دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


روابط اقتصادی ناسالم از نگاه پیامبر اعظم (ص)


روابط اقتصادی ناسالم از نگاه پیامبر اعظم (ص)
در سالی كه مزین به نام مبارك برگزیده پروردگار عالم، پیام‌آور رستگاری، گل سرسبد آفرینش، سرور پیامبران سراسر تاریخ، نبی اكرم اسلام پیامبر اعظم (صُلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) است، آموزه‌های این صدرنشین رسالت و ولایت و منزه‌ترین خلقت خداوندی در برهه حساس كنونی، مهمترین راهنمای ملت مسلمان ایران و رهروان راستین، آن پیامبر عظیم‌الشأن در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است.
سیره نبوی همواره از جمله موضوعات مهم و مورد مطالعه اندیشمندان مسلمان بوده است. تحلیل رویدادها و حوادث ویژه تاریخ اسلام و نیز بازشناسی كیفیت موضع‌گیری‌های پیامبر اعظم (صُلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) در برابر رخدادهای گوناگون زمان، همواره موضوع مطالعه تحلیل‌گران تاریخ اسلام بوده است.
نقش‌آفرینی پیامبر اعظم (صلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) و تدابیر حضرت رسول (صلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) درباره قطع ریشه‌های روابط اقتصادی ستمگرانه گویای سیره سیاسی و اقتصادی نبوی است. از این زوایه، تدابیر نبوی در هدایت، ولایت و رهبری جامعه اسلامی مشخص‌كننده راهبردهای اداره اقتصادی جامعه است.
بی‌تردید ضرورت مصرف كالای ایرانی و پرهیز از واردات كالاهای مصرفی و خارجی و مبارزه با قاچاق برای نیل به استقلال اقتصادی و رویگردانی از سیاست‌های دیكته شده نهادهای معلوم‌الحال اقتصاد بین‌المللی به عنوان راهبردهای ستاد، برگرفته از آموزه‌های نبوی است و تدابیر اقتصادی پیامبر اعظم (صلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) در پرهیز از خواری و خفت در برابر دشمنان یكی از آرمانهای دینی پیامبران توحیدی است كه با ابتنا به آن در وضعیت كنونی باید از سوی مسئولان كشور بویژه دولتمردان اقتصادی پی گرفته شود.
● استقلال
نوشته‌اند كه پیامبر در سفری با اصحاب و یاران خود بود در جایی كه آب بود توقف كردند تا آماده نماز شوند. پیامبر كه به سوی آب می‌رفت بدون آنكه به كسی چیزی بگوید به سوی شتر خویش بازگشت. اصحاب كه متوجه بازگشت وی شدند پرسیدند: چه می‌خواهید؟ فرمود: می‌خواهم زانوی شتر خویش را ببندم. گفتند: اجازه دهید ما این كار برایتان انجام دهیم. فرمود:
هرگز در كارهای خود از دیگران كمك نخواهید [و به دیگران تكیه نكنید] اگرچه برای قطعه‌ای چوب مسواك باشد. (۱)
رسول خدا (صُلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) توصیه كرده‌اند كه پیروانش از دسترنج خود استفاده كنند نه اینكه سربار دیگران شوند و فرموده‌اند:
«كلو من كد ایدیكم»(۲) از دسترنج خود بخورید.
از ابن عباس نقل شده است كه وقتی كسی مورد علاقه پیامبر (صُلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) قرار می‌گرفت، حضرت سؤال می‌كرد كه آیا او شغل و حرفه‌ای دارد؟ و اگر می‌گفتند خیر، می‌فرمود: از چشمم افتاد و در پاسخ به این پرسش كه چرا آن فرد از چشم شما افتاد می‌فرمود: زیرا مؤمنی كه شغل و حرفه‌ای نداشته باشد از راه دینش زندگی خود را می‌گذارند. (۳)
از امام صادق (علیه‌السلام) روایت شده كه پیامبر (صُلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) فرمود:
«ملعون ملعون من القی كله علی الناس»(۴)
رانده از نیكی و رحمت است، رانده از نیكی و رحمت است آن كه خود را سربار دیگران كند.
● سازش‌نا‌پذیری و مقابله با تحریم دشمنان
پیامبران برای از بین بردن ظلم و یاری رساندن به مظلومان قیام كرده و در این راه به مبارزه با مستكبران زمان خود پرداخته‌اند.
پیامبر رحمت حضرت محمد (صُلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) نیز در طول سالهای رسالت خویش هرگز پذیرای باطل نشد و از تحریم اقتصادی دشمنان نهراسید و در انجام هیچ‌یك از مراحل رسالت خود تن به سازش با دشمنان، مستكبران و ظالمان نداد و برای از بین بردن آنان تلاش نمود. حسین بن علی (علیه‌السلام) از قول هند بن ابی هاله درباره راه و رسم پیامبر (صُلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) چنین می‌فرماید:
دنیا و آن‌چه در آن است او را به خشم نمی‌آورد، اما وقتی حقی پایمال می‌شد، از شدت خشم كسی او را نمی‌شناخت و از چیزی پروا نداشت تا آن كه حق را یاری كند و احقاق حق نماید هیچ‌گاه برای خود خشمگین نمی شد و برای خود چیرگی نمی‌خواست. (۵)
پیامبر به شدت مردم را از نزدیكی به دشمنان، ستمگران و حاكمان جابر نهی نموده و فرموده است.
بپرهیزید از این كه كارگزار و یا كارمند دستگاه ستم باشید، زیرا نزدیك‌ترین شما به درگاه سلطان و حواشی او دورترین شما از خداوند متعال است. (۶)
مقابله با استكبار به معنای دوری و نفی هرگونه خودبینی، گردنكشی و تعدی به حقوق دیگران است. استكبار چهره‌های گوناگون دارد و مقابله با این خوی ناپسند و مذموم در سیره پیامبر و ائمه هدی به وضوح جلوه‌گر است. و باید با آن به هرگونه‌ای كه نمایان شده مبارزه كرد. در حال حاضر استكبار در قالب تحریم اقتصادی جلوه‌گری كرده است و باید با آن در این جبهه مبارزه كرد. چرا كه در غیر این صورت مستكبران حرمت و عزت و شرافت دینی و انسانی ملت مسلمان را به تباهی می‌كشانند و جهان از ظلم و ستم لبریز می‌شود.
خوی استكبار انسان را می‌میراند و شخص را آن‌چنان پلید و زشت می‌سازد كه از هر حیوانی پست‌تر شده و بروز خصلت حیوانی مانع از اوج‌گیری و رسیدن به كمال می‌گردد.
وجود ذره‌ای از كبر در وجود انسان كافی است كه او را به تباهی كشانده و او را به پست‌ترین درجات تنزل دهد به همین جهت است كه از رسول خدا (صُلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) روایت شده است كه: هركه به اندازه یك دانه خردل به دلش كبر باشد به بهشت نمی‌رود. (۷)
● جایگاه و اهمیت عدالت اجتماعی
رسول خدا (صُلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) جلوه كامل كلمه الله و اسوه عالی مرتبه قرآن و مظهر عدالت بود، و خود می‌فرماید: «اوصانی ربی بتسع ... و العدل فی‌ الرضا و الغضب». پروردگارم مرا به نه چیز سفارش كرد: ... و عدالت در خرسندی و خشم. (۸)
تمام دوران رسالت پیامبر در تلاش برای برپایی عدالت و گسترش آن گذشت توجه پیامبر بر برپایی عدالت چنان بود كه می‌فرمود:
مردم، به خدا سوگند كه بی‌گمان كسی از شما نزد من قوی‌تر از ضعیف نیست تا حقش را بگیرم، و كسی نزد من ضعیف‌تر از قوی نیست تا حق [دیگران] را از او بستانم. (۹)
● راه و رسم هدایتگران و مصلحان اجتماعی
پیام‌آوران الهی سر سلسله جنبانان هدایت و اصلاحات اساسی بوده‌اند. آنان برای حق قیام كردند و در راه هدایت فعالیت بشر از استكبار و انبوهی باطل نهراسیدند و گامی پس ننهادند كه درهای «مصانعه» و «مضارعه» و «اتباع المطامع» را بر خویش بسته بودند و جز به خداوند تكیه نكردند و جز از پروردگار عالمیان چشم‌داشتنی نداشتند و چنین می‌گفتند: «ان اجری الا علی رب العالمین» (۱۰) اجر من تنها بر پروردگار عالمیان است.
رسول خدا (صُلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) فرمود: «من عمل علی غیر علم كان ما یفسد اكثر مما یصلح» (۱۱) آن كه بدون علم كاری را انجام دهد، آنچه تباه می‌كند بیش‌تر از آن چیزی است كه اصلاح می‌كند. نتیجه مداهنه با اهل معصیت، «معصیت ‌كاری» و «سقوط» است و نتیجه مداهنه با اهل جهل «عوام زدگی» و «ركود» است.
● حرمت یاری ستمگر
پیامبر اكرم (صُلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) به شدت از نزدیك شدن به درگاه حاكمان ستمگر و قدرت‌های جائر پرهیز داده و فرموده است: بپرهیزید از این كه كارگزار و یا كارمند سلطان (دستگاه ستم) باشید، زیرا نزدیك‌ترین شما به درگاه سلطان و حواشی او دورترین شما از خدای متعال است. (۱۲) رسول خدا (صُلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) كسانی را كه آسیای ستم با كمك و همكاری آنان می‌گردد به سخت‌ترین عقوبت‌ها وعده داده است.
بنابراین در تربیت معصومین «علیهم السلام» جایی برای یاری ستمگران، مستكبران و توجیه ستمگری آنان در عرصه‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و ... وجود ندارد و آن كه پذیرای این تربیت باشد، هرگز گامی در مسیر استكبار برنمی‌دارد.● دوری از ضعیف نشان دادن خود در نزد دشمنان
ای علی! اگر [ناچار شوم] دست خود را تا آرنج در دهان اژدها فرو برم، این عمل نزد من خوش‌تر است از این كه از كسی كه چیزی نبوده و دارا شده است، چیزی را درخواست كنم. (۱۳) نفس استرحام از اموری است كه در سیره اجتماعی رسول خدا (صُلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) و ائمه هدی (علیه‌السلام) رعایت می‌شده و به هیچ وجه زیر پا گذاشته نمی‌شده است. آنان هرگز «استرحام» نمی‌كردند. «استرحام» یعنی ترحم طلبیدن از غیر، گردن كج كردن نزد دیگران، التماس كردن، زاری نمودن در برابر مخلوق، و ناله زدن پیش خلق؛ خود را خرد كردن نزد دشمن، ضعیف و زبون ساختن، و زیر پاگذاشتن شرافت و كرامت ذاتی انسان در برابر دشمنان.
اسلام آمده است به انسان شرافت بخشد، مردمان را از حضیض ذلت به اوج عزت راه برد، آدمیان را از خاك به افلاك رساند، و انسان ملكی را ملكوتی نماید؛ و طی این طریق با عزت است و عدم استرحام در برابر مخلوق.
از همین روست كه می‌بینیم پیشوایان حق در سخت‌ترین اوضاع و احوال نیز ضعف نشان ندادند و هرگز خود را زبون نساختند و جز از حضرت حق ترحم نطلبیدند؛ و به پیروان خود آموختند كه چنین باشند؛ تحریم اقتصادی و اجتماعی پیامبر اكرم (صُلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) توسط ابوسفیان، تحریم اباعبدالله‌الحسین (علیه‌السلام) و دهه محرم و روز عاشورا از سوی یزد و ابن‌زیاد، تحریم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی امامان معصوم (علیهم السلام) از جمله موسی‌بن جعفر (علیه‌السلام) و در امتداد تاریخ تحریم ۲۷ساله ایران اسلامی توسط آمریكا از نمونه‌های تاریخی و ماندگار در تاریخ بشریت است كه برای مسئولان و مردم كشورمان درس‌آموز است.
از پیامبر اكرم (صُلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) نقل شده كه فرمود: «عزالمؤمن استغناوه عن الناس».(۱۴) عزت مؤمن در بی‌نیازی [جستن] او از مردمان است.
این سخن بدان معنا نیست كه انسان‌ها از یكدیگر بی‌نیازند و كسی را به كسی حاجتی نیست. بلكه بدین معناست كه در روابط و مناسبات اجتماعی و در خواسته‌ها و رفع نیازها، عزت انسان حفظ و تن به استرحام ندهد، چنان‌كه پیام‌آور عزت و كرامت، رسول ختمی مرتبت فرمود: «اطلبو الحوائج بعزه الانفس»(۱۵)
● آموزه‌های پیامبر اكرم (صُلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) در پرهیز از خواری در برابر دشمنان
رسول خدا (صُلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) در تمام دوران رسالت خود تلاش كرد تا صورت‌های مختلف استرحام را از روابط اجتماعی بزداید و جامعه‌ای سربلند و ارجمند برپا سازد. آن حضرت به پیروان خود می‌آموخت كه با سربلندی و ارجمندی زیست كنند و آنان را در این جهت تربیت می‌نمود. عالم ربانی، احمد بن فهد حلی، نقل كرده است كه روزی پیامبر اكرم (صُلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) به اصحاب خود فرمود: «الا تبایعونی» (آیا با من مبایعت نمی‌كنید؟) گفتند: ما با شما مبایعت كردیم. فرمود: «تبایعونی علی ان لا تسالوا الناس شیئا» (مبایعت كنید مرا در این كه از مردمان چیزی خواهش نكنید) و پس از آن اگر از دست كسی تازیانه می‌افتاد، خود فرو می‌آمد و آن را برمی‌داشت و به كسی نمی‌گفت آن را به من بده. (۱۶)
پیامبر اكرم (صُلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) با چنین آموزه‌هایی یاران و پیروان خود را از استرحام با صورت‌های مختلف و مراتب گوناگونش، دور می‌ساخت و آنان را چنان هدایت می‌كرد كه «خود» باشند و «محتاج غیر» نباشند و این‌گونه بود كه عدم استرحام معنا می‌یافت. پیام‌آور عزت، با نفی «بی‌خودی» و اثبات «خودی» مسلمانان را محكم ساخت و آنان را از استرحام در برابر غیر خدا پیراست و آن‌گاه آن حماسه باشكوه را در تاریخ بشر برافراشت. رسول خدا (صُلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) به بیان‌های گوناگون مردمان را می‌آموخت كه از هر نوع استرحامی دوری گزینند.
و نیز فرمود: «الا یدی ثلاث: فیدالله العلیا و یدالمعطی التی یلیها و یدالسائل اسفلی الی یوم القیامه، فاستعفف عن السؤال ما استطعت»(۱۷)
دست‌ها سه تاست: دست خدا كه بالاتر است، و دست دهنده كه پس از آن است، و دست خواهش‌كننده كه تا روز قیامت پایین‌تر است، پس تا می‌توانی از خواهش كردن [و اظهار نیاز نمودن] خودداری كن.
در سایه چنین راه و رسمی است كه خواری و زبونی از جامعه رخت برمی‌بندد و سربلندی رخ می‌دهد.
● قطع ریشه‌های روابط اقتصادی ستمگرانه
استرحام معلول عوامل متعددی است، از جمله، تربیت خلافت كرامت و عزت، روابط مستبدانه و خودكامه، فرهنگ خوارپذیری، روابط اقتصادی ستمگرانه، تمایلات پست درونی، برای مبارزه با استرحام لازم است به ریشه‌های مختلف آن توجه كرد و برای قطع آن ریشه‌ها اهتمام نمود؛ و البته بهترین اقدام در این راه قطع ریشه‌های درونی استرحام است كه تا آن‌ها قطع نشود، اقدامات بیرونی به نتیجه درست نخواهد رسید و روابط استرحامی دوباره جوانه خواهد زد. از این رو سیره هادیان معصوم بر این بوده است كه در كنار اصلاحات اساسی اجتماعی، به این ریشه‌های درونی پرداخته شود و انسانی تربیت گردد كه راه استرحام را بر خود ببندد و بدان تن ندهد. از پیامبر (صُلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) روایت شده است كه فرمود: «لایحل للمؤمن ان یذل نفسه»(۱۸) هیچ مؤمنی جایز و روا نیست كه خود را خوار سازد. عزت ایمانی و كرامت انسانی چنین اقتضایی دارد و زندگی آمیخته به صورت‌های گوناگون استرحام و زندگی ایمانی و انسانی نیست، و از جمله زشت‌ترین این صورت‌ها وجود تكدی در جامعه انسانی است.
● لزوم جلوگیری از سوءاستفاده اطرافیان و وابستگان در مدیریت
از لوازم مدیریت صحیح، بستن راه‌های سوءاستفاده از هر طرف به ویژه از جانب اطرافیان و وابستگان است. طبع عافیت طلب و فزونخواه آدمی در مرتبه اسفل سافلین میل به «سخره» دارد. این كه دیگران را در جهت مطامع خود به كار گیرد و همه چیز را به خود و اطرافیان و وابستگان خود اختصاص دهد و خودكامگی نماید و این امر در همه تاریخ از اسباب سقوط و هلاكت زمامداران و دولت‌ها بوده است. (۱۹)
چنان كه زمامداران و مدیران در جهت منافع شخصی گام بردارند، دیگر هیچ چیز جلودار سوءاستفاده اطرافیان و وابستگان نخواهد بود و این امر بر باد دهنده نظام‌هاست.
كسی كه در رأس امور قرار می‌گیرد، هرچند كه خود، انسانی وارسته باشد و اهل سوءاستفاده و ستم و تعدی نباشد، اما خواه ناخواه اطرافیان و وابستگانی دارد كه ممكن است بخواهند از مقام و قدرت او سوءاستفاده كنند و به امتیازها و امكاناتی بیش‌تر از دیگران و خلاف مصالح عمومی دست یابند. ممكن است از وی انتظارهایی داشته باشند كه تن دادن به آن انتظارها به منزله زیر پا گذاشتن حدود الهی و منافع عمومی باشد. حق آن است كه از همان ابتدا باید این‌گونه انتظارها و امتیازطلبی‌ها را قطع كرد و چنین راهی را سد نمود. (۲۰) زمامداران و مدیران باید در این‌باره قاطع و جدی عمل كنند و اجازه هیچ‌گونه سوءاستفاده‌ای را به اطرافیان و وابستگان خود ندهند.
رسول اكرم خدا (صُلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) در تمام دوران رسالت خود به هیچ عنوان به كسی از اطرافیان و وابستگانش اجازه نداد به سبب نزدیكی به آن حضرت و یا خویشاوندی با وی گامی در جهت سوءاستفاده بردارد و یا از امتیازی برخوردار شود.
رسول خدا (صُلَّی الَلهْ عُلَیًهِ وُ آلِه وُ سُلَمً) تأكید داشت كه خویشاوندانش دریابند كه آن حضرت خیرخواه و دوستدار ایشان است و این كه به آنان اجازه نمی‌دهد به واسطه خویشاوندی و نزدیكی با آن حضرت و از امكانات ویژه برخوردار شوند صلاح ایشان است و نیز تأكید داشت كه دریابند هركس در گرو عمل خود است و كسی به سبب خویشاوندی با آن حضرت، بدون آن كه عمل صالح كند رستگار نخواهد شد.
پی‌نوشت:
۱. كحل‌البصر؛ ص ۶۹-۶۸؛ نیزر.ك: سیره نبوی، دفتر اول، ص ۵۰۴.
۲. بحارالانوار؛ ج ۶۶؛ ص ۳۱۴؛ نیزر.ك: سیره نبوی، دفتر اول، ص ۵۰۵.
۳. جامع‌الاخبار؛ ص ۱۶۳-۱۶۲؛ نیزر.ك: سیره نبوی، دفتر اول، ص ۵۰۵.
۴. الكافی؛ ج ۴؛ ص ۱۲ و ج ۵؛ ص ۷۲؛ نیزر.ك: سیره نبوی، دفتر اول، ص ۵۰۵.
۵. سیره نبوی، دفتر دوم؛ ص ۱۱۰.
۶. ثواب‌الاعمال و عقاب‌الاعمال؛ ص ۳۰۲؛ اعلام‌الدین، ص ۴۰۸، وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۱۳۰، مكاسب، ص۵۴.
۷. تنبیه‌الخواطر؛ ج ۱، ص ۶۹.
۸. تحف‌العقول؛ ص ۲۵.
۹. الكامل فی اللغه و الادب؛ ج ۱، ص۸.
۱۰. قرآن، شعراء/۱۰۹، ۱۲۷، ۱۴۵، ۱۶۴، ۱۸۰، از زبان نوح، هود، صالح، لوط، شعیب علیهم‌السلام اجمعین.
۱۱. الكافی؛ ج ۱، ص ۴۴.
۱۲. ثواب‌الاعمال، عقاب‌الاعمال؛ ص ۳۰۷؛ اعلام‌الدین؛ ص ۴۰۸؛ وسائل الشیعه؛ ج ۱۲، ص ۱۳۰.
۱۳. ابوجعفر محمد بن علی‌ بن الحسین بن بابویه القمی (الصدوق)، من لایحضره الفقیه، صححه و علق علیه علی‌اكبر الغفاری، الطبعه الثانیه، منشورات جماعه المدرسین، قم، ۱۴۰۴ ق، ج ۴، ص ۳۷۳.
۱۴. جامع‌الاخبار؛ ص ۱۰۰.
۱۵. الكافی؛ ج ۲، ص ۶۳۵.
۱۶. احمدبن فهد حلی، عده‌ الداعی و نجاح الساعی، صححه و علق علیه احمد الموحدی القمی، دارالمرتضی، دارالكتاب الاسلامی، بیروت، ۱۴۰۷ ق، صص، ۹۹-۱۰۰.
۱۷.تاریخ الیعقوبی؛ ج۲. ص ۶۷.
۱۸. تاریخ الیعقوبی؛ ج۲.ص ۶۷.
۱۹. تحف العقول؛ ص ۱۹؛ احیاء العلوم؛ ج ۲، ص ۳۳۰.
۲۰. ر.ك: درسهایی از نهج‌البلاغه؛ ص ۳۰۳-۳۰۴. آیین كشورداری از دیدگاه امام علی علیه‌السلام، تقریر و تنظیم: حسین كریمی، چاپ اول، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۶. ش.ص ۱۸۴-۱۸۵.
منبع : اقتصاد پنهان