پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

یک روز از سال


یک روز از سال
همه کسانی که روزگاری دانشجو بوده اند می دانند و به این نتیجه رسیده اند که ایام دانشجویی جدای از نقش موثر و کلیدی آن در سرنوشت جامعه، از بهترین، زیباترین و ماندگارترین روزهای عمر هر انسانی است.
»دانشجو« انسان فرهیخته، پر تلاش و فهیمی است که در دنیای دانش و معرفت رشد کرده و تواناست که البته چنین انتظار می رود چرا که در دیار معرفت و علم آموزی باید شکست ناپذیر و توانا بود تا بتوان ناتوانی و کم و کاستی های جامعه را به عنوان یکی از عناصر کلیدی و اصلی، گوشزد و حتی محو کرد و با درخشش خود در تمامی عرصه ها اهداف مورد نظر را یکی پس از دیگری محقق کرد.
در غیر این صورت باید پذیرفت در جوامعی که دانشجویان و به عبارتی سکان داران آن افرادی ناتوان، سطحی و کم تلاش هستند، راه به جایی نخواهد برد.بنابراین با توجه به نقش این قشر در جوامع و پیشبرد اهداف آن، باید توجه به مشکلات و معضلات فرآروی قشر دانشجو از اهم امور و اهتمام برای رفع و حل این نواقص در اولویت قرار گیرد که البته نگاهی منطقی و گذرا به جامعه دانشجویی نشان می دهد این امر هنوز محقق نشده است و دانشجویان و جامعه دانشگاهی هنوز هم با مشکلاتی مواجه هستند که از دیرباز تاکنون وجود داشته است و در یک کلام رسیدگی به موانع و نواقص جامعه دانشگاهی محدود بعه یک روز از سال شده و آن هم روز دانشجو است که حتی در مواردی نصب پلاکارد، پارچه ها، تبلیغات و برگزاری مراسم تجلیل از دانشجویان نمونه، سخنرانی و برگزاری کنفرانس ها برای تعدادی یادآور روز دانشجو است!اجازه ندهیم دانشجویان به یک روز از سال منحصر شوند مگر بسیاری از اندیشمندان و شخصیت های علمی مطرح جهان که در محافل مختلف با افتخار سخنان و نتایج تحقیقات آن ها را به کار می بریم از دانشجویان و دانش آموخته های این مملکت نبوده اند؟!
مگر همین دانشجویان نسل جدید بارها و بارها پرچم پر افتخار کشورمان را در المپیادهای علمی بالا نبرده اند و مایه سرافرازی ما نشده اند؟مگر نیستند بسیاری از نخبگان علمی ما که به دلیل حمایت نشدن در زمینه های مختلف علمی و پژوهشی و نادیده گرفته شدن توسط متولیان و حتی مردم و ارگان های کوچک تر، بار سفر بسته اند و با یک دنیا تجربه و سرمایه علم و دانش به آن سوی مرزها رفته اند تا خلاقیت بالقوه خود را آن جا شکوفا کنند و یا خلاقیت ها و طرح های خود را فروخته اند و به فراموشی سپرده اند! چرا دانشجویان نسل جدید ما با دانش آموخته های قدیم این قدر تفاوت دارند؟ مدرک گرایی، بی انگیزگی در انجام تحقیقات و محدود شدن به کلاس های درسی، نقش پر رنگ تر حاشیه در جوامع دانشگاهی را نمی توان انکار کرد چرا که عینا هستند و همه آن را شاهدیم و این را در کلام خود دانشجویان نیز بارها شنیده ایم که دانشگاه را محلی برای کسب مدرک و سهولت روند زندگی و حتی فرار از بیکاری به مدت چند سال عنوان می کنند! هر چند همه این طور نیستند و هنوز هم عده ای از همین نسل افتخارآفرین محافل علمی و پژوهشی ما در سطح جهانی و بین المللی می باشند، اما این عده قلیل نیز نباید باشند چرا که این قشر سرنوشت جامعه را در دست دارد و یک نقص کوچک می تواند در صورت مداوا نشدن فراگیر شده و تبعات آن تمام جامعه را در برگیرد و به همین جهت است که از دو سازمان آموزش و پرورش به عنوان تربیت کننده نیروهای سرنوشت ساز و آموزش عالی به عنوان متولی تحویل سازندگان جامعه یاد می شود و رسالت خطیری بر دوش این دو نهاد جامع، هماهنگ و مهم گذاشته شده است.البته منکر زحمات این دو تشکیلات مهم در تحقق اهداف مد نظر جامعه که همان تربیت اصولی سازندگان و سرنوشت سازان مملکت است، نیستیم اما باید پذیرفت هنوز هم در نحوه به کارگیری منابع انسانی و استفاده از توانایی افراد کاستی هایی به چشم می خورد.


پناهنده
منبع : روزنامه خراسان