سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


معماری موسیقایی ـ بخش دوم


معماری موسیقایی ـ بخش دوم
● فلسفه ی اسم ورسم !
شاید چند سال پیش بود ، با یک روحانی جوان در مورد فلسفه ی زندگی بحث می کردیم ، تمام کلاس سرشوق آمده بودندکه چقدر جنبه های مختلف فلسفه ی اسلامی را نمی شناختند و این فلسفه چقدر شیرین و تازه بود . روحانی جوان از اصلی یاد کرد به اسم اسم و رسم . میگفت : هر اسمی یک رسم دارد ، مثلا دانش آموز یعنی کسی که باید دانش بیاموزد ، معلم هم همین طور حتی حسین (ع) هم اگر در مصیبت کربلا نمی رفت این حسینی که امروز می شناسید نبود .. با این وسعت گیرایی و ..
چقدر جالب بود وشیرین .. امروز که فکر میکنم ، می بینم که این اصل در زندگی امروز ما چقدر بی رنگ شده ، مثلا ما موسیقی را میخواهیم ،‌افتخارات موسیقی را هم برای کشور میخواهیم ،‌اما اجازه نمی دهیم که صدا و سیما یی که اسمش نشانگر رسمش باید باشد ،‌ ساز ها را در تلویزیون نشان بدهد .
این سرآغاز بسیاری از دردهای ماست ، جوانی که نواخته شدن ملودی زنبور عسل(هاچ) را توسط کیوان ساکت با ساز اصیل ایرانی ندیده ، حق دارد که تکنیک های الکترونیکی نوازنده های آن طرف آبی را که حتی زبانشان را نمیداند ، بهتر بداند ..
به قول یکی از دوستان ،‌درد که یکی دو تا نیست . همین محدودیت ساده باعث می شود که موسیقی سنتی ما هیچ نمایشگاهی در رسانه های جمعی برای تکنیک های نوازندگی خود نداشته باشد ، به همین سادگی با دستان خودمان طناب را به گردن این هنر دیرینه و مقدس می اندازیم.. هنری که نمی دانیم اگر از نمایش آن شرم داریم چرا یک باره اعدامش نمیکنیم و او را روزی هزار بار تا پای مرگ میبریم و می آوریم .
جوانانی که هر روز با این سیل عظیم رسانه ای ،‌ که حتی فیلم های آنچنانی هم به وفور در دسترسشان قرار دارد را از دیدن سازهای سنتی و آسمانی کشور و فرهنگ و آیینشان محروم میکنیم ،‌ بدون اینکه به این قضیه فکر کنیم که این جوان به ساز های دیگر روی خواهد آورد و به طبع به دنبال موسیقی سازگار با این سازها خواهد رفت ، و همین تعداد نه چندان زیاد طرفداران موسیقی سنتی را هم خودمان نفر به نفرشان را محکوم به جدایی از این حیطه ی مقدس می کنیم .
صدا و سیما را آنقدر دولتی و حاکم انگاشته ایم که پخش بدون مجوز و کپی رایت آثار هنرمندان را حق خود می داند تا آنجا که بزرگان موسیقی ما صدایشان در می آید ، حتی همسر خواننده ی مرحوم فرهاد هم در برابر این حرکت می ایستد.
آنهایی هم که با صدا و سیما همکاری کرده اند ،‌(مثل جناب افتخاری) انقدر در فشار میگذارند که بالاخره آن ها هم قید این سازمان را زده و ملتی را از دیدن و شنیدن هنرشان محروم میکنند .
روی هر فرکانس ماهواره که بگردید چندین و چند کانال پخش موسیقی را میتوانید به راحتی و رایگان پیدا کنید . در اینترنت طرفداران فرقه های منحط و گروه های منحرف انقدر زیاد هستند که به یک جستجوی ساده هزاران تصویر و موسیقی و فیلم و ... را میتوانید از این گروه ها پیدا کنید .
در برابر این موج گسترده ، ما سلاحمان را موسیقی سنتی مان را ، هنر پدرانمان را ، همه ی اینها را از چشم مردم دورمیکنیم ،‌ انگار نه جوانان ما میتوانند ساز ببینند و نه ما هنر موسیقی را ساخته ایم .
همیشه همین بوده ، حتی تا چند وقت پیش نفت ما را می خریدند ،‌پالایش می کردند ، فرآوری می کردند و دوباره به خودمان با چند برابر سود می فروختند .
آیا زمان آن فرا نرسیده که ساز ها را دوباره در آغوش بکشیم ؟
آیا زمان آن نیست که به فرزندانمان ، میراث نیاکان را نشان دهیم ؟
مسعود غیاث بیگی


همچنین مشاهده کنید