شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

آخرین مرحله دومینوی فرانسوی


آخرین مرحله دومینوی فرانسوی
از نیمه شب روز یکشنبه ۲۲ آوریل که نتایج دور اول انتخابات ریاست جمهوری فرانسه با راهیابی نیکلا سارکوزی و سگولن رویال به دور دوم مشخص شد گمانه زنی و لابی ها در خصوص نتایج نهایی این انتخابات در روز ۶ ماه مه شروع شود. برآیند آرای دور اول این نکته را اثبات کرد که بسیاری از تحلیلگران و بنگاه های نظرسنجی بدون توجه به ماهیت ذاتی جوامع اروپایی و به خصوص کشور فرانسه، با ترسیم فضای غیرشفاف و توهم انگیز تقابل بین نیروهای اجتماعی و جناح های سیاسی را فقط بر اساس شیوه های مبارزات انتخاباتی صرفاً مبتنی بر تقابل شخصیت ها مورد بررسی قرار داده بودند.
با شناخت واقعی از ماهیت آرای بینابین می توان به جرات ادعا کرد که پتانسیل بالقوه سگولن رویال بیشتر از رقیب محافظه کارش است در حالی که زیرکی ریاکارانه و تبحر نیکلا سارکوزی در به فعل در آوردن پتانسیل خود بر حریف می چربد. چنانچه سوسیالیست ها در روزهای باقی مانده تا روز نبرد نهایی بتوانند پتانسیل و موقعیت برتر ولی بالقوه خود را به عینیت و انسجام در تسخیر آرا تبدیل کنند کلید طلایی کاخ الیزه برای اولین بار در تاریخ فرانسه به یک زن سپرده می شود.
● موقعیت نیکلا سارکوزی
جناح راست محافظه کار فرانسه فراتر از همیشه با به میدان فرستادن وی می خواهد اصلاحات اقتصادی را به نفع سیستم بازار، قوانین اجتماعی را به زیان مهاجران و طبقات کم درآمد و همچنین سیاست خارجی را بر مبنای نزدیکی بیشتر به ایالات متحده سازماندهی مجدد کند. اقتصاد جوامع اروپایی و به خصوص فرانسه بدون شک نظام سرمایه داری لیبرال تلقی می شود اما در همین چارچوب نیز عناصری تعدیل کننده از سویه های سوسیال به خصوص در حیطه آموزش، بهداشت و بیمه های تامین اجتماعی در قالب اقتصاد رفاه کینزی را در خود جای داده است.
از ابتدای دهه ۱۹۹۰ با فروپاشی اردوگاه سوسیالیسم قدرت های حاکم بر اروپا به خصوص جناح راست در این جوامع به مرور تلاش کرده اند که چنین امتیازات اجتماعی و اقتصادی را به نفع سرمایه داری آزاد از سبد لایه های متوسط و پایین حذف کنند. سارکوزی به عنوان نماینده راست محافظه کار به جدیت در این راه قدم بر خواهد داشت و این را مردم فرانسه، نفع بران و زیان بران، به درستی می دانند. البته چهره مصمم و کارآمدی که از وی در خصوص ساماندهی اوضاع اقتصادی فرانسه ترسیم شده است نقطه قوت او محسوب می شود و تمام امید جناح راست هم در همین نکته نهفته است.
افکار سارکوزی در خصوص مسائل و معضلات اجتماعی بسیار بسته، نژادپرستانه و مهاجرستیز بوده است چنانچه نقش وی به عنوان وزیر کشور در جریان سرکوب شورش های حاشیه نشینان «اولنی سو بوا» در حومه پاریس هیچگاه فراموش نمی شود. وی که خود از خانواده اشرافی و مهاجر مجارستانی است آن چنان از لایه های مهاجر در این کشور سخن می گوید که گویی خون ناب فرانسوی حتی غلیظ تر از بناپارت در رگ هایش جریان دارد.
چنانچه سارکوزی در دور دوم انتخابات پیروز شود خطر بروز شکاف های اجتماعی در بین لایه های بومی و مهاجر این کشور به مراتب افزایش می یابد و حساسیت هایی که به واسطه تفکرات وی وجود دارد جوامع ناهمگون فرانسه را به جای تعامل به سمت تعارض خواهد کشاند. بی شک اگر ویکتور هوگو زنده بود سارکوزی را با «بازرس ژاور» در رمان بینوایان قیاس می کرد، مردی انعطاف ناپذیر در مقابل فرودستان، با این تفاوت که ژاور قانون گرایی صادق بود و این یکی قانون گریزی ریاکار که قانون را به میل خویش تفسیر و آنجا که لازم باشد نقض می کند.
در سیاست خارجی سارکوزی به عکس ژاک شیراک بیش از آنچه یک گلیست اروپایی باشد به یک تجدیدنظرطلب هوادار نزدیکی به امریکا همچون شخصیت های پوپولیست اروپای شرقی شبیه است. پیروزی وی در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه می تواند موقعیت مستقل و قطب خواهی بدیل این کشور را در قالب اروپای متحد در مقابل هژمونی کنونی حاکم بر جهان فعلی به میزان زیادی محدود و مورد تهدید قرار دهد.
سارکوزی آن قدر زیرک است که تمایلات عمومی غالب بر جامعه فرانسه را بشناسد و به همین دلیل است که هم اکنون مرتب تکرار می کند من عوض شده ام، قدرت انسان را عوض می کند در صورتی که همه به یقین می دانند که این سخنان ادعایی بیش نیست. وی همچنین در راستای استفاده پوپولیستی از خواسته های اکثریت مردم فرانسه در روز جمعه ۲۷ آوریل گفته است که اگر من رئیس جمهور شوم در مورد خروج نیروهای ۱۱۰۰ نفری این کشور از افغانستان بازنگری کرده و تصمیم می گیرم. نفر اول انتخابات دور اول فرانسه شخصیتی بسیار تندرو و پرخاشگر در میان محافظه کاران است که تا حدودی وی را با ژان ماری لوپن نماینده راست افراطی مقایسه می کنند.
این روزها جمله یی بسیار زیبا بین فرانسویان مرسوم شده است که می گویند «سارکوزی ملی گرایی است با پاسپورت امریکایی» که به درستی تناقض شخصیتی وی را در این خصوص نشان می دهد. نماینده جناح محافظه کار در این دور از انتخابات به جهت رای ۳۱/۲ درصدی خود و فاصله ۵/۳ درصدی با رقیب سوسیالیست تقریباً از حاشیه امنیت خوبی برخوردار است. وی به جهت رفتارهای تندروانه اش در زمان تصدی مسوولیت وزارت کشور متحدان و دشمنان زیادی را در بین طبقات و لایه های سیاسی اجتماعی فرانسه برای خود دست و پا کرده است. وی از یک طرف بر موج مهاجرستیزی فعلی در جامعه فرانسه سوار است و از طرف دیگر مورد تنفر مهاجرین قرار دارد و به همین دلیل هیچ گاه در جایگاه یک شخصیت ملی نمی تواند قرار گیرد.
● موقعیت سگولن رویال
نماینده حزب سوسیالیست در دور دوم انتخابات توانایی ها و ضعف های خاص خود را دارد که فراتر از موقعیت تعیین کنندگی سیاست حزبی می تواند در آخرین میدان مبارزه تاثیرگذار باشد. هرچند که معمولاً تبلیغات کاندیدای ریاست جمهوری در این دوره بیشتر بر مبنای شخصیت فردی آنان سامان داده شده بود ولی در تحلیل نهایی این موقعیت سیاسی - اجتماعی آنان است که مشخص کننده رویکرد کلان و جایگاه هر کدام از این دو کاندیدا است.
به همان نسبت که سارکوزی را برای ثبات یک اقتصاد قدرتمند در فرانسه مطرح می کنند، سگولن رویال را نیز به نمادی از تحول در حوزه اجتماعی و تجدیدنظر در سیاست های داخلی به نفع طبقات و لایه های سطوح پایین تر جامعه و همچنین مدارای بیشتر با فرانسویان مهاجر به رسمیت شناخته اند. معمولاً در دور اول انتخابات تمامی کاندیداها چون در چهره رقبای خویش نفی خود را می بینند با حالت مبارزه جویانه و خودخواهانه با همدیگر برخورد می کنند که این مساله در مورد رویال هم صادق بوده است.
از قبل نیز تقریباً مشخص بود که جایگاه اجتماعی - سیاسی آرای وی با فرانسوا بایرو در یک امتداد و ذاتاً نزدیک به هم است اما این زن سرسخت و تا حدودی تازه کار بدون در نظر گرفتن دور دوم انتخابات برخورد هوشمندانه یی با این قضیه نکرد. اما در هر صورت و در شرایطی که نفر سوم انتخابات زیرکانه و بسیار آگاهانه فعلاً برای تضمین موقعیت حزب خود در انتخابات پارلمانی و به طور کلی آینده سیاسی فرانسه بی طرفی پیشه کرده است ولی می توان گفت که اکثریت قریب به اتفاق سبد رای وی در اختیار رویال قرار خواهد گرفت.
رویال به عکس رقیب خود در جامعه فرانسه طبقات و لایه های تثبیت شده به عنوان دشمن و تخریب گر ندارد و همین مساله دست سارکوزی را برای راه انداختن یک جنبش مخالف در بین طبقات اجتماعی علیه وی خواهد بست. حتی وحدت بین نیروهای راست محافظه کار و افراطیون تندرو هوادار لوپن نیز دشوار است در صورتی که در اردوگاه سوسیالیست ها با کمک چپ های رادیکال هم اکنون مقدمات یک جنبش ضدسارکوزی فراهم شده است. در طی این سال ها زنان در آلمان، آرژانتین، امریکا و بسیاری دیگر از کشورهای دموکراتیک توانسته اند با عرضه لیاقت خود به افکار عمومی بیش از پیش به هرم فوقانی قدرت نزدیک شوند و در مقایسه با مردان قبل از خود به مراتب چهره موفق تری را نیز ارائه داده اند.
سگو نیز به عنوان اولین زن فرانسوی که موفق شده است به دور دوم انتخابات ریاست جمهوری و تا آستانه ورود به کاخ الیزه پیش برود برای اولین بار جدا از گرایشات حزبی و سیاسی فرانسه می تواند آرای جنبش فمینیستی اکثریت زنان را به سمت خویش جلب کند. همیشه و در تمام جهان هر زمان که مشارکت مردمی در یک انتخابات بالاتر از نرم معمول باشد به نفع جناح رقیب و خارج از حاکمیت تلقی می شود به این جهت که اکثر آنان که در رای گیری ها شرکت نداشته اند گرایشات رادیکال تری نسبت به بقیه مردم دارند.
این طیف جدید رای دهنده بیشتر متمایل به تجدیدنظرطلبی و تغییر در ساختار حاکم یا دولت مستقر گام بر می دارند که به همین دلیل مشارکت ۸۶ درصدی فرانسویان در این انتخابات که احتمالاً با اختلاف ناچیزی در دور دوم هم اتفاق می افتد نقطه قوتی برای رویال تلقی می شود. چراکه لایه هایی که به سختی و در مواقع خاص به مشارکت در انتخابات ترغیب می شوند همان اقشار ناراضی و رادیکال جامعه هستند که سیاست کنونی را در جهت منافع خود نمی دانند. سگولن رویال در این دور از انتخابات از حمایت قاطع جناح چپ رادیکال برخوردار است و بدون هیچ واهمه یی می داند که آنان در این دور از انتخابات به طور یکدست به وی رای می دهند. به همین دلیل دست وی برای تمرکز و فعالیت تبلیغاتی بر آرای طیف میانه و همچنین ایجاد تشتت در آرای راست افراطی باز است.
این در صورتی است که سارکوزی رقیب وی از هیچ چیز مطمئن نیست حتی از آرای افراطیون هوادار لوپن و باید انرژی و توان خویش را در چند جهت تقسیم کند که بعضاً هر کدام از این رویه ها در تناقض با دیگری قرار می گیرد. تناقضاتی که در این خصوص برای رقیب رویال وجود دارد به جهت ناهمگونی ماهیت آرای مورد نظر می تواند حجم تبعات منفی در مورد تلاش های تاکتیکی سارکوزی را نیز به همان نسبت افزایش دهد.
مثلاً چنانچه سارکوزی با جبهه ملی وارد مذاکرات ائتلافی شود احتمال دارد که دیگر جناح های راست سنتی شدیداً به این مساله واکنش نشان دهند و همچنین افکار عمومی ضدفاشیسم فرانسه که در انتخابات قبلی جبهه فراگیری را برای حمایت از شیراک ایجاد کردند در مقابل خود ببیند. رویال اما فارغ از چنین دغدغه هایی است چراکه وی با کمال میل ائتلاف با چپ رادیکال را می پذیرد. سگو چنانچه بتواند با فرانسوا بایرو که هم اکنون نشانه هایی مبنی بر تمایل رهبر حزب مرکزگرا برای پیوستن به سوسیالیست ها وجود دارد نیز به وحدت برسد جبهه ائتلافی بدون دردسری را بنیان می گذارد.نماینده سوسیالیست در این روزها با خیالی به نسبت راحت تر دنبال جذب هواداران بایرو است و حتی این امکان را دارد که از نزدیکی و تناقض رقیب با هواداران لوپن هم در بین اکثریت مردم فرانسه و هم در بین سپاه جنگجوی لوپن به خوبی بهره برداری کند. به همین دلیل بهترین سیاست تبلیغاتی برای رویال به خصوص جریان مناظره مستقیمی که قرار است روز دوم مه در تلویزیون با سارکوزی داشته باشد، آن است که فضا را به سمت چگونگی موضع گیری و برخورد با آرای لوپن هدایت کند و رقیب را در گوشه رینگ در موقعیت ناخوشایندی قرار دهد. رقیب رویال تنها در حوزه اقتصادی می تواند وی را به چالش بکشد که در اینجا هم نماینده سوسیالیست می تواند روند تبلیغات و مبارزه رودررو را در قالب برنامه های کلان حزبی در عرصه اقتصادی هدایت کند. بدون شک پتانسیل و ابزارهای میدانی این نبرد برای سگولن رویال نسبت به رقیب محافظه کارش دو چندان است و چنانچه عدم تبحر وی در مقابل زیرکی سارکوزی کار دستش ندهد شانس پیروزی و جذب آرای بینابین فرانسویان را خواهد داشت.
● موقعیت آرای بینابینی
هر کدام از دو نفر راه یافته به دور دوم که بتواند بهتر از دیگری سهم بیشتری از سبد آرای بینابینی و سیال برداشت کند در روز ۶ مه به عنوان پیروزمند به کاخ الیزه پای خواهد نهاد. تمرکز هر دو نفر فعلاً بر آرای ۶/۱۸ درصدی فرانسوا بایرو است که حرکت آن قادر است مسیر پیروزی را برای هر کدام از آنان هموار کند. اظهارات بایرو در روز چهارشنبه ۲۵ آوریل مبنی بر اینکه رسماً از هیچ کدام از دو نامزد دور دوم حمایت نمی کند از اهمیت خاصی برخوردار است.
هر چند که ماهیت آرای وی و تمایل شخص بایرو نشان می دهد که به رویال بسیار نزدیک تر است تا به سارکوزی، ولی حتی همین اعلام بی طرفی نیز موقعیت برتر رویال در جذب آرای میانه را مخدوش نخواهد کرد. به نظر می رسد تلاش هایی از سوی سوسیالیست ها برای مذاکره با بایرو در حال انجام است، چنانچه روز ۲۷ آوریل رویال رقیب خود و حامیان رسانه یی وی را به کارشکنی در این خصوص متهم کرد.
اشتباه بزرگی که معمولاً تحلیلگران مرتکب می شوند ناشی از عدم شناخت درست جایگاه و موقعیت طبقاتی، سیاسی و اجتماعی حزب سوسیالیست فرانسه است. این حزب متفاوت از نام خود مطلقاً یک حزب چپ به معنای مارکسیستی آن نیست بلکه آنان را باید در طیف چپ لیبرالیسم و در قالب سوسیال دموکرات های اروپایی مورد بررسی قرار داد.
به همین دلیل آنان به طیف هوادار بایرو نزدیک و همسو خواهند بود و درصد قاطعی از این آرا را به سمت خود جلب می کنند. نظر سنجی موسسه تی ان اس فرانسه که بعد از دور اول انجام گرفته است نشان می دهد که ۴۶ درصد از طرفداران بایرو به رویال و ۲۵ درصد به سارکوزی رای می دهند و ۲۹ درصد هم هنوز تصمیم خود را نگرفته اند.
با توجه به واقعیت اصلاح طلبی و تحول خواهی در آرای بایرو و همچنین دو دوره حاکمیت جناح محافظه کار، منطق علمی و جامعه شناسی سیاسی نیز گویای درستی این نظرسنجی خواهد بود. مضاف بر اینکه ترکیب مرددهای سبد بایرو نیز بیشتر از ترکیب مصمم ها به سمت رویال جهت خواهد یافت. در این روزها معمولاً آرای ۵/۱۰ درصدی ژان ماری لوپن را یکدست به سبد سارکوزی حواله می دهند در حالی که به نظر می رسد اینچنین نخواهد بود.
بدنه افراطی در فرانسه در دو موضوع اشتراک و تعصب دارد؛ یکی در حوزه اجتماعی مبنی بر تاکید بر هویت ملی فرانسوی و مهاجرستیزی و دیگری در عرصه سیاست خارجی براساس هژمونی طلبی و استقلال رای جمهوری فرانسه در معادلات بین المللی. در مورد اول آنان به سارکوزی بسیار نزدیک هستند و در مورد دوم در مقابل سارکوزی قرار می گیرند. پایگاه طبقاتی - اجتماعی افراطیون هوادار لوپن نیز یکدست نیست و کاملاً به دو حوزه متفاوت تقسیم می شود، از یک طرف بورژواهای ملی گرا هستند و از طرف دیگر محروم ترین اقشار اجتماعی که در جامعه به حاشیه رانده شده اند.
چنین دوگانگی در بین هواداران لوپن نشان می دهد که آنان نسبت به سارکوزی موضع یکسانی نخواهند داشت و درصد بزرگی از این آرا به سبد وزیر کشور سابق نمی رود. از حدود ۱۴ درصد آرای نفر پنجم تا دوازدهم دور اول چیزی در حد ۱۰ درصد به چپ رادیکال، سندیکالیست ها و سبزها تعلق دارد که به طور یکدست همانگونه که هر پنج کاندیدای فوق رسماً اعلام کرده اند به سگولن رویال تعلق خواهد گرفت.
این سبد رای تنها آرای بینابینی است که هیچ خدشه یی در سمت گیری آن به وجود نخواهد آمد و به طور مطلق به نماینده ائتلاف چپ در دوره دوم داده می شود. هر چند که سند «برنامه مشترک» که در سال ۱۹۸۷ بین فرانسوا میتران رهبر حزب سوسیالیست، احزاب چپ رادیکال و سبزها امضا شد بعدها در سال ۱۹۹۳ به جهت گردش به راست سوسیالیست ها و نقض آن از سوی آنان کنار نهاده شد ولی هرگاه که سوسیالیست ها در نبرد با محافظه کاران راست به کمک چپ رادیکال احتیاج داشته اند آنان مصمم به صحنه آمده اند.
جناح چپ قبلاً و در انتخابات گذشته ریاست جمهوری فرانسه نیز نشان داده اند که برای شکست ژان ماری لوپن افراطی حتی حاضرند با دستکش هم که شده به ژاک شیراک میانه روتر رای دهند. مطمئناً امروز نیز چپ رادیکال بدون هیچ اما و اگری مصمم تر از دور اول برای شکست نیکلا سارکوزی به یاری سوسیالیست ها و سگولن رویال خواهد آمد. تجربه نشان داده است که چپ رادیکال به همان اندازه که در شرایط انشقاق ضعیف است در موقعیت ائتلاف فراگیر جبهه یی از پتانسیل دو چندانی برای تاثیرگذاری و ایجاد جنبش توده یی بهره می برد.
تا حدودی می توان ۴ درصد از آرای دو کاندیدای پایین جدول در دور اول را به سبد سارکوزی ریخت چرا که تقریباً از جایگاه اجتماعی - سیاسی یکسانی برخوردار هستند با این تفاوت که آنان به عکس چپ رادیکال قدرت تاثیرگذاری توده یی بر جامعه مدنی فرانسه را نخواهند داشت. در دور دوم به جهت اینکه لایه هایی از درون سبدهای آرای بینابینی از کاندیدای مورد علاقه خویش در دور دوم محروم شده اند احتمال آرای سفید و عدم مشارکت کمتر نیز وجود دارد که به نظر می رسد اکثریت این آرای خاموش از طیف راست و به خصوص هواداران لوپن باشند. به لحاظ تئوری و شناخت جامعه فرانسه موقعیت بالقوه سگولن رویال نسبت به نیکلا سارکوزی در کسب آرای ژلاتینی و بینابین بهتر است.
چنانچه وی قادر به استفاده درست از این توان باشد به راحتی می تواند اختلاف ۳/۵ درصدی در دور اول با رقیب محافظه کار خود را پوشش دهد. فراموش نباید کرد که سارکوزی در جامعه سیاسی و مدنی فرانسه دشمنان زیادی حتی در میان جناح راست دارد و هم اکنون نیز با جبهه متحدی از چپ روبه رو است که درصدد به راه انداختن جنبش «هر کسی به غیر از سارکوزی» هستند.
جان سالم به در بردن از این مهلکه برای نماینده محافظه کاران بسیار سخت خواهد بود مگر آنکه بار دیگر زیرکی ذاتی وی در مقابل عدم تبحر و ضعف های فنی رویال به موقع به دادش برسد. اما در یک مساله نباید شک کرد و آن اینکه در دور دوم رقابت بین دو کاندیدای حاضر تا به آن حد فشرده و نزدیک است که کوچک ترین اشتباه یا لغزش تاکتیکی هم می تواند اوضاع را به کلی دگرگون کرده و جای غالب و مغلوب را عوض کند.
اردشیر زارعی قنواتی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید