یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

مولا‌نا، تعهد و ستایش


مولا‌نا، تعهد و ستایش
با رعایت دو اصل تعهد به قصد و سپاس، انسان قدم در راه تعالی می‌گذارد. تعهد به قصد، ما را در مسیر قرار می‌دهد و سپاس درهای بی‌شماری را برای انسان می‌گشاید. در داستان نذر کردن سگان مولا‌نا جلا‌ل الدین انسان‌هایی را بیان می‌کند که بر سر تعهد به قصد و نیت خودشان نیستند و آنها را فراموش می‌کنند.این حکایت داستان سگانی است که در زمستان اسیر سوز و سرما می‌شوند و با خود قرار می‌گذارند که در تابستان برای خود خانه ای بسازند که حافظ آنها در سرمای پیش رو باشد.
سگ زمستان جمه گردد استخوانش
زخم سرما خود گرداند چنانش
گاو بگوید کاین قدر تن که منم
خانه ای از سنگ باید کردنم
چونکه تابستان بیاید من زچنگ
بهر سرما خانه ای سازم ز سنگ
چون زمانی که ما درگیر نفس خود می‌شویم و از آن قصد و نیت دور می‌افتیم با هزاران دلیل خود را توجیه می‌کنیم و قصد و آهنگ و رسالت زندگی خودمان را از یاد می‌بریم.
چونکه تابستان بیاید از گشاد
استخوان‌ها پهن گردد پوست شاد
گوید او چون زفت بیند خویش را
در کدامین خانه گنجم ای کیا
گویدش د ل خانه ای ساز ای عمو
گوید او در خانه کی گنجم بگو
استخوان حرص تو ئر وقت درد
در هم آید خرد گردد در نورد
گویی از توبه بسازم خانه ای
در زمستان باشدم استانه ای
چون بشد در دو شدت آن حرص زفت
همچو سگ سودای خانه از تو رفت
دومین خصلت که آدمی‌ را به بلند ای قلل معرفت می‌رساند شکر و ستایش است. شکر نعمت مقدم‌تر از خود نعمت است. نعمت تنها، مارا دچار غفلت و منیت می‌کند و شکر به ما آگاهی می‌دهد. شکر و ستایش به هر آنچه که خدا به ما داده و چه آنهایی که نداده ما را به آن وجود مطلق و بی‌نهایت وصل می‌کند، آن زمان است که ما تبدیل به واسطه نعمت برای همه جهانیان خواهیم شد و در‌های بیشماری را به خاطر کسب آن معرفت برایمان باز می‌نماید.
شکر نعمت خوشتر از نعمت بود
شکر باره کی سوی نعمت رود
شکر جان نعمت و نعمت چو پوست
زانکه شکر آرد ترا تا کوی دوست
نعمت آرد غفلت و شکر انتباه
صید نعمت کن به دام شکر شاه
نعمت شکرت کند پر چشم و میر
تا کنی صد نعمت، ایثار فقیر
سیر نوشی از طعام و نقل حق
تا رود از تو شکم خواری و دق
سلا‌م قولا‌ن من رب رحیم‌

علیرضا محمددوست
منبع : روزنامه حیات نو