شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


فرشته یا اهریمن


فرشته یا اهریمن
«خشونت خانگی» مختص زمان و مکان خاصی نیست، اما به تقریب می توان گفت اغلب قربانیان آن زنان و کودکانند. زندگی زنان چه آنجا که عامل آسیب های خانگی اند و چه آنجا که قربانی آن می شوند با نگاهی ساده انگارانه و سیاه و سفید قابل بررسی و درک نیست. «کاتلین فرارو» در کتاب «نه فرشته، نه شیطان»، ضمن تلاش برای پرهیز از این نگاه تک بعدی به خشونت خانگی به زنانی می پردازد که از سوی مردان در محیط خانواده بارها آزار می بینند یا از سوی دیگر جرائمی را رقم می زنند که در آنها قربانی مردان هستند.
فرارو با استفاده از مصاحبه هایی عمیق و تیزبینانه و گزارش ها و آمار رسمی، خواننده اثر خود را به درون محتوای اجتماعی، فرهنگی و عاطفی زندگی ۴۵ زنی که به عنوان نمونه برگزیده است می برد. بیش از نیمی از این نمونه ها که هر یک موقعیتی خاص خود دارند، مرد زندگی شان را به قتل رسانده اند.
تز اصلی نگارنده این است که شرایط اجتماعی عمده که نقش چندانی در بروز خشونت در خانه ندارند، در تولید «چرخه خشونت» و ادامه آن بیش از درگیری های فردی، مشکلات شخصی و اختلافات نسلی موثرند. فرارو به عنوان یک جامعه شناس، توجه خواننده اثرش را بر نیروی جریان ها و عوامل تاریخی - اجتماعی موثر در پدیده خشونت خانگی متمرکز می کند و این عوامل را شکل دهنده موقعیت این زنان و روایت شخصی آنها از زندگی شان می شمارد.
اثر او تصویری واضح، کامل و قابل درک از خشونت در خانه ها ارائه می دهد. تصویری که می توان از آن برای تغییر سیاستگذاری های فردگرایانه برپایه کنترل به تصمیم سازی های بنیادین اجتماعی - سیاسی دست یافت.
کتاب در ۶ فصل تنظیم شده و در هر کدام از فصول ارتباط میان قربانی شدن و مهاجم بودن از زاویه ساختارشناسی اجتماعی بررسی شده است. در فصل اول خواننده به مشکلی اشاره می کند که بسیار شایع است؛ اغلب زنان در به یادآوری و درک خشونتی که در خانه نسبت به آنها اعمال می شود دچار مساله هستند، خصوصاً به این دلیل که این تجربه ها همیشه تحت عنوان از پیش تعریف شده خشونت خانگی نمی گنجند.
به عنوان نمونه آیا زنی که در دفاع از خود دست به حمله می زند نیز می تواند «قربانی» خوانده شود؟ و این پرسش تنها در ذهن خواننده نیست که به وجود می آید. برخی از زنان مورد مطالعه توسط فرارو نیز در دادگاه رسیدگی به پرونده شان با این پرسش مواجه بوده اند. اغلب حس این زنان از «خود» و تجربه شان به نوعی غیرواقعی و متفاوت از آن چیزی است که یک بیننده از بیرون محدوده زندگی آنها دریافت می کند. در فصل دوم، نگارنده نوع برخورد همسان و پرداختن ناکافی سیستم قانونی (دولت و تصمیم گیرندگان) به تبیین و تحلیل این دست تجربه ها را به چالش می کشد.
او معتقد است ادبیات حاکم بر نزاع های دو نفره به گونه ای است که در آن بخش وسیعی از تجربه های زنان در چنین مواردی مورد غفلت قرار می گیرد. در فصل سوم فرارو اصطلاح «تروریسم دوستانه» را به کار می برد و شرح می دهد چگونه زنان از طریق ترور شخصیت (که شامل خشونت لفظی و همین طور فیزیکی می شود) به لحاظ روانی دچار مشکلاتی از قبیل عدم خودباوری و اعتماد به نفس پایین و بسیاری عوارض دیگر می شوند.
نگارنده در چهارمین فصل از در مخالفت با ایده ای درمی آید که سوءرفتار والدین در کودکی را جزء عوامل اصلی تاثیرگذار در رفتارهای زنان تحت خشونت در بزرگسالی می خواند. فصل بعد بر روی زنانی متمرکز می شود که همسر خود را به قتل رسانده اند و تا آنجا گسترش می یابد که دریابد چه نیرویی این زنان تخریب شخصیت شده را وامی دارد دست به اقدامی از این دست بزنند.
آخرین فصل نیز به زنانی می پردازد که موفق به متوقف کردن خشونت فرد مهاجم در خانواده نسبت به شخص ثالث (که اغلب فرزندان خانواده هستند) نمی شوند. فرارو در ارزیابی خود در تلاش است با نگاهی منصفانه به موضوع بنگرد. او بارها در اثرش به خود و خواننده یادآوری می کند درک و تحلیل رفتار و توضیح دادن آن به معنای توجیه عمل اقدام کنندگان به قتل نیست.
این اثر برای خوانندگانی که به دنبال درک عوامل ساختاری و اجتماعی دخیل در شکل گیری خشونت خانگی هستند بسیار مفید و روشنگر خواهد بود. فرارو معتقد است بی توجهی به این عوامل به عنوان دلایل ریشه ای پدیده، از عمده مواردی است که به عقیم شدن هر تلاشی برای رفع مشکل در سطح کلان می انجامد و در نتیجه به جای پیشگیری و از بین بردن زمینه بروز این پدیده، قانون ناچار به اقدامات تنبیهی خواهد بود (یعنی آنچه در حال حاضر اتفاق می افتد.)
«نه فرشته، نه شیطان» را کاتلین فرارو در ۳۴۴ صفحه نگاشته و انتشارات دانشگاه نورث الیسترن در سال ۲۰۰۷ به چاپ رسانده است.
مهدیس امیری
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید