جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


تحلیل اقتصادی تقسیم حقوق اموال


تحلیل اقتصادی تقسیم حقوق اموال
متن زیر ترجمه ای آزاد از قسمتی از مقاله ی استیون شاول است با نام Economic analysis of property lawکه توسط این جانب به فارسی بر گردانده و در برخی قسمت ها با حقوق ایران تطبیق داده شده است.
الف) شرح تقسیم حقوق
دسته ی حقوق اموال در یک چیز به راه های گوناگونی ممکن است تقسیم بندی شود:
۱) حقوق مختلفی که به طور همزمان مورد بهره برداری قرار می گیرند.
۲) حقوقی که تنها تحت شرایط و اوضاع و احوال خاصی مورد استفاده قرار می گیرند.
۳) حقوقی که تنها در زمان های خاصی اعمال می شوند.
(به علاوه حق تصرف و حق انتقال ممکن است از هم تفکیک شوند)
▪ برای روشن شدن مبحث به این مثال ها توجه کنید:
۱) ممکن است که حق مالکیت مالک یک زمین مطلق نباشد .دیگران در زمین او ممکن است از یک حق ارتفاق برخوردار باشند .
۰ـ مثلا:حق عبور از زمین او از یک معبر خصوصی یا یک حق انتفاع شبیه :بهره برداری از چوب درختان نفت یا آب معدنی از زمین او
۲) ممکن است طی یک وصیت نامه حق تصرف در اموال متوفی منوط شده باشد مثلا به دنیا آمدن یک نوه یا کسب دانش توسط یک شخص خاص (در اینجا تا زمان محقق نشدن شرط حق مالکیت کامل نشده است )
۳) ترتیبات مرسوم اجاره نوعی تقسیم بندی از حقوق اموال را در طی زمانی خاص تشکیل می دهد که بسیاری از حقوق را مستاجر تنها در طی زمان مدت اجاره دارا می باشد (نه قبل یا بعد از این مدت)
۴) در یک رابطه ی حقوقی در قالب تراست :تراستی عنوان مالکیت (سمت مالکیت )را برای منافع دیگری نگه می دارد یا ممکن است که از استفاده از اموال بهره مند شود اما عموما حق بر انتقال آن را ندارد :حق تصرف و حق انتقال در اینجا تفکیک شده.
مثلا:یک بچه یتیم ممکن است در خانه ای زندگی کند اما تراستی بالغ ‘مثلا یک خویشاوند‘تصمیم به فروش یا عدم فروش آن بگیرد .(تراست نهاد حقوقی خاصی است که در حقوق ایران مشابهی برای آن نمی توان یافت.برخی حقوق دانان این نهاد را با وقف همانند کرده اند که البته با هم تفاوت هایی دارند.
ب)سود و منافع اجتماعی و ضررهای تقسیم حقوق اموال
تقسیم حقوق ممکن است از نظر اجتماعی باارزش باشد چرا که هنگامی که اشخاص مختلفی از مناغع گوناگون مالی بهره مند می شوند سودها هم چند برابر می شود .مثلا مالک یک زمین صحرایی به گردشگران حق عبور از زمینش را می دهد.یا مالک یک خانه در یک پناهگاه و پاتوق تابستانی آن را به شخصی در طی زمستان زمانی که او نمی خواهد از خانه اش استفاده کند اجاره می دهد.
البته ضرر و زیان های بسیاری هم در این تقسیم حقوق متصور است.
۱) هزینه های اقتصادی بهره مندی از این منافع ممکن است زیاد باشد:مثلا برای بریدن و بهره برداری از چوب درختان یک باغ (زمین )باید تجهیزاتی به آن زمین حمل شود.تحمل این هزینه ها در صورتی که سود اقتصادی بیشتری به همراه داشته باشد از نظر اقتصادی مشکلی را ایجاد نمی کند.اما مثلا پیمودن راه طولانی به منظور رسیدن به مکان گردشی که تنها یک متر است عاقلانه به نظر نمی رسد.
۲) دومین ضرر ممکن است این باشد که همزمان دو یا چند حقوق و منافع یکسان با هم تداخل پیدا کنند:مثلا چند فرد حق دارند از استخر حیاط خلوت شخصی در زمان های مختلفی استفاده کنند:ممکن است تمایل افراد مختلف به استفاده ی همزمان افزایش پیدا کند.
البته این مشکل در صورت تقسیم بندی حقوق مالکیت به نحو شفاف و دقیق به راحتی حل می شود.
۳) سومین ضرر تقسیم بندی حقوق تصرف و مالکیت این است که شخصی از حقی که در تعارض با حق دیگری است استفاده کند.مثلا کشاورزی در زمینش حق ارتفاقی برای شخص دیگری مبنی بر عبور از این زمین قرار داده این شخص ممکن است در اعمال این حق محصولات کشاورز را لگد کند.
کشاورز نمی تواند حقی مبتنی بر لگد کردن محصولاتش به دیگری بدهد .اما ممکن است شخص ادعا کند که دادن حق ارتفاق او ملازمه دارد با لگد کردن محصولات باغ(در نتیجه تعیین مرز دقیق حقوق لازم است)
یک زیان نزدیک مرتبط با تقسیم بندی حقوق مالکیت این است که ممکن است استفاده ها ی هم پایه و در عرض هم از اموال صورت بگیرد.
۴) زیان دیگر در جایی بوجود می آید که این تقسیم حقوق طولانی مدت و پایدار است:مثلا وجود حق ارتفاق حتی در صورت فروش مال (که باید خریدار حتما از وجود چنین حقی آگاه باشد و گرنه در حقوق ما نیز او حق فسخ دارد)
ج)منافع اجتماعی و زیان های تفکیک حقوق تصرفی از حقوق انتقالی
چیزی که به نحو مرسوم وجود دارد این است که یک شخص حق انتقال و حق تصرف از مال را به نحو همزمان داراست.حالت معمول هم این است که دارنده ی حق تصرف آگاهی و انگیزه ی تصمیم گیری صحیح در خصوص انتقال مال را هم داراست.چرا که با ویژگی های مال و طبیعتا ارزش آن مال برای خودش آشناست و عموما از انگیزه ی مطلوب اجتماعی هم برای تصمیم بر انتقال یا عدم انتقال مالکیتش برخوردار است.
در برخی موارد تفکیک حق تصرف و حق انتقال با توجه به اوضاع و احوال اقتصادی و مفید است.
مثلا زمانی که مالک حق تصرف ‘آگاهی و یا توانایی فکری در خصوص تصمیم گیری های مربوط به اتقال مال را ندارد :مثلا کودکی ملک مال است و یک تراستی بزرگسال حق تصمیم گیری در خصوص فروش مال را دارد.
● تصرف و انتقال مالکیت
همان طور که در مباحث قبل مشاهده کردیم حقوق تصرفی و حقوق انتقالی دو شاخه ی مجزا از هم در حقوق مالکیت هستند که شناسایی این دو و تفکیکشان می تواند به ما در پذیرش برخی مفاهیم حقوقی یاری رساند.
در این فصل مشاهده می کنیم که تصرف و انتقال اموال موضوع مهمی است چرا که بیشتر اموال حداقل یک دست جابه جا می شود مالکیتشان .(در یک اقتصاد پیشرفته این انتقال از تولید کننده به مصرف کننده صورت می گیرد)
در این فصل مباحثی را در خصوص اموالی که سابقا مالکی نداشته و با موضوعات مرتبط با تصرف اموال گم شده یا رها شده مطرح می کنیم.همچنین با توضیح در خصوص راه های گوناگون تملک اموال بیع هبه ارث به بررسی انتقال غیر ارادی اموال و بحث مرور زمان مملک می پردازیم:
۱) تصرف اموال بدون مالک
۱-۱) در اینجا ما در خصوص انگیزه های شخص برای پیدا کردن چیزهایی که سابقا مالک نداشتند توضیحاتی را ارائه می دهیم(آنچه که در حقوق ما حیازت مباحات نامیده می شود :تصرف اموالی که قبلا بدون مالک بودند و تصرف آنها مانعی ندارد)مانند ماهی در دریا یا حیوانات وحشی یا نفت و ذخیره های معدنی (مواد معدنی ذخیره در زمین )تصرف اشیایی که هیچ گاه در گذشته مالک نداشته اند را تملک اصلی (اولیه ) می نامند.میزان رفاه اجتماعی سیستمی را بوجود می آورد که در انگیزه و تلاش افراد موثر است.
۱-۲) تملک بوسیله یک فرد
هنگامی سرمایه گذاری اشخاص از نظر اجتماعی مطلوب است که سود برگشتی مورد انتظار آنها از هزینه ای که آنها صرف کرده اند بیشتر باشد.
مثلا اگر ذخایر معدنی زیر دریا بالغ بر ۱۰۰۰ باشد و جستجو و تلاش به احتمال پیدا کردن آن ۱۰ درصد بیافزاید ارزش مورد انتظار تلاش ۱۰۰ خواهد بود.و در نتیجه هنگامی تلاش باید ادامه پیدا کند که هزینه کمتر از ۱۰۰ باشد.
در اینجا نقش قوانین مربوط به جستجوگران و یابندگان در ایجاد بهینه ی اجتماعی قابل توجه است.
اگر مطابق قانون یابنده مالک تمام چیزی است که پیدا کرده :به نحو مطلوبی این قانون سعی و تلاش فرد را بالا می برد.:انگیزه را بالا می برد.
در مقابل اگر قانون:به یابنده تنها قسمتی از ارزش چیزی را که کشف کرده بدهد:باعث می شود که انگیزه ها برای پیدا کردن چیزها:کاهش یافته و حتی ناکافی باشد.
۱-۳) تملک بوسیله افراد متعدد
در اینجا توصیف رفتار اجتماعی بهینه ی یک مقدار پیچیده تر از قبل است .زمانی که شخصی برای یافتن چیزی جستجو می کند افزایش یافتن احتمال اینکه شخصی به طور خاص چیزی را پیدا کند نوعا منجر به افزایش در احتمال کل کشف می شود.
د)بهینه ی اجتماعی تقسیم حقوق اموال و قانون
هنگامی از نظر اجتماعی تقسیم حقوق اموال مطلوب است که بدست آوردن سود بیشتر در مقابل وجود ضرر و زیان اهمیت بیشتری داشته باشد .مثلا تصور کنید که صاحب یک زمین تجهیزات لازم برای بریدن شاخه های درختانش را ندارد و شخص دیگری این تجهیزات را در اختیار دارد .(سود در معامله ی این دو است)و ایجاد یک حق برای این شخص در زمین صاحب زمین :افراد اغلب قادرند که تاثیر متقابل مطلوبی بر روی تقسیم حقوق اموال داشته باشند.
امروزه اشکال گوناگونی از این تقسیم حقوق و منافع به رسمیت شمرده شده است.مثلا نهاد تایم شرینگ TIME SHARING در اموال غیر منقول نهادی است که در این اواخر به رسمیت شمرده شده .(مالکیت زمانی مالکیت مشاع نیست نوعی مالکیت است که محدود به زمان است.به عنوان مثال مالکیت یک ویلا در ۱۲ ماه سال متعلق به ۱۲ نفر است.به عبارتی هر شخصی تنها در یک ماه از سال مالک ویلاست)برخی مفسران پیشنهاد می دهند که وجود محدودیت های قانونی از نظر اجتماعی حتی لازم است چرا که از قطعه قطعه کردن بیش از حد این حقوق جلوگیری می کنند.امااین نگاه به عنوان یک بیان روشن ما را متقاعد نمی کند.اما در یک شرایط خاص مثلا در یک مقررات منطقه ای خاص این محدودیت ها ممکن است اعمال شود (محدودیت در تقسیم بیش از حد حقوق)
مثلا اگر شخص در مکان هایی جستجو کند که دیگران قبلا آن را اتحان کرده اند احتمال پیدا کردن چیزها کم می شود.
مثال ۱:
تصور کنید که A برای یافتن چیزی جستجو می کند و احتمال کشف آن:۱۰ درصد است
اگر B به او اضافه شود احتمال یافتن آن چیز توسط B ۴ درصد است
احتمال یافتن آن توسط A به ۷ درصد سقوط می کند.
(چون B در مکانهایی جستجو می کند که A هم در آن مکانها جستجو می کند )
اگر B با A با هم جستجو کنند :احتمال کشف در مجموع بالا می رود(البته تنها یک درصد)
۴%+۷%=۱۱%
A به تنهایی :۱۰%
۱ درصد افزایش در احتمال کل کشف مربوط است به محاسبه ی اینکه آیا از نظر اجتماعی هم این مطلوبیت برای هر کدام (بلاخص B وجود دارد یا نه)؟
اگر ارزش چیزی که جستجو شده ۱۰۰۰ است
هزینه ی جستجو برای A:۱۵
برای B:۲۰
در نتیجه بهتر است که اولی به تنهایی جستجو کند.چون افزایش هزینه ی B منجر می شود به افزایش هزینه ها یعنی هزینه ی هر دو با هم ۳۵ میشود یعنی اینکه:
۱۱%×۱۰۰۰-(۱۵+۲۰)=۷۵
۱۰%×۱۰۰۰-۱۵=۸۵
اگر هر کس مالک چیزی شود که کشف می کند :
انگیزه ها برای جستجو در کل از بهینه تفکیک می شود و به دلایل اجتماعی فعالیت های جستجو افزایش پیدا می کند.(انگیزه شانس دستیابی را بالا می برد)و حتی ممکن است سود شخصی از سود اجتماعی (مطلوبیت اجتماعی بیشتر باشد)
نکاتی که در اینجا مطرح است این است که
ـ اولا:جستجو از نظر اجتماعی ممکن است متفاوت باشد .
مثلا هنگامی که اشخاص گوناگون اقدام به جستجو در مکان ها ی مختلفی می نمایند تلاش های آنها رقابتی نیست .
اگر چنین باشد سود شخصی و سود اجتماعی یکسان خواهد بود و جستجو بوسیله هر شخصی بهینه خواهد بود.
و هنگامی که افراد با هم در جستجو مشارکت می کنند و با تقسیم مکان ها ی جستجویشان به محیط های محدود معینی در حقیقت باهم توافق می کنند در اینجا جستجو توسط هر شخصی بهینه خواهد بود.
و اگر فعالیت جستجوی هر شخصی اطلاعاتی را برای دیگران در خصوص مکان احتمالی چیزی به هراه داشته باشد در این زمان تلاش برای جستجو کمتر از مطلوبیت اجتماعی آن خواهد بود:یک فرد ممکن است که از سرمایه گذاری کردن در جستجو خودداری کند چون مثلا پیش بینی می کند که دیگران نیز با او هستند یا سودی به او تعلق نمی گیرد یا اینکه شخص برای پنهان داشتن کار خود و برای سود شخصی بردن در شب کار می کند.
ـ ثانیا:
واقعیت فرضیه جستجوی مفرط برخلاف شرایط بیان شده آشکار است که در مثال های گوناگون با تلاش بیشتر انتظار یافتن چیزهای بیشتر نیز می رود.
یک مثال مشهور در اینجا بحث ماهی گیری است با صرف هزینه های فراوان مثلا دستگاه های پیشرفته انتظار می رود که سود بیشتری بدست بیاید.(درحالی که همواره این گونه نیست)یا مثلا در تلاش برای کشف و استخراج نفت هیچ تضمینی برای رسیدن به نفت وجود ندارد!
در جایی که قانون تنها نیمی از مالکیت شیئ پیدا شده ر ا به شخص یابنده می دهد یا مثلا به جسم پیدا شده مالیات تعلق می گیرد:در اینجا جستجوی بیشتر سود را هم کاهش می دهد.(چون منافع از دست رفته هم بیشتر می شود)
یک هزینه ی دیگر برای دولت می تواند کنترل مستقیم بر ارزش فعالیت ها ی جستجو باشد(فصل ماهی گیری –تعداد ماهی گیران-روش های جستجوی آنها-اندازه ی شبکه ها ی مجاز –نوع کشتی ها)
یک راه حل دیگر ممکن است این باشد که دولت حق جستجوی نفت در قسمت های خاصی از ساحل دریا را بفروشد :در اینجا هم ممکن است یکسری مشکلات از جمله کاهش انگیزه برای جستجو (به دلیل وجود قسمت های خاص) وجود داشته باشد.
در نهایت اینکه انگیزه ی بالا باعث بالا بردن سود کل پس از کسر هزینه ها می گردد اگر کنترل دولتی نیز وجود نداشته باشد و پیدا کنندگان مالک کالاهای کشف شده می گردند و خساراتی نیز وجود ندارد.
مینا حسینی