جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


با "رقص در بی زمانی" در یک مسیر تازه


با "رقص در بی زمانی" در یک مسیر تازه
امیر عباس پوستکار، متولد ۱۳۴۹ شیراز، آموختن تمبک را از ۱۸ سالگی با نوید افقه شروع کرد. او آن قدر از پشتوانه ی هنری برخوردار بود که بسیار سریع تر از زمان، پیش رود و خود را به عنوان یک جوان برجسته در عرصه ی تمبک نوازی معرفی نماید. امروز، در عین جوانی، به این قضیه می تواند افتخار نماید که شاگردان دست پرورده ی او در میدان های مختلف هنری، هنر و مهارت خود را به اثبات رسانده اند. "رقص در بی زمانی" که ماحصل پشتکار و اندیشه ی خاص او است، هر چند نخستین اثر رسمی وی به حساب می آید، نشانگر این تلاش و طرز تفکّر بدیع او است که این امیدواری را در دل به وجود می آورد که موسیقی ایرانی رهرو حقیقی اش را از دست نخواهد داد و تا دنیا، دنیا است، موسیقی ایرانی هم پایدار است. با او به مناسبت انتشار نخستین اثرش، یعنی "رقص در بی زمانی" به گفتگو نشسته ایم.
دیــدم که درون من دری وا مـــانده است
یک ثانیه تا سقـــــــوط دنیــــــا مانده است
دیدم که عبور می کنم از هــــر ســـــــو
دیدم که زمان پشت سرم جا مانده است
▪ ‌جناب پوستکار! رقص در بی زمانی یعنی چه؟
- بنده، زمانی سفری به ترکیه داشتم که اقبال دیدار از آرامگاه مولانا به من دست داد و در مراسم سماع قونیه نیز شرکت نمودم. در آن زمان، حس و حال پرواز در بی کران به طرز عجیبی در من به وجود آمد که حاصل تأثیر آن دقایق، در اثری که مبتنی بر سماع در بی کران ها است، هویدا گشت که طرح جلد لوح فشرده ی آن هم از این قضیه مستثنی نیست.
▪ این اثر حاصل چه نوع تفکری است؟ چه هدف و اندیشه ای در بطن آن نهفته بوده که شما را به سمت خود کشیده است؟
- رقص در بی زمانی نتیجه سال ها کسب تجربه و نوازندگی تمبک بوده است که با برداشت متفاوت از ریتم های رایج در موسیقی ایرانی، شکل گرفته است.
البته معنی این حرف این قضیه نیست که دارای شکل ایرانی نیست که اصلاً بحث بنده این مسأله نیست، بلکه بهتر است آن را تلقی شخصی خودم از ریتم های ایرانی، بدانیم که مسیر خاص خود را طی می نماید. باید اشاره نمایم که تمام تنظیم هایی که بر روی قطعات صورت گرفته است، به طور مستقل نیز قابل شنیدن می باشند. اما اهدافی را که دنبال می کردم ارایه ی قابلیت های ساز تمبک است که به نوعی می خواستم نشان دهم از کوچک ترین اجزای آن هم برای گسترش و تنوع در اجرای ریتم ها می توان استفاده کرد.
شاید مهم ترین هدف ام تغییر بیشتر دیدگاه ها نسبت به این ساز بود که هنوز هم متأسفانه در بین برخی ها وجود دارد! تمبک، ساز دارای محدودیت نیست، درست بر عکس باید گفت که در تکنوازی، چیزی به نسبت سازهای آهنگین کم ندارد.
▪ ‌برداشت خودتان از این اثر چیست؟ رضایت خودتان به طور کامل جلب شد؟
- نخست باید بگویم که رقص در بی زمانی نخستین اثر بنده نیست، بلکه فقط نخستین اثر منتشر شده ی بنده می باشد که حس خوبی را هم به من القا کرده است.
▪ جایگاه آموزش تمبک و تمبک نوازی در شیراز و استان فارس را چگونه می بینید؟ راضی کننده هست؟
- خوشبختانه شیراز را قطب تمبک نوازی ایران می توان به حساب آورد،‌چون حداقل در دهه ی اخیر اتفاقات جدی در کل موسیقی ایران صورت گرفته شده است که پایگاه آن در شیراز بوده است که این هم به واسطه ی حضور هنرمندان گرانمایه ای است که دلسوزانه و از سر عشق پای در این وادی گذارده اند. تمبک نوازی شیراز مورد توجه تمام تمبک نوازان حرفه ای ایران و حتّی دیگر موسیقیدان های ایرانی در دیگر رشته ها قرار دارد. در واقع شیراز، نشان و لهجه ی خاص خود را در این زمینه پیدا کرده است و در هر جایی خودش را نشان می دهد.
▪ طرح های ابداعی و تازه ای بر روی سازهایی مثل تمبک پیاده شده است. در این رابطه چه نظری دارید؟
- البته پیشتر هم عرض کردم که کل موسیقی ما رنگ و بوی متفاوتی گرفته است که تمبک هم از این قاعده مستثنی نیست. در این مسیر کسی موفق خواهد بود که اندیشه ها و رویکردهای گذشتگان را معیار اصلی قرار دهد و ذهن و خلاقیت خود را بر همان اساس استوار سازد. تغییر بر حسب مبنا و از سوی فرد آگاه و مطلع نسبت به هنر گذشته و حال و نیازهای آینده باید صورت بگیرد.
▪ از برنامه های آینده ی خودتان هم برای ما بگویید.
- به یاری خدا به زودی تألیفات جدیدی از بنده در زمینه ی آموزش تمبک در دسترس علاقه مندان قرار خواهد گرفت. تهیه و ضبط اثر صوتی دیگری را هم در دست اقدام دارم که در زمان مناسب، در مورد آن هم صحبت خواهم کرد.
▪ ... و آن چه که مانده است.
- از همه ی اساتید و دوستانی که در این راه مشوق بنده بودند، به خصوص یاران همراهی که در ارایه و تولید و تهیه ی این اثر مرا یاری دادند، تشکر می کنم: سرکار خانم خسروی، جناب سبحانی، مدیر عامل محترم شرکت فرهنگی و هنری نوای سارنگ، خانواده های محترم قمصری و کشاورز ملکی در تهران و برادر عزیزم، ‌امید پوستکار و پدر و مادر مهربانم که سختی های حرفه ی بنده را تحمل نمودند و همچنین از دوست ارجمندم، آقای زارعی که کار اطلاع رسانی مجموعه را انجام دادند.
http://www.iranava.blogfa.com
زارعی