جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


لزوم نگرش جدی به ادبیات پلیسی


لزوم نگرش جدی به ادبیات پلیسی
در هفته نیروی انتظامی به پاس زحمات این عزیزان جان برکف برنامه‌‌های مختلفی در سطح کشور برگزار شد تا مردم بیش از پیش تلاش‌ها و مجاهدت‌های این عزیزان را مورد تقدیر و تجلیل قرارداده و در کنار آن با یکسری هشدارهای پلیسی که همه ریشه در آگاه ساختن مردم دارند آشنا شوند. در این رهگذر صدا و سیما هم برای خودش برنامه‌هایی داشت که در تمام آنها تلاش شده بود مخاطبان با ابعاد گوناگون فعالیت‌های پلیس آشنا شوند. در این بین پخش سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی پلیسی از جایگاه خاص و ویژه‌ای برخوردار بود ؛ چنانچه شبکه‌هایی چون شبکه دوم سیما هر شب راس ساعت بیست و یک فیلم داستانی پلیسی پخش می‌کرد که در ساعت فوق اغلب تماشاگران در حال مشاهده برنامه شبکه دوم سیما بودند.
جا دارد که از مسئولان سیما به خاطر ساخت و پخش فیلم‌های پلیسی تقدیر و تشکر شود. بخصوص آنکه این حرکت یک اقدام تازه و نو بود و اولین سالی بود که این همه فیلم و سریال پلیسی در یک هفته و با گستردگی هرچه تمام‌تر پخش می‌شد ولی در این میان ذکر نکاتی چند حائز اهمیت است تا در آینده‌ای نه چندان دور بر غنای محتوایی و ساختاری این نوع فیلم‌ها افزوده شود.
همان طور که اشاره شد در هفته نیروی انتظامی هر شب یک فیلم سینمایی پلیسی پخش می‌شد که اکثر این فیلم‌ها در داخل بخصوص توسط سیما فیلم تولید شده بود اما آنچه از نظر داستانی این نوع فیلم‌ها می‌توان استنباط کرد این است که گویا در شکل کلان به صورت شتابزده ساخته شده بودند. فی‌المثل در اغلب این فیلم‌ها داستان و رشته‌های داستانی از آنچنان استحکامی برخوردار نبود؛ یعنی فیلم با یک داستان قوی شروع می‌شد که یک یا چند تبهکار با شگردهای خاص و مدرن دست به کارهای جنایی می‌‌زنند. پلیس از پیدا کردن کوچکترین سر رشته‌ای بازمانده جنایتکاران آن قدر بی‌ر‌حم و حرفه‌‌ای عمل می‌کنند که زبده‌ترین کارآگاهان دنیا هم نمی‌توانند ردپایی از آنها پیدا کنند. سیر داستان، سیر پرهیجان و پر از پیچ و خم‌های پلیسی است. ولی ناگهان درتایم‌های پایانی فیلم اتفاقات غیرقابل تصوری می‌افتد. جنایتکاران به یکباره خودشان را لو می‌دهند و به قولی زخم‌های کهنه دهان باز می‌کند آن عده از تبهکاران که در دقایق نخستین فیلم بسیار حرفه‌ای بودند تبدیل به افرادی ساده‌لوح می‌شوند و سرانجام پلیس‌ها در اقداماتی که گویا قرار است برای مخاطب پنهان باشد همه را دستگیر می‌کنند و همه چیز به خیر و خوشی به اتمام می‌رسد.
جالب آنکه گاهی اقدامات کارهای افراد تصنعی و غیر قابل پیش‌بینی است و این برای مخاطب کمی عجیب و باورکردنش هم غیرقابل امکان است. مثلا دریکی از فیلم‌ها که گویا نامش هکر می‌باشد تبهکاران با نفوذ در حساب‌های بانکی افراد مبالغ بسیاری را به جیب می‌زنند و در این بین پای یک دختر دانشجو که با نامزدش هم اختلاف دارد باز می‌شود همه چیز برای جنایتکاران خوب و عالی جلو می‌رود اما ناگهان آنها با یک کار اشتباه که باور کردنش با عقل و منطق جور در نمی‌‌آید یعنی ارسال آدرس برای دختر دانشجو و به دنبالش به صورت نامعلومی پلیس هم از آن آدرس باخبر می‌شود همه جنایتکاران دستگیر می‌شوند و ...
به راستی این جای تعجب است که پس از گذشت ده‌ها سال از ساخت فیلم‌ها و سریال‌های پلیسی و جنایی این نوع فیلم‌ها از نظر داستان دچار ضعف‌های بزرگی هستند و به تبع آن باور کردن آنها برای مخاطبان دشوار است شاید علت این امر آن باشد که داستان‌های پلیسی جنایی در ادبیات ما از جایگاه خوبی برخوردار نمی‌باشند و یا اینکه به نویسندگان این قبیل داستان‌ها جایگاه و ارج و بهای مناسبی داده نمی‌شود.
علت هرچه است بماند اما مهم آن است که داستان‌های پلیسی که ریشه در تخیلات و هوش و ذکاوت نگارنده آن و به تبع آن مخاطبان دارد، در سطح جهان یکی از گونه‌های ادبیات می‌باشد که مخاطبان خاص خودش را دارد.
حال که سخن از ضعف‌ ادبیات پلیسی در کشور به میان آمد چه خوب است این نقیصه از ادبیات ما زدوده شود.
شاید برخی اذعان داشته باشند چون ادبیات پلیسی در کشور ما یک نوع ادبیات جدید است پس زمان می‌خواهد تا این ضعف برطرف شود. این سخن چندان قابل قبول نیست چرا که اولا ادبیات پلیسی در ایران در شکل‌های گوناگون سابقه چند صد ساله دارد به عنوان مثال کتاب معروف “فرج بعد از شدت” که در قرون چهارم یا پنجم هجری نگاشته شده، خود حاوی حکایات مختلف است. در باب پیدا کردن سارق یا قاتل و نیز وجود حکایات مختلف در کتبی چون “جوامع‌الحکایات” اثر محمد عوفی سخن از این دارد که ادبیات پلیسی آن هم در شکل و ظاهری خاص قدمت دیرینه در ادبیات ایران دارد ثانیا اگر نیم‌نگاهی به فیلم‌ها و سریال‌های پلیسی موفق در سال‌های گذشته بیندازیم به واقع مشاهده می‌کنیم که گاهی اوقات ادبیات پلیسی ما از نظر کیفیت با این نوع ادبیات که ریشه در ادبیات انگلستان دارد همتراز و همسان بوده است.
چه خوب است ادبیات پلیسی جدی گرفته شود و در این بین نیروی انتظامی با داشتن اطلاعات و تجربیات گوناگون می‌تواند جلودار این گونه ادبی باشد اصلا چه خوب است در مراکز انتظامی- هنری و ادبی چون “ناجا هنر” مرکزی تحت عنوان ادبیات پلیسی شکل گیرد تا اینچنین ضمن پرمحتوا کردن این گونه‌ ادبی نقش بسزایی در انتقال تجربیات و آگاهی‌های پلیسی به مخاطبان داشته باشد.
به هر حال آنچه عنوان شد، شاید یکسری پیشنهاد باشد اما به جرات می‌توان گفت که اگر در این باب حرکت یا حرکت‌های جدی شکل گیرد در آینده‌ای نه چندان دور ادبیات پلیسی ما می‌تواند در سطح جهانی حرف اول را بزند، چرا که ما به خاطر قدمت ادبی‌مان استعداد پیشرفت در این زمینه را داریم.
اکبرخوردچشم
منبع : روزنامه رسالت