شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


هماهنگی در موسیقی ایران


هماهنگی در موسیقی ایران
● ساز و سخن
چندی است موضوع هم آهنگ کردن (هارمونیزاسیون) نغمات موسیقی ملی ایران بر سر زبانها افتاده و مورد بحث قرار گرفته است و برخی تصور می کنند فکر جدیدیست که در سر آهنگسازان مدرسه دیده راه یافته است و بی آنکه بسابقه این موضوع و تاریخچه آن واقف باشند موضوع را حلاجی میکنند حتی اخیرا خبرنگار یکی از مجلات موسیقی روزی با اینجانب در این مورد گفتگویی می کرد که جنبه مصاحبه داشت و ممکن است نظر بنده را در آن مجله بطریقی منعکس کند که خالی از نقص نباشد. این بود که لازم دیدم در مجله موسیقی رادیو نیز به طرح این مطلب مبادرت نمایم و این بار بجای ادامه دادن مطالب مربوط بساز و سخن وارد یک بحث آموزنده دیگر شوم که تا حدی موضوع روشن است. اینست که نخست بسابقه تاریخی این مطلب اشاره میکند سپس نظر خود را مینویسد.
اگر تاریخ موسیقی ایران را ورق بزنیم بطور تحقیق معلوم می شود که موسیقی ما همواره یک صدایی بوده و هرچند در بعضی از کتب قدما از خواص مطبوع و نامطبوع بودن ابعاد (فواصل) گفتگو بمیان آمده ولی نمیشود تصور کرد که «هارمنی» در موسیقی ما راه داشته است بلکه این فن بطور تحقیق در مغرب زمین از قرن دهم میلادی مورد آزمایش قرار گرفته و نخست در آهنگ های کلیسایی و اصوات چهارگانه انسان عملی شده و پس از قرنها موضوع تشکیل ارکستر و هارمونی ارکستر ایجاد شده است.
اما تا آنجا که نگارنده اطلاع دارد اولین قدم در این راه از زمانی برداشته شده است که «مسیو لومر» فرانسوی بریاست موزیک ارتش بکار گماشته شده است. وی بعضی از آهنگهای ایرانی را برای پیانو نوشت که نغمه اصلی با دست راست نواخته میشد و دست چپ با چند «آکورد» آنرا همراهی می کرد و بصورتی بسیار ساده و مقدماتی بود و همانها را نیز باصطلاح اهل فن برای یک ارکستر نظامی تنظیم میکردند و من در زمان کودکی خوب بیاد دارم که بعضی از این نغمات را موزیکچی ها می نواختند که از آنجمله بود بعضی رنگها و تصنیفها. قسمتی از این آهنگها را هم بدستور مظفرالدین شاه در فرانسه به چاپ رسانیدند که نمونه ای از آنها در کتابخانه هنرستان موسیقی ملی موجود است.
چون معلم فرانسوی زبان فارسی نمیدانست میرزا علی اکبرخان نقاش باشی (مزین الدوله) که معلم فرانسه و نقاشی دارالفنون بود بسمت مترجمی وی منصوب گردید و درس موسیقی نظری (تئوری موسیقی) او را که مبادی تعلیمات علمی موسیق بود و «مسیو لومر» برای شاگردان میگفت بطور سوال و جواب بفارسی ترجمه کرد و اولین کتاب تئوری موسیقی را در چاپخانه دارالفنون در سال ۱۲۶۱ هجری شمسی به چاپ رسانید. تعلیم سرایش (سلفژ) هم از روی کتب اروپایی داده میشد.
بعدها غلامرضاخان سالارمعزز که از شاگردان همان مدرسه بود و تحصیلات موسیقی خود را در کنسرواتوار پطروگراد هم در رشته موزیک نظامی تکمیل کرده بود بریاست مدرسه موزیک منصوب شد و کارهای «لومر»را دنبال نمود.
از کارهای او یکی ترجمه کتاب «هارمنی» بود که آنهم بکمک مزین الدوله انجام شد و شامل جزوه ای بود که توسط او بشاگردان مدرسه موزیک تدریس می شد و بچاپ هم نرسید. این کتاب در حقیقت یک نوع هم آهنگی ساده برای پیانو بود و بسبک چهارصدایی نوشته نمیشد بلکه آنهم شامل دست راست و دست چپ پیانو بود و بهرحال برای اولین بار تدریس این فن در مدرسه موزیک شروع شد. سالار معزز مارشهای نظامی و سرودهائی هم برای مدارس میساخت که آنها را نیز بهمان سبک «هارمونیزه» میکرد که با پبانو نواخته میشد و برای ارکستر نظامی هم مینوشت که در دسته های موزیک نواخته میشد. چند قطعه از سالار معزز در کتابخانه هنرستان موجود است یکی بنام «فانتزی ماهور» و دیگر چند پیش درآمد و رنگ که آنها هم بهمان سبک برای پیانوست.
چیزی که باید توجه کرد، در این قطعات فاصله های موسیقی ما حذف شده و به اصلاح امروزی «ربع پرده» ها بصورت نیم پرده نوشته شده و سعی هم شده است که مایه های ماهور و اصفهان انتخاب شود که با حذف ربع پرده های مخصوص نقصی در آهنگ پیدا نشود. پس تا اینجا که شروع هماهنگ کردن نغمات ایرانیست دو نقص موجود است یکی اینکه دقتی در مایه ها و گام های مخصوص ایرانی نشده و هارمونی خاصی که مناسب مایه های ایرانی باشد تجسس نکرده اند. دیگر اینکه بطور کلی هارمونی بسیار ساده و برای پیانو و در حقیقت نوعی از اکمپانیمان مختصر است. این روش بوسیله دیپلمه های مدرسه موزیک هم ادامه داشت و از حدود مارشها و سرودهای نظامی که همه در گامهای بزرگ و کوچک بودند و یا آهنگهائی که آنها هم در همین مایه ها ساخته میشدند تجاوز نمیکرد و خلاصه هنوز موضوع اینکه چگونه باید آهنگهای خاص موسیقی ایرانی را که در مایه های دیگریست نوشت مورد توجه قرار نگرفته بود. افسران قدیمی موزیک نظام هم که شاگردان مسیو لومر بودند مانند ناصر همایون و سلیمان خان و حسین خان هنگ آفرین و ابراهیم خان آژنگ نیز همین رویه را داشتند.
هنگامی که آقای علینقی وزیری در سال ۱۳۰۲ بایران بازگشت و مدرسه عالی موسیقی را تاسیس کرد برای اولین بار بفکر افتاد که نغمات موسیقی ایرانی را بدون اینکه خلل و نقصانی در اصل آنها وارد کند با همان فواصل معمولی خود برای چند ساز بنویسد. البته این کار در مایه هایی مانند سه گاه و شور بی اشکال نبود و لازم بود که راهی تجسس شود ولی وزیری این آزمایش را آغاز کرد. خوب بخاطر دارم وقتی اولین بار میخواست برای آهنگی در مایه سه گاه، هم آهنگی بنویسد دچار اشکال بود و بالاخره دریافت که شاهد سه گاه را نباید پایه آکورد قرار داد زیرا پنجم آکورد ناقص می شود. بنابراین بعد از مطالعات زیاد گام سه گاه را طوری نوشت که نت شاهدش درجه سوم گام باشد مثلاً در سه گاه سی کرن (راست کوک ویلن) آکورد درجه اول را: سل – سی-کرن – ر تعیین کرد و آنها که امروز بخیال خود مبتکر هماهنگ کردن نغمات ایرانی هستند و همین اسلوب را بکار میبرند شاید ندانند که این ابتکار نخست از طرف وزیری بوده است. یا اینکه تشخیص داد که گام شور پایین رونده است و آکورد در درجه اول شور لا (راست کوک ویلن) لا- دو- می نیست بلکه لا-ر-فا است و از این قبیل مثالها زیاد که موجب طول کلام می شود.
متاسفانه دست وزیری باز نبود زیرا ارکستر مجهزی نداشت و شاگردان مبتدی بودند و گوش مردم هم با این کار بکلی ناآشنا بود. این بود که هارمونی بسیار خفیفی درنظر گرفت و در ساختن دوتائی های سازهای مختلف از روش کنترپوان استفاده می کرد. حتی بعدها با مطالعات زیاد کتابی در هماهنگی موسیقی ایرانی نگاشت که متاسفانه تا کنون به چاپ نرسیده است. باز هم باید گفت متاسفانه آهنگهای وزیری که برای ارکستر آنروزهای مدرسه نوشته شده بود و دارای هماهنگی بود در صفحه ها ضبط نشد زیرا در آن موقع هم کمپانی های صفحه پرکنی نمی خواستند از این آهنگها که فکر می کردند برای گوشهای مردم سنگین است صفحه بردارند و بحساب تجارتی خودشان از تصنیف ها و آهنگهای سبکتر صفحه گرفتند. من امیدوارم بتوانم چند نوع از آهنگهای وزیری را که صفحه ای از آنها موجود نیست و دارای هارمونی می باشد با ارکستر گلهای رادیو اجرا کنم که نمونه ای بگوش مردم برسد.
بعد از وزیری باز کسانی شروع باینکار کردند که باید نخست از آقای پرویز محمود نام برد. البته روش کار او کاملتر بود و برای ارکستر بزرگ می نوشت ولی او هم از فواصل موسیقی ایرانی صرفنظر کرد و جستجوئی برای یافتن قواعد هارمونی خاص موسیقی نکرد و زحمتی در این راه نکشید که قابل ذکر باشد.
در سالهای اخیر بعضی از آهنگسازان تحصیلکرده مانند آقایان باغچه بان و ناصحی و دیگران در این زمینه مشغول کار شده اند که من نتیجه کار آنها را با ارکستری نشنیده ام که بتوانم قضاوت کنم. اخیرا یکی از جوانان تحصیلکرده در حقیقت روش سابق وزیری را در پیش گرفته. باید گفت که کارهای آقای فریبا [حسین دهلوی] درین قسمت ارزش دارد ولی تعجب میکنم چرا وی با وزیری که مبتکر این کار است تماس نمی گیرد. من تصور می کنم که اگر چند نمونه از ساخته های وزیری را مطالعه کند کارش خیلی بیشتر جلوه خواهد داشت زیرا شاید وقت خود را به تجسساتی تلف می کند که قبلا راه حل مناسب پیدا شده است.
● نکته
۱) طوری باید نغمات ملی ایران را هم آهنگ کرد که لطف و خاصیت اصلی خود را از دست ندهند.
۲) کنترپوان برای موسیقی ما بهتر از هارمونی است.
۳) ملودی اصلی را نباید فدای اصوات فرعی کرد زیرا ما مشتاق شنیدن ملودی اصلی هستیم.
تا مدتی که گوشها آشنایی کامل پیدا کند و راه حل نهائی بدست آید امیدوارم جوانانی که در این راه قدم برمی دارند هارمونی نباید پیچیده و سنگین باشد روزبه روز بیشتر موفق شوند.
(مجله موسیقی رادیو ایران – شماره ۱۷ – خرداد ۱۳۳۸)
روح الله خالقی
منبع : گفتمان ایران


همچنین مشاهده کنید