پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


اندیشه کنید: چرا بر اساس آمارها، اغلب معامله­گران بازار ارز موفق نیستند


اندیشه کنید: چرا بر اساس آمارها، اغلب معامله­گران بازار ارز موفق نیستند
● سرمایه­گذاران ایرانی به بازار ارز علاقه نشان می­دهند
این روزها بیش از گذشته بازار ارز یا "فارکس" که همان واژه کوتاه شده تبادلات ارزی است، در بین گروههای مختلف مردم به عنوان یک فضای سرمایه­گذاری و تجارت رواج یافته است. تقریبا از اواسط دهه ۱۳۷۰ خورشیدی با توسعه اینترنت و گسترش شبکه­های مخابراتی در سطح ایران تبادلات ارزی از طریق الکترونیکی امکان­پذیر گردید و جذابیتهای آن سبب شد تا در طی این سالها افراد زیادی با آن آشنا شوند. با کمرنگ شدن حاکمیت بانکهای مرکزی از اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی سرمایه­گذاران شخصی و سفته­بازان توانایی دسترسی به صنعت مبادله ارزها را پیدا نمودند. سازوکار تعیین نرخهای مبادله ارز بر اساس عرضه و تقاضای جهانی موجب شد تا نرخهای مبادله ارز آزادی عمل بیشتری بدست آورند. در این میان نوسانات و تغییرات نرخهای ارز فرصتهای سودآوری را برای معامله­گران شخصی و سفته­بازان فراهم نموده است. با توجه به رشد و توسعه بازار ارز به شکل امروزی آن و افزایش حجم مبادلات در سطح جهانی این صنعت دیرپا نیست، با این وجود از لحاظ فنی پیشرفتهای چشمگیری در آن رخ داده است. در سطح جهانی از اواخر دهه ۱۹۸۰ سرمایه­گذاران شخصی با سپرده­های کوچک برای دادوستد در این بازار اشتیاق زیادی نشان دادند و طبیعی است که انگیزه­ کسب سود معامله­گران ایرانی را نیز علاقمند کرده است. حضور سرمایه­گذاران متعدد با دیدگاههای زمانی مختلف نقدینگی و کارایی بازارهای مالی و بورسهای متعدد را به سطح بالایی ارتقاء داده است و همه افراد در سراسر جهان می­توانند تواناییهای خود را برای تجارت در هر سطحی به اجرا گذارند. دسترسی به همه اطلاعات، رقابت تنگاتنگ بین بازیگران و سهولت اجرای معاملات فضای رشد را برای همگان به ارمغان آورده است. با پیشرفت شگرف دانش در تمام زمینه­ها راه برای شرکت معامله­گران شخصی با سرمایه­گذاری کوچک در بورسهای گوناگون فراهم آمده است.
این گفتار پس از شرح کوتاه نسبت به عملیات بازار ارز بر این موضوع متمرکز می­شود که چرا علاقمندان به مشارکت در این بازار بایستی هوشیارانه به ریسکهای چنین کسب و کاری توجه کنند و لازمه فعالیت در این بازار بدست آوردن دانش، مهارت و تجربه است. بدین ترتیب شناخت پایه­ و مبانی تجارت در این بازار و یادگیری اصول دانش اقتصاد به دلیل نقش محوری آن در تعیین نرخهای مبادله بسیار حائز اهمیت است. همچنین سرمایه­گذاران بایستی بتوانند ریسکهای موجود را مدیریت کرده و سرمایه خود را به صورت حرفه­ای اداره نمایند.
● بازار ارز چیست؟
بازار ارز شبکه­ای است که در آن خریداران و فروشندگان در سراسر جهان با یکدیگر به مبادله می­پردازند و موسسات مختلف مالی و بانکها مسئولیت تبادلات ارزی را برعهده می­گیرند. نقش عمده بانکها در مبادله پولها سبب شده که بازار تبادلات ارزی، یک بازار بین بانکی به شمار آید و دستگاههای رایانه­ای به همراه تلفن و اینترنت ارتباط دهنده همه شرکت­کنندگان در آن باشند. بازار ارز در عین حالی که واژه‌ای ساده به ‌نظر می‌رسد برای بازیگران آن از پیچیدگی خاصی برخوردار است. پیچیدگی مبادلات ارزی از آنجایی ناشی می­شود که تغییرات نرخ به متغیرهای بسیاری وابسته است و بازارهای مختلف بر آن تاثیرگذارند. اگر چه نقطه نظرات گوناگونی در مورد بازار ارز وجود دارد، اما در گستره بازار، یک رکن مشترک دیده می­شود. این بازار به طور صرف سازوکاری ایجاد می‌کند که درآن یک ارز در برابر ارزهای دیگر ارزشگذاری می‌شود. به طور کلی دادوستد در بازار ارز بدان مفهوم است که ارزی خریداری می­شود و همزمان ارز دیگری به فروش می­رسد. این سازوکار طوری طراحی شده است که اثرات عوامل مالی، فاکتورهای اقتصادی و تقابل سیاسی در این ارزشگذاری درگیر می‌گردند. بدیهی است که روابط بازرگانی، صادرات یا واردات کالاها و خدمات، واگذاری داراییهای مالی میان کشورهای جهان بدون معاوضه و مبادله پول امکان­پذیر نخواهد بود و تنها زمانی تجارت بین­الملل و روابط متقابل اقتصادی صورت می­پذیرد که بین مبادله پول کشورهای جهان رابطه مشخصی وجود داشته باشد.
● ریسکهای دادوستد و مشارکت در بازار ارز
▪ ریسک تغییر نرخ : نرخهای مبادله ارز در هر لحظه از زمان بر اساس شرایط و وضعیت بازارهای مختلف و موقعیتهای اقتصاد کشورها تغییر می­کند. در واقع مهمترین ریسک بازار ارز، همان ریسک تغییر نرخ است و به واسطه همین نوسان و تغییر سفته­بازان جذب آن می­شوند. معامله­گران نقد ارز در حقیقت خریدار ریسک هستند و مایل هستند تغییرات کوتاه­مدت نرخ مبادله را بپذیرند. موضوع اساسی اینجاست که به دلیل تغییر پی در پی و نامنظم قیمت در دوره زمانی برخی از سرمایه­گذاران نمی­توانند با توجه به حجم معامله خود چنین ریسکی را تحمل کنند و ممکن است در برخی شرایط از بازی خارج شوند. این طبیعی است که نرخ مبادله ارز در طی روز بیش از یک یا دو درصد تغییر کند و همین میزان کافی است که بازدهی مشارکت­کنندگان را تحت تاثیر قرار دهد. معامله­گرانی که شناخت کافی نسبت به بازار ارز ندارند و نمی­دانند که چگونه ریسکهای آن را اداره کنند در طی مدت کوتاهی سرمایه خود را از دست می­دهند.
▪ ریسک نرخ بهره: جهانی شدن اقتصاد بر نرخهای بهره اثرات چشمگیری داشته است. خواه‌ نا‌خواه اقتصاد کشورها پیوند بیشتری با یکدیگر برقرار نموده و بدین ترتیب نیاز به تغییر نرخهای بهره با سرعت بیشتری ایجاد شده است. نرخهای بهره به طور معمول برای تطابق با رشد اقتصادی تغییر می­کند و تغییر نوسان نرخ بهره اثری مهم و چشمگیر بر نرخ ارز دارد. با این وجود همبستگی میان نرخ ارز و نرخ بهره مکانیکی و ساختگی نیست. این بدان مفهوم است که تغییرات نرخ بهره در هر زمان به وسیله اهرمهای پولی و با یک میزان مشخص بر تغییر نرخ ارز تاثیرگذار نیست. نوسانات نرخ بهره و تغییر سیاستهای پولی کشورها یکی از ریسکهای مهم در بازار ارز به شمار می­آید.
▪ ریسک کشور: این ریسک به مداخله دولت در بازار مبادلات ارزی نسبت داده می­شود. در عین حال از دیدگاه نظری همه ابزارهای مشتقه بازار ارز همچون بازار آینده ارز از ریسک کشور مستثنی هستند، زیرا بازارهای بزرگ آینده ارز در کشور ایالات متحده قرار گرفته است. این نوع ریسک نباید با ریسک دخالت بانکهای مرکزی در بازارهای ارز یکسان فرض کرد، چرا که بانکهای مرکزی با مبادله ارز وابسته و مرتبط هستند. ریسک کشور زمانی اتفاق می افتد که حکومتها به دلایلی از جمله کمبود یا کسری پول، کنترل شدید بر نظام بانکی، محدود یا مسدود کردن موجودی سپرده­های ارزی در بازار دخالت می­کنند. برای نمونه زمانی که کویت توسط ارتش عراق اشغال شد، مبادلات ارزی به طور ناگهانی مشکل گردید.
اگر از دیدگاه سرمایه­گذاران به ریسکهای بازار ارز بنگریم می­توان ریسک سوخت سرمایه به دلیل ورشستگی کارگزار یا دیگر مسائل مالی را نام برد. از آنجایی که سازوکار دادوستدهای ارزی بر مبنای معاملات اعتباری قرار دارد، تغییرات شدید نرخ مبادله می­توان ریسک زیان به دلیل عدم تامین نقدینگی لازم را به همراه داشته باشد.
● مراکز و شرکتهای متعدد مردم را به سرمایه­گذاری در بازار ارز تشویق می­کنند
پرسشی که در اینجا مطرح می­شود آن است که چرا برخی شرکتها و افراد به طور مستقیم یا غیر مستقیم از علاقمندان و سرمایه­گذاران دعوت به معامله­گری یا سرمایه­گذاری در بازار ارز می­کنند؟
دامنه تبلیغات برای ورود به این بازار چنان گسترده شده که در گذر از خیابانهای شهر می­توان پوسترها و کاغذهای تبلیغی را به وفور در مورد پیوستن به جمع بازیگران این بازار دید. آنها یادآوری می­کنند که با گذراندن دوره­های فشرده کوتاه مدت و ارائه نشانه­های خرید یا فروش و معرفی کارگزار مناسب مشتریان خود را پشتیبانی می­کنند. به نظر شگفتی­آور است که چگونه می­توان با چندین ساعت دوره آموزشی و دریافت علائم خرید و فروش در این بازار پیچیده موفق شد! برخی از این شرکتها یا افراد حتی برای جذب مشتریان خود دوره­ها را با تخفیف و حتی رایگان برگزار می­کنند و در ادامه فعالیتهای خدماتی خود، نشانه­ها و مواضع دادوستد را به صورت رایگان در اختیار معامله­گران می­گذارند!
اما براستی چرا برخی شرکتها و افراد از سرمایه­گذاران می­خواهند که با بازار ارز آشنا شوند؟ چه منافعی برای آنها و سرمایه­گذاران وجود دارد که به دادوستدهای روزانه بپردازند؟
در آن سوی میدان بازار ارز، کارگزاران و بازارسازان ارز مایل هستند که خدمات خود را به همه افراد با سپرده­های اندک ارائه دهند. طبیعی است که بازارسازان ارز از طریق اختلاف بین نرخ خرید و فروش سود بدست می­آورند و برای ادامه فعالیت خود به مشتری یا معامله­گر نیازمند هستند. بازارسازان یا کارگزاران کوچک با شرکتهای بازاریاب یا معرفی­کننده کارگزار (Introducer Broker- IB) قراردادهایی تنظیم می­کنند که بر اساس آن در ازای معرفی افرادی برای خرید و فروش الکترونیکی ارز کمیسیون معین و یا مبلغ مشخصی از سود هر معامله پرداخت نمایند. از آنجایی که معرفی سرمایه­گذار برای اینگونه شرکتهای عواید و درآمد به همراه دارد، شرکتهای معرفی کننده کارگزار از منافع حاصل از این کار برخوردار می­شوند. به نظر می­رسد انگیزه کسب درآمد از طریق معرفی به کارگزار و بازاریابی برای بازارسازان ارزی باعث می­شود که آنها تلاش کنند سرمایه­گذاران بیشتری را تشویق به ورود زودهنگام به بازار کنند. اغلب تازه­واردان در بازار ارز پس از مدت کوتاهی پول خود را از دست می­دهند که دلیل عمده آن ضعف پایه­های علمی، پایین بودن سطح مهارت و نبود برنامه­ریزی مشخص در دادوستدها می­باشد. اگر سرمایه­گذاری در بازار ارز عایدی به همراه دارد، پس بازار سهام تهران نیز صرفنظر از نقدینگی پایین و ریسکهای آن می­تواند منبع کسب درآمد باشد. پس چرا شرکتها و مشاوران سرمایه­گذاری، آنها را تشویق به معامله بدون داشتن آگاهی کافی نمی­کنند!
آشکار است که همه ما دوست داریم به درآمدی متناسب با ریسکهای کسب و کار مورد نظر دست یابیم. سرمایه­گذاران در بازاری وارد می­شوند که بتوانند بازدهی مناسبی از آن دریافت کنند. اما بهتر است پیش از پذیرفتن پیشنهادهای سرمایه­گذاری و برجسته نمودن بازده­ها و درآمدهای بالقوه آن قدری نسبت به ریسکهای هر کسب و کار توجه داشته باشیم. تقریبا اغلب پیشنهادهای سرمایه­گذاری با توجه به بازده های عالی آن هیجان انگیز به نظر می­رسند. پیش از آنکه پیرامون بازده­های قابل توجه و مزایای چشمگیر در کسب و کار خیلی به هیجان بیاییم، به نظر منطقی می­آید که به ریسکهای موجود در آن هوشیارانه نگاهی داشته باشیم. حقیقت آن است که همیشه ریسک و بازده به یکدیگر وابسته هستند. علاقمندان به معامله در بازار ارز با انگیزه بدست آوردن سودهای کلان و درآمدهای کوتاه­مدت اشتیاق زیادی برای فعالیت در آن نشان می­دهند. گویی این بازار همه آرزوهای آنها را برآورده خواهد ساخت. اما از این جایگاه که بازار ارز منبع سودهای بزرگ است و می­توان تنها با یادگیری یک سری استراتژی و تکنیکهای دادوستد به سرمنزل مقصود رسید، به نظر جای تردید دارد.
● بازار ارز به عنوان بخش عمده­ای از بازارهای مالی چه جذابیتی دارد؟
به مانند هر بازار دیگری گرفتن سود از تغییرات قیمت ارز و سفته­بازی یکی از مهمترین انگیزه­ها برای مشارکت در آن است. با این وجود دسترسی آسان به اطلاعات، نقدینگی بالا، وجود سفارشات و دستورات متعدد برای دادوستد، کارایی بازار و تجارت از طریق اینترنت از مزایا و جذابیتهای آن به شمار می­رود. به طور میانگین در دوره های روزانه یک یا دو درصد و در دوره های هفتگی۳ تا ۶ درصد نوسان وجود دارد و این می­تواند بستری را برای معاملات کوتاه مدت فراهم آورد.
برطبق تجربیات بدست آمده و نمونه­گیری از معامله­گران بازار ارز در ایران سهولت انجام معامله و انجام دستورات خرید و فروش یکی از مهمترین نقاط قوت این بازار عنوان شده است. همچنین دسترسی سریع به اطلاعات و نمودارهای قیمت و بهره­برداری از فرصتهای سریع انگیزه نیرومندی برای مشارکت در بازار ارز را فراهم آورده است.
● چرا در این بازارها همه موفق نیستند؟
صحبتها و گفتگوهای بسیاری در مورد این که اغلب معامله­گران پول خود را از دست می­دهند، وجود دارد. طبیعی است که بازار ارز، با نوسان زیادی همراه است و پیچیدگیهای بازار و کارا بودن آن احتمال موفقیت را برای تازه­واردان و سرمایه­گذاران کم تجربه کاهش می­دهد. آمارهای تقریبی در ایران نمایانگر این حقیقت است که بیشتر سرمایه­گذاران در این بازار شکست خورده­اند و درصد محدودی از آنها توانسته­اند در مقاطع زمانی کوتاه­مدت به موفقیتهای نسبی دست یابند. اما براستی چرا بر اساس آمارهای موجود کارگزاران هر ساله بیش از ۸۰ درصد معامله­گران شخصی با سپرده­های کوچک از گردونه دادوستد بازار ارز بیرون می­روند.
▪ به نظر می­رسد این موضوع از دو جنبه قابل بررسی است:
۱) ماهیت بازار ارز : ذات و ماهیت بازار ارز نوسان و تغییرات سریع و غیرمنتظره است. در کنار این موضوع بازار ارز بسیار کارا است و اطلاعات گذشته و حال و بخشی از انتظارات آینده در نرخ مبادله لحاظ شده است و برآورد و پیش­بینی آینده به ویژه تغییرات کوتاه­مدت تاحد بسیار زیادی دشوار است. از طرف دیگر دلار ایالات متحده به عنوان ارز پایه و موثر در بازار ارز مطرح است و تقریبا تحولات اقتصادی و نگرش موسسات مالی نسبت به ارزش دلار و آینده بازدهی آن اثرات مهمی بر تغییرات دارد.
۲) نگرش سرمایه­گذاران شخصی : از آنجایی که معامله­گری در بازار ارز به یک درک عمیق از آن نیاز دارد، راهبردها و استراتژیهای ایستا نمی­تواند برای معامله­گران شخصی موفقیت چندانی به دنبال داشته باشد. دیدگاه سرمایه­گذاران نسبت به نحوه و روش معامله بیشترین تاثیر را بر مهار ریسکهای بازار ارز دارد، به طوری که تحلیل دقیق و موشکافانه، شناخت عمیق از راهبرد و روش مناسب بر اساس شرایط زمانی، درک انتظارات و احساس به همراه مدیریت ریسک در کنار یکدیگر می­تواند مسیری را برای موفقیت فراهم آورد.
بدین ترتیب عدم درک درست بازار و کمبود دانش و تجربه و شناخت کم از ویژگیهای بازار ارز موجب شده که عملا سرمایه­گذاران و معامله­گران شخصی با انبوهی از مشکلات روبرو شوند و در نهایت به پیروزی دست نیابند.
● آیا بازار ارز یک بازی مجموع صفر است ؟
نقش عمده بانکها در مبادله پولها سبب شده که بازار تبادلات ارزی، یک بازار بین بانکی به شمار آید و دستگاههای رایانه­ای به همراه تلفن و اینترنت ارتباط دهنده همه شرکت­کنندگان در آن باشند. ارتباط گسترده بین بازیگران این بازار آن را به یک بازار بزرگ فرابورسی تبدیل کرده است که بانکهای تجاری، معامله­گران حقیقی و حقوقی و دیگر مشارکت کنندگان بازارهای مالی در آن با یکدیگر به دادوستد می­پردازند. گردش مالی در بازار بسیار بزرگ ارز روزانه ممکن است به بیش از دو هزار میلیارد دلار برسد. هرگاه به چنین دادوستدهای گسترده و بزرگی می­اندیشیم و مبادلات ارزی را تنها از طریق صفحه­های نمایش دنبال کنیم، ممکن است به این نکته بیاندیشیم که در میان چنین حجم مبادله­ای باید گروهی برنده وگروهی بازنده باشند و تنها در صورتی معامله­گران و بازیگران آن به سود دست می­یابند که اشخاص و یا مشارکت­کنندگان دیگری زیان کنند. در واقع این مساله مطرح می شود که دادوستد در بازار ارز یک بازی مجموع صفر است. این اندیشه در سده ۱۶ و ۱۷ میلادی در بین مرکانتلیستها رواج داشت، به طوری که آنها به طور ساده بر این باور بودند که تجارت با دیگر کشورها زمانی که طلا وارد کشور شود، سودآور است و در مبادلات بازرگانی یک طرف سود و طرف دیگر زیان می­کند. اگر این موضوع را تعمیم دهیم، بازار ارز تنها کارکرد مثبتی که دارد آن است که انگیزه­های سوداگرانه بخشی از بازیگران آن را پوشش می­دهد، اما حقیقت چیز دیگر است.
به نظر طبیعی می­رسد که در بازار بزرگ ارز به غیر از انگیزه های سفته بازی اهداف تجاری و مقاصد بازرگانی نیز مطرح باشد. هرچند بخشی از مبادلات بازار ارز با انگیزه­های سفته­بازانه انجام می­پذیرد، اما این موضوع نمی­تواند نظریه "بازی مجموع صفر" را توجیه کند. اما براستی چرا چنین فرضیه­ای نمی­تواند در دنیای واقعی رخ دهد. پاسخ به این نکته تا حد زیادی روشن است. همه مشارکت­کنندگان در بازار ارز در اندیشه کسب سودهای زودهنگام نیستند و همچنین بخشی از عرضه­کنندگان و تقاضاکنندگان در راستای اهداف تجاری و مقاصد کسب و کار خود وارد بازار ارز می­شوند. برای یک واردکننده یا صادرکننده و یا گردشگر وجود بازار ارز حیاتی است و نرخهای مبادله در هر سطحی نمی­تواند باعث شود که وی از هدف تجاری و یا اهداف خود دست بردارد. به طور ساده، جریان انتقال داراییهای مالی و جریان بزرگ سرمایه از طریق بازار ارز امکان پذیر است و آنها همواره برای دادوستدهای خود به بازار ارز رجوع می­کنند. شاید برای شرکتها و سازمانهای بزرگ مرتبط با آن نوسانات کوتاه مدت تغییری در تقاضا یا عرضه آنها برای ایجاد نکند. بدیهی است که بازار ارز توسط کشور یا افراد یا سازمانهای ویژه­ای طراحی و یا ساماندهی نشده است و از زمانی که مبادلات بازرگانی و صادرات و واردات و تجارت بین الملل در سطوح مختلف ایجاد گردید بازار ارز در کنار آن بوجود آمد. نیاز بازرگانان و گردشگران به پول خارجی (ارز) از زمانهای بسیار دور وجود داشته است، هر چند بازار ارز به شکل امروزی آن گسترده نبود، اما جهانی شدن کسب وکار، گسترش ارتباطات از راه دور، توسعه شبکه های اینترنت و پدید آمدن ابزارهای جدید مالی به گسترش بازار ارز بسیار کمک نموده است. حقیقت آن است که بدون بازار ارز همه مبادلات بازرگانی، گردشگری ونقل و انتقالات دارائی­های مالی (سهام، اوراق قرضه، ابزارهای مشتقه، ... ) در سطح جهان غیرممکن می­گردید.
پس از فروپاشی نظام "برتن وودز" که در آن ارزها در محدوده مشخصی نوسان داشتند، حاکمیت بانکهای مرکزی از بین رفت و در طی زمان آزادی عمل نرخ های ارز در سطح جهانی به رسمیت شناخته شد. در دهه ۱۹۸۰ معامله گران شخصی در کنار بازیگران بزرگی همچون بانکهای تجاری و سرمایه گذاری، شرکت ها وسازمان ها، صندوق های تامینی، صندوق های بازنشستگی و شرکتهای بیمه ای قرار گرفتند و اکنون بانکهای تجاری بازیگر اصلی آن هستند.
شرکتها و بنگاههای اقتصادی و بازرگانان از نوسانات بازار خشنود نمی­شوند. آنها بر اساس اهداف و مقاصد تجاری خود با بازار ارز در ارتباط هستند و معاملات آنها به طور کلی بر پایه سفته بازانه نیست، هر چند در سالهای اخیر آنها بخش معاملات ارزی خود را آن قدر نیرومند ساخته­اند که از فرصتهای مناسب سفته بازی نیز ممکن است غافل نشوند. تقریبا برآوردها نشان می دهد که بخش نسبتا بزرگی از داد وستد های ارزی با انگیزه های سفته بازی صورت می گیرد، ولی این بدان مفهوم نیست که تنها گروهی از بازیگران باید لزوما به سود دست یابند.
در مجموع داد وستد های مالی جهان به شکل گسترده ای با بازار ارز در ارتباط است. سرمایه گذاران بین المللی برای انتقال سرمایه های خود به بازار ارز رجوع می کنند و اندیشه های آنها بر بازار ارز موثر است. آنها دوست دارند که نرخ ها را درجهت منافع خود سوق دهند، اما به تنهایی قادر به چنین کاری نیستند. از آنجایی که نرخ ها در بازار ارز تحت تاثیر انتظارات ناشی از بنیادهای اقتصادی است هیچ گروه یا بازیگر خاصی نمی­تواند به طور مستقیم و در طی زمان نوسانات بازار ارز را در جهت سود شخصی پیش برد. این موضوع که معامله گران شخصی در راستای حرکت بازار گام بر می دارند، جای تامل دارد. آنها دنباله رو جریانات بازار هستند و معمولا تلاش می کنند که در کوتاه مدت از نوسانات بازار به سود دست یابند. آنها ریسک را از بازار خریداری می کنند و بر این اساس به طور پیوسته در جریان بازی قرار می گیرند. این مساله که آنها در نوسانات کوتاه مدت روزانه غوطه­ور می­شوند، شانس موفقیت را برای طیف بزرگی از آنها در بلندمدت کاهش می­دهد و تقریبا برآوردها نشان می­دهد که بخش بزرگی از سفته­بازان در نهایت دچار زیان می­شوند. در سالهای اخیر بررسی آمارهای پراکنده و غیررسمی نشان می­دهد که معامله­گران شخصی در ایران به دلایل متعدد و عدم شناخت کافی از بازار ارز موفقیت لازم را بدست نیاورده­اند. اگر این آمارها درست باشند، نیاز است که رویکردهای سفته­بازانه و معامله­گری با بازنگری همراه شود.
منبع : رهنمون سرمایه