چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

جنگ با رنگ یا چپ‌گرایی جدید؟!


جنگ با رنگ یا چپ‌گرایی جدید؟!
به بهانه بخشنامه جدید دولت در جلوگیری از «چاپ رنگی» گزارش‌های دولتی
یَا أَیُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحاً إِنِّی بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ (مؤمنون:۵۱)
پس از تجربه یک دوره شعارهای چپ‌گرایانه در دهه نخست انقلاب که ناشی از برداشت‌های نادرست از برخی از صفحات تاریخ اسلام و تلفیق آنها با شعارهای مارکسیستی در طول چند دهه از تاریخ ایران پیش از انقلاب بود، اکنون در مواردی دوباره این شعارها سربرآورده است. نگاهی به برخی بخشنامه‌های اخیر دولت و شعارها و رفتارهایی که از دولت نهم مشاهده می‌کنیم، به خوبی می‌تواند این وضعیت را نشان دهد.
خلط کردن میان اسراف و تبذیر با آنچه که در قرآن به عنوان استفاده از طیبات و «زینت الله» مطرح شده است، یکی از قالب‌های درهم آمیخته شدن ارزش‌های درست اسلامی و سطح توقع زندگی خوب در جامعه اسلامی با چیزی است که از آن باید به عنوان نوعی عقب گرد به شعارهای سوسیالیستی یاد کرد، روشی که هدفش محروم کردن مردم از طیبات و خورد و خوارک خوب و لذت بردن از زندگی است.
البته توصیه شده است که شخص رئیس دولت یا رهبر زندگی ساده داشته باشند و بحمدالله خدا را شاکریم که دارند، اما تحمیل این رویه به عنوان یک روش زندگی برای عامه مردم، به هیچ روی موافق با روح شریعت اسلامی که مخالف نگاه منفی به «زندگی» (لا تنس نصیبک من الدنیا) در جهت بهره‌مندی از «طیبات» است، نمی‌باشد. طبیعی است که اول آیه هم مهم است که «وابتغ فی ما آتاک الله الدارَ الاخرهٔ» اما خداوند برای آن که کسی تصور رهبانیت از این آیه نکند و در این دنیا فقط دنبال آخرت نگردد، بلافاصله روی «فراموش نکردن نصیب در این دنیا» تأکید می‌کند.
شاید به همین دلیل است که این ساده‌زیستی را در زندگی امام علی(ع) در دوران حکومتش داریم، اما در زندگی امام صادق(ع) درست عکس آن یعنی استفاده از بهترین‌ها مشاهده می‌کنیم. حضرت به اعتراض معترضین هم در این باره پاسخ داد و با نشان دادن لباس پشمین خود، آن را مربوط به رابطه خود با خدا دانست.
نویسنده خدای متعال را شاکر است که رهبر و رئیس جمهور زندگی ساده‌ای دارند، اما باید توجه داشت که امیرمؤمنان(ع) در باره توجیه لزوم داشتن زندگی ساده برای خود فرمودند، این برای آن است تا فقر فقیران آنان را آزرده نکند. آن حضرت هرگز این رویه را به عنوان یک قاعده برای همه مردم قرار ندادند. حضرت خود ساده می‌خوردند، اما در رحبه مسجد کوفه با غذای گرم و خوب از مردم پذیرایی می‌کردند.
مهم‌تر از همه آیه‌ای است که در ابتدای این یادداشت آوردیم. این آیه یک اصل مسلم قرآنی را بیان می‌کند. به طوری که همزمان روی «خوردن طیبات» و «عمل صالح» تکیه دارد. آشکار است که تعمیم در خوردن طیبات شامل بهره مندی از همه خوبی‌ها و زیبایی‌ها در زندگی است، چیزی که با عمل صالح نه تنها منافات ندارد، بلکه بسا زمینه ساز آن هم باشد. از آیه چنین به دست می‌آید که زندگی مجموعه‌ای از این دو اصل است. نکته جالب این که اوّل «کلوا من الطیبات» آمده و سپس از «عمل صالح» سخن به میان آمده است.
بدون تردید رویکرد منفی به «زندگی» با دیدگاه‌های قرآنی ناسازگار بوده و با روح اقتصاد اسلامی که جهت گیری آن تقویت کار و درآمدزایی مردم و بهره‌مندی از زندگی خوب و فراهم کردن منزل وسیع برای زن و فرزند است ـ چنان كه در روایات آمده ـ ناسازگار است.
مهم آن است كه توجه داشته باشیم بخش عمده‌ای از مصادیق زهد در این دنیا، جزا و پاداش خود را در آخرت به دست می‌آورد، اما در چارچوب فقه و حقوق در این دنیا برای آن تعریف خاصی نمی شود. اسراف در زندگی شخصی عذاب سخت الهی را در پی دارد، اما در كدام اصل فقهی چاره جویی قانونی و حقوقی برای آن شده است؟ در مقابل، دادن صدقه مستحب در نظام حقوقی این دنیا تعریف نشده، اما پاداش فراوانی در آخرت دارد.
باید توجه داشت تفسیرهای نادرستی كه از زهد شده و خلط نظام حقوقی ـ فقهی این دنیا با میزان و حساب و كتاب آخرت همواره سبب برداشت‌های نادرست از رویه اسلام در نگاه به زندگی اجتماعی و اقتصادی و حتی عبادی انسان شده است.
با توجه به این قبیل بخشنامه‌ها، لابد باید انتظار داشت که مدتی دیگر گفته شود که صدا و سیما هم که هزینه اش از بیت المال است فقط فیلم‌های سیاه و سفید تولید کند. یا مثلا اگر در سربازخانه‌ها که دولتی است سربازها می‌توانند روی زمین یا روی پتو بخوابند چرا ما باید هزینه تخت و دشک بدهیم؟ یا چنان که رایج کرده اند نوشابه هم از غذای رایج در ادارات برداشته شود. چرا اختیار را به دست خود مردم نمی‌دهیم که در محدوده مباحات هرچه را برای زندگی خویش نیک می‌پندارند همان گونه انتخاب کنند.
اما از بدشانسی‌های دولت نهم ـ و شاید مردم ـ یکی هم این است که با وجود دادن این قبیل شعارها مکلف به اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی در جهت گسترش حوزه اقتصاد خصوصی شده است. این نوعی تناقض را در رفتار و عمل این دولت ایجاد کرده است. شاید همین عامل است که سبب شده است تا دولت متهم به سستی در اجرای این اصل شود.
زمانی نویسنده این سطور تصور می‌کرد که این مشکل چپ‌های کشور ماست که به چرخ تمدن غرب می‌چرخند و موج جهانی آنها را می‌گیرد. زمانی که مارکسیسم غلبه دارد افکار مارکسیستی دارند و زمانی که لیبرالیسم غلبه می‌کند، لیبرال می‌شوند. اما اکنون احساس می‌شود دور جدیدی که در بخشی از دنیا مثلا آمریکای لاتین آمده که علاقه مندی به شعار‌های چپ روانه است، روی جناح راست ما هم تأثیر گذاشته است. این خطری است که ما را از اصالت اسلامی خود دور می‌کند.
این بماند که توصیه به داشتن زندگی سخت و زاهدانه و بدور از رنگ و نگار در حالی است که دولت طی دو سال گذشته میلیاردها تومان پول را به بهانه رفع بیکاری میان اقشار مختلف مردم توزیع کرده و بیشتر این پول صرف هزینه‌های زاید در زندگی آنان شده بدون آن که تولید کاری صورت گرفته باشد. چه کسی است که منکر وجود نقدینگی شگفتی باشد که ثمری جز رفتن به سمت زرق و برق و نتیجتا لوکس شدن زندگی و بالا رفتن تورم ندارد و این مگر جز آن است که دولت محترم زمینه اش را فراهم کرده است؟
تعجب از مرشدان فکری و روحانیون برجسته جناح راست است که با توجه به سوابقی که طی سال‌های دولت آقای میرحسین موسوی در مبارزه با تفکرات سوسیالیستی و اقتصاد دولتی و ملاحظات نشأت گرفته از اندیشه‌های چپ روانه داشتند، اکنون این چنین در برابر چنین رفتارهای چپ روانه سکوت کرده‌اند.
در اقتصادی که بخش عمده آن دولتی است و حتی آنجا هم که خصوصی می‌شود باز مدیریت دولتی می‌ماند، چرا نباید یک گزارش یا خبرنامه رنگی چاپ شود تا زمینه توزیع و تبلیغ بیشتر را فراهم کند و کار داد و ستد را آسانتر سازد و جذابیت را بیشتر کند؟ اگر گفتند که خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد، آیا یک مصداق روشنش همین نیست که از آنچه خداوند به عنوان «رنگ» آفریده و تمام زیبایی طبیعت به همین رنگ آمیزی است استفاده کنیم؟ استفاده از همین تبلیغات رنگی در بروشورها می‌تواند در فروش اجناس مؤثر باشد. اساسا در برخی از موارد بدون استفاده از رنگ، چاپ این قبیل گزارش‌ها معنا و مفهوم ندارد و چه بسا باعث اخلال در تصمیم‌گیری‌های كلان اقتصادی كشور شود.
اگر این شعار مبنای برخورد دولت جدید است، بهتر است دست از عمل به خصوصی سازی بردارد، اصل چهل و چهار را به کناری بگذارد و برای رفع همه این نگرانی‌ها از اساس به ترویج فقر و ناداری بپردازد. اصلا آدم می‌تواند در یک بیغوله زندگی کند. تمام بچه‌هایش دور و برش زیر یک لحاف بخوابند و یک قرص نان را با اندکی پنیر میان آنان تقسیم کرده بخورد. دیگر چه نیازی به تولید کار است. مردمی که کار می‌کنند، «پول» خواهند داشت و پول داشتن، مساوی با خوب زندگی کردن است و این خوب زندگی کردن، اگر با «عمل صالح» همراه باشد، عمل به همان دستور العمل زیبای قرآنی است.
اکنون نگویند اگر سختگیری نکنیم، خواهند گفت زندگی مرفهانه و مسرفانه دارند و اگر جلوگیری کنیم، خواهند گفت رفتار سختگیرانه دارند. برای این که پاسخ خواهیم داد مهم اعتدال و اقتصاد و پرهیز از شعارهایی است که خوشبختانه این دولت نیازی به آنها ندارد.
باید کوشش کرد جلوی ضررهای میلیاردی را گرفت که چه بسا در اثر ندانم‌کاری‌ها، خسارتش هزاران برابر این قبیل بروشورهای رنگی است.
برای ضعفا هم باید کاری کرد که مسکن ارزان شود تا مجبور نشوند برای خرید یک واحد پنجاه متری، حقوق سی سال خدمت خود را همراه با ارث پدری سر هم کنند و عاقبت هم با قرض و بدهی بانکی سر بر بالین مرگ بگذارند.
آنچه گفته شد، از بابت اصل نصیحت به ائمه مسلمین و از سر خیرخواهی بود. امیدواریم تلقی دیگری از آن نشود.
برای دولت نهم آرزوی موفقیت داریم و برای موفقیتش دعا می‌کنیم.
رسول جعفریان