چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

۱۶ آذر؛تندترین واکنش به کودتا


۱۶ آذر؛تندترین واکنش به کودتا
بدون تردید کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ سرآغاز فصل تازه‌ای در تاریخ سیاسی معاصر ایران است که به سقوط دولت ملی دکتر مصدق و حاکمیت خفقان شدید در جامعه انجامید. با وقوع کودتا، دستگیری رجال سیاسی، انحلا‌ل احزاب و تعطیلی بسیاری از نشریات در دستور کار قرار گرفت. اما به رغم تضییقات و فشار دستگاه دیکتاتوری، از فردای وقوع کودتا، مردم حتی یک روز نیز روند مخالفت با هیأت حاکمه را متوقف نکردند. ‌ به نظر می‌رسد نخستین نظاهرات آشکار دانشجویی در کشور، پنج روز پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در دانشگاه تهران در حمایت از دکتر مصدق و اعتراض به محاکمه او انجام گرفته باشد.
با آغاز سال تحصیلی و بازگشایی دانشگاه‌ها در مهرماه، بر اثر خیزش‌های مردمی و تحرکات دانشجویی، اوضاع سیاسی رو به وخامت بیشتر نهاد. دانشجویان با راه‌اندازی تظاهرات، پخش اعلا‌میه و تعطیل کلا‌س‌های درس، آشکارا خشم و نفرت خود را نسبت به دیکتاتوری حاکم ابراز داشتند. در نیمه مهر، گروه‌های دانشجویی اعلا‌میه‌هایی منتشر کردند که در آن بر ضرورت توسل جستن به اعتصاب به مثابه یک حربه در برابر حاکمیت، همچنین لزوم آزادی دکتر مصدق از زندان، رفع توقیف شماری از استادان دانشگاه و سرانجام جانبداری از تظاهرات محرم در بازار تهران، تأکید شده بود. تهیه و توزیع این اعلا‌میه‌ها تأثیر ویژه‌ای در فضای سیاسی آن دوره بر جای نهاد، به گونه‌ای که واکنش دولت کودتا را ارمغان آورد که به شکلی شتابزده اعلا‌م کرد: <دولت در مقابل این گونه تحرکات به شدت ایستادگی خواهد کرد.> در فاصله روزهای بعد تا ۱۶ آذر، وقایع سیاسی مهمی در کشور روی داد. در این میان روز سوم آذرماه از جهاتی حائز اهمیت است. نخست آن که در این روز محاکمه دکتر مصدق و سرتیپ ریاحی در دادگاه نظامی خاتمه یافت. بر اساس حکم صادره دکتر مصدق به سه سال زندان مجرد و ریاحی به دو سال حبس تأدیبی محکوم شدند. دیگر این که در همین روز دربار شاهنشاهی اعلا‌میه‌ای مبنی بر مسافرت نیکسون، معاون رئیس‌جمهور آمریکا به ایران در ۱۸ آذرماه صادر کرد.
به نظر می‌رسید فرصت مغتنم، چهاردهم آذرماه بود. دانشجویان دانشگاه تهران از این فرصت به منظور برگزاری تظاهرات بهره بردند. تظاهرات محدود با شماری اندک اما پرسر و صدا برگزار شد. روز بعد تجربه دیگری به دست آمد و دانشجویان، دامنه تظاهرات را به خارج از دانشگاه کشاندند. مأموران نیروی انتظامی که اوضاع را تا حدودی غیرعادی و بحرانی می‌پنداشتند به سرکوب تظاهرکنندگان پرداختند که در این میان عده‌ای زخمی و شماری از دانشجویان بازداشت شدند. اما رویداد شانزدهم آذرماه چیز دیگری بود و هرگز از حافظه تاریخی ایرانیان پاک نخواهد شد. دانشجویان مانند روزهای گذشته خود را آماده برپایی تظاهرات دیگری در محیط دانشگاه وخیابان‌های اطراف کردند اما شواهد نشان‌دهنده آن بود که کارگزاران دولت کودتا به منظور فراهم آوردن وضعیت مناسب و آرام کردن جو آن روز جامعه برای پذیرایی از معاون رئیس‌جمهور آمریکا و در آستانه ورود وی به تهران، به منظور رویارویی با اعتراض‌های فزاینده دانشجویان، در آماده باش به سر می‌بردند و عزم خود را جزم کردند تا از دانشجویان زهرچشم بگیرند تا مذاکرات نیکسون با مقامات ایرانی در کمال آرامش انجام شود. ‌
روز ۱۶ آذر، اوضاع در تهران و به ویژه دانشگاه تهران و خیابان‌های منتهی به آن غیرعادی بود. دانشجویان هنگام نزدیک شدن به دانشگاه پی به افزایش چشمگیر مأموران و تجهیزات فوق‌العاده آنان بردند. رژیم در اقدامی کم‌سابقه، نیروهای لشکر دو‌زرهی را به دانشگاه اعزام کرد، از بامداد آن روز، همه، وقوع یک حادثه را پیش‌بینی می‌کردند. دانشجویان با درک و شم سیاسی خود هوشیارانه سعی داشتند کمترین بهانه‌ای به دست بهانه‌جویان ندهند اما جو کاملا‌ ملتهب بود. اندک‌زمانی بعد، سربازان مسلح به داخل دانشکده‌ها هجوم آوردند و عده زیادی از دانشجویان و حتی استادان را دستگیر کردند و مورد ضرب و جرح و فحش و ناسزا قرار دادند. دانشجویان در برابر این اقدام تحریک‌آمیز بردباری به خرج دادند و با متانت و سکوت، صرفا وقایع را زیرنظر گرفتند. اندک زمانی بعد در حالی که عقربه‌های ساعت حدود ۱۰ بامداد را نشان می‌داد و دانشجویان سر کلا‌س‌های درس بودند، ناگاه شماری از سربازان دسته <جانباز> لشکرزرهی به همراه عده‌ای سرباز معمولی به دانشکده فنی یورش بردند. دستاویز آنان برای ورود به دانشکده، شناسایی عده‌ای از دانشجویان به زعم آنان شورشی و اخلا‌لگر بود که در خلا‌ل روزهای گذشته به نظامیان بی‌احترامی کرده بودند.
مهندس خلیلی، رئیس دانشکده فنی به منظور پیشگیری از هرگونه درگیری و خونریزی احتمالی، دستور داد زنگ کلا‌س‌ها پیش از موعد زده شود. وی به همراه دکتر عابدی، معاونش، چند تن از خدمتگزاران دانشکده را مأمور کرد به کلا‌س‌های درس رفته و از طرف آنان به دانشجویان اطلا‌ع دهند که هر چه زودتر، با آرامش و بدون شعار دادن از دانشکده خارج شوند و متعاقب آن بی‌سرو‌صدا محیط دانشگاه را ترک نمایند. هنگامی که دانشجویان در حال خروج از دانشکده بودند به یکباره با یورش سربازان مسلح و حمله آنان با سرنیزه مواجه شدند که بر اثر آن عده‌ای از دانشجویان مجروح گردیدند. اقدام سبعانه نیروی نظامی، واکنش برخی از دانشجویان خشمگین را برانگیخت. دانشجویان به هنگام دفاع از خود و عقب‌نشینی در برابر حمله سربازان مسلح به شعار دادن روی آوردند. افراد <جانباز> که به فرمان تیمسار تیمور بختیار، فرمانده لشکر به دانشگاه آمده بودند به دانشجویان بی دفاع در دانشکده فنی تیراندازی کردند که در نتیجه، پیکر سه دانشجوی دانشکده فنی به نام‌های <مهدی شریعت رضوی>، <مصطفی بزرگ‌نیا> و <احمد قندچی>، در سرسرای دانشکده فنی به خون آغشته شد و تعداد زیادی از دانشجویان زخمی شدند.
نیما رهنما
منبع : روزنامه اعتماد ملی