سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


نویسنده‌یی‌ میان‌ فاشیسم‌ و خرابه‌های‌ جنگی‌


نویسنده‌یی‌ میان‌ فاشیسم‌ و خرابه‌های‌ جنگی‌
● نگاهی‌ به‌ زندگی‌ و آثار هاینریش‌ بل‌
پیش‌ از اینكه‌ هاینریش‌ بل‌، نویسنده‌ آلمانی‌ و برنده‌ جایزه‌ نوبل‌ سال‌ ۱۹۷۲، آثار خود را ادبیات‌ خرابه‌های‌ جنگی‌ بنامد و به‌ انتقاد از فاشیسم‌ شكست‌ خورده‌ آلمان‌ بپردازد، خود بیش‌ از ۶ سال‌ در ارتش‌ مهاجم‌ و اشغالگر هیتلری‌ در كشورهای‌ فرانسه‌، شوروی‌، رومانی‌ و مجارستان‌ خدمت‌ كرده‌ و بارها در میدان‌ جنگ‌ مجروح‌ شده‌ بود.
بعدازپایان‌ جنگ‌ جهانی‌ دوم‌ او همراه‌ گونتر گراس‌ به‌ گروه‌ ادبی‌ ۴۷؛ یعنی‌ جمعی‌ از نویسندگان‌ و منتقدین‌ اجتماعی‌، پیوست‌ و از مقامات‌ جدید آلمان‌ فدرال‌ خواست‌ كه‌ از گذشته‌ فاشیستی‌ شان‌ انتقادكرده‌ واز قربانیان‌ آن‌ رژیم‌ عذرخواهی‌ كنند.از این‌ زمان‌ به‌ بعد هاینریش‌ بل‌ كوشید درآثار ادبی‌ اجتماعی‌انتقادی‌ اش‌ با تكیه‌ به‌ عقاید اومانیستی‌مسیحی‌ به‌ انتقاد از فاشیسم‌ بپردازد.
خواننده‌ در اینگونه‌ آثار اوشاهد نویسنده‌یی‌ است‌ كه‌ همچون‌ یك‌ سوسیالیست‌ مسیحی‌ صادقانه‌ به‌ طرح‌ مسائل‌ اجتماعی‌اخلاقی‌ می‌پردازد.
او از موضعی‌ صلح‌ خواهانه‌ با سبكی‌ طنزآمیز به‌ شرح‌ زندگی‌ در دوران‌ فاشیسم‌ و سالهای‌ بعد از پایان‌ جنگ‌ پرداخت‌. درتمام‌ آثارش‌ او به‌ انتقاد از دورویی‌ مذهبی‌، مقدس‌ بازی‌ ظاهری‌ و فرصت‌ طلبی‌های‌ شغلی‌ بعد از شكست‌ نظامی‌ آلمان‌ می‌پردازد.ازجمله‌ دیگرموضوعات‌ رمانهایش‌،عوارض‌ و عواقب‌ جنگ‌ مانند: بی‌ خانمانی‌، فقر و سرگردانی‌، بیكاری‌ و گرسنگی‌، هستند. از نظر منتقدین‌ چپگرا، او از موضعی‌ بدبینانه‌ و یاس‌ آمیز به‌ تغییر و تحولات‌ غیردموكراتیك‌ آلمان‌ فدرال‌ در دوره‌ سالهای‌ جنگ‌ سرد می‌پردازد و راه‌ حلها و قهرمانانش‌ اغلب‌ فردگرایانه‌ و غیرفعال‌ هستند. آثار او تاكنون‌ در جهان‌ به‌ بیش‌ از ۱۷ زبان‌ خارجی‌ ترجمه‌ شده‌ اند. او در دوران‌ حیات‌ از مشهوریت‌ رسانه‌یی‌ خود استفاده‌ كرده‌ و در مطبوعات‌ آن‌ دوره‌ به‌ دفاع‌ از نویسندگان‌ تحت‌ تعقیب‌ در كشورهای‌ مختلف‌ پرداخت؛ مثلا سولژینینسین‌ بعد از اخراج‌ از شوروی‌ بخاطر چاپ‌ كتاب‌ جزایر گولاك‌ها، مدتی‌ میهمان‌ خصوصی‌ او بود.
بل‌ همچون‌ سایر روشنگران‌ پیش‌ از خود به‌ رمان‌ انتقادی‌ اجتماعی‌ رئالیستی‌ ادامه‌ داد. او می‌گفت‌ یكی‌ از هدف‌های‌ نویسندگی‌ اش‌ یافتن‌ زبان‌ و وطنی‌ برای‌ سكونت‌ و اقامت‌ است‌. او در تمام‌ آثارش‌ از مسوولیت‌ فرد برای‌ تشكیل‌ یك‌ اخلاق‌ ملی‌ سخن‌ می‌گوید. او می‌نویسد كه‌ ادبیات‌ باید پیام‌ آور یك‌ استتیك‌ مسئولانه‌ و اشتیاق‌ آور باشد. از جمله‌ دلایل‌ كمیته‌ اهدای‌ جایزه‌ نوبل‌ به‌ وی‌: كوشش‌ برای‌ نوگرایی‌ در ادبیات‌ و توصیف‌ جامعه‌ خود بدون‌ آرایش‌های‌ تعارفانه‌ یا تعصب‌ آمیز بود. او دوستدار انسان‌های‌ حاشیه‌یی‌ و محروم‌ جامعه‌ بود. و در آثارش‌ نه‌ تنها به‌ دفاع‌ از یك‌ جمهوری‌ نوپا و دموكرات‌ می‌پردازد بلكه‌ در مقاله‌یی‌ غالب‌ آثار خود را پیرامون‌ خرابه‌های‌ جنگ‌ دانست‌.آثار انتقادآمیزاو شامل‌:رمان‌، طنز، داستان‌ كوتاه‌، مقاله‌، نمایشنامه‌ رادیویی‌، و غیره‌ هستند.
اودرآثارش‌ به‌ انتقاد از جامعه‌یی‌ می‌پردازد كه‌ گذشته‌ خونین‌ فاشیستی‌ خود را فراموش‌ كرده‌ و دنبال‌ بت‌های‌ جدیدی‌ چون‌:كالا، مصرف‌،رشد، رفاه‌، افتاده‌ یا چگونه‌ نرمهای‌ جامعه‌ مصرف‌ و سودجویی‌ استثمارگرانه‌ سرمایه‌ داری‌ موجب‌ بحران‌ معنی‌ زندگی‌ و مانع‌ انسان‌ بودن‌، می‌شوند. او به‌ بحث‌ پیرامون‌ نظام‌ مدیریت‌ و سازماندهی‌ شده‌ سرمایه‌ داری‌ می‌پردازد كه‌ در آن‌ هركس‌ كه‌ باعث‌ اصطكاك‌ در چرخش‌ آن‌ شود یا به‌ كنار پرتاب‌ می‌شود و یا نابود می‌گردد.بل‌ در مقالاتی‌ به‌ انتقاد از دوره‌ حكومت‌ آدناور پرداخت‌ چون‌ او دولت‌ می‌كوشید از كاتولیك‌ گرایی‌ مذهبی‌ سوء استفاده‌ كرده‌ و آزادیهای‌ انسانی‌ را محدود كند. بعد از اهدای‌ نوبل‌ به‌ بل‌، مطبوعات‌ راست‌ و سنتی‌ كوشیدند تا اورا متهم‌ به‌ هواداری‌ از تروریسم‌ و ارتش‌ سرخ‌ آلمان‌ كنند، چون‌ او در سال‌ ۱۹۷۱ در تظاهرات‌ جنبش‌ صلح‌ شركت‌ كرده‌ و برای‌ آزادی‌ خانم‌ اولریكه‌ ماینهوف؛ یعنی‌ زن‌ مبارز و روزنامه‌ نگار پیشین‌، فعالیت‌ كرده‌ بود.
بعدها او در رابطه‌ با هواداری‌ از راف(ارتش‌ سرخ‌ آلمان‌)، رمانی‌ با عنوان‌ آبروی‌ برباد رفته‌ خانم‌ ك‌ نوشت‌ و توضیح‌ داد كه‌ چگونه‌ در جامعه‌،خشونت‌ به‌ وجود می‌آید و ممكن‌ است‌ به‌ كجا ختم‌ شود.بل‌ در دهه‌ ۷۰ قرن‌ گذشته‌ سبك‌ نویسندگی‌ خود را تغییر داد و با كمك‌ ادبیات‌ سندی‌ به‌ انتقاد از مطبوعات‌ جنجالی‌ پرداخت‌. در رمان‌ آبروی‌ بربادرفته‌ خانم‌ ك‌ به‌ نقش‌ و قدرت‌ تخریب‌ نابودكننده‌ مطبوعات‌ شبه‌ دولتی‌ پرداخت‌ كه‌ با مغزشویی‌ و دستكاری‌ نظر عموم‌، مقدمات‌ جنایت‌ را آماده‌ می‌سازند. او در آثار گوناگون‌ به‌ موضوع‌: گرسنگی‌، مشكل‌ مسكن‌ در شهرهای‌ بمباران‌ شده‌ و موضوع‌ عشق‌ در شرایط‌ فقر و بیكاری‌ پرداخت‌. و به‌ انتقاد از ازدواج‌ كلیسایی‌ و نابودی‌ ارزشها و بدشانسی‌ سرنوشتی‌ در میان‌ اقشار پایین‌ جامعه‌ در داستانهای‌ كوتاهش‌ پرداخت‌. در اینگونه‌ داستانها او با سبك‌ ساده‌ روایتی‌ و خلاصه‌ نویسی‌،نزدیكی‌ خاصی‌ به‌ واقعیات‌ اجتماعی‌ دارد. بل‌ به‌ كمك‌ همسرش‌ به‌ ترجمه‌ آثاری‌ از: برنارد شاو، كانتی‌، ملمود و سالینگر همت‌ گماشت‌.
هاینریش‌ بل‌ در سال‌ ۱۹۱۷ متولد شد و در سال‌ ۱۹۸۵ وفات‌ كرد، پدر وی‌ دارای‌ كارگاه‌ نجاری‌ بود، او در نوجوانی‌ شغل‌ كتابفروشی‌ را آموخته‌ بود. و گرچه‌ از كلیسای‌ كاتولیك‌ خارج‌ شده‌ بود، بعد از مرگ‌ ولی‌ او را در قبرستانهای‌ كاتولیكها دفن‌ كردند.
ازجمله‌ آثار او: قطار به‌ موقع‌ رسید، و حتی‌ یك‌ كلمه‌ هم‌ نگفت‌، خانه‌یی‌ بی‌ سرپرست‌، بازی‌ بیلیارد در ساعت‌ نه‌ و نیم‌، منظور یك‌ دلقك‌، عكس‌ دستجمعی‌ با بانو، آبروی‌ بربادرفته‌ خانم‌ ك‌، آدم‌ جان‌ كجا بودی؟، محاصره‌ احتیاط‌ آمیز، معشوقه‌ ناشمردنی‌، پای‌ گرانبهای‌ من‌، چهره‌ غمگین‌ ام‌، بیلان‌، مفقود الاثرها، هستند. از جمله‌ داستانهای‌ بلند او: فاصله‌ از لشگر، پایان‌ یك‌ سفر اداری‌، هستند.در كتاب‌ قطار به‌ موقع‌ رسید خواننده‌ با عقاید بدبینانه‌ و یاس‌آمیز او روبرو می‌شود.مهمترین‌ كتاب‌ او را عكس‌ دستجمعی‌ با بانو می‌دانند. در آثار ابتدایی‌ او: قطار به‌ موقع‌ رسید، و آدم‌ كجا بودی؟، او به‌ زندگی‌ تلخ‌ و سردرگمی‌ و ناتوانی‌ سربازان‌ اشاره‌ می‌كند.كتاب‌ منظور یك‌ دلقك‌ در سال‌ ۱۹۶۳ باعث‌ جنجالی‌ مطبوعاتی‌ شد،آن‌ داستان‌ هنرمندی‌ است‌ كه‌ قادر نیست‌ خود را با نرم‌های‌ اجتماعی‌، سیاسی‌، سنتی‌ و مذهبی‌ تطابق‌ دهد. در كتاب‌ رهنورد كی‌ به‌ اسپارت‌ می‌رسی؟، او به‌ سرگردانی‌ و پریشان‌ حالی‌ نسل‌ بعد از جنگ‌ می‌پردازد. در دو كتاب‌ خانه‌ بی‌ سرپرست‌ و او حتی‌ یك‌ كلمه‌ هم‌ نگفت‌، هاینریش‌ بل‌ به‌ اخلاق‌ و افكار اقشار مرفه‌ می‌پردازد كه‌ بعد از پایان‌ جنگ‌ دچار سرنوشتی‌ جدید شده‌ اند.
منبع‌: سایت‌ مانی‌ها
علیشاد لربچه‌
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید