پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


تمام کارهای من از درونیاتم سرچشمه گرفته‌اند!


تمام کارهای من از درونیاتم سرچشمه گرفته‌اند!
«آرمیک دشتچی‌زاده» مشهور به «آرمیک» در تبریز به دنیا آمد اما در کودکی با خانواده‌اش به تهران آمده و در محله دروازه‌ دولت و سپس خیابان گرگان (نامجوی فعلی) ساکن شدند. مادر آرمیک سرپرستار بیمارستان پارس بود. او پدرش را در سه ماهگی در حادثه تصادف رانندگی از دست داد و بعدها برادر وی نیز در حادثه رانندگی دیگری درگذشت!
آرمیک نواختن گیتار را از شش سالگی و نزد استاد بزرگ گیتار آن زمان ایران یعنی «مجتبی ثابتی مقدم» آغاز کرد. وی همیشه در زیرزمین خانه‌شان به تمرین گیتار می‌پرداخت و هم زمان با تمرینات از محضر اساتید آن دوران هم بهره می‌برد به طوری که در سن دوازده سالگی دوره «سلفژ رودولف» را به پایان رسانید! آرمیک در نوجوانی در مراسم مختلف شرکت کرده و گیتار می‌نواخت. وی در دهه پنجاه خورشیدی نواختن گیتار در موسیقی پاپ ایرانی را آغاز کرده و در کنار افرادی نظیر «واروژان» استعداد وافر خویش در زمینه نوازندگی را نمایان ساخت. با آن که آرمیک در اوایل فعالیتش علاقه خاصی به سبک جاز نشان داد ولی در سال‌های تحصیل خود در اسپانیا توانست با زیبایی، سادگی و لطافت موسیقی فلامنکو آشنا شده و این سرآغازی در سبک جدید نوازندگی برای او بود. آرمیک پس از پایان تحصیلات خود به کالیفرنیا رفت تا مسیر جدیدی را برای خود انتخاب کند. در این سال‌ها او همنوازی را در کنسرت‌ها و استودیوهای آمریکا با هنرمندان بزرگ شروع کرده و در سال ۱۹۹۴ آلبوم «آتش کولی» را منتشر ساخت که با انتقادات و تشویق‌ها و موفقیت‌های زیادی همراه بود. در این زمان آرمیک به حدی در سطح جهان مطرح شده بود که هنرمند و متخصص معروف ساخت گیتار اسپانیایی یعنی «پدرو مالدونادو» سازی مخصوص با شناسنامه منحصر به خودش برای او ساخت .آرمیک در سال ۱۹۹۶ آلبوم «مالاگا» را منتشر ساخت که بازتاب‌های فراوانی را به همراه داشت و بالاخره پنجمین آلبوم او به نام «ایلادلسون» در سال ۱۹۹۹ موفقیت زیادی را برای او به ارمغان آورد. «رقص در باران»، «گمشده در بهشت»، «احساس من»، «آرزوهای کریسمس»، «کافه رومانتیکو» و «بارسلونا ۲۰۰۸» از دیگر آلبوم‌های مستقل این نوازنده برتر ایرانی هستند.
تاکنون چندین مجموعه از آثار آرمیک در داخل کشور هم منتشر گردیده است. «بهشت زیبا»، «شب‌های تابستان»، «بهار در پاییز»، «رویای مهتاب» و «کاتالونا» از جمله این آثار هستند که اکثر آن‌ها از طریق موسسه فرهنگی هنری نوای همایون به بازار عرضه شده‌اند. آنچه پیش رو دارید ترجمه قسمتی از یک گفتگوی طولانی با آرمیک است که توسط یک خبرنگار اسپانیایی زبان انجام شده و توسط مترجم سایت متروموزیک به انگلیسی برگردانده شده است.
▪ آنچه واضح است، تبحر فراوان شما در امر نوازندگی گیتار می‌باشد. این‌همه توانایی از کجا آمده است؟
ـ موسیقی نیز به مانند دیگر زمینه‌های هنری مقوله‌ای ذاتی بوده و موسیقیدانان برتر غالبا آن‌ها هستند که به صورت خودجوش به این وادی روی آورده‌اند. من هم از این قاعده مستثنی نیستم. از کودکی به موسیقی علاقه داشته و به قول مادرم تنها با صدای گرامافون آرام می‌گرفتم.
▪ آیا در خانواده‌تان به جز شما کس دیگری هم در زمینه موسیقی فعالیت می‌کرد؟
ـ فعالیت حرفه‌ای خیر اما هم پدرم و هم مادرم پیانو را به خوبی می‌نواختند!
▪ . . . و مطمئنا این موضوع سهم زیادی در شکل گیری شخصیت موسیقیایی شما داشت؟
ـ صد در صد چنین است. سنم بسیار کم بود که پدرم را از دست دادم اما مادرم به دلیل بینش گسترده‌ای که داشت هیچگاه نگذاشت در ادامه هنر مورد علاقه‌ام با مشکل مواجه شوم.
▪ درست است که شما کسب درآمد از موسیقی را از ده سالگی آغاز کردید؟
ـ بله. من در آن زمان روزها درس می‌خواندم و بعدازظهرها به نوازندگی برای گروه‌های موسیقی آماتور می‌پرداختم.
▪ پس از کودکی با دغدغه‌های زندگی بزرگسالان آشنا شدید!؟
ـ خوشبختانه من دغدغه زیادی نداشتم چون سازم را زده و حقوقم را می‌گرفتم اما بی‌شک دوران ده تا پانزده سالگی‌ام در پختگی هنری من نقش زیادی داشت.
▪ نظر مادرتان راجع به کار کردن شما چه بود؟
ـ مادرم هیچ گاه مرا در خلا مالی قرار نداد که مجبور شوم کار کنم بلکه این، علاقه خودم بود که سبب‌ساز پی گرفتن موسیقی در من شد. یادم نمی‌رود اولین حقوقی که دریافت کردم آن قدر زیاد بود که مادرم در ابتدا گمان می‌کرد من آن پول را در خیابان پیدا کرده‌ام!
▪ با این حساب مادرتان در روند رشد حرفه‌ای شما نقش بسزایی داشته است.
ـ در ابتدای کار مادرم همیشه این نکته را به من گوشزد می‌کرد که موسیقی مقوله‌ای نیست که بخواهم به عنوان یک حرفه دایمی به آن نگاه کنم اما وقتی علاقه من و همچنین امتداد موفقیت‌هایم را دید سعی کرد به هر نحوی حمایتم کند!
▪ آشنایی شما با موسیقی فلامنکو چگونه شکل گرفت؟
ـ علاقه مادرم به این سبک موسیقی بود که باعث علاقمند شدن من به آن گردید. مادرم همیشه نوای سحرانگیز گیتار آهنگسازان اسپانیایی را می شنید و همین موضوع رفته رفته موجب شد من هم به این سبک از موسیقی علاقه پیدا کنم. هنوز به هفت سالگی نرسیده بودم اما دائما درخواست شنیدن آثار موسیقی فلامنکو را می‌کردم!!!
▪ اما خیلی‌ها می‌گویند تحصیل شما در اسپانیا سبب ایجاد علاقه به موسیقی فلامنکو گردید؟!
ـ مطمئنا زندگی و تحصیل در مهد موسیقی فلامنکو تاثیر بسیار زیادی در ارتقای نگرش من نسبت به موسیقی فلامنکو داشته است!
▪ آلبوم‌های شما معمولا کاملا اینسترومنتال و بدون وُکال هستند اما اکثر آن‌ها آلبوم‌های پرفروشی بوده‌اند. اصلی‌ترین دلیل این موضوع چه می‌تواند باشد؟
ـ تمام کارهای من منشا احساسی داشته و از درونیاتم سرچشمه گرفته‌اند. فکر می‌کنم دلیل ارتباط برقرار کردن آهنگ‌هایم با مخاطبان نیز همین مساله باشد. من هیچگاه به خاطر تجارت کردن آهنگ نساخته‌ام!
▪ از نظر سبک کاری هیچگاه خودتان را محدود به فلامنکو نکرده‌اید. چرا؟
ـ عده‌ای سبک مرا فلامنکو می‌نامند که شاید چندان هم بیراه نباشد چون علاقه من به موسیقی فلامنکو امری است انکارناپذیر اما باید دانست سبک من شمه‌ای از فلامنکو نوین است!
▪ درباره این سبک کمی توضیح دهید!؟
ـ آهنگ‌های من تلفیقی هسـتند از سبک‌های مختلف موسیقی نظیر موسیقی جاز، موسیقی شرقی و حتی موسیقی ایرانی اما بدون شک رنگ و حس موسیقی فلامنکو بیشتر از هر چیز دیگری در آهنگ‌هایم نمایان است.
▪ امروزه می‌بینیم عده بسیار زیادی از جوانان نیز دنبال روی سبک تلفیقی شما شده‌اند.
ـ از این بابت خیلی خوشحالم اما صریحا اعلام می‌کنم «تلفیق» بدون «شناخت» هیچ سودی ندارد. موزیسین ابتدا باید از تمام ریشه‌های موسیقی‌های جاز و فلامنکو آگاهی داشته باشد و سپس به تلفیق این دو موسیقی بپردازد.
▪ آیا خودتان هم این روند را دنبال کرده‌اید؟
ـ بله! من در ابتدا کارم را با موسیقی جاز به صورت حرفه‌ای آغاز کرده و برای حدود ده سال آن را ادامه دادم. اما در همین بازه ده ساله سعی کردم یکی دیگر از علایق خود یعنی موسیقی فلامنکو را هم خوب بشناسم.
▪ در بسیاری از آهنگهایتان رگه‌هایی از موسیقی محلی هم شنیده می‌شود. این رگه‌ها از کجا نشات گرفته‌اند؟
ـ از پیشینه موسیقیایی وطنم، ایران! موسیقی محلی ایرانی آنقدر با ریشه و استثنایی است که هر کسی را مجذوب خود می‌کند.
▪ البته بسیاری از قسمت‌های این رگه‌های محلی شبیه به موسیقی محلی اسپانیا است؟
ـ با مطالعاتی که داشته‌ام متوجه شده‌ام که ریشه‌های موسیقی محلی اسپانیا و ایران از بسیاری جهات شبیه به یکدیگر هستند و از این حیث، نظر شما کاملا درست است.
▪ آیا آثار شما در زادگاهتان هم طرفدار دارد؟
ـ خوشبختانه بسیاری از آهنگ‌های من به صورت مجموعه‌هایی مجزا به بازار موسیقی ایران عرضه شده و بسیاری از آن‌ها نیز چندین بار منتشر شده‌اند!
▪ این اطلاعات دقیق را از کجا به دست آورده‌اید؟
ـ بد نیست بدانید حدودا نیمی از افرادی که ماهانه به من ایمیل می‌زنند ایرانی‌الاصل بوده و بسیاری از آنان نیز در ایران زندگی می‌کنند!
▪ از نظر هنری بسیاری از منتقدان شما را یک الگوی هنری خوب برای جوانان می‌دانند. در این‌باره چه نظری دارید؟
ـ راستش را بخواهید آن قدر انسان توانا در سراسر دنیا وجود دارد که من در مقابل آن‌ها حرفی برای گفتن ندارم. چندی پیش با جوان نابینایی رو به رو شدم که به زیبایی هر چه تمام‌تر کیبورد می‌نواخت؛ فکر می‌کنم تا چنین انسان‌هایی وجود دارند، من هیچ هستم!
حامد مظفری
منبع : سایت تخصصی موسیقی ایران