چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

پایان عصر لیبرالیسم


پایان عصر لیبرالیسم
پس از فروپاشی بلوك شرق و اضمحلال ایدئولوژی كمونیستی، غرب و به ویژه آمریكا از این اتفاق به عنوان غلبه لیبرالیسم بر جهان یاد كردند و در این میان، آمریكا خود را تنها ابرقدرت جهان احساس كرد. در این راستا، دو دیدگاه «آرمان گرایی» با محوریت فوكویاما، و «واقع گرایی» با محوریت هانتینگتون، در تبیین نظم جدید جهان مطرح شد.
دیدگاه فوكویامایی، سخن از پایان تاریخ و ایدئولوژیها به میان آورد و اعلام كرد كه جهان ناگزیر به راهی است كه غرب لیبرال و به ویژه آمریكا رفته اند و اینك لیبرال دموكراسی، منتهای آرزوی بشر و غایت ایدئولوژیها در پیش روی همه ملتها قرار گرفته است.
دیدگاه هانتینگتون، وجه دیگر دیدگاه فوق را بازنمایی كرد. او با ارایه تئوری جنگ تمدنها، به تهدیدهای تمدن غربی و به تعبیر دیگر، خطرات نظام لیبرال دموكراسی معطوف شده و در جمع بندی خود، پیش بینی جنگ تمدنی را مطرح ساخت. برآیند این دو دیدگاه این بود كه شكل تهدیدها تغییر كرده و ثقل آن از «بلوك شرق كمونیستی» به «بلوك شرق اسلامی» تغییر جهت داده است.
رهیافت نهایی دو دیدگاه مذكور، ترویج لیبرال دموكراسی در جهان اسلام و تسخیر آخرین سنگرهای ایدئولوژی بشری است. این دیدگاهها با پیروزی نومحافظه كاران در سال ۲۰۰۰ مورد توجه سیاستمداران كاخ سفید قرار گرفت و حادثه ۱۱ سپتامبر به عنوان یك «عامل كاتالیزور»، نگاهها را به جهان اسلام به منظور پایان دادن به تمدن خفته ای كه به تعبیر نیكسون در كتاب «فرصتها را دریابیم»، هم اینك بیدار شده، به شدت امنیتی كرد.
نومحافظه كاران آمریكا با سلطه رسانه ای، جهان اسلام را مترادف با تروریسم القا كرده و جنگ وسیعی را علیه اسلام و اساساً بیداری اسلامی به راه انداختند. بدین سان، مسلمانان نه تنها در جوامع غربی مورد تعرض و محدودیت سازیهای شدید قرار گرفتند، بلكه در پاره ای موارد حتی سرزمینهای اسلامی نیز برای آنها ناامن گردید.
اكنون پس از سالها جنگ فرسایشی علیه اسلام و مانع سازیهای جدی علیه مسلمین، این سؤال مطرح است كه آیا از رشد اسلامی و رویكردها به اسلام كاسته شده است؟
شواهد همه حاكی از شكست پروژه جنگ تمدنی علیه اسلام و جهان اسلام است. پروژه جنگ تمدنی كاخ سفید نه تنها به تولید قدرت نرم و سیطره بخشی ایدئولوژی لیبرال دموكراسی منجر نشد، بلكه اسلام و اسلامگرایی را قوی تر كرده و دولت حاكم بر كاخ سفید نیز به عنوان هژمون برتر در عصر كنونی، به منفورترین دولتها در جهان تبدیل شده است. كافی است برای اثبات این مدعا، رجوعی اندك به جوامع غربی و اسلامی داشته باشیم.
مهمترین ملاك این ارزیابی، نتایج انتخابات در این جوامع است. دولت قبلی اسپانیا به عنوان یكی از مؤتلفین اصلی آمریكا در جنگ عراق، به واسطه همین موضوع در انتخابات دو سال قبل شكست خورد و اقبال مردمی خود را از دست داد. همین اتفاق در ایتالیا نیز به عنوان دومین مؤتلف آمریكا در مبارزه علیه اسلام رخ داد و دولت «پرودی» با شعارهای ضد آمریكایی خود قدرت را به دست گرفت. نمونه دیگر، تحولات سیاسی پس از بركناری «بلر» نخست وزیر سابق انگلستان است. جانشین بلر برای آنكه چهره حزب كارگر را تا دو سال آینده (برای انتخابات) احیا نماید، چهره هایی را برای كابینه خود - بویژه در سیاست خارجی - برگزید، كه اكثراً به سیاستهای ضد آمریكایی مشهورند.
وضعیت فوق بیانگر نكته ای كلیدی است كه افكار عمومی جهان غرب، سیاست آمریكا علیه جهان اسلام را بر نمی تابد. نكته اساسی تر اینكه اقبال مردم به اسلام و تمایل آنها به دین مبین اسلام در جوامع غربی، با وجود فشارهای بی سابقه دولتمردان غربی، به شدت افزایش یافته است.
این مسأله پیام آشكاری به سیاستمداران غربی است كه اقدامهایی همچون توهین به ساحت مقدس پیامبراعظم(ص) و محدودیت علیه مسلمانان و به راه انداختن جنگهای غیرانسانی، شكست خورده بوده و نتایجی معكوس را برای غربیان به همراه داشته است.
فرایند این تحولات در جهان اسلام از شدت بالاتری برخوردار است. تنفر از دولتهای غربی بویژه آمریكا رو به فزونی نهاد و گرایش مسلمانان به اسلام سیاسی و همچنین گروههای اسلامگرا و طرد هر اندیشه ای كه متكی به غرب و لیبرال دموكراسی است، از نتایج قطعی سیاست اسلام زدایی آمریكا در جهان اسلام است.
اكنون پیروزی در هر نوع انتخابات در جهان اسلام، به طور قطع از آن كسانی است كه شعار ضد آمریكایی سر می دهند و به گرایشهای اسلامی مشهورترند.
می توان گفت، جهان شاهد پایان عصر ایدئولوژی لیبرال دموكراسی است و به جای آنكه موج چهارم دموكراسی ادعا شده از سوی «ریچارد هاوس» رئیس شورای روابط خارجی آمریكا در جهان نضج گیرد، موج اسلام گرایی سراسر جهان را فرا گرفته و به مرزهای جهان غرب نفوذ كرده است. اساس این تحول در این نكته اساسی، یعنی سخن پیامبراعظم(ص) نهفته است كه: «الاسلام یعلوا و لایعلی علیه»؛ اسلام دین فطری است كه نه با ابزارهای سخت و سركوبگرانه می توان آن را از انسان دور ساخت و نه ابزارهای نرم و رسانه ای قادر خواهند بود چهره زلال آن را آلوده نمایند.
سیامك باقری
منبع : روزنامه قدس