جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


مارکوپولو وچهل دزد بغداد


مارکوپولو وچهل دزد بغداد
●سال نو مبارك
سال نو همگی مبارك. خوش بگذرانید. اما در خوردن آجیل و شیرینی لطفاً حد خودتان را بدانید. می دانم زندگی بی خورد و خوراك نمی شود اما سلامتی هم چیز خوبی است كه مفت و ارزان به دست نمی آید منتها باید بلد باشید به دست بیاوریدش. با چهار تا تخمه و پسته و شیرینی از دستش ندهید.
●سفرهای نوروزی
خب احتمالاً سفرهای نوروزی هم در پیش است. سفر بی خطر، خوش بگذرد و بگذارید به دیگران هم ایضاً (همان ً است!) خوش بگذرد. جاده ها، محل عبور و مرور آدم وار ماشین ها هستند! آنها را با پیست اتومبیلرانی اشتباه نگیرید. لطفاً پوست تخمه و پسته و غیره خود را هم از پنجره ماشین به جاده، اطراف جاده، تو ماشین بغلی یا سرو كله عابر پیاده، شوت نفرمایید. زشت است آدم پشت ماشین آخرین سیستم بنشیند اما دستش از پنجره به خاطر امور نامربوط بیرون بیاید!
●سرخ و آبی
داربی شصتم سرخ و آبی هم برگزار شد. از این سوت تا آن سوت اتفاقی نیفتاد. همه به هم عشق می ورزیدند همه با هم دست می دادند، همه شده بودند انتهای جوانمردی، End مرام و معرفت و داداش دمت گرم، آقایی، با مایی، از مایی، والایی، مخلصت برم الهی و اما اینها همه برای از این سوت تا آن سوت بود و اما بعد از سوت چه می كرد این چاقو! قبلاً مخصوص فیلم های مسعودخان كیمیایی بود و تو دست قیصر و امیرعلی و غیره باز و بسته می شد، حالا چه رقصی می كند (بابا چاقو كه می تواند برقصد، اشكالی ندارد!) در دست ستاره های فوتبال. بابا قیصر! بابا بزن بهادر! خدایی برخی از این فوتبالیست ها خوب می توانند نقش برادران آب منگل را بازی كنندها، حیف كه دیگر كیمیایی قیصر نمی سازد!
●فواید ایستگاه اتوبوس
اصولاً وقتی یك تعداد صندلی یك جا می گذارند و یك سقف بالای آن می گذارند و آرم BUS را روی همه این دم ودستگاه می گذارند، هر آدم عاقل و نیمه عاقلی تقریباً می داند اینجا یك ایستگاه است. خب تا اینجای كار كه اتفاقی نیفتاده. اما گاهی اوقات آدم به این نتیجه می رسد كه نكند اینجا ایستگاه اتوبوس نیست ۱- ایستگاه خوابیدن است چرا كه آدم می تواند در صبح های زود حوالی ساعت ۶ تا ۸ مقداری! آدم توی این ایستگاهها ببیند كه هر كدام سه تا صندلی را اشغال كرده اند و دراز به دراز در حال خوابیدن به سر می برند ۲- ایستگاه محل در كردن مانیفست و شعارهای خفن است! به در و دیوار این مكانهای موسوم به ایستگاه نگاه كنید! مقداری خط كج و معوج می بیند كه درباره خیلی چیزها اظهارنظر كرده اند من جمله ابراز علاقه به دوستان، آشنایان و غیره، احوالپرسی با خانواده بعضی دوستان، تذكر من باب ارزشهای تیم های آبی و قرمز و تیم ملی و ...
●حیف شد!
اسلوبودان میلوشوویچ هم مرد. (اسمش سخت است اما خب آن موقع كه پدر و مادر اسلوبودان این اسم را برای او انتخاب كردند. من نبودم كه با آنها مشورت كنم و ...) این اسلوبودان آنطور كه ما یادمان می آید، یك مدتی شروع كرد به آدم كشی و مقداری مردم بوسنی را كشت و در آن موقع بود كه ما تازه نام بوسنی هرزگوین را شنیدیم و این كشور را شناختیم. به طوركلی اسلوبودان در كار كشت و كشتار بود و هیچ حوصله جمعیت را نداشت او در خیال خودش می خواست جمعیت را كنترل كند اما آن موقع ها واحد تنظیم خانواده توی دانشگاه تدریس نمی كردند، این شد كه اسلوبودان از طریق تفنگ و توپ و تانك نقش تنظیم خانواده را در بوسنی ایفا كرد. حیف شد مرد، اگر نمی مرد می گذاشتیمش توی موزه، مردم تماشایش كنند، بلكه كمپلكس های كمبود محبتش جبران شود. در همین راستا دوباره محاكمه صدام شروع می شود. او هم درواقع ادامه دهنده راه اسلوبودان بود منتها در عراق. خوشبختانه در زمان او واحد تنظیم خانواده را همه دانشگاهها تدریس می كردند اما این بار صدام شاگرد خوبی نبود و این درس را نمی فهمید. به هر حال یك روز قیف هست، قیر نیست، یك روز هم برعكس و یك روز هم كلاً از بیخ و بن هیچی نداریم، مثل آن روزهایی كه هیتلر زنده بود.
●وقتی روح ماركوپولو و چهل دزد بغداد یكی می شود
در روزنامه عكس دو نفر را چاپ كرده اند و تیتر زده اند كه این دو نفر «كف زن بین المللی» هستند و دستگیر شده اند. در توضیح خبر نوشته شده این دو سارق متخصص در امور مربوط به شركت در جشن های مختلف و مراسم آیینی كشورهای مختلف هستند. توجه داشته باشید كه آنها بین المللی هستند درواقع با شركت در مراسم جشن كشورهایی مثل چین، هند، پاكستان و ... به كار ارزشمند! كیف زنی مشغول می شوند. آنها همچنین به ۵ زبان زنده دنیا مسلط هستند كه البته از آدم دزدی می كنند، نمی دانم این زبان بلدی آنها چه نقشی در كف زنی شان دارد؟ چون اصولاً وقتی می خواهند با دستشان این عمل را انجام می دهند هیچ صدایی از خودشان خارج نمی كنند. به هر حال مسأله بین المللی اش یك چیز دیگر است، «كف زن» هم بین المللی اش احتمالاً یك چیز دیگر است. در هر صورت ما از كلیه دوستانی كه وقتشان را می گذارند و زبان یاد می گیرند و البته كلی هزینه می كنند وآخرش به شغل شریف دزدی دور دنیا مشغول می شوند، خسته نباشید می گوییم و به این پشتكارشان درود می فرستیم و معتقدیم بابا ماركوپولویی كه خودت را با چهل دزد بغداد قاطی كرده ای! بابا ای زبل خان كه تحت تأثیر دزد دوچرخه دسیكا قرار گرفته ای!
منبع : روزنامه ایران