پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا


جنبش و سازمان های کارگری در انگلستان


جنبش و سازمان های کارگری در انگلستان
انگلستان به عنوان قدیمی ترین کشور صنعتی جهان شاهد پیدایش نخستین جنبش کارگری عمده بود. جنبش کارگری در این کشور همواره خصلتی عملگرا و غیرایدئولوژیک داشته و از نظام دموکراسی پارلمانی به عنوان وسیله تحقق اهداف خود حمایت کرده است. جنبش کارگری انگلیس هیچگاه حتی در دوران قیام چارتیست ها خصلت انقلا بی پیدا نکرد، هر چند وضع کارگران در آن کشور بهتر از کشورهای دیگر نبود. روی هم رفته ویژگی نظام پارلمانی در انگلستان برخصلت اصلا ح طلبی و اعتدال جنبش کارگری در آن کشور تاثیر تعیین کننده ای گذاشت. با آن که دولت لیبرال در انگلستان دولت بورژوازی تجاری و صنعتی بود، با این حال انعطاف پذیری نظام حقوقی زمینه اعطای امتیازات تدریجی به طبقه کارگر را فراهم میآورد. در سال ۱۸۲۵ ، قانون ضد تجمعات کارگری در آن کشور لغو گردید. جنبش کارگری انگلیس به علا وه از حمایت روشنفکرانه رادیکال آن کشور نیز برخوردار بود. تا دهه ۱۸۹۰ گرایش سندیکالیستی محسوسی در درون جنبش کارگری وجود داشت به این معنی که آن جنبش از درگیری مستقیم در مسائل سیاسی پرهیز می کرد.
در این دوران جنبش کارگری جناح رادیکال حزب لیبرال را نماینده واقعی طبقه کارگر می دانست. البته هر دو حزب محافظه کار (توری) و لیبرال (ویگ) در پی جلب آرای کارگران بودند ودر بین کارگران معادن همواره شمار قابل ملا حظه ای به حزب محافظه کار رای می دادند. به هر حال علی رغم محدودیت های انتخاباتی نمایندگان کارگران می توانستند از طریق ائتلا فات به مجلس عوام راه پیدا کنند. با توجه به ریشه های نیرومند نظام دوحزبی در انگلستان، پیدایش جنبش کارگری در آغاز به تکوین حزب سومی نینجامید. حزب کارگر در ابتدا به عنوان نماینده پارلمانی اتحادیه های کارگری پدید آمد و در واقع ادامه گروه کارگری نیرومندی بود که در سال ۱۹۰۶ در پارلمان پیدا شده بود.
به عبارت دیگر منشا حزب کارگر در پارلمان بود. روی هم رفته گرایش های عمده سوسیالیستی در انگلستان از جمله جامعه فابین ها، فدراسیون سوسیال دموکرات ها و سندیکالیست های صنفی هیچ گونه مخالفتی با شرکت طبقه کارگر در نظام پارلمانی نداشتند. در نتیجه جنبش کارگری انگلستان گرایش اعتدالی و غیرانقلا بی یافت تا جایی که فردریش انگلس در سال ۱۸۷۴ از «بی تفاوتی کارگران انگلیس نسبت به هر گونه نظریه سیاسی» شکوه کرد.
به طور کلی خصلت غیرانقلا بی جنبش کارگری در انگلیس از همان آغاز توجه نویسندگان رادیکال و به ویژه مارکسیست ها را جلب کرد. انگلس در تعجب بود که چرا جنبش کارگری انگلستان علی رغم سازماندهی بسیار پیشرفته آن، کند و غیرانقلا بی است. برخی از مارکسیست ها مفهوم «اشرافیت کارگری» یا بورژوایی شدن کارگران را در توضیح این وضعیت مطرح کردند. لنین استثمار استعماری و امپریالیستی سایر کشورها به وسیله انگلستان را عامل اصلی گسترش روحیه «فرصت طلبی» در درون جنبش کارگری در آن کشور می دانست. از سوی دیگر انگلس قبلا استدلا ل کرده بود که درست برعکس، قشر بالا ی طبقه کارگر انگلستان همواره از سایر قشرها فعال تر و رادیکال تر بوده است. برخی نیز خصلت انعطاف پذیر نظام حقوقی و سیاسی انگلیس را عامل اعتدال جنبش کارگری آن کشور دانسته اند.
نخستین سازمان های کارگری در انگلستان در قرن هجدهم و در طی انقلا ب صنعتی پیدا شدند لیکن به موجب قوانین اجتماعات ۱۷۹۹ و ۱۸۰۰ سرکوب شدند. قوانین مزبور تحت فشار شورش های کارگران در سال ۱۸۲۴ لغو شد. در نتیجه شمار بسیاری از اتحادیه های کارگری در هر زمینه اقتصادی پیدا شد. نقش اولیه اتحادیه های کارگری که پس از ۱۸۲۵ شکل گرفتند فیصله مسالمتآمیز اختلا فات میان کارگران و کارفرمایان بود و در نتیجه استفاده از اعتصاب بسیار محدود بود. این اتحادیه ها تحت هدایت فکری رابرت اوئن، سوسیالیست معروف انگلیسی، در ۱۸۳۴ در «اتحادیه کارگری بزرگ ملی» ترکیب شدند لیکن اتحادیه بزرگ در اقدامات خود جهت اعتصاب با شکست مواجه شد. این اتحادیه دارای ۵۰۰ هزار عضو بود. فصل تازه ای در فعالیت اتحادیه های کارگری انگلیس در سال ۱۸۵۱ با تاسیس «جامعه بزرگ مهندسان» (کارگران ماهر) آغاز شد. اهداف این اتحادیه شامل اقدام در زمینه همکاری و تعاون داوطلبانه و حل مسائل دستمزدها و ساعات کار بود. به هر حال اتحادیه مزبور اهدافی اصلا ح طلبانه داشت و از تعدیل منافع مختلف طبقاتی حمایت می کرد. در فاصله ۱۸۶۰ تا ۱۸۸۰ اتحادیه های کارگری توانستند در تصویب برخی قوانین به وسیله پارلمان در جهت تامین منافع کارگران موثر واقع شوند. در سال ۱۸۷۶ در واکنش به افزایش تهدیدات نسبت به اتحادیه های کارگری «انجمن کارگران لندن» (عضو بین الملل اول) از فعالیت سیاسی حمایت کرد و در بیانیه خود از «دموکراسی رادیکال» به عنوان هدف جنبش کارگری سخن گفت. شورای اتحادیه های کارگری لندن، زمینه وحدت و یکپارچگی جنبش کارگری را فراهم آورد و در نتیجه در سال ۱۸۶۸ نخستین کنگره اتحادیه های کارگری (TUC) در منچستر تشکیل شد. به علا وه اتحادیه های کارگری با تاسیس مجمع نمایندگان منافع کارگران در سال ۱۸۶۸ و کمیته پارلمانی کارگران در سال ۱۸۷۱ بر پارلمان اعمال نفوذ کردند. با این حال در این زمان زمینه ذهنی برای تشکیل حزب کارگران وجود نداشت و گرایش اصلا ح طلبانه و محافظه کارانه در میان اتحادیه های کارگری غالب بود. اما در طی بحران اقتصادی سال های ۸۵-۱۸۷۵ گرایش رادیکالی در میان آنها شدت گرفت. به ویژه کارگران غیرماهر در صنایع نساجی و معدن با ایجاد «جنبش نوین کارگری» اتحادیه های کارگری تازه ای ایجاد کردند که همراه با اتحادیه های حرفه ای در کنگره اتحادیه ها فعالیت داشتند. در نتیجه این تحولا ت اتحادیه های کارگری سیاسی شدند و در ۱۸۸۹ رهبری کنگره به دست افراد تندروی افتاد. در کنگره ۱۸۹۰ در لیورپول، تقاضای هشت ساعت کار در روز و فعالیت سیاسی بیشتر برای اتحادیه ها مطرح شد. در ۱۸۸۹، کنگره اتحادیه ها از کمیته پارلمانی کارگران خواست که کنفرانس مشترکی میان اتحادیه های کارگری، تعاونی ها و گروه های سیاسی طرفدار سوسیالیسم تشکیل دهد تا در مورد نحوه نمایندگی منافع طبقه کارگر در پارلمان تصمیم بگیرد. تشکیل کمیته نمایندگی کارگران حاصل این مذاکرات بود. همین کمیته در سال ۱۹۰۶ به حزب کارگر تبدیل شد. در واقع حزب کارگر را اتحادیه های کارگری تاسیس کردند.
حزب از نظر مالی هم وابسته به اتحادیه ها بود. هر عضو اتحادیه ای عضو حزب هم تلقی می شد. تا سال ۱۹۱۴ اتحادیه های کارگری تحکیم بیشتری یافتند و شمار اعضای آنها به بیش از ۴ میلیون نفر رسید. در همین سال ها حزب کارگر نیز فعالیت قابل ملا حظه ای داشت. با این حال در طی جنگ اول اتحادیه های کارگری انگلستان هم مانند دیگر کشورهای اروپایی به سازش با حکومت و اتحادیه های کارفرمایی تن در دادند و بدین سان در طی بحران جنگ علا یق ناسیونالیستی بر علا یق سوسیالیستی فایق آمد. اما پس از جنگ رادیکالیسم اتحادیه های کارگری شدت بی سابقه ای یافت. پیروزی انقلا ب اکتبر در روسیه و پیدایش جنبش شوراهای کارگری در آلمان پس از جنگ از جمله عوامل تشدید رادیکالیسم اتحادیه های کارگری در این زمان بود. در عین حال از آن پس با توده ای شدن حزب، بخش قابل ملا حظه ای از طبقات متوسط نیز از آن حمایت کردند. در واکنش به این تحول برخی گروه های رادیکال پس از جنگ از حزب کارگر جدا شدند و به حزب کمونیست انگلیس پیوستند. پس از اعتصاب عمومی سال ۱۹۲۶ استقلا ل عمل کنگره اتحادیه ها در نتیجه وضع «قانون اختلا فات» اتحادیه ها در ۱۹۲۷، بسیار محدود شد. به موجب این قانون اعتصابات عمومی ممنوع گردید.
در سال های رکود ۳۲-۱۹۲۹ عضویت در اتحادیه ها کاهش یافت لیکن با به قدرت رسیدن حزب کارگر در سال ۱۹۴۵ قوانین ضداتحادیه ای سال ۱۹۲۷ لغو شد و برخی از رهبران اتحادیه ها به وزارت و مناصب عالیه حکومتی رسیدند. با این حال در نتیجه سیاست حکومت کارگری در زمینه «تثبیت دستمزدها» در سال ۱۹۴۸ میان حزب و اتحادیه های کارگری اختلا ف پیدا شد و در نتیجه برخی از اتحادیه ها آشکارا به مخالفت با حزب برخاستند. همین اختلا فات در نتیجه سیاست دستمزدهای حکومت کارگری هارولد ویلسون در دهه ۱۹۶۰ تشدید شد. در این سال ها شمار اعضای کنگره اتحادیه های کارگری (TUC) به ۸ میلیون نفر بالغ می شد. این کنگره شامل اتحادیه های حرفه ای سنتی، اتحادیه های عمومی، اتحادیه های صنفی و اتحادیه های کارگران حقوق بگیر بوده است.
در دهه ۱۹۶۰ در انگلستان حدود ۱۰ میلیون کارگر (از کل ۲۰ میلیون جمعیت کارگری) عضو اتحادیه کارگری بودند و از این شمار حدود ۹ میلیون عضو کنگره اتحادیه های کارگری بودند. این جمعیت کارگری در ۱۸۳ اتحادیه کارگری عضویت داشتند. مهمترین اتحادیه های کارگری عضو «کنگره اتحادیه ها» در انگلستان عبارتند از: اتحادیه کارگران حمل و نقل، اتحادیه ملی کارگران شهرداری ها، اتحادیه ملی کارگران معادن، اتحادیه ملی کارگران راه آهن، اتحادیه کارگران صنایع، اتحادیه های حرفه ای سنتی و اتحادیه های کارگران حقوق بگیر. کنگره اتحادیه ها فاقد قدرت الزام آور نسبت به اعضا است و به ویژه در مذاکرات مربوط به دستمزدها که به اتحادیه های عضو واگذار شده دخالتی ندارد. به علاوه در انگلستان «جنبش تعاونی ها» از اهمیت خاصی برخوردار است. شمار انجمن های تعاونی توزیع کوچک در دهه ۱۹۶۰ به ۹۸۸ تعاونی بالغ می شد. همچنین ۴۴ انجمن تعاونی تولید وجود داشت. اغلب تعاونی ها در «اتحادیه تعاونی» که سازمان مرکزی تعاونی ها است عضو بوده اند. در دهه ۱۹۶۰، ۱۸۰ اتحادیه عمده کارگری وابسته به حزب کارگر بودند و حدود نیمی از کرسی ها پارلمانی حزب کارگر را در دست خود داشتند و بخش عمده منابع مالی مورد نیاز حزب را تامین می کردند. حزب کارگر با اتحادیه های کارگری مشورت می کند و تقاضاهای آنها را در برنامه فعالیت های انتخاباتی خود جای می دهد.
نویسنده : حمید سرداری
منبع : روزنامه مردم سالاری