یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

آسیب‌شناسی رابطه‌های زن و مرد


آسیب‌شناسی رابطه‌های زن و مرد
● تعریف عشق:
در این باره از قول ”مولانا“ و نیز ”محی‌الدین عربی“ نقل کرده‌اند که ”هرکس عشق را تعریف کند، آن را نشناخته است“. عشق، افراط در محبت است و از دوستی، خاص‌تر و محدودتر می‌باشد و جز بین دو نفر، امکان ندارد. از سوی دیگر، عشق با ”شیفتگی“ که محبت شدید یک‌طرفه است و نیز با ”هوس“، به‌طور کامل متمایز می‌شود.
کلاه و نگاه عاشقانه، بیشتر صادقانه و خالصانه است؛ اما کلام و نگاه هوس‌آلود، مبتنی بر دروغ، ریا و نفاق است. محور عشق، ”دگرخواهی“ و محور و مدار هوس، ”خودخواهی“ است.
● اقسام عشق:
عشق در یک معنا به دو بخش حقیقی و مجازی تقسیم می‌شود. در عشق حقیقی، محبوب، خداوند و صفات و افعال اوست. اما در عشق مجازی، محبوب و معشوق، ظواهر دنیوی است و رابطهٔ عاشقانه زن و مرد نیز از قسمت‌های عشق مجازی و مصادیق عشق زمینی محسوب می‌گردد.
شاید در فلسفهٔ زیبائی زنان در برابر مردان، بتوان گفت که خالق آدمیان، از آن‌رو جنسی را بر جنس دیگر دیگر ترجیح داده که توازن بین این دو جنس در بُعد ”جسمی“ برقرار گردد. اگر آدمیان دارای سه بعد قلب، عقل و جسم‌اند، به‌طور حتم مردان از زنان در حوزهٔ جسمی، نیرومندتر و قوی‌تر هستند؛ اما زیباتر بودن زنان از مردان، باعث می‌شود که مردان با همهٔ قدرت، نیروی جسمی و... اسیر زنان شوند و در رابطهٔ عاشقانه، برای آنان فداکاری کنند.
هویت جنسی زن و مرد، همسان نیست. اگرچه هویت انسانی برابری دارند، ولی چون زنان، زیباترند، اگر زیبائی‌های خود را نابه‌جا عرضه کنند، هم ارزان‌تر فروخته می‌شوند و هم ممکن است مورد سوء استفاده قرار گیرند. از این‌رو، پوشش برای زنان جوان توصیه شده است و یکی از دلیل‌های حجاب را باید در زیبائی زنان نسبت به مردان جست‌وجو کرد.
● اصول رابطه‌هیا عاشقانه:
تعریف درست رابطهٔ بین زن و مرد را از سنین کودکی می‌بایست به آنان آموخت. باید به فرزندان یاد داده شود که طرف مقابل خود را در مرحلهٔ اول، یک انسان ببینند و بعد باید در ایجاد رابطه، پای‌بند اصول اخلاقی، انسانی و مذهبی باشند. نوجوان و جوان باید طوری تربیت شود که به سادگی ارزش‌های پنهانی خود را در معرض فروش غریبه‌ها قرار ندهد. تربیت دینی می‌تواند قدرت و حس خودباوری و اعتمادبه‌نفس را در جوان و نوجوان تقویت نماید تا در گذرگاه‌های سخت ارتباط‌های اجتماعی، دچار لغزش و تزلزل نشود و بتواند در عین پای‌بند بودن به اصول اخلاقی، انسانی و مذهبی نوع ارتباط با جنس مخالف را تعریف و مشخص نماید.
● رابطهٔ بین علم و عشق:
مرکزی‌ترین و محوری‌ترین بحث در رابطه‌های زن و مرد، عشق و رابطهٔ عاشقانه است؛ زیرا بنیاد خانواده نیاز به وجود عشق دارد و فقدان عشق، یکی از هولناک‌ترین اتفاق‌هائی است که ممکن است در مناسبت‌های زندگی یک انسان رخ دهد و حذف آن، می‌تواند پایان شادی‌ەا و خوشی‌های زندگی باشد. عشق و محبت، تنها چیزی است که در دنیا باید بورزید تا به دستش آورید؛ اما مهم‌ترین ویژگی‌ عشق، ارتباط آن با علم و آگاهی است. علم و عشق از دو جهت رابطه دارند:
۱) علم پس از عشق:
به این معنی است که زن و مردی پس از شکل‌گیری رابطهٔ عاشقانه، نسبت به هم شناخت، آگاهی و علم پیدا کنند؛ در این صورت، خطر فروپاشی این‌گونه عشق‌ها بسیار زیادتر می‌باشد. به‌تعبیر ”حضرت علی (ع)“ کسی که عاشق چیزی شود، چشمش کج می‌بیند و گوشش ناشنوا می‌شود و با چشم و گوش معیوب، نمی‌توان واقعیت پیرامون خود را دید و نتیجه این که علم پس از عشق، چندان معتبر و قابل اعتماد نیست و چنین رابطهٔ عاشقانه‌ای اگر در همین سطح بماند، آسیب‌پذیر خواهد بود.
۲) علم قبل از عشق:
یعنی قبل از آن‌که زن و مردی به یکدیگر دل بسپارند، باید آگاهانه و با شناخت وعلم از یکدیگر، از جوانب مختلف، نسبت به یکدیگر شناخت لازم را پیدا کنند. از جمله معیارهائی که بسیار لازم است مورد توجه و شناخت قرار گیرد:
الف) تناسب فرهنگی:
شاید بتوان گفت یکی از دلیل‌های مهم تزلزل خانواده، بحث فرهنگی است؛ زیرا عامل‌های فرهنگی شامل دین، مذهب، آداب و رسوم، آراستن ظاهر، سنت‌ها، اعتقادها و باورهائی است که هر کدام از این عامل‌ها ممکن است در تقابل هم باشند و زن و مردی که کمترین تناسب فرهنگی نداشته باشند، به‌طور حتم با مشکل و کشمکش‌های مختلف در زندگی مواجه خواهند شد.
ب) تناسب اقتصادی
دو خانواده بهتر است از نظر شغل و سطح اقتصادی به‌طور تقریبی هم سطح باشند؛ یعنی افرادی که شغل آزاد دارند، با افرادی که دارای تحصیلات عالی هستند یا کسی که در خانوادهٔ مرفه و دیگری در خانوادهٔ سطح پائین است، هر کدام از این افراد، الگوهای رفتاری و فرهنگی خاص خود را دارند که ممکن است موجب سرخوردگی و احساس حقارت و در نهایت سرزنش، سرکوفت و درگیری دو خانواده شود.
ج) تناسب عاطفی:
یعنی این که فرد از لحاظ تصمیم‌گیری و تفکر، به‌طور کامل از پدر و مادر خود مستقل باشد؛ البته بدیهی است که اصل مشورت، هم‌چنان جایگاه خود را خواهد داشت و یک نیاز همیشگی است، ولی فرد نباید وابستگی فکری و اقتصادی داشته باشد، زیرا در آن صورت، فرد، متکی به خانوادهٔ خود می‌وشد و بنابراین در راستای استقلال فکری و اقتصادی خود گام بر نمی‌دارد و در صورتی که چتر حمایتی پدر و مادر برداشته شود، او منفعل و درمانده خواهد شد.
د) تناسب ظاهری (جسمی):
زن و مرد لازم است از نظر فیزیکی و صورت ظاهری هم‌چون زیبائی، قد و اندام مناسب هم باشند، زیرا ممکن است مورد طعنه و کنایهٔ دیگران قرار گیرند که در نهایت، موجب کم شدن علاقه و احساس یکی و یا احساس حقارت و سرکوفت دیگری شود. به هر شکل، عدم توازندر این تناسب، موجب آشفتگی و متزلزل شدن پایه‌های زندگی می‌شود.
نتیجه این که اگر رابطهٔ عاشقانه متکی به آگاهی‌های لازم فردی و اجتماعی مخاطب باشد، به زودی آسیب نمی‌بیند و در صورت تأسیس نهاد خانواده، این خانواده، پایدار، آرام و ماندگار خواهد بود.
● نتیجه‌گیری:
در یک نگاه می‌توان گفت که زن و مرد برای یکدیگر خلق شده‌اند و در کنار هم مکمل یکدیگرند ولی برای این‌که این تعامل، شکل سالم بگیرد:
۱) باید در قالب عشق باشد و از دوستی‌های ناسالم و ارتباط‌های فاسد، رهائی یابد.
۲) باید بدانیم که سالم‌ترین ارتباط‌های زن و مرد در فضای خانواده ثمر داده و نمود پیدا می‌کند.
از این رو، بهترین شکل رابطهٔ عاشقانهٔ زن و مرد. این شکلی است که منتج به تشکیل نهاد خانواده شود، زیرا یکی از نیازهای زنان و مردان، نیاز جنسی است و صحبت این است که زن و مرد، تنها در یک قالب موجه و مشروع می‌توانند نیاز جنسی خود را برآورده نمایند و این بستر، مناسب خانواده است.
جدا از نگاه تنگ‌نظرانهٔ بعضی از اندیشمندان به عشق، می‌توان گفت که بهترین و عمیق‌ترین غذای دل، ”عشق“ است. همان‌گونه که عشق بدون ایمان، آسیب‌زا است؛ عشق مبتنی بر جهل و عدم آگاهی و فقط متکی به احساس نیز سوزنده است و ممکن است منجر به شکست در رابطهٔ عاشقانه شود. از این رو، در آسیب‌شناسی رابطهٔ زن و مرد، هرگز نباید به داده‌های مخصوصی عشق بسنده نمود و پیش از ورود به فضای عشق، نباید آن را آسان گرفت.
منبع : مجله شادکامی و موفقیت


همچنین مشاهده کنید