یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


سلاحی کارآمد برای غول رسانه ای


سلاحی کارآمد برای غول رسانه ای
اگر می خواهید تنها بخشی ازقدرت روبرت مرداک را در ذهن تصور کنید، کافی است نگاه انتقادی «براوس داور » را در کتاب »«ماجراهای روبرت در چین » مرور کنید . کتاب «داور»، معاون مرداک در چین که در فوریه منتشر شد؛ بررسی تامل بر انگیزی از قدرت مردی است که نمی تواند به خود بقبولاند هر کس اراده کند می تواند در مقابل قدرت مالی وی عرض اندام کند. (۱)
«داور» در این کتاب توضیح می دهد که نفوذ مرداک در چین با دو استراتژی توام با خطا همراه بوده است؛ نخست صرف هزینه خیره کننده ۵۲۵ میلیون دلاری برای سرمایه گذاری کلان درشبکه تلویزیونی Star TV؛ شبکه ضعیف ماهواره ای مستقردر هنگ کنگ و دوم نطقی که وی در سپتامبر ۱۹۹۳ و پس ازخرید چند مؤسسه بازرگانی ایراد کرد؛ نطقی که به زعم وی نه آن را از روی دقت نوشته بود و نه هوشیارانه آن را قرائت نمود.
مرداک در این نطق ابراز داشت: «ارتباطات نوین از راه دور، تهدید آشکاری را برای رژیمهای دیکتاتوری در هر نقطه جهان ایجاد کرده است. پخش برنامه های ماهواره ای، امکان ارایه اخبار فقر و گرسنگی را در بسیاری از جوامع بسته با پس زدن شبکه های کنترل شده دولتی میسر ساخته است.»
شاید با شنیدن همین سخنان بود که رهبران چین از کوره در رفتند. لی پینگ؛ نخست وزیر،عجولانه دستور توقیف دیش های ماهواره ای در این کشور را صادر کرد و از آن پس بود که مرداک قدرت گذشته اش را از دست داد و مجبور شد ده سال پس از آن را دست به عصا حرکت کند. چرا که درفرآیند معاملات تجاری، این سرمایه داران بزرگ بودند که حامیان قدرتمند دولت کمونیستی چین به شمار می رفتند . در طی ۶ ماه توقیف لی پینگ، مرداک سطح بی بی سی را از رادیو تلویزیونstar چین کاهش داد، علاوه بر این وب سایتی را برای تبلیغات سیاسی رژیم چین در روزنامهDaily People"sتدارک دید . علاوه بر این «هارپر کولین»؛ مؤسسه انتشاراتی مرداک بخشی از دارایی اش را صرف انتشار بیوگرافی کسل کننده ای از دنگ شیائو پینگ- عالی ترین مقام چین- کرد که توسط دختر دنگ به رشته تحریر در آمده بود.
در ۱۹۹۷ مرداک با اینکه قبلاً زیانهای خرابکاری قبلی اش را طی ۴ سال قبل از آن آزموده بود، نطق دیگری را ایراد کرد. وی در این نطق گفت: «چین بازاری متفاوت، با جامعه و ارزشهای اخلاقی است که شرکتهای غربی باید با آن کنار بیایند.» داور می گوید پس از این سخنرانی عده ای متملق به وی گفته اند که هر مقام رسمی چین یک کپی از این نطق را دریافت کرده است.
این سخنرانی با همه حرف و حدیثهای آن برگزار شد، اما دیشهای ماهواره ای همچنان در توقیف ماندند. بنابر این، او این بار حتی بیش از گذشته دست به عصا راه می رفت. این در حالی است که در همان حال پسرش جیمز ادعا می کرد رسانه های غربی با تاکید بیش از اندازه برموضوعاتی جنجال برانگیزهمچون حقوق بشر، تصویری منفی و کاذب از چین را در اذهان نقاشی کرده اند. (۲)
بدنامی بیشتر برای مرداک زمانی شکل گرفت که وی به شرکت انتشاراتی اش؛ «هارپر کولین » دستور عدم انتشار کتاب «کریستوفرپتن »، فرماندار سابق هنگ کنگ را که در آن مسؤولان چینی را به باد انتقاد گرفته بود، صادر کرد.
«داور» در این کتاب فاش می کند مرداک مجبور شده بود خودش مستقیماً وارد گود شود و مداخله کند (او به ناشرانش دستور داد کتاب را خمیر و نابود کنند) چون قاعده معمولش کنترل و سانسور بود. مرداک بندرت مبادرت به صدور دستورالعمل یا بخشنامه به معاونان بالای اجرایی یا ویراستاران می کرد. در عوض، انتظار نوعی تسلیم بی چون و چرا را از سوی آنها داشت. در چنین شرایطی، افراد نیز دیگر نیازی به آموختن آنچه باید انجام می دادند نداشتند و هر فرد به تنهایی می دانست در این چرخه چه وظیفه ای بر دوش او سنگینی می کند.
«داور» همچنین اثبات می کند که رهبران چین هیچ گاه چیزی از کتاب کریس پتن نپرسیدند؛ آنها حتی نمی دانستند که دیگر آن کتاب وجود خارجی ندارد و مرداک آن را نابود کرده است.
اما در عین حال، واقعیت آن است که استراتژی مرداک در چین شکست خورد و او از این نکته متعجب بود که نمی توانست این استراتژی را تکرار کند. او «برای نخستین بار در طی دوره اخیر زندگی اش با سازمانی قدرتمندتر و مصمم تر از خودش مواجه شده و اینک مجبور بود با از دست دادن حداقل یک بیلیون دلار، از این کشورعقب نشینی کند.
ناشر انگلیسی داور به من گفت: گمان می کنم روایت واقعه مرداک، فرجام طبیعی این سریال بود. ما با نویسنده زبده ای سروکار داشتیم که آماده رسیدن به این نقطه بود. ما قرارداد خود با او را فسخ کردیم، چون نمی توانستیم به تقاضای بیش از اندازه بازار پاسخ دهیم. این کتاب در اکونومیست و فایننشال تایمز بازبینی شد، اما نه این و نه آن ونه هیچ روزنامه انگلیسی دیگر تحت تأثیر گوینده آن قرار نگرفتند.
همان گونه که من بعید می دانم کتاب تنها توسط یکی از مؤسسات نشر وابسته به مرداک مورد بازبینی قرار گرفته باشد.(۳)
عنوان ویراستار دیگر کمپانی خبری مرداک، نشریه «نگاهی به اقتصاد خاور دور» بود که ماموریت داشت کتاب «داور » را مورد بازبینی قرار دهد و قرار بود بخشهای تحریک کننده و نیشدار آن را بردارد. (۴)
اما مقالات دیگر چه بود ؟ چرا آنها باید رضایت خاطر مرداک را فراهم می کردند؟ براوس داور به من می گوید کافی است واکنش رسانه های انگلیسی را به این کتاب بینید، آن وقت شما و هر کس دیگری می تواند بفهمد چرا احترام عده ای از چینی ها به مرداک تا این حد عجیب است . یک امپراتور که ترس را در درون پیروان خودش القا می کند، نیازی به بالا بردن دستهایش و استفاده از اهرم زور در برابر آنها ندارد(۵)، او می تواند به سلطه این چنینی خود ادامه دهد. علاوه بر این، من گمان می کنم طرفداری متعصبانه ای در قبال بازبینی بخشهایی از این کتاب نیز وجود داشته است.
وقتی من در کشورهای دوردست کار می کردم، کتابهایم درباره رنج مردمان گمنامی بود از روی فراغت مورد بررسی قرار می گرفتند؛ اما وقتی به وطن خویش بازگشتم و کتاب «اسیر دولت» را نوشتم، شرکت انگلیسی Takeove آن را نپذیرفت.
بدین سان، برای ناشری که چنین ترسی را القا می کند، گاهی هم داستان داور را می توان گامی به عقب و به سوی پرتگاه دانست؛ او می بیند که شرکت انتشاراتی مرداک هیچ گاه متعهد پوشش مطلوب دولت چین نمی شد و تنها ادعا می کرد «بی طرف»، منصف و متعادل است. داور این ضوابط را ارزشمند قلمداد می کند. با وجود این، دلیل استفاده آنها از چنین شیوه ای را جلب رفتار موافق می داند.
اظهارات Wang Yukui سخنگوی مرداک تأمل برانگیز است، آنجا که می گوید: «ما نمی توانیم در چین برنامه هایی را که تهاجمی هستند، پیاده کنیم. اگر شما این را خود سانسوری می دانید، پس ما همواره به خودسانسوری متوسل می شویم»(۶)
او درتبیین این موضوع که «مرداک خیلی به ندرت بخشنامه و یا دستورالعمل صادر می کرد» دچار اشتباه شده بود و من یقین دارم که انتظار تسلیم بی چون و چرا و بدون قید و شرط، سلاحی قدرتمند تر برای مرداک است . تردید دارم که او نیازی به گفتگو با ۲۴۷ سردبیرش برای حمایت از حمله به عراق داشته باشد، اما آنها این کار را برایش انجام دادند.(۷)
قدرت برای چنین فردی نه با زور، بلکه توسط وحشت تثبیت شده است . چنانچه هر فرد برای تفسیر خواسته های رئیس خود و برآوردن آن، حتی قبل از آنکه او بخواهد دست به کار می شود.
جورج مونیبورت / گاردین ترجمه: سحر عرفانیان
منابع :
۱- Bruce Dover، ۲۰۰۸ ماجراهای روبرت در چین: چگونه مرداک یک شانس را از دست داد و یک زن گرفت انتشارات ماینستریم
۲- ایمیلی از بیل کمپل دوم آوریل ۲۰۰۸
۳- روز مارک، دوم آوریل ۲۰۰۸ روزنامه استرالیایی Literary
۴- دونالد گرینلس، سوم مارس ۲۰۰۸، نگاهی به کتابی که مرداک نابود کرد. نیویورک تایمز
۵- ایمیلی از براوس داور، هفدهم آوریل ۲۰۰۸-
۶- خبرگزاری فرانس پرس، بیستم دسامبر ۲۰۰۱، نگاه گروه خبری مرداک برای تسلط بیشتر به چین پس از راه اندازی تلویزیون
۷- اندرو نیل، ۲۳ ژانویه
Far Eastern Economic Review:
مجله خبری و انگلیسی زبان«نگاهی به اقتصاد خاور دور » ابتدا پنجشنبه هرهفته در هنگ کنگ منتشر می شد که به دلیل مشکلات مالی متوقف و در دسامبر ۲۰۰۴ به یک ماهنامه تبدیل شد. همزمان تغییررویه داد به گونه ای که تمامی مقالات آن را نویسندگان غیر کارمند که در یک رشته معین کارشناس بودند می نویسند. این نشریه هم اکنون جمعه هر ماه ( به استثنای فوریه و آگوست) انتشار می یابد. این مجله هم اکنون توسط شرکت خبری روبرت مرداک اداره و منتشر می شود . مرداک در سال ۲۰۰۷ امتیاز آن را از مؤسسه انتشاراتی و تجاری داوجونز خریداری کرد.
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید