پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


سنت ها چطور عمل می کنند


ایران یك جامعه سنتی است و نگاه اغلب ایرانی ها به پدیده های فردی، اجتماعی و فرهنگی درون ایران یك نگاه سنتی است. دیدگاه نسبت به نهادهای اجتماعی مانند خانواده، آموزش و پرورش، دولت، دین و مذهب و... در روان اغلب ایرانی ها یك دیدگاه سنتی یا نسبتاً سنتی است. سنت همچنین در روابط فردی نیز نقش مهمی ایفا می كند مانند سنت تعارف و... این سنت ها در مفهوم خاص خود فرهنگ گروهی است. اما دسته دیگری از سنت نیز وجود دارد كه سنت های فردی است و لزوماً می تواند مشترك با افراد دیگر نباشد. سنت های روان خودآگاه و ناخودآگاه. در این نوشتار در واقع یك سنت شكنی انجام می شود یعنی به خود این سنت های گروهی و فردی، با نظر نقد و بررسی نگاه كرده می شود. این سنت ها چه هستند و از كجا تشكیل می شوند و چه اثری در روان فرد و جامعه می گذارند و چه رابطه ای با رشد فردی و گروهی ایرانی دارند؟
برای این بررسی ابتدا دو مسیر رشدی مشخص می شود. یكی رشد فرد از ابتدای تولد تا بلوغ، دیگری رشد جامعه از نسلی به نسل دیگر. مقوله ای است به نام فرگشت یا تحول (evolution) كه می گوید هر آنچه در مسیر رشد انسان از بدو تولد تا مرگ اتفاق می افتد در سیر تحول تاریخی روان بشریت نیز صدق می كند. در زمینه همین مفهوم، تولید و تغییر سنت در این دو بستر رشد یعنی فرد و جامعه بررسی می گردد. البته این دو مسیر در یك تعامل پیچیده روی هم تاثیر متقابل دارند. سنت چیست؟ سنت از جنس باور (belief) است. ما دو گونه باور داریم. باور عقلایی و باور عاطفی. باور عقلایی از سنجش واقعیت فعلی توسط من (ego) انسان به دست می آید. واقعیت در اینجا و اكنون (here and now) ، كه لزوماً ربطی به گذشته ندارد. باور عاطفی از گذشته می آید. باورهایی است كه در تجربیات عاطفی گذشته انسان به خصوص در دوران كودكی شكل گرفته، شاید آن موقع بر طبق واقعیت آن زمان بوده اما لزوماً در حال می تواند ربطی به واقعیت فعلی نداشته باشد. در یك رشد بهنجار كه فرد فراگرد بلوغ را طی می كند، حركت از باور عاطفی به باور عقلایی است یعنی باور عقلایی باید بتواند جایگزین باور عاطفی گذشته شود و آن را تغییر دهد. مثل كامپیوتری كه اطلاعات خود را (up date) می كند. در واقع یكی از مهمترین مشخصه های رشد، وجود این فراگرد در روان انسان است. سنت، همان باورهای عاطفی است كه از گذشته زندگی عاطفی فرد شكل گرفته است (سنت فردی). باورهای عاطفی كه مقوله ارزش و ضدارزش را می سازند و وارد ساختار وجدان اخلاقی(supe ego) فرد می شوند و در بسیاری از موارد با تحت فشار قرار دادن من انسان با ابزار تولید احساس گناه و ترس، انسان را مجبور به انجام عملی می كنند كه می تواند بر طبق واقعیت نباشد و باعث توقف رشد یا حتی واپس روی (regression) و شكست انسان شوند. برای مثال در سنت فردی، یعنی در ساختار ارزشی وجدان اخلاقی فردی «نه گفتن» به دیگری به خصوص به بزرگتر ها ضدارزش محسوب می شود. از كودكی این فرد یاد گرفته كه نه گفتن نوعی بی احترامی است. این فرد وقتی در مقام یك بزرگسال وارد جامعه می شود از دستورمدار (authority) می ترسد و به او نه نمی تواند بگوید. حتی در مواردی كه واقعیت این الزام را ایجاد می كند. در نتیجه شكست های پی درپی را تحمل می كند، خلاقیتش را از دست می دهد، افسرده می شود و... و در نهایت از بلوغ روانی دور می ماند. یا فردی در دوران كودكی، مادرش به عنوان ابراز محبت دائماً او را كنترل می كرده و به مرزهای روانی او تجاوز می نموده. در سیستم ارزشی این كودك و در باور عاطفی او دوست داشتن و دوست داشته شدن بدون كنترل امكان پذیر و صاحب وجود نخواهد بود. در زمان بزرگسالی اگر پارتنرش او را كنترل نكند فكر می كند دوست داشته نمی شود بنابراین خودآگاه و ناخودآگاه رفتار و حس كنترل كردن را در او القا می كند. و خود نیز پارتنرش را دائماً كنترل می نماید. گرچه می بیند در واقعیت، این عملكرد رابطه را دائماً با بحران مواجه می كند. انسان به همین دلیل در بزرگسالی دچار بحران (crisis) می شود. بحران زمانی پیش می آید كه فرد، واقعیت به وجود آمده را نمی تواند اداره كند. برای اداره كردن واقعیت، ابتدا باید آن را تا حدی درست دید و سنجید و بعد یا آن را پذیرفت و یا آن را تغییر داد یا از هر دو ابزار استفاده نمود. زمانی كه این سیستم ارزش و ضدارزش سنتی (باور عاطفی) قوی عمل كند، من انسان، ناتوان از تخمین واقعیت می گردد، بنابراین فرایند اداره كردن واقعیت از همین جا مختل می شود. برخی بحران ها انسان را می شكنند اما برخی بحران ها سازنده اند، چرا؟ اگر در مواجهه با یك بحران فرد بتواند از طریق یك باور عقلایی، باور عاطفی گذشته را تغییر دهد آن زمان نه تنها بر این بحران غلبه می كند، بلكه مراحل رشدی جدیدی را هم طی می نماید. این فراگرد در زندگی عادی انسان تا حدی رخ می دهد. اما بسیار كند است (ایرانی به علت ناامنی شدید شخصیتی در مقابل تغییرباور عاطفی خود مقاومت بسیار بالا دارد). به همین دلیل بسیاری از ایرانی ها برای آن بهای مادی و معنوی بسیاری پرداخت می كنند و فراگرد رشدی كندی دارند.
منبع : روزنامه شرق