یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


عکاسی فیلم، میهمان ناخوانده بود


عکاسی فیلم، میهمان ناخوانده بود
دهمین دوره جشن خانه سینما در روز سینمای امسال بدون برنده و حتی كاندیدایی در بخش عكس برگزار شد. انجمن صنفی عكاسان خانه سینما كه از قدیمی ترین انجمن های عكاسی شكل گرفته زیرمجموعه عكاسی در ایران است، نادیده گرفته شد، شورای برگزار كننده جشن خانه سینما، بدون نظرخواهی و مشورت این انجمن اقدام به طراحی فراخوان در بخش مسابقه كرده، آن را در مطبوعات به چاپ رسانده و در نهایت اقدامات صورت گرفته را همراه دعوتنامه ای به اطلاع هیأت مدیره انجمن عكاسان خانه سینما رساندند.
از این رو امسال همچون بعضی از دوره های پیشین از جمله دوره هفتم، هیچ كس تندیس خانه سینما را در بخش عكس به خانه نبرد. اعضای خانه سینما درست بعد از برگزاری مراسم اهدای جوایز در مصاحبه هایی كه انجام دادند به این موضوع اشاره كردند كه هر سال شیوه داوری جشن خانه سینما دچار تغییراتی می شود و این تغییر و فراز و نشیب های داوری را نقطه ضعف آن دانستند.
این اتفاق علاوه بر بی مهری نسبت به عكاسان سینمایی، بر تاریخ سینمای ایران نیز اثرگذار است، با تكیه بر تعریفی كه حسن غفاری، عضو انجمن عكاسان خانه سینما و برنده دوره پیشین جشن خانه سینما در بخش عكس، ارایه می دهد و عكس را شناسنامه فیلم معرفی می كند، ادامه روند نادیده گرفتن عكس به ثبت نشدن اتفاقات دوره ای از تاریخ سینمای ایران می انجامد.
غفاری كه در شاخه های مختلف عكاسی، بخصوص عكاسی خبری فعال است می گوید به صورت اتفاقی وارد سینما شده است. او عكاسی سینما را با حاتمی كیا شروع كرده؛ روبان قرمز، موج مرده، ارتفاع پست و بخش هایی از سریال خاك سرخ. فیلم هایی از جمله كافه ترانزیت و زندگی در مه نیز از جمله تجارب عكاسی سینمایی وی با دیگر كارگردانان ایرانی و خارجی است.
او می گوید: عكس به نوعی بیان محتوایی و درونی فیلم به زبان بسیار ساده و سریع است و این تعریف را می تواند از فیلم بدهد كه در چه ژانری ساخته شده، چه فضایی، چه بازیگرانی و چه متحوا و فرم درونی دارد. عكس تبلیغی برای سر در سینما، گیشه و مطبوعات محسوب می شود و به بازگرداندن سرمایه هایی كه در ساخت فیلم صرف شده كمك می كند.
غفاری در تشریح نقش عكاسی در سینما ادامه می دهد: وظیفه عكاس ساختن تاریخ مصور سینماست. در موزه تاریخ سینمای ایران یا اكثر موزه های سینمای دنیا، اشیایی كه در موزه ها هستند، جدای از نوشتارها و آمارها، به سه قسمت تقسیم می شوند؛ ابزار و ادوات عكاسی، ابزار و وسایلی كه در صحنه به كار رفته و بخش مهمی از روایت تاریخ در موزه سینما را به عهده دارد. این مسأله اهمیت عكاسی را در جریان ساخت یك فیلم نشان می دهد.
این عضو انجمن عكاسان خانه سینما از نبود فضای كار برای هیأت مدیره انجمن عكاسی گله مند است؛ اشتباهی كه امسال صورت گرفت این بود كه فراخوان عكس این مسابقه ناآگاهانه و غیركارشناسی بود، مثلا گفته بودند عكس هایتان را در قطع ۲۰ در ۲۵ چاپ كنید، در صورتی كه این قطع مناسب عكس های سینما و مورد پذیرش و استفاده عكاسان سینما نیست. عكسی كه استفاده از آن در گیشه ها رایج است، در سایز ۲۴ در ۳۰ چاپ می شود ولی این هم سایز استانداردی نیست كه بتوان تمام فریم فیلم را به معنای فول كادر در آن چاپ كرد. چنین مسائلی بود كه موجب نگرانی هیأت مدیره عكاسی و عكاسان خانه سینما و شركت نكردن هیچ یك از عكاسان این انجمن در مسابقه جشن خانه سینما شد.
غفاری در مقابل سؤالی در این خصوص عنوان می كند كه این كم لطفی به عكاسان تنها در خانه سینما صورت نمی گیرد، در جشنواره های فجر هم این اتفاق می افتد. شما به شناسنامه فیلم های سینمایی در جشنواره های فجر سال های قبل نگاه كنید، نام همه عوامل هست، به جز عكاس. در كتابچه ها، بولتن ها و بروشورهایی كه مربوط به معرفی فیلم های جشنواره فجر است سه عكس به كار برده شده، كارگردان، پشت صحنه فیلم و عكس صحنه كه عمده تعریف درونی فیلم از طریق این عكس ها و یك شناسنامه كوچك از عوامل ساخت فیلم ارایه می شود، ولی متاسفانه اسم عكاس در این شناسنامه نیست، یعنی حقوق معنوی عكاس پایمال می شود و عكاسی كه تاریخ ساز سینماست، وارد تاریخ سینما نمی شود. وی باز هم تاكید می كند: اگر عكس را از موزه سینما خارج كنید دیگر چیزی در موزه باقی نمی ماند، بخش اعظمی از تاریخ سینما تاریخ مصور است. چقدر مطلب می خواهد جای پشت صحنه های فیلم ها حرف بزند تا گویای این فضا و اتفاقاتی كه رخ داده باشد؟
اینجا دلیل فاصله گرفتن اغلب پوسترها و بیلبوردهای عكس های سینمایی ایران از فضای حرفه ای روشن می شود، دلیل اینكه چرا همیشه دو پرتره را از یك آقا یا خانم می بینیم كه روبه رو یا پشت به هم هستند و برای اینكه از وزارت ارشاد مجوز دریافت كنند از لانگ شات (نمای باز) استفاده می كنند و اینكه عكس های فیلم های سینمایی ایران به صورت پوستر در میادین شهر، اتوبوس ها و رستوران ها و نوار فروشی ها مشاهده می شود. غفاری دلیل این آسیب ها را چنین توضیح می دهد: برای تولید عكس، عكاس آگاه انتخاب نمی شود. در عكاسی سینمای ایران ساده انگاری وجود دارد، متأسفانه الان اغلب عكاسان سینمای ما بسیار ساده به موضوع عكس نگاه می كنند و از اهمیت عكس در جریان ساخت فیلمشان اطلاع كاملی ندارند. كمتر از یك درصد مخارج فیلم برای عكاسی هزینه می شود، در صورتیكه این عكاسی است كه وظیفه برگرداندن تمام هزینه های صرف شده را دارد. ساده ترین كار این است كه پرتره یك هنرپیشه معروف را بگیریم. این كار می تواند خارج از جریان ساخت فیلم، در استودیوی عكاسی صورت بگیرد، همان كاری كه مثل فیلمفارسی های قدیم هم انجام می دادند.
وی ادامه می دهد: معمولاً در جریان ساخت فیلم، شخصی به نام عكاس حضور داشته و عكس هایی تهیه شده ولی در دوره های مختلف این نگرش نسبت به عكس و عكاسی با هم فرق می كرده، این نگرش بستگی به ژانر فیلم دارد؛ تجاری و اكشن یا محتوایی و ارزشی بودن فیلم. معمولاً هر جا عكاس در خدمت تهیه كننده است، برای جذب مشتری عكس ها مصرف تجاری دارد. ولی در فیلم هایی كه عكاس بیشتر در خدمت ذهنیت و تفكرات كارگردان است، عكس ها به فیلم و به جریان ساخت فیلم نزدیك تر است. در واقع عكاس به فیلم و بیننده ها وفادار است و سعی می كند فریمی را از فیلم بردارد كه خود فیلم و برداشت و تعریفی از فیلم با زاویه و اندازه كادر مناسب باشد.
دوربین دیجیتال و افزایش تعداد علاقه مندان به عكاسی آسان و كم هزینه نیز بر عكاسی سینما تأثیر گذاشته است؛ تهیه كنندگان سعی می كنند از عكاسان غیرحرفه ای استفاده كنند تا هزینه كمتری بپردازند و این موجب بیكاری بسیاری از عكاسان حرفه ای سینما شده است. ولی عضو انجمن عكاسان خانه سینما از بیان این نكته نمی گذرد كه هنوز هم بسیاری از كارگردانان مطرح و نامی از عكاسان حرفه ای استفاده می كنند، چون ارزش عكس را در تاریخ فیلمسازی خودشان در نشان دادن اتفاقی كه در زمان خودشان می افتد می دانند و دلشان نمی خواهد این لحظات كه در دوره محدودی اتفاق می افتد، با كسی كه تجربه ندارد هدر برود.
غفاری با اشاره به اینكه سادگی كار عكاسی سینما آن را جذاب كرده است، می گوید: با این حال، تداوم كار عكاسی سینما سخت است چون در ایران سینما باید روابط بسیار قوی داشته باشد، با تمام عوامل فنی و اجرایی ساخت فیلم رابطه برقرار كند تا بتواند كارش را به پیش ببرد. عكاسی در صحنه جدای از برقراری ارتباط، بسیار عكاسی آسانی است، چون بازیگرها گریم شده، نورپردازی شده، دكور و همه شرایط برای فشار دادن شاتر دوربین آماده است. انتخاب لحظه عكسبرداری هم با آمدن دوربین دیجیتال كه امكان انداختن عكس های زیاد را فراهم می كند سخت نیست. ولی عكاسی در عكاسی سینما موفق است كه با یك فریم عكس بتواند یك پلان، یك سكانس و یا كل فیلم را تعریف كند. این اتفاق با بودن در كناره گروه فیلمسازی، كارگردان، خواندن فیلمنامه و در جریان تمرینات اولیه و روخوانی فیلمنامه و اوج و عطف آن با تجربه و گذشت زمان، می افتد.
وی صحبت هایش را با این نكته به پایان می رساند كه ایراد بزرگی كه به عكاسی سینمای ما وارد است؛ در این مقطع زمانی نسبت به عكاسان و عكاسی فیلم كم لطفی شده و حقوق معنوی عكاسان و عكاسی پایمال می شود.
مریم پاپی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید