شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


جایگاه و ضرورت شادی و نشاط میان جوانان وگریز از نامیدی ویأس


جایگاه و ضرورت شادی و نشاط میان جوانان وگریز از نامیدی ویأس
شادی و امید طبیعت زندگی هستند با وجود این، غم و نا امیدی به سراغ موجود زنده مییند. دوران جوانی به مثابه گروه کوچکی از جامعه ،حق وحقوقی دارد ،زیستن در این دوره وایجاد رابطه تنگاتنگ با افراد از جمله ارزشهای هستند که انسانها برای رسیدن به آن مبارزه کرده وبا رسیدن به آن شاد شده وعدم دستیابی به آن موجب افسردگی واضطراب می گردد.
با آنکه ۶۵ درصد از جمعیت کشور ما را جوانان زیر سن ۳۰ سال تشکیل می دهند، اما به دلیل فقدان شادی و نشاط اجتماعی که به علت کشمکشهای سیاسی درکشور رخ داده است، ۲۵ درصد از این افراد درافسردگی به سر می برند. ناامیدی نسبت به آینده و مبهم بودن آینده حتی در نزد جوانان تحصیلکرده و بیکاری و همچنین وجود پدیده ای به نام کنکور ، هر چند معیار درستی برای تشخیص سواد در بین جوانان نیست ، اما موجب توقف بسیاری از جوانان مستعد کشور می شود و همچنین تشنجاتی که به واسطه مسائل اقتصادی در میان بسیاری از خانواده های کشور وجود کلامی و رفتاری دارد. همگی موجب عدم دستیابی جوانان به ایده ها وآمال و آرزوهای خود شده و باعث تعمیق و افسردگی در بین جوانان کشور می شود.
برای شاد بودن بایستی مولفه امید به زندگی را افزایش داد .برای اینکه امید به زندگی وشاد بودن باعث پایین آمدن آسیب های اجتماعی از جمله اعتیاد ،خودکشی و... می شود پس برای افزایش امید به زندگی بایستی به دوران جوانی ونوجوانی بها وارزش دهیم تا رشد کند .
نقش وجایگاه جوان در جامعه با ایفای مسئولیت مشخص می گردد .یک جوان با یک هویت مشخص ونقش معین بایستی منزلت خود را دریابد وآن را شکوفا سازد .در قبال جایگاه جوان در جامعه ،جامعه می بایست ادبیات منزلت یک جوان را تعریف ومستند سازی کنند وهنجارها آن را مشخص کنند ومسیرهای درست را نشان دهد تا جوان خود را بشناسد .
جامعه می بایستی راه های شادبودن وشاد زیستن را در جامعه حکفرما سازد واهرمها کنترل شاد زیستن را به خوبی اعمال کنند.جوان متناسب با چگونگی ارتباط و طرز برخورد اعضای خود با یکدیگر در یک جامعه با سایرنهادها قرارداردوکنش می کنند .
خانواده بستر اساسی و آشکار ساز فرآیندهای اجتماعی است. اساسا برای بررسی هر آسیب اجتماعی ۳ پارامتر فرد ، خانواده و جامعه در نظر گرفته می شود اما آنچه در این میان مطرح است ، این است که این ۳ پارامتر متاثر از یکدیگر هستند. یعنی ، جو خانواده متاثر از فضای بیرونی وکلی جامعه است در این میان یکسری از خانواده ها نیز وجود دارند که بسته به عوامل مختلف همیشه براحتی تسلیم شرایط بیرونی می شوند و ابتکار و خلاقیتی از خود برای ایجاد شادی نشان نمی دهند و فراهم ساختن بسترهای شادی آفرین را اموری هزینه بر تلقی می کنند . درحالیکه به لحاظ جامعه شناختی شادی های سهل الوصولی نیز وجود دارند که خانواده ها می توانند به آنها بپردازند و با تنظیم ساعات فکری جوانان و خود از تحلیل استعدادهای آنها جلوگیری کنندچون کم کاری نهادهایی که اوقات فراغت را در بر گزاری چند اردو، همایش و خبرنامه می بینند، از عمده دلایل اصلی و تعیین کننده کاهش سطح شادی در جامعه است . هر سال با آغاز فصل تابستان مسوولان ذیربط به یاد پر کردن اوقات فراغت جوانان می افتند ، در حالی که این امر باید دغدغه همیشگی آنها باشد تا خلا آن موجب ایجاد بحران در بین جوانان و همچنین فراهم آوردن بسترهایی مناسب برای افزایش آسیب های اجتماعی نشود .
خود فرد، خانواده و جامعه کلیت در هم تنیده ای هستند که در این میان نقش فرد به عنوان عنصر تشکیل دهنده هر سه بخش جایگاه خاص و ویژه ای را به خود اختصاص می دهد. بنابراین جوانان جامعه نیز در فراهم ساختن فضای سالم و بهره گیری از حداقل ها می توانند نقش مهمی را بر عهده داشته باشندپس جوانان باید بپذیرند که جامعه اساسا با شادی و نشاط مخالف نیست . بلکه آنچه جامعه مخالف آن است هزل و هرزگی است .
امروزه ما شاهد رسوخ اموری به صحنه اجتماع هستیم که باید مورد توجه خانواده ها و مسئولان واقع شود. امروزه قرصهای روان گردان تحت عنوان قرصهای شادی ونشاط آور در جامعه پخش می شود. درحالیکه نه تنها این قرصها شادی آفرین نیستند ، بلکه افسردگی آور و توهم زا هستند این قرصها کمکی به نابودی غم و افسردگی نمی کنند و فقط موجب تخلیه انرژی نهفته می شوند و در دراز مدت نیز موجب مرگ اندیشه می شوند. بنابراین جوانان باید مراقب باشند تا با توجیه غم و افسردگی و روحیه یاس از هر ابزاری استفاده نکنند، زیرا اینگونه توجیهات ، دسیسه های استکباری است.
به نظرمی رسد در این میان حلقه مفقوده ای نیز وجود دارد . چون برخی از این جوانان در توجیه رفتار خود به کمبود فضاها و فرصتهای شادی کردن اشاره می کنند درراستای این ،خانواده ها و نهادهای مرتبط با جوانان مانند آموزش و پرورش باید با برنامه ریزیهای کار آمد زمینه تخلیه انرژی نهفته جوانان را فراهم کنند. زیرا اگر زمینه های صحیح این تخلیه توسط خانواده و جامعه فراهم نشود ، جوانان به عنوان یک نیاز غریزی و خطرناک دست به تخلیه و برآوردن نیاز خود با هر ابزاری که امکان استفاده از آن را داشته باشند ، خواهند زد.
فرهنگ هر جامعه در ترسیم ساختارها و نظام ارزشی حاکم بر آن جامعه نقش موثری دارد ، در این میان عده ای ادعا می کنند که فرهنگ حاکم بر جامعه ایران فرهنگی ناشاد است و مولفه های شادی در فرهنگ اسلامی در سطح بسیار پایینی قرار گرفته است در این موضوع برخی با تلقین روحیه تمایل به مرگ و ناشادی تلاش می کنند تا دین اسلام را دین گریه معرفی کنند . بنابراین به اعتقاد من تلقین روحیه تمایل به مرگ و ترس ناشی از عدم شناخت کافی عده ای از اسلام است. زیرا نه تنها اسلام در ذات و اساس خود هیچ تناقضی با شادی و شادمانی ندارد ، بلکه تاکید مضاعفی نیز برایجاد جو شادی و نشاط به ویژه برای جوانان دارد. کسانی که چنین فرضیاتی را مطرح می کنند، در تفسیر اصول دین اسلام ناکار آمد هستند و ناکار آمدی و ضعف خود را به این واسطه متوجه دین می کنند و دین اسلام را یک دین ناشاد معرفی می کنند. در حالیکه دین اسلام یکی از مکاتبی است که تاکید خاصی بر شادی و شادمانی دارد ودر هر موردی نیز دستورات خاصی در این زمینه ارایه می دهد. برنامه ریزان وصاحب نظران ، رفتار شناسان و علمای دینی باید با استخراج مبانی دینی مربوط به نشاط از میان متون دین اسلام زمینه بروز رکود ذهنی و افسردگی را از جامعه بزدایند.
کار گزاران حکومتی و فرهنگی در حوزه قانونگذاری و اجرا چه نقشی در این زمینه به عهده دارد؟ زیرا جوانان از فقدان سیاست های راهبردی در بخش مسائل مربوط به خود سخن می گویند و از عدم وجود عزم و اراده جدی نزد متولیان امر گلایه دارنددراین موضوع درکشور ما شادی گران و جرم ارزان است . یعنی ، جوانان ما می توانند با پرداخت هزینه ای اندک مواد مخدر و یا به موارد دیگری برای ایجاد چند لحظه شادی در خود دست یابند، در حالیکه هزینه استفاده صحیح و ایجاد شادی های معقول نظیر استفاده ازامکانات ورزشی و تفریحی برای سطوح کم در آمد جامعه سنگین است . بنابراین ، دولت به عنوان متولی اصلی جامعه موظف به ایجاد امکانات تخلیه انرژی جوانان است .
دولت باید به این نکته توجه داشته باشد که قشر بسیار بالایی از جامعه فقیر هستند وتنها عده خاصی امکان استفاده از تفریحات هزینه بر را دارا هستند . به عنوان نمونه در شهرستانی که فقط یک خیابان اصلی وجود دارد واز امکانات تفریحی بی بهره است، جوانان چاره ای جز روی آوردن به طرق غیر صحیح برای ایجاد شادی در خود ندارند . بنابراین ، انحراف به این ترتیب خود به خود به جوانان ما تحمیل می شود. دولت باید به همان دلیلی که کودکان را در مقابل بیماریها واکسینه می کند، در مقابل فساد و انحراف نیز به واکسیناسیون جامعه بپردازد. دراین راستای با تقویت باورهای دینی در جوانها و همچنین با الگو سازی عملی و به دور از تئوریهای فاقد محتوای اجرایی و تقویت پایه های ورزشی و تفریحات سالم می توان از سقوط جوانان در ورطه هولناک آسیب های اجتماعی جلوگیری کرد.
آنچه در این میان مطرح است این است که به باور بسیاری از کارشناسان تمام این مباحث اساسا بحثهای جدید نیستند و بارها به اینگونه مباحث پرداخته شده است دراین خصوص دولت در خیلی از کارها از صاحبنظران آن رشته خاص دعوت به همکاری نمی کند و کارها به کسانی که تخصص علمی و تجربی در انجام آن امور را ندارند ، واگذارمی شود .
همچنین یکی دیگر از مسائلی که در این خصوص بیش از عامل اول خود را نمایان می کند، موازی کاری در جامعه است . امروزه ۲۳ نهاد با بودجه های فراوان در کشور درگیر آسیب های اجتماعی هستند. اما باز هم شاهد افزایش آسیب های اجتماعی هستیم . موازی کاریها ، دوباره کاریها و عدم انسجام در برنامه ریزی و تمرکز در اجرا و نظارت و نظر خواهی از جوانان و صاحبنظران علمی و اجرایی همگی باعث کمرنگ شدن تاثیر اقدامات صورت گرفته در جامعه می شود. یعنی ما به این ترتیب فقط یک سطل آب را در کویر پاشیده ایم.
برخی بر اساس برداشتهای خاصی که از اوضاع اجتماعی دارند معتقدند جامعه ایران سرشار از مولفه های شادی بخش است و جو به وجود آمده به دلیل رسوخ طرز تلقی خاصی است که توسط برخی رسانه ها درجامعه به وجود آمده است. دراین خصوص سانی شفاف و صادقانه موافق هستم اما با جنجال و جو سازی وغوغا سالاری و ارایه آمار و ارقام تشنج آور ونشر یاس و نا امیدی در جامعه بدون ارایه راهکار مخالفم. زیرا جو سازی که توسط برخی رسانه های " زرد" صورت می گیرد ، اهرمی برای تقویت روحیه یاس در جامعه می شود. بیان یکسری از حقایق هر چند حقیقت داشته باشد اما با بزرگ نمایی که به آن داده می شود، مولفه ای است که باعث تشدید و ایجاد یاس در جامعه می شود.- با جو سازی مخالف هستم و معتقدم که ما باید شادی را با هزل ، طنز و یا بی بند و باری متفاوت بدانیم.
۱- محمد رضا مسعودی، کارشناس مردم شناسی- دانشگاه یزد
[ محمد رضا مسعودی ]
منبع : هفته نامه فصل نو


همچنین مشاهده کنید