شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

کیمیا


کیمیا
سالهاست که بشر با تمام قوا در تلاش برای احیاءعلم کیمیاست . درهرزمان ودورانی عده ای تمام عمر خود را صرف تبدیل مس به طلا نموده اند . ما نیز برآنیم . اما ما را با مس دیگری سروکار است وطلای ایده آل ، حقیقتی دیگر است . آمده ایم درحد بضاعت در مورد تبدیل مس وجود به طلای حقیقت ، بی هنری به باهنری و بوده ها به باید ها مطالبی را با هم تمرین کنیم .
لمسش نمی کنیم اما همیشه در تماس با ماست و هرگاه خود را لمس می کنیم اول آنرا حس می نمائیم هرگز به نگاه نمی آید اما هنگام نگاه خود در آینه ابتدا آنرا می بینیم . صدایش را نمی شنویم اما هر موقع در مورد " خود " صحبت می نمائیم آنرا مطرح کرده ایم .
این چیز مهم و اسرار آمیز چیست ؟؟؟؟؟؟؟!!!!!
این طلا که حقیقی ترین طلای وجودی ماست و بدون داشتن آن هیچ کاری میسر نیست چیزی نیست جز " اعتماد به نفس " .
اعتماد به نفس مجموعه ای از باورها و احساسات در مورد " خود " است بدان معنا که : شما چقدر برای خود ارزش قائل هستید ؟ و چقدر خود را مهم می پندارید ؟ چگونه خود را می نگرید و درمورد موفقیت هایتان چه احساسی دارید ؟
اعتماد به نفس شجاعت و جسارت تلاش در حوزه های فکری وعلمی را مطرح می سازد و به همه افراد خود باوری ، عزت نفس ، استقلال ، اتکاء به نفس ، احترام به خود و بسیاری از صفات عالیه انسانی را هدیه میدهد.
اعتماد به نفس یعنی طرح " من "
اعتماد به نفس یعنی " من هستم "
" من می خواهم "
" من می توانم "
" من موفقم "
" من خوشحالم "
از سوی دیگر اعتماد به نفس بمعنای خود بزرگ بینی ، غرور بی جهت و عجب وکبرو کمال فرد نیست بلکه به ما می گوید :
(ستیم وشایسته دوست داشتن ).
در واقع اعتماد به نفس یعنی
" مقدمه شناخت خود و توانائیهای خود "
که این شناخت انگیزه ، نگرش و رفتار فرد را متاثر می سازد و درسایه این شناخت سربلندی - موفقیت و افتخار ایجاد می گردد .
و درنهایت عدم اعتماد به نفس چیزی جز زوال و تباهی را به ارمغان نمی آورد و این معظل با خود کم بینی ، عدم احساس امنیت و استقلال ، عدم موفقیت ، اضطراب ، افسردگی ، مشکلات روحی روانی ، اختلالات رفتاری وخواب و احساس تنهایی همراه خواهد بود.
به دنبال این تعریف کوتاه و ساده به دنبال این کیمیای هستی ساز ، راههای کسب ، تقویت و اعتلاء آنرا بررسی می نمائیم .
ازآن زمان که نوزاد و کودک چشم به این جهان می گشاید ، دیدن را آغاز می کند و می بیند از آن هنگام به این هستی راه می یابد می شنود ، لمس می کند و بویایی و چشایی را تجربه می کند در کنار این حواس ، قیاس ( مقایسه نمودن تمامی اجزاء هستی باهم ) ، سنجش و اندازه گیری نیز اتفاق می افتد و در تجارب بعدی جستجوگری و کنکاش نیز به حواس کودک راه می یابد .
همراه با رشد کودک و در اصل افزایش تجارب کودک و بالندگی قدرت ذهنی ، تفکر و تعمق این احوال به تکامل رسیده و ماحصل را بنام شناخت تعریف می نمایند. با این شناخت کودک از همان ابتدای حضور دراین عالم و در سال های اول زندگی ایده های گوناگون را در مورد خویش بدست می آورد و خود را بگونه ای می بیند که در بعدها در شکل گیری روحی - روانی و شخصیتی او موثر خواهد بود.
از همان ابتدا که کودک راه رفتن را تجربه می کند و این عمل را بارها تکرار می کند و یا آن هنگام که گریه می کند و خواسته های خود را می طلبد ، او بطور ناخود آگاه در کنار تکامل حضوراش تجربه اندوختن و موفقیت را دنبال می کند .
کودک ده ها بار می افتد باز می ایستد واین کار را آنقدرادامه میدهد تا با تسلط راه برود. این اصرار در تجربه کردن و پیشرفت و موفقیت جزئی از ذات بشر است که با آن پا به این حیات می گذارد . اما مشکل از آن هنگام شروع می شود که تجارب تلخ یا آزموده های نامناسب کودک را در انجام کاری مردد سازد و این شک وتردید درادامه راه اورا از تلاش مجدد وآفرینش مجدد بازدارد.
● انسان بدون آفرینش یعنی هیچ
اینجاست که نقش اساسی خانواده و مدرسه را بعنوان اولین مشوق ها و ترغیب کننده باز می یابیم . تشویق ها وراهنمایی ها و شناخت های مناسب دراین دوران بیشترین کمک را به رشد و ارتقاء اعتماد به نفس کودک و درنهایت تمامی افراد جامعه در تمام سنین می نماید.
جالب توجه آن که فرزندانی که در مورد خودشان احساس خوبی دارند و از اعتماد به نفس بالایی برخوردارهستند در کمترین زمان به بهترین روش با مشکلات واتفاقات بوجود آمده کنار می آیند و نسبت به سایرین از قضاوت بهتری نسبت به مسائل برخوردار هستند ، این کودکان بیشتر و بهتر می خندند، واقع گرا و خوش بین هستند . این افراد واژه ای بنام ‌" عزت " را می شناسند.
کودک دراین سنین می آموزد که بخود احترام بگذارد و درسایه این حس است که سایر افراد اجتماع نیز برای فرد احترام قائل خواهند بود.
در سایه اعتماد به نفس مناسب و متعاقب آن احترام گذاشتن به خود ، تقویت عزت نفس و شناختن جایگاه خویشتن ، فرد هیچگاه عملی را مرتکب نمی شود که مورد نکوهش قرار گیرد و درصورت انجام عمل اشتباه سریعا و به بهترین روش در صدد رفع آن برمی آید ( حتی اگر این اشتباه چندین بار تکرار شود‌).
به لطف این گونه اعتماد به نفس و استقلالی که در کنار ان ایجاد می شود فرد با هر جمعی و بخاطر کثرت آرا ء آن گروه با آنها همیشه همساز نمی شود و خود را به طور مستقل در نظر می گیرد و حتی در صورت اشتباهات گروهی و جمعی به مقابله با آنها می پردازند
در سایه این حس فرد به منش ، قدرت ، خواسته ها و توانیهای خود آنقدر واقف و مسلط می شود که خلق می کند و دست به کارهای خارق العاده می زند این یعنی آفرینش .
جامعه ای با این افراد پر شور ، جامعه ای است خلاق ، هوشیار ، مستقل و سالم . در طرف مقابل در صورت عدم این حس و باور ، کودک بعلت نداشتن اعتماد به نفس مناسب در مواجهه با اتفاقات پیش آمده و نا ملایمات دچار احساس نامطلوب شده و ضعف را تجربه می کند که ماحصل کار یا عدم موفقیت می باشد یا موفقیتی با صرف هزینه وزمان زیاد.
جملاتی همچون مگر من می توانم ، من خوب نیستم ، من نمی توانم ، من هر کاری را خراب می کنم ، ای کاش ..... این ذهنیت را که فرد دارای عدم توانایی لازم جهت انجام کاراست یا به عبارتی دیگر اعتماد به نفس مناسبی ندارد به ما منتقل می سازد .
در خلاء این باور و حس و نبود توانائیهای لازم این اشخاص به اراده و منفعل بار می آیند
اما چگونه می توانیم اعتماد به نفس کودکانمان ( و در نهایت خودمان ) را بالا برده ، تقویت نمائیم .
همانطور که قبلا متذکر شدیم بیشترین تاثیر براعتماد به نفس افراد درسنین کودکی و قبل از بلوغ امکان پذیر است و باز براساس گفته ای قبلی خانواده و مدرسه بیشترین کمک را به این مسئله می کنند سعی کرده ایم نکاتی چند را در مورد چگونگی تقویت اعتماد به نفس کودکان متذکر شویم .
١ - یک مدل و الگوی خوب باشید : اول اعتماد به نفس خودتان را تقویت کنید و این سیر مثبت را به فرزندان خود منتقل کنید - مطمئن باشید شما بهترین الگو برای فرزندانتان هستید.
٢ - ارزش گذاری کنید : تقدیر و جایزه کارهای درستی که فرزندان انجام میدهند بهترین و سریعترین راه ارتقاء اعتماد به نفس می باشد - سعی نمائید ستایش و تقدیرتان را واقعی و صادقانه نشان دهید - ضمنا این تشویق را به تاخیر نیندازید بلکه حداکثر تا پایان همان روز اعلام دارید.
ضمنا حتی اگر کودکان در کاری موفق نشدهاند اما در راهی صحیح تلاش خود را باندازه کافی انجام داده اند نیز شایستگی تشویق دارند - دراین موارد می توانید وظیفه آنها را سبک تر و راحتتر کنید تا در انجام آن موفق شوند .
مطمئن باشید این بسیار راحت ، تاثیر گذار و عملی می باشد.
٣ - بر روی حرکات و اعمال ظاهری کودکان بیشتر متمرکز شوید
٤ - عکس خانوادگی تان را در کنار میز مطالعه یا تختخواب کودک خود نصب نمائید این عکس یاد آور حمایت خانوادگی از کودک است - او میداند که هیچگاه تنها نخواهد ماند.
میداند که ازخطراتی که کودکان را تهدید می نماید آن است که کودک خود را تنها حس نماید و دراین تصور باشد که کسی اورا دوست ندارد.
٥ - با فرزندانتان ارتباط برقرار نمائید : در تمامی حالات روحی خود تمرین کنید تا براحتی و با خوشرویی و ملایمت حرف های کودکان را بشنوید . دراین ارتباط هیچگاه از قبل قضاوت نکنید چرا که کودک حتی قضاوت شما را ازچهره شما متوجه می شود. بسیاری از موارد کودک شما دلائلی خاص برای اشتباهات خود دارد که باید ابتدا آن دلائل را بفهمد سپس تحلیل کرده ، در صورت درست نبودن دلائل آنرا تقویت و جهت دار نمایید ، در صورت غلط بودن آن با پیشنهادی صحیح و کاربردی آنرا اصلاح نمائید.
٦ - انتقاد و عیب جویی رابه حداقل برسانید
ایمان داشته باشید که انتقاد نه تنها رفتار مثبت را باعث نمی شود بلکه موجب خستگی کودک شده حتی حرف های درست و مثت شما را نیز نمی پذیرد انتقاد زیاد به شما تصویری زشت و منفور می بخشد
٧ - به فرزندان خود روش های کنترل احساسات را بیاموزید
تصویر سازی را به آنها بیاموزید . اگر در روزی احساس بدی به کودکان دست داد به او بگوئید چشمانش را ببندد و خاطره ای زیبا و نشاط آور را درذهن بخاطر آورد و آن خاطره و ذهنیت را به الان و حال بسط دهد.
بعد از چند دقیقه کودکتان احساس خوبی خواهد داشت ( شخصا به شما بزرگسالان نیز چنین توصیه ای می کنم ).
٨ - به فرزندان خود هدفمندی را بیاموزید
ابتدا هر فردی باید هدف خود را بشناسد و برای رسیدن به آن هدف برنامه ریزی کوتاه و بلند مدت داشته باشد .
با فرزندانتان هدف های کوچک و کوتاه مدت را تمرین کنید و از آنها بخواهید تا راههای رسیدن به این هدف را برای شما طرح کنند. هر از گاهی با اشاراتی کوتاه آنها را دراین مسیریابی کمک کنید.
درتمارین بعدی مسیرها را پیچیده ترکنید تا ذهن فعالتر شود.
بسیار از مواقع مسیرهای پیشنهادی کودکانتان برای خود شما نیز جالب خواهد بود.
( شخصا توصیه می کنم که در کارهای شخصی خودتان نیز با فرزندانتان در مورد هدف و مسیر رسیدن به آن مشورت نمائید - ضرر نخواهید کرد )
٩ - مثبت فکر کردن را به فرزندان بیاموزید .
حتی تصاویر مثبت - خندان - شادمان را دراطراف کودکان خود نصب نمائید خانه را با رنگ های شاد پر نمائید.
١٠ - واژه های دوست داشتن - عاشق بودن - علاقمند بودن را در فضای خانه بسیار بکار ببرید .
کودکان نیازمند جمله دوستت دارم هستند ( البته بزرگ تر ها هم این جملات را با ظاهری منطقی تر می پسندند ) - حتی زمانی که از دست کودکان خود ناراحت هستید نیز از استفاده این جملات نکاهید.
نکته مهم آنکه نه تنها شنیدن این جملات بسیار لازم است بلکه دیدن و نوشتن این جملات نیز بسیار واجب است . در گوشه و کنار خانه چنین جملاتی را به دیوار یا روی میز کار نصب نمائید . در جیب لباس کودکان این جملات را قرار دهید تا روزانه چندین بار با این جملات مواجه شوند.
به آنها بیاموزید که ازاین جملات در ارتباط با خانواده زیاد استفاده کنند.
( لطافت این جملات شما را هم شادمان می سازد )
١١ - لغات مثبت رادر محیط منزل بسیاربکار ببرید از کلماتی مثل خوشحالی - شادمانی - رازداری - آرامش - صلح - هوشمندی - سخت کوشی - همکاری - همراهی - عشق - علاقه - ایمان - زندگی - استفاده فراوان نمائید.
روی تکه ای کاغذ رنگی ( شاد ) این کلمات را نوشته در جاهای مختلف منزل بچسبانید کلماتی مثل موفقیت حتی توقع شما را از آنها گوشزد می کند.
١٢ - الگوهای خوبی را برای فرزندان مطرح کنید
زندگی شخصیت های بزرگ مذهبی - ملی - تاریخی را طرح کنید و هر هفته جنبه هایی از زندگی این بزرگان را ( هر چند کوتاه ) آموزش دهید.
تمام این بزرگان و صفات این بزرگان را دائم یاد آورد شوید .
مثلا امیرالمومنین ع و بزرگی و شجاعت ، عدالت و ......
به بچه ها بیاموزید که حرکات خوب و زیبا را در افراد مختلف دیده و آنها را یادداشت کرده درآخر هفته برای شما تعریف کنند.
١٣ - فرزندان را راهنمایی کنید تا مطالب آموخته شده را به دیگران بیاموزند
آموختن باعث تقویت داشته ها و احساسات می شود و در ذهن راهکارهایی را ایجاد می کند و باعث تقویت اعتماد به نفس نیز می شود .
بیاموزید که در اتفاقات پیش آمده بعنوان راهنما و معلم ، وقایع ، اهداف راه حل ها را برای افراد دیگر ( چه ذهنی - چه عملی ) طرح و به آنها این مسائل را بیاموزد ( حتی اگر اشتباه این عمل را انجام دهد ) .
خیلی وقت ها کودکان از پندهایی که خودشان به زبان می آورند بعدها استفاده می کنند .
١٤ - در نهایت مهمترین کاری که باید انجام دهید تکرار تکرار تکرار این چند جمله کلیدی است
A من هستم
B من بودم ، هستم ، خواهم بود
C من می خواهم
D من می توانم
E من موفقم
F من باعث موفقیت افراد دیگر می شوم
علیرضا یارقلی
منبع : شبکه خبری ورلد نیوز


همچنین مشاهده کنید