یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

استرس از نوع کودکانه


استرس از نوع کودکانه
آیا تا به حال متوجه واكنش های عصبی در كودك خود شده اید؟ در صورت توجه به این واكنش ها تا چه حد آنها را طبیعی تلقی كرده و یا به فكر درمان آن افتاده اید. بسیاری از ما احتمالاً به وجود عكس العمل های غیرطبیعی در كودكمان از قبیل ترس، مكیدن انگشت، جویدن ناخن، بی اشتهایی یا پراشتهایی مواجه شده ایم. این واكنش ها زمانی غیرطبیعی تلقی می شوند كه از دایره كنترل والدین خارج شده باشند و یا به حدی باشند كه كودك را با هیجان ها و بیماری های مختلف درگیر كنند. در این مقاله به اختصار به وجود بعضی از این واكنش های غیرعادی در كودكان و همچنین راهكارهای درمانی آنها اشاره می كنیم.
واكنش ترس
برای همگی ما ترس یك واكنش طبیعی و لازم است به شرطی كه به طور منطقی بتوانیم آن را كنترل كنیم. اما ترس مرضی یا بیمارگونه (فوبیا) یك پاسخ هیجانی به موقعیت ها یا وحشت شدید از موجودات یا جاهایی است كه در حالت عادی و به خودی خود خطری نداشته و ایجاد ناراحتی نمی كند. ترس از اتاق تاریك، بلندی، خیابان، مكان های سرپوشیده مانند آسانسور، ترس از سرطان و سكته قلبی از جمله ترس های مرضی هستند. در این حالت با اینكه شخص به بیمارگونه بودن ترس خود آگاه است ولی نمی تواند بر آن مسلط شود. این واكنش عصبی جزء اختلالات اضطرابی است. واتسون پایه گذار مكتب رفتارگرایی این نوع ترس را روی كودكی به نام آلبرت آزمایش كرد. آلبرت در یازده ماهگی بدون هیچ گونه ترسی با موش بازی می كرد. برای اینكه آلبرت را بترساند هر بار كه برای بازی به موش نزدیك می شد صدایی نابهنجار تولید می كردند و بعد از مدتی آلبرت نسبت به صدا شرطی شده و از موش می ترسید. ترس آلبرت حتی در سنین بالاتر نیز تعمیم یافته و او از پالتوی پوست مادرش نیز واهمه داشت.
كودكان مبتلا به ترس غالباً علاوه بر واكنش ترس علائم دیگری نیز از خود ظاهر می سازند. شایع ترین این علایم عبارتند از: اختلال در خواب، اختلالات گوارشی، عصبانیت، شب ادراری و لكنت زبان. همچنین در این كودكان اكثراً ترس با علایم روان تنی (سایكوسوماتیك) مانند استفراغ، دل درد، سردرد، سرگیجه، خشكی دهان، تپش قلب، اسهال و حتی توهمات شنوایی و بینایی همراه است. ترس از مدرسه و ترس از تنبیه دو نوع از ترس های بسیار شایع در كودكان هستند.
●مكیدن انگشت
یكی از ابتدایی ترین اعمال كه كودك معمولاً انجام می دهد مكیدن انگشت است و حتی گزارش هایی نیز وجود دارند كه كودك با مكیدن انگشت به دنیا می آید. این عمل در موقع درآوردن دندان ها بیشتر می شود. بعضی از محققان علت مكیدن انگشت را به ناكافی بودن عمل مكیدن یا مدت شیر خوردن نسبت می دهند. بعضی نیز مكیدن انگشت را ناشی از محروم ماندن از مكیدن پستان یا پستانك می دانند و حتی عقیده دارند در كودكانی كه با قاشق شیر می خورند، مكیدن انگشت زیادتر دیده می شود در حالی كه مطالعات بعدی خلاف این ادعا را ثابت كرده اند. علت مكیدن انگشت نوزاد هنوز كاملاً مشخص نیست. از نظر عمومی دلواپسی مادران از اینكه ممكن است دندان های كودك كج و نامتقارن شود یا استخوان كام یا سقف و فك او وضع طبیعی نداشته باشد از قدیم الایام وجود داشته با این وجود مطالعات نشان داده است كه مكیدن انگشت تا ۶ سالگی بی نظمی شدیدی در رویش دندان ها یا استخوان كام و فك ایجاد نمی كند. موضوع عفونت دهان و دندان به علت آلوده بودن دست های كودك یكی دیگر از مسایلی است كه اغلب باعث نگرانی مادران می شود. آنچه مسلم است عفونت دهان و دندان در این افراد به مراتب بیشتر است ولی درباره اختلالات گوارشی و بیماری های دیگر هنوز اختلاف نظر وجود دارد. به علاوه این نظر كه عمل مكیدن انگشت در سنین بالاتر باعث اختلالات شخصیتی می شود دیگر قابل قبول نیست. درمان این كودكان در ۲ تا ۳ سال اول لازم نیست. در ابتدا بهتر است اضطراب و وسواس والدین را معالجه كرد. بعد از سه سالگی نیز در مرحله دوم توجه كودك را باید از ناحیه دهان منحرف كرد مثلاً او را به دنبال چیز دیگری فرستاد. مكیدن انگشت عملی است كه در صورت داشتن فرصت كافی كودك به آن مبادرت می ورزد برای همین نباید به كودك فرصتی داده شود تا این عمل را تكرار كند. پاشیدن فلفل و رنگین كردن انگشت كودكان دردی را دوا نمی كند.
●جویدن ناخن
شاید یكی از فراوان ترین واكنش های عصبی در كودكان و بزرگسالان جویدن ناخن باشد. این واكنش از ۵ سالگی شروع می شود و در ۱۰ تا ۱۵ سالگی به شدت خود می رسد. ولی اكثر مبتلایان در سنین ۹ تا ۱۱ سالگی هستند.
این اختلال در دخترها شایع تر از پسر ها دیده می شود و در یك خانواده حتی ممكن است همه افراد به آن مبتلا باشند. این اختلال نشانه دلواپسی و اضطراب است. عصبانیت بیش از حد، دلواپسی و تضادهای فكری و مخصوصاً قرار گرفتن كودك در موقعیت های حساس، ترس آور و بلاتكلیفی و همچنین عادت ازدلایلی است كه برای جویدن ناخن توسط روان شناسان ذكر شده است.بارها دیده شده است كه با رفع اضطراب و ناراحتی جویدن ناخن به كلی از بین رفته و مجدداً با پیدایش ناراحتی برگشت كرده است. برای درمان این افراد به جای توجه به جویدن ناخن باید به فرد مبتلا توجه كرد. به عبارت روشن تر درمان اساسی با شناخت علت بیماری و رفع اضطراب، هیجان و ناراحتی بیماری عملی خواهد بود كه معمولاً از طریق دارو و روان درمانی اجرا می شود.
●اختلالات گوارشی
بی اشتهایی، نخوردن غذا و بهانه جویی در موقع غذا خوردن ممكن است ناشی از ابتلای كودك به افسردگی یا اضطراب باشد. افسردگی مادر نیز ممكن است روی كودك تأثیر بگذارد و باعث اختلال گوارشی در او شود.در سال های اخیر كه توجه بی دلیل و مبالغه آمیزی نسبت به تغذیه كودكان در ایران باب شده است تعداد كودكانی كه غذا نمی خورند بیشتر شده در حالی كه سطح تغذیه نسبت به گذشته بهتر است. در اختلالات گوارشی، مادر به علت غذا نخوردن كودك مضطرب می شود و اضطراب مادر غذا نخوردن كودك را تشدید می كند. برای همین جلب اطمینان مادر و ایجاد این امكان كه كودك بنابه میل خود غذا بخورد این وضع را اصلاح می كند. در میان اختلالات گوارشی، بی اشتهایی و پرخوری عصبی در میان كودكان شیوع بیشتری دارند.
●بی اشتهایی عصبی
به این اختلال بی اشتهایی روانی نیز گفته می شود؛ نوع مخصوصی از بی اشتهایی كه اغلب در سنین نوجوانی دیده می شود ولی در كودكان نیز به وفور وجود دارد. این افراد معمولاً بدون علت مشخصی از خوردن غذا امتناع می كنند ولی فعالیت عادی دارند و بیمار به نظر نمی رسند. بعضی اوقات كودك به محض صرف اندكی غذا دچار استفراغ می شود و موقعی كه بیماری شدید نیست به خوردن كمی نان و آب و مواد غذایی ساده اكتفا می كند. وزن بدن به شدت كاهش پیدا می كند و لاغری و رنگ پریدگی در عرض چند روز مشخص می شود. كمبودهای عاطفی، دوری از مادر، حساسیت كودك و احتیاج او به محبت و بالاخره وسواس و اضطراب مادران نسبت به اجرای صحیح قوانین بهداشت و تغذیه كودك از علل اصلی و مهم این اختلال به شمار می روند. در دوره نوجوانی و دوران بلوغ بی اشتهایی عصبی به مراتب بیشتر دیده می شود و بیشتر مخصوص دختران است. دختران بیشتر به بهانه جلوگیری از چاقی از خوردن غذاهای كالری دار امتناع كرده و لاغری شدید و سریع، كاهش وزن پیش رونده، تأخیر پیشرفت علایم دوران بلوغ، رنگ پریدگی، كم خونی، سقوط فشار خون و... دیده می شود. در موارد شدید اگر درمانی صورت نگیرد به علت كم شدن پتاسیم خون و تغییرات در نوار قلبی، لاغری عضلات قلب، كم شدن جریان خون قلب حتی ممكن است به مرگ منجر شود. ولی خوشبختانه با روش های جدید درمانی و داروهای آرام بخش، ضد افسردگی ها و آنتی هیستامین ها با اثر ضد سروتونینی قوی، این بیماران قابل علاج هستند. پس از درمان دوره بحرانی بیماری باید عللی كه منجر به بروز بیماری شده اند برطرف كرد و با روان درمانی و خانواده درمانی تصورات نادرست درباره چاق بودن و ترس از افزایش وزن را از بین برد.
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید