یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا
و کشتی به راهش ادامه میدهد - E La Nave Va
سال تولید : ۱۹۸۳
کشور تولیدکننده : ایتالیا و فرانسه
محصول : فرانکو کریستالدی
کارگردان : فدریکو فلینی
فیلمنامهنویس : تونینو گوئرا و فلینی.
فیلمبردار : جوزپه روتونو
آهنگساز(موسیقی متن) : جان فرانکو پلنیتسیو.
هنرپیشگان : فردی جونز، باربارا جفورد، ویکتور پولتی، پیتر سلییر، الیزا میناردی، نورما وست، پائولو پائولینی، سارا جین وارلی، پاسکواله زیتو، فیورنتسور سرا و جانت سوزمن.
نوع فیلم : رنگی، ۱۳۵ دقیقه.
ناپل، سال 1914. کشتی اقیانوس پیمای «گلوریان». به سمت جزیره کوچک کلئو، زادگاه یک خواننده مشهور اپرا، «اِدمئا» (سوزمن)، در حرکت است تا جعبه خاکستر جسد او را به آنجا ببرند. سرنشینان کشتی، «گران دوک هارزوک» (سرا) و همراهانش، و هنرمندان و دوستان «ادمئا» هستند؛ از جمله روزنامهنگاری پابهسن گذاشته بهنام «ارلاندو» (جونز) - که مأمور به فیلم در آوردن داستان این سفر است - و شخصیتها را یکییکی معرفی میکند. در میانه راه، گروهی از پناهندگان صرب که پس از ترور «آرشیدوک فرانتس فردیناند» از کشور خود گریختهاند و حالا در اقیانوس سرگردان ماندهاند، توسط «ناخدا» نجات مییابند. اما بهزودی یک ناوجنگی اتریشی - مجاری، خواهان تحویل آنان میشود. پس از مدتی وقتی پناهندگان را برای تحویل به ناو جنگی، سوار قایقهای نجات میکنند، یکی از آنان بمبی را به سمت ناو پرتاب میکند. همزمان با انفجار بمب، توپهائی از طرف ناو به کشتی «گلوریان» شلیک میشود و آن را غرق میکند، اما بیشتر سرنشینان آن، بنا بر روایت «ارلاندو»، نجات مییابند.
* گلوریان یک دکور عظیم و آشکارا تصنعی است. بیحرکت میان یک اقیانوس استودیوئی کنترل شونده و یک آسمان نقاشی شده. مسافرانش که معرّف طبقات مرفه اروپای پیش از جنگ جهانی اول هستند طوری لباس پوشیدهاند و آرایش کردهاند که گوئی به یک بالماسکه میروند. همه «نقاب» هستند و بس. آدمهای فلینی متعلق به یک طبقهبندی نمایشی اساساً قرن نوزدهمی هستند: آنان از طبقات خیالی و داستانی میآیند. بدون دلالِت سیاسی / اجتماعی دقیق. حتی صربهای او در واقع بیشتر در سروصدا، بو و نخراشیده و نتراشیدگیشان خلاصه میشوند. این که همه چیز در یک «صحنه» و آن هم صحنههای چینهچیتا، مرکز فرمانروائی استاد، میگذرد چیز تازهای نیست، همینطور علاقه فلینی به موسیقی «سبک» هم غافلگیر کننده نمینماید. چیزی که هست حس حضور سینما و پشت صحنه درهم و برهم و کاروانسرا مانند است که در هر قاب تصویر به چشم میخورد. ایمان محکم گروه سازنده به آینده فیلم و به ارزشهای کار دسته جمعیای که دارند انجام میدهند به پرده نیز سرایت میکند. به این ترتیب اگرچه مایه تمثیلی / پیش پا افتاده «کشتی احمقها» (از آن دست مایههائی که زمانی کلود شابرول در مقاله معروفش در کایه دو سینما، آنها را به باد تمسخر گرفت) و نیز احساساتیگری آشفته فیلم از جمله نسبت به فقر و جلوههای آن، باعث میشود جنبه چاپلینی و کلری استعداد فلینی بیشتر غلبه پیدا کند (و از این طریق گرایش ذهنیت فلینی به اومانیسم مدرن و عقیم از ژول رومن تا رومن رولان و از توماس مان تا میگل دِ اونامونو، مشخص شود)، با این حال و کشتی به راهش ادامه میدهد صرفاً یک برگردان سینمائی سرراست از یک فلسفه کهنه نیست، بلکه تصویر آرمانی شده، نوستالژیک و در عین حال زنده آن نوع اندیشه و تفسیر رویائی و قصه پریانی آن است؛ و از این لحاظ میتوان با فیلمهای همان دوره آلنرنه، مثل عموی آمریکائی من (1978) یا زندگی یک رمان است (1983) قیاسش کرد.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران انتخابات مجلس دوازدهم انتخابات مجلس مجلس شورای اسلامی مجلس انتخابات مجلس دوازدهم انتخابات مجلس شورای اسلامی ستاد انتخابات کشور رئیس جمهور دولت سیزدهم رهبر انقلاب
هواشناسی سلامت زلزله تهران سیل شهرداری تهران فضای مجازی سازمان هواشناسی پلیس بارش باران قتل آموزش و پرورش
قیمت خودرو خودرو بازار خودرو گاز قیمت طلا قیمت دلار ایران خودرو بانک مرکزی بورس پالایش و پتروشیمی نمایشگاه نفت مالیات
نمایشگاه کتاب رضا عطاران کیانوش عیاری نمایشگاه کتاب تهران کتاب تلویزیون سینمای ایران نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران دفاع مقدس سریال مهران مدیری تئاتر
فناوری
جنگ غزه رژیم صهیونیستی اسرائیل فلسطین غزه آمریکا روسیه حماس سازمان ملل رفح اوکراین افغانستان
پرسپولیس فوتبال هوادار استقلال لیگ برتر لیگ برتر فوتبال ایران لیگ برتر ایران رئال مادرید سپاهان باشگاه پرسپولیس لیگ قهرمانان اروپا بازی
ایلان ماسک طوفان خورشیدی ناسا اپل گوگل مایکروسافت هوش مصنوعی فیبرنوری پهپاد
سیگار خواب استرس فشار خون بارداری افسردگی شیر زایمان دندان