شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

بازگشت عجیب به تیم غریب


بازگشت عجیب به تیم غریب
استقلال اهواز بدون شک از عجیب ترین باشگاه های فوتبال ما است و اتفاقات سال های اخیر آن و به ویژه تغییرات مکرر مربی در آن، نمادها و نمونه های روشن و دلیل آشکاری بر ادعای فوق است و این که چطور در جمع آبی های اهواز این اتفاقات در روند گردش تیم و در کادر مربیگری آن روی داده، چیزی است که سران باشگاه و آگاهان باید جواب بدهند اما بعید است جواب صریح و صحیحی در این خصوص مطرح و شنیده شود. انتصاب مجدد فیروز کریمی به عنوان سرمربی تیم استقلال اهواز تازه ترین پی آمد پروسه ای است که برای شما برشمردیم.
کریمی البته مربی بسیار خوبی است و حتی اگر دوره ۷ ماهه حضور او در استقلال تهران مبنا قرار گیرد، ناکامی وی در آنجا بیشتر محصول این نکته بود که عده ای نمی خواستند او آن جا موفق باشد و یکدلی و همراهی لازم به وی ارزانی نشد. در اکثر جاهای دیگری که کریمی کار کرده، کارنامه قبولی گرفته و مردی آگاه و واقف بر مسایل موجود بوده و به خصوص در کسب نتایج لازم با تیم های متوسط استاد بوده و آنها که نیل به موفقیت با تیم های بزرگ را مبنا قرار می دهند، لازم است به یاد آورند که وی با پاس تهران در اوایل دهه ۱۹۹۰ چه کرده و چگونه با آن تیم ابتدا قهرمان لیگ داخلی و سپس فاتح جام قهرمانان باشگاه های آسیا شده بود.
● حیرت انگیز
با این حال پس از بلوایی که در اواسط فصل پیش بر سر جدایی فیروز خان از جمع اهوازی ها و بازگشت او به تهران به قصد در دست گرفتن سکان هدایت آبی های پایتخت به راه افتاد، دور از ذهن ترین انتخابی که مدیران استقلال اهواز برای فصل بعدی می توانستند صورت دهند، رویکرد به همان مربی کم لطف ( به رغم سران و طرفداران استقلال اهواز) بود و این که چطور کریمی نیز این پیشنهاد را پذیرفته و مجددا راهی اهواز شده، در جای خود حیر ت انگیز است، زیرا او در زمان جدایی از این باشگاه، حرف های نامهربانانه کم نشنیده بود. در سلسله برخوردهای عجیب سران استقلال اهواز با مربیان منتخب خودشان در اواخر فصل گذشته حرف هایی درباره مجید جلالی گفته شد که شاید سرسخت ترین دشمنان این مربی متین تهرانی نیز از آن کلمات برای توصیف وی سود نجسته باشند. ماجرا از آن جا شروع شد که جلالی در مصاحبه ای سیستم های داخلی اداره باشگاه استقلال را مورد انتقاد قرار داد و آنها را ناکافی خواند و پس از آن برادران شفیعی زاده چنان وی را کوبیدند که اولین سوال مطروحه این بود که چرا چنان مربی ضعیف (!) و آدم بی کفایتی(!) را برای تیم خود برگزیده اند، حقیقت هر چه بوده باشد و چه جلالی همانی باشد که پاس تهران و صباباتری را فاتح لیگ و جام حذفی ایران کرده است و چه کسی که از منظر مدیران استقلال اهواز بیشتر به درد پلی استیشن می خورد، معلوم بود او در پایان فصل رفتنی است.
حساب کار
آنچه معلوم نبود، استخدام مجدد فیروز کریمی از سوی همان هایی است که رفتن وی به تهران در اواسط فصل گذشته را چیزی در حد خیانت می دانستند. در دنیای فوتبال حرفه ای این رفت و آمدهای عادی است. آنچه عادت و عقلایی نیست، برخی برخوردهای اهالی فوتبال ما با این بدیهیات است. سه سال پیش که قرار بود کریمی مربی استقلال اهواز شود، به محض این که اعلام شد لوکابوناچیچ هم به عنوان مدیر فنی به باشگاه می پیوندد، حساب کار دست کریمی آمد و او که می دانست لوکا آمده تا در صورت ثبت دو سه نتیجه نامساعد برای او جای وی را بگیرد پا به فرار گذاشت و به تهران آمد. به این ترتیب لوکا بسیار زودتر از آن چه که باید، مربی استقلال اهواز شد ولی روایت می کنند در همان فصل با کریم بوستانی که حائز پست و سمتی مانند مدیر فنی باشگاه بود، گلاویز شد. در همان فصل مدتی هم ناصر حجازی حائز پست فوق بود ولی او نیز به گونه ای محو از باشگاه اهواز جدا شد که هیچ کس نفهمید برای چه آمده و به چه سبب رفته و حاصل حضور او در اهواز چه بوده است.
● جای بحث
تغییر دادن مربیان یک تیم البته حق مسلم و طبیعی سران یک باشگاه است اما تعدد دفعات تغییر مربیان تیم اهوازی طی سال های اخیر حاکی از روندی غیرمعمولی و نشانگر رویکردهایی عجیب و عدم ثبات در کار این باشگاه است و حتی اگر جدایی کریمی از استقلال اهواز در اواسط فصل گذشته را محصول میل و علاقه شخصی این مربی بدانیم و مدیران باشگاه را در این زمینه بی نقش و غیرمقصر بیانگاریم بسیاری از گزینش ها و نظرات دیگر آنها طی این مدت جای بحث داشته و حتی خود کریمی نیز در دوره اوجش در اهواز و در همان فصلی که این تیم را نایب قهرمان لیگ کرد ( و در صورت کم محبتی داوران به قهرمانی می رساند) دو سه بار صحبت از ترک باشگاه و عدم رضایت خود در آنجا کرد و به نظر می رسید که اجبارا ماندنی شده است. از حالا هم مشخص است که رجعت کریمی به جمع آبی های اهواز ماجراهای تازه ای را در پی دارد زیرا استقلال این شهر همچنان محل تغییرات و گرایش های غریب است و خیال تغییر رویه هم ندارد.
منبع : روزنامه جوان