یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

هالیوودلند - HOLLYWOODLAND


هالیوودلند - HOLLYWOODLAND
سال تولید : ۲۰۰۶
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : گلن ویلیامسن
کارگردان : آلن کولتر
فیلمنامه‌نویس : پل برنبام
فیلمبردار : جاناتان فریمن
آهنگساز(موسیقی متن) : مارچلو زارووس
هنرپیشگان : ایدری‌ین برودی، دایان لین، بن افلک، باب هاسکینز، لوئیس اسمیت، رابین تانی، لَری سدار، جفری دِمان و براد ویلیام هنک
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۶ دقیقه


̎جرج ریوز̎ (افلک) بازیگر متوسطی بود که در نقش کوتاهی در ̎بربادرفته̎ و در فیلم‌های دیگری در مقابل ستارگانی مثل ̎جیمز کاگنی̎، ̎ریتا هیورث̎ و ̎مارلنه دیتریش̎ ظاهر شده بود، و بنابراین تا پیش از سال ۱۹۵۱ و ایفای نقش ̎سوپرمن̎ در فیلم ردهٔ ̎ب̎ ̎سوپرمن و عوامل نفوذی̎، زندگی حرفه‌ای‌اش واقعاً جان نگرفته بود. یک سال بعد، تهیه کننده‌های فیلم، مجموعهٔ تلویزیونی ̎سوپرمن̎ را راه انداختند و ̎ریوز̎ دوباره در همان نقش مرد آهنین مشغول به کار شد. این مجموعه به شدت مورد استقبال قرار گرفت و ̎ریوز̎، سرانجام ستاره شد. اما در شانزدهم ژوئن ۱۹۵۹، خبر مرگ ̎ریوز̎ که بر اثر اصابت گلوله جانش را از دست داده بود، همه را تکان داد. پلیس بلافاصله علت مرگ را خودکشی ذکر کرد و پروندهٔ مرگ ̎ریوز̎ بسته شد؛ ولی مادرش (اسمیت) قضیهٔ خودکشی پسرش را باور نکرد و ̎لوئیس سیمو̎ (برودی)، کارآگاهی خصوصی را استخدام کرد که حقیقت را دربارهٔ مرگ پسرش کشف کند. ̎سیمو̎ موقع تحقیقات و جست‌وجوهایش، متوجه شد که بسیاری از دست‌اندرکاران هالیوودی، تمایلی به هم‌کاری از خود نشان نمی‌دهند. اما بررسی‌هایش، به شواهد بسیاری منجر شد که نشان می‌دادند ̎ریوز̎ خودکشی نکرده و از ان‌گذشته، همین بررسی‌ها به فاش شدن یکی از سربسته‌ترین رازهای ̎ریوز̎ انجامید: در حالی‌که ̎ریوز̎، با ستارهٔ نوپائی به نام ̎لیونور لمون̎ (تانی) نامزد کرده و قرار بود با او ازدواج کند، به موازاتش با ̎تونی̎ (لین) ـ همسر ̎ادی مانیکس̎ (هاسکینز)، یکی از مدیران قدرتمند و بدخلق کمپانی متروگلدوین مایر ـ نیز نشست و برخاست داشته است.
● برای خیلی از آمریکائی‌هائی که در دههٔ ۱۹۵۰ بچه بودند، تیتر ̎سوپرمن خود را می‌کشد̎ در روزنامه‌ها بسیار تکان‌دهنده بود؛ و جنبه‌های نامکشوف و غم‌انگیز همین پرونده است که در هالیوودلند مورد بررسی قرار گرفته. برنبام ـ که این نخستین فیلم‌نامهٔ او است که به فیلم درآمده ـ خواسته با فیلم‌نامه‌اش این ظن را برانگیزد که ریوز خودکشی نکرده بلکه قربانی یک جنایت شده است. اما مدارکی که در این زمینه ارائه کرده، مجاب‌کننده‌تر از حکایت غم‌انگیز بازیگری متوسط نیستند که طی دوران‌گذار هالیوود، به آخر خط رسیده بوده است. ریوز بازیگر خوش‌سیمائی بود که با امید فراوان کارش را با ایفای نقش کوتاهی در بربادرفته (ویکتور فلمینگ، ۱۹۳۹) آغاز کرد؛ ولی زندگی حرفه‌ای‌اش جان نگرفت تا نیمهٔ دههٔ ۱۹۵۰ و مجموعهٔ تلویزیونی ماجراهای سوپرمن (۱۹۵۲ ـ ۱۹۵۸)، که به طرز غافل‌گیرکننده‌ای مورد استقبال واقع شد. اما حتی همان موفقیت ناغافل نیز هم‌راه بود با نوعی احساس مسخرگی و پیش‌پاافتادگی نقش و مهم‌تر از این‌که، ریوز زندگی حرفه‌ای‌اش را مدیون پارتی‌بازی‌های همسر یکی از مدیران ارشد متروگلدوین مایر بود که رابطه‌ای هم با او داشت. برنبام از این احتمال اخیر، یعنی قضیهٔ ارتباط نامشروع انتقام، برای جلو بردن نظریه‌اش استفاده کرده، که بسیار نامحتمل به نظر می‌رسد. و اما با این فیلم افلک سرانجام نقشی مناسب خویش یافته و لین نیز به شدت تماشاگر را تحت تأثیر قرار می‌دهد. با این همه، این فیلمی نیست که برودی بتواند به آن افتخار کند.