ، فساد و مصرف گرایی شدید و آشکار در میان بعضی از عناصر و یاران خانواده سلطنتی و افزایش محرومیت نسبی قبایل و طبقات متوسط یا پایین شهری است . تأثیر مرکب وفور نفت و نفوذ غرب بر پاکدینی سعودی یک بحران فرهنگی عمیق ایجاد کرد که بنیادهای حکومت پادشاهی را به خطر می اندازد . در این محیط موج رستاخیز اسلامی در طول دهه ۱۹۷۰ ظهور کرد. (دکمجیان ، ۱۳۸۳ ، ص ۲۴۸ )
۵) حضور طبقه متوسط جدید
طبقه تحصیل کرده که در عربستان به وجود آمده است ضمن اینکه با فرهنگ غربی آشنایی دارد تفاوت موجود میان نظام اجتماعی و سیاسی حاکم بر عربستان با سایر نظام های موجود دنیا را درک می کند و این آگاهی می تواند پایه های نظام فعلی حکومت را در این کشور سست نموده و در نهایت با ارتجاع حاکم بر جامعه به مبارزه برخیزند . (جلالی ، ۱۳۷۸ ، ص ۶۹)
● بازتاب انقلاب اسلامی بر حکومت و جامعه عربستان
الف) بازتاب انقلاب اسلامی بر حاکمیت ( آل سعود )
طلوع انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ موجب شد تا دولت عربستان روابط خود را با ایران در ۵ سطح تنظیم نماید .
۱) دوره صبر و انتظار
۲) دوره سیاست و رویه دوگانه عربستان در مقابل سیاست تهاجمی ایران
۳) دوره رویارویی و انفجار ( تیرگی روابط )
۴) دوره تنش زدایی
۵) دوره تقابل مذهبی ( دوره کنونی )
۱) دوره صبر و انتظار:
مقامات عربستان بعد از پیروزی انقلاب به دقت تحولات ایران را مورد بررسی قرار داده و در این دوره فراز و نشیب های آن را دنبال می کردند. اما از اظهارنظر صریح درباره حوادث ایران خودداری می نمودند . چون این ترس در سعودی ها وجود داشت که انقلاب و تسری آن حکومت شان را متزلزل کند به همین خاطر به شکلی محرمانه و با کمک برخی از کشورها دیگر عرب درصدد انجام طرح هایی جهت دفع خطر احتمالی برآمدند . شعارهای حاکم در این دوره در ایران حاکی از تأکید بر صدور انقلاب و متهم ساختن حکام مرتجع عرب خصوصا آل سعود می باشد و از طرف دیگر در این مقطع بین جناج انقلابی و جناح لیبرال نزاع حاکم است و چون در صورت موفقیت لیبرال سیاست صدور انقلاب و اصول گرایی تقلیل می یابد لذا عربستان تقریبا در این مرحله سیاست صبر و انتظار را پیش می گیرد تا زمان مشخص نماید که جناح و خط حاکم در ایران به دست چه گروهی خواهد افتاد . این وضعیت ابهام تا ۱۳۶۰ طول می کشد ( اخوان کاظمی ، ۱۳۷۳ ، ص ۲۱ )
۲) دوره سیاست دوگانه عربستان در مقابل سیاست تهاجمی جمهوری اسلامی ( از ۱۳۶۱ تا دی ۱۳۶۴):
عربستان در این مقطع سعی در جلب نظر مسئولین ایرانی داشته به زائرین و حجاج ایرانی اجازه برپایی راه پیمایی برائت از مشرکین را می دهد . در ضمن از هیأت های میانجی گر جنگ ایران و عراق جهت بازگرداندن صلح حمایت می کند. رویه دیگر این سیاست درگیری پلیس سعودی با حجاج ایرانی در مراسم حج و اعطای کمک های مالی ، سیاسی ، نظامی و اطلاعاتی انبوه و مداوم به ر‍ژیم عراق در جنگ با ایران است تا به زعم خویش با ممانعت از پیروزی ایران توازن منطقه حفظ گردد. این مرحله ریشه از زمانی می گیرد که دفتر جبهه آزادی بخش شبه جزیره عربستان در تهران آغاز به کار نمود و در مقابل مقامات جمهوری اسلامی نیز از رهبران سعودی انتقاد کرده و روش کلی آنها را در قبال مسأله منطقه و جهان اسلام و ارتباط نزدیک با آمریکا را مورد انتقاد قرار می دادند . ( اخوان کاظمی ، ۱۳۷۳ ، ص ۲۱ )
در این دوره رسانه‌های غربی به ترس دولت های عربی از ایران دامن می زنند و این جریان به نفع عربستان سعودی تمام شد و آن کشور را تقریبا به آرزویش که همان رهبری شیخ نشین ها بود رساند . ( اخوان کاظمی ، ۱۳۷۳ ، ص ۲۷ ) دولت عربستان تشکیل شورای همکاری را فرصت طلایی جهت گسترش نفوذ و سلطه و تحقق آرمان های دیرینه خود بر منطقه یافت . با تشکیل شورای فوق عربستان به نتایج زیر نائل آمد :
▪ بسط نفوذ سیاسی و نظامی ریاض بر دیگر کشورهای منطقه
▪ با تشکیل این شورا عربستان بر اوضاع سیاسی و بافت اجتماعی کشورهای منطقه اشراف کامل یافت.
▪ مقابله با بیداری اسلامی و جنبش های آزادی بخش از طریق افزایش فشارهای امنیتی و هماهنگی در مبادله اطلاعات و قراردادهای امنیتی
▪ ارجاع حل اختلافات به عربستان اعم از مسائل ارضی ، مرزی و ... ( قربان زاده ، ۱۳۶۹ ، ص ۳۲۵ )
▪ دوره رویارویی و انفجار ( از اواخر ۱۳۶۴ تا پذیرش قطعنامه )
پس از یأس عربستان از مقابله با جمهوری اسلامی و به سازش کشیدن این کشور عربستان تضاد خود را با ایران به منصه ظهور می رساند و با اتخاذ سیاست جدیدی مرحله به مرحله سعی در تضعیف انقلاب اسلامی می کند تا به این وسیله انقلاب را به سازش کشیده و آن را به کنترل خود در آورد البته تقویت نظامی شدید سعودی و حضور ناگهانی در ناوگان های دریایی خارجی در تشجیع این ر‍‍ژیم مؤثر است و بی دلیل نیست که کشتار ۴۰۰ حاجی ایرانی و غیرایرانی در ۹مرداد سال ۱۳۶۶ توسط این رژیم شکل می گیرد . در این مقطع ضدیت ایران و عربستان به نهایت درجه خود می رسد و امام خمینی (ره) عربستان را مظهر اسلام آمریکایی و اسلام درباری معرفی می نماید و شدیدترین حملات تبلیغاتی ایران متوجه عربستان می گردد و حتی سفارتخانه عربستان در ایران مورد حمله عده ای که بیشتر دانشجو بودند قرار می گیرد تا اینکه در نهایت در سال ۶۷ روابط دیپلماتیک دو کشور قطع می گردد ( اخوان کاظمی ، ۱۳۸۳ ، ص ۳۱ )
● علل و عوامل تیرگی روابط دو کشور در ذیل می آید :
ـ طراحی توطئه نفتی توسط عربستان علیه ایران و حمایت عربستان در دفاع از سهمیه اوپک در بازار جهانی حتی به قیمت کاهش بهای نفت .
ـ پیشرفت های جنگی ایران از جمله فتح فاو و نگرانی عربستان و شیخ نشینها را از قدرت ایران افزون می کند و بر مصمم بودن آنها در تضعیف ایران می افزاید .
ـ اعلام طرح هشت ماده ای فهد و شناسایی رژیم صهیونیستی موجب تیره شدن روابط دو کشور گردید .
ـ کمک های مالی تسلیحاتی سیاسی عظیم عربستان به عراق در طول جنگ تحمیلی .
ـ قتل عام ۴۰۰ حاجی ایرانی در مراسم حج ( ۹ مرداد ۱۳۶۶ ) .
باید گفت این جنایت باعث شدید شدن جنگ های تبلیغاتی در کشور علیه یکدیگر شد . عربستان ادعا می کرد که ایران قصد تصرف مسجد الحرام و بر هم زدن مراسم حج آن سال را داشته است ولی دلایل قانع کننده ای برای این ادعا ارائه نکرد . می توان گفت که این حادثه بزرگترین ضربه را به روابط دو کشور وارد نمود و امام خمینی (ره) در آن زمان اعلام فرمودند که حتی اگر از جنایات صدام بگذریم جنایت آل سعود در این حادثه غیرقابل بخشش است .
ـ پس از حادثه قتل عام ۱۳۶۶ رژیم سعودی با سهمیه بندی حجاج و ممنوعیت راهپیمایی برائت حجاج ایرانی عملا از انجام حج حجاج ایرانی جلوگیری می کرد .
در مقابل جمهوری اسلامی سهمیه بندی عنوان شده و حادثه مکه را نشانه عدم توانایی ریاض در اداره امور حرمین دانسته و رهبران ایران اعلام کردند که با توجه به عدم لیاقت حکام آل سعود در اداره حرمین شریفین و مشارکت این رژیم در قتل عام حجاج بیت الله الحرام جهان اسلام باید تکلیف اداره این اماکن را برای همیشه روشن نماید .
ـ تلاش عربستان سعودی از آبان ۱۳۶۶ برای تحریم تسلیحاتی ایران در سطح منطقه ای و جهانی .
ـ قطع روابط دیپلماتیک از جانب عربستان در اردیبهشت ۱۳۶۷ با ایران و اخراج دیپلماتهای ایرانی از این کشور .
ـ از علل تضادهای همیشگی ایران و عربستان شکاف عمیق بین مکتب وهابی و مکتب شیعی است وهابیت و شیعه دارای نگرش های بسیار متفاوت در زمینه های سیاسی ، اسلامی و اجتماعی و ... هستند .
ـ فساد اخلاقی و مالی حکام سعودی .
ـ یکی از دلایل دیگری که به تشدید تیرگی روابط دو کشور کمک می کرد عدم اجرای یک دیپلماسی صحیح از جانب کارگزاران سیاست خارجی ایران در مقابل عربستان و سایر کشورهای عربی بود . به عبارت دیگر دستگاه سیاست خارجی ایران هم صدا با دستگاه تبلیغاتی غرب و همگام با آنها شرایط را آماده می کرد که به ترس حکام غرب از ایران دامن زده شود . البته عدم وجود این دیپلماسی شاید تا حدی متأثر از شرایط تنش آمیز و عدم کنترل بر روی گروه های افراطی ناشی می شود . ( اخوان کاظمی ، ۱۳۸۳ ، ص ۳۱-۴۰ )
۴) دوره تنش زایی ( از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۸۴ )
با خاتمه جنگ و پذیرش قطعنامه و گذشت یک دهه از انقلاب ایران مسئولین جمهوری اسلامی کارآزموده تر گردیده و سیاست خارجی آن یک روند منطقی تر به خود گرفت و از طرف دیگر به دلیل آنکه کشور عراق پس از جنگ به صورت یک کشور نیرومند و تهدید کننده ثبات و امنیت منطقه مبدل شده بود لذا دو کشور ایران و عربستان همکاری و نزدیکی بیشتر را به نفع منافع ملی خود دیدند و در این جهت گام های عمده ای برداشته اند . همچنین وضعیت نه چندان مساعد اقتصادی دو کشور همکاری های بیشتر نفتی خصوصا در چارچوب اوپک آنها را ایجاب می نمود . در این راستا رهبران ایران در بیانات خود هر چه بیشتر به تنش زدایی روابط ایران و شیوخ منطقه خصوصا عربستان پرداختند و عمدتا تأکید نمودند که سیاست صدور انقلاب به معنای مداخله در امور کشورهای دیگر نیست و خود را از این دخالت تبرئه نمودند . ( اخوان کاظمی ، ۱۳۷۳ ، ص ۴۳ ) ملاقات های سران دو کشور و همکاری های دو کشور در چارچوب اوپک و به ویژه سازمان کنفرانس اسلامی موجب نزدیکی مواضع دو کشور در حل بحران های منطقه شد . از ثمرات این همکاریها می توان به ایجاد تزلزل در بلوک بندی منطقه ای کشورهای طرفدار غرب در حوزه خلیج فارس علیه ایران و قطع کمک به گروه ها مخالف جمهوری اسلامی اشاره کرد. البته این نزدیکی موجب شد تا عربستان نیز اعتبار بیشتر بین المللی و اسلامی خود را به عنوان خادم الحرمین در امت اسلامی افزایش دهد و همچنین نزدیکی مخالفت گروه های داخلی خصوصا شیعیان کمک نماید.
۵) دوره تقابل مذهبی ( دوره ی کنونی )
با توجه به اینکه روند دولت سازی در عراق برای همسایگان قدرتمند این کشور از جمله ایران و عربستان یک پروسه حیاتی به شمار می رود و تشکیل یک عراق متحد یکپارچه با اکثریت شیعه برای دولت های سنی و رادیکال منطقه مثل عربستان و اردن یک خطر بالقوه محسوب می شود . دوره حاضر را می توان دوره تقابل مذهبی نامید . البته نقش آمریکا و دولت های غربی نیز برای دامن زدن به جنگ های فرقه ای و مذهبی در منطقه و به ویژه در عراق برای تثبیت حضور خود غیرقابل کتمان است . آنچه از معادلات منطقه برداشت می شود این است که شکل گیری یک عراق یکپارچه متحد با اکثریت شیعه هم منافع دول رادیکال سنی منطقه و هم آمریکا را به خطر خواهد انداخت لذا باید با این پدیده مبارزه شود . طرح مباحثاتی همچون هلال شیعی نیز در همین پروسه معنا پیدا می کند . نکته مهم این است که روابط ایران آتی شیعی و عربستان وهابی را باید در آینده عراق دید .
ب) بازتاب انقلاب اسلامی ایران بر اسلام گرایان عربستان
جامعه اسلام گرایان عربستان به سه گروه تقسیم می شوند که تأثیر انقلاب اسلامی را بر هرسه گروه بررسی خواهیم کرد.
▪ سلفی‌ها
علما و روحانیون حاکم بر عربستان همگی در مورد تبلیغ و رواج وهابیت در داخل و خارج کشور خود توافق دارند رژیم هم به واسطه درآمدهای نفت پولهای هنگفتی را خرج رواج این ایدئولوژی که چهره ای محافظه کارانه از اسلام ارائه می دهد می نماید .
علما و روحانیون عربستان با تز رام کردن پدیده های رادیکال سعی نموده اند که با استفاده از اشاعه وهابیت به خنثی سازی نفوذ اسلام ناب که توسط جمهوری اسلامی ترویج می شود بپردازند و در این راه نیز از حمایت دولت و غرب نیز برخوردارند . از علل اصلی تضاد این گروه با جمهوری اسلامی شکاف عمیق بین مکتب وهابی و مکتب شیعی است . اسلام گرایان سعودی مجموعه ناهماهنگی هستند که خود را سلفیون داده اند .
ترجیح دادن اصطلاح سلفیون به جای اصولیون به این خاطر است که آنها خود را اهل الحدیث می دانند یعنی پیروان شکل صحیح سنت های مربوط به زندگی نمونه پیامبر اسلام و گفته ها و کردار آن حضرت. این روش به میزان بیشتری از قید و بندهای مذهبی ، حقوقی تبدیل شده است و سلفیه را از حوزه اسلام گرایی جریان اصلی دیگر کشورهای عرب جدا ساخت . ( دکمجیان ، ۱۳۸۳ ، ص ۲۷۰ )
▪ اخوانی‌ها:
شروع کار جنبش اخوان جدید در عربستان را می توان در اوایل دهه ۱۹۶۰ جستجو کرد. بر طبق گزارش ها شاهزاده خالد بن مساعد بن عبدالعزیز و بعضی از دوستانش ریاست آن را بر عهده داشتند . چنین به نظر می رسد که این جنبش کوچک از طریق مخالفت با سیاست های ملک فیصل در رابطه با نوسازی فزاینده در ۱۹۶۵ به یک خطر بالقوه تبدیل شده بود . همانند دوران ملک عبدالعزیز بنیادگرایی اصلی اخوان با اسلام‌گرایی نهادی شده حکومت به منازعه برخاسته بود . در حالی که اخوان جدید ارتباطات سازمانی با گروه های اولیه ندارند اما علی رغم شکاف میان دو نسل تداوم ایدئولوژیک کاملا مشهودی دارند. ( دکمجیان ، ۱۳۸۳ ، ص ۲۴۹ ) شاید بتوان مهمترین حرکت این گروه علیه حکومت را قیام اول محرم دانست . ساعت ۳۰/۴ بامداد روز سه شنبه ۲۹ آبان ۱۳۵۸ برابر با اول محرم سال ۱۴۰۰ این حرکت توسط افراد گروهی به نام الدعوه المحتسبه که از بازماندگان این جنبش بودند شکل گرفت . رهبری این گروه را فردی به نام جهیمان العتبی بر عهده داشت این فرد با ادعای اخوت با مهدی موعود داعیه مهدویت فردی به نام محمدبن عبدالله القحطانی را مطرح نمود . از جمله مهمترین خواسته های گروه فوق پایان بخشیدن به حکومت آل سعود ، قطع روابط با کشورهای مسیحی و اخراج آنها از عربستان و اجرای قوانین اسلامی بود . پس از این واقعه بسیاری از گروه های مبارز و ضد رژیم عربستان از جمله سازمان انقلاب اسلامی جزیره العرب از این حرکت و انتخاب محل انجام آن حمایت کردند.
موضع گیری ایران درباره قیام اول محرم در مکه توسط امام خمینی (ره) بدین صورت بود که چون انجام عمل مسلحانه در خانه کعبه منافی آیات الهی است لذا این عمل محکوم است اما جدا از این محکومیت سازمان انقلاب اسلامی جزیره العرب که مخالف حکومت آل سعود بود و از این حرکت هم قاطعانه حمایت کرده بود مورد پشتیبانی کلی ایران قرار داشت چنانکه هیأت نمایندگی این سازمان به دعوت دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در کنفرانس جهانی جنبش های آزادی بخش در شهریور ۱۳۵۹ در تهران شرکت کرد ( اخوان کاظمی ، ۱۳۷۳ ، ص ۲۴ ) با توجه به آنچه گذشت قضاوت در مورد تأثیر جهیمان بر گروه های دیگر پیوند او با‌ آنها دشوار است . گرچه بعضی منابع در مورد ائتلاف گروه های مخالف غیرمذهبی و بنیادگرا گزارش داده اند اما اشتغال کعبه ظاهرا اقدام یک جانبه ای بود که توسط اخوان جهیمان صورت گرفت . ادعای مهدویت داماد جهیمان نیز می توانست در جلب حمایت وسیع جریان عمده بنیادگرایی مردمی مفید افتد که چنین نشد . روشن است که اخوان قدیمی و وهابیت حمبلی آن جهت گیری مهدویت نداشتند. ( دکمجیان ، ۱۳۸۳ ، ص ۲۵۴ )
▪ شیعیان
در منطقه احساء به ویژه در مرکز آن یعنی شهر الهفوف شیعیان قابل توجه اند . از زمان اشغال این منطقه توسط ملک عبدالعزیز سعود شیعیان این خطه در مواقعی با حکومت سعودی سر به مخالفت برداشته اند این افراد هیچ گاه نخواسته اند در کشوری که رهبران مذهبی آن با باورهای آنان مخالف اند مشارکت کامل و یا مساوی داشته باشند در طول تاریخ به ادبیات آنان اهانت شده و از تدریس تاریخ شیعه در مدارس محلی جلوگیری به عمل آمده است شیعیان مجاز به خدمت در نازلترین سطح جامعه هستند و از استخدام در گارد ملی هم به کلی محروم اند. در سال ۱۹۵۲ میلادی یک مجمع مردمی به ریاست محمدالحبشی برای بیان خواسته های محلی شیعیان تشکیل گردید اما دولت آن را غیرقانونی اعلام کرد . با کشف نفت در این ناحیه اهمیت آن افزون گردید و چون بسیاری از بومیان شیعه در صنعت نفت به کار گمارده شدند در جنگ جهانی دوم و بعد از آن آگاهی سیاسی کسب کرده و به دنبال آن نارضایتی فزاینده ای در مقابل دولت و جامعه متمدن آمریکا از خود نشان دادند . در سال ۱۹۴۸ میلادی با آغاز تظاهرات وسیع در ناحیه القطیف به رهبری محمدبن حین الحرج ناآرامی شیعیان به اوج خود رسید .
آنان در این جنبش وسیع خواهان استقلال و جدایی از دولت سعودی بودند که قیام آنان به شدت در هم کوبیده شد در سال های ۱۹۴۴ و ۱۹۴۹ و ۱۹۵۳ در اعتراض به شرایط کاری و محیط فعالیت شیعیان تظاهراتی را ترتیب دادند . در بین سالهای ۱۹۵۶ و ۱۹۶۷ تحریم هایی به منظور قطع عرضه نفت به غرب به وقوع پیوست . تجلی پرشکوه خشم برافروخته شیعیان منطقه شرقی را می توان در قیام محرم سال ۱۴۰۰ ( اواخر سال ۱۹۷۹ ) جستجو نمود. این قیام با دوران سوگواری برای سالار شهیدان ، گروگان گیری جاسوس های آمریکا در ایران و اشغال مسجدالحرام و خانه کعبه توأم گردید . اریک رولر مفسر روزنامه لوموند در این خصوص می نویسد : شورشیان به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی ایران و در پی حرکت مکه جرأت افزون تری پیدا کرده و در روز ۲۷ نوامبر ۱۹۷۹ مراسم روز عاشورا را که در عربستان ممنوع است برگزار کردند. جمعیت که تصاویر امام خمینی (ره) را در دست داشت به سوی قطیف احساء و دیگر آبادی های ایالت شرقی حرکت کردند و در درگیری های به وجود آمده با گارد ملی ۶۰ تن از آنان کشته شدند . ( گلی زواره ، ۱۳۷۴ ، ص ۵۳-۵۴ ) . یکی از تشکیلات مهمی که مربوط به شیعیان عربستان می باشد سازمان انقلاب اسلامی جزیره العرب نام دارد . بعد از سرکوبی قیام مردم شیعه عربستان در سال های ۱۹۵۳ و ۱۹۶۷ هیجان مذهبی و جوشش درونی مردم خاموش نشد و انقلاب به حیات خود ادامه داد و در سال ۱۹۷۰ مبارزات مردم در سازمان مزبور تشکل یافت و در سال ۱۹۷۵ سازمان تأسیس شد و پس از قیام کعبه و جنبش مناطق شرقیه اعلام موجودیت نمود .
البته واحدهای سازمان آن به دلایل امنیتی تاکنون علنی نشده است . در نظر رهبران آن تمام مسلمانان جهان امتی واحداند که باید برای رسیدن به هدف از رهبری واحد پیروی کنند . مواضع جمهوری اسلامی ایران را در ابعاد گوناگون پذیرفته اند و رهنمودهای امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری را الگوی خود قرار می دهند . این سازمان به حکومت واحد در شبه جزیره العرب عقیده دارد و تجزیه اراضی این منطقه را که منجر به تأسیس واحدهای سیاسی متعدد گردید توطئه استعمار در جهت تفرقه مسلمین می داند. (گلی زواره ، ۱۳۷۴ ، ص ۵۷ ). از گروه های دیگر شیعی عربستان حزب الله حجاز است . در سال ۱۹۸۴ که فاجعه مکه روی داد حزب الله عربستان نیز رویارویی با رژیم سعودی را گسترش داد و اعلامیه هایی را صادر کرد . آنها در این اعلامیه‌ها اقدامات رژیم سعودی را مورد هجمه قرار داده و بر ولایت و پیروی از امام و جمهوری اسلامی تأکید کردند . ( جلالی ، ۱۳۷۸ ، ص ۹۵ )
ج) بازتاب انقلاب اسلامی بر گروه های لیبرال عربستان
در دسامبر ۱۹۹۰ چهل و سه تن از روشن فکران لیبرال عربستان به شاه عربستان شکوائیه نوشتند و طی آن خواستار اصلاح شریعت و تأمین حقوق بشر ، برابری در برابر قانون بدون توجه به سابقه فرد ، حقوق زنان ، تأسیس یک شورای مشورتی و یک قوه قضائیه اسلامی مستقل شدند. در واقع طی سال ۱۹۹۰-۹۱ بحث و مجادله میان لیبرال ها و اسلام گرایان بر سر فتوای صادره از سوی شیخ عبدالعزیز بن باز فقیه ارشد سعودی مبنی بر دادن مجوز مذهبی و قانونی به استقرار سربازان غیرمسلمان در عربستان در گرفته بود . فرایند جهانی شدن و آشنایی طیف لیبرال با حقوق و آزادی های فردی و مقایسه آن با آزادی و نظام حکومتی عربتسان این طیف را منتقد سیاست های رادیکالی دولت سعودی قرار داده است . بی شک انقلاب اسلامی با ترویج گفتمان مردم سالاری دینی بر ترویج این اندیشه بی تأثیر نبوده است.
د) بازتاب انقلاب اسلامی بر نسل سوم عربستان
بی شک ارائه الگوی موفق و کارآمد از نظام مردم سالار دینی در منطقه خاورمیانه در عرصه های مختلف علمی ، سیاسی ، فرهنگی و مذهبی بر روی جوانان منطقه تأثیرات ویژه خواهد داشت . امروز جوانان عربستانی با توجه به دست رسی آسان به اینترنت و رسانه های جمعی از کلیه مسائل موجودی که در منطقه می گذرد آگاه هستند و در صورتی که جمهوری اسلامی بتواند در عرصه های علم و تکنولوژی و سیاست و اقتصاد نمونه ای موفق و پیشرفته از کارآمدی یک حکومت اسلامی را به نمایش بگذارد آنها به طور غیرمستقیم از آن الهام خواهند گرفت و نظام های بسته خود را به چالش خواهند کشید.
● نتیجه‌گیری و خلاصه :
روابط خارجی کشورهای ایران و عربستان همواره مشحون از رقابت و همکاری یا تضاد و وفاق بوده است و اگرچه بر حسب مقتضیات مقطعی گاهی جنبه همکاری و زمانی جنبه رقابت و تعارض حاکم گشته است ولی همواره ریشه‌های تضاد میان دو کشور حتی در زمان همکاری و وفاق وجود داشته است . سه عامل مهمی که در این روابط نقش تأثیرگذار داشته اند عبارتند از : ۱- نفت ۲- مذهب ۳- نیروهای خارجی که در مقطع قبل از انقلاب اسلامی بحث نفت و نیروهای خارجی عامل تنظیم کننده روابط دو کشور بود اما بعد از پیروزی انقلاب و با مطرح شدن بحث صدور انقلاب عامل مذهب و نیروی خارجی تنظیم کننده روابط دو کشور بوده است. انقلاب اسلامی به عنوان پدیده‌های بدیع و معجزه آسا در منطقه خاورمیانه مسلما بر کشور عربستان نیز تأثیرات خود را گذارد . که در این مقاله تأثیرات انقلاب اسلامی در ۴ سطح حاکمیت ، اسلام گرایان ، لیبرال ها و نسل سوم عربستان مورد ارزیابی قرار گرفت . به عنوان نکته پایانی باید به آن اشاره کرد این است که اندیشه‌های انقلاب اسلامی در مواردی به طور مستقیم کشور عربستان را تحت تأثیر قرار داه و در مواردی به طور غیرمستقیم .
نکته پایانی قابل ذکر ، توجه به این مسأله است که با توجه به اوضاع منطقه و وجود عراق اشغال شده و تحولات لبنان و فلسطین ما شاهد افزایش رقابت تنگاتنگ مذهبی و ایدئولوژیک این دو قدرت در آینده خاورمیانه خواهیم بود.
پژوهشگر: حمزه نجاتی آرانی
منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی


همچنین مشاهده کنید