سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


تو بی خود رفتی لوله کش شدی، لوله باید تورو می کشیدہ


تو بی خود رفتی لوله کش شدی، لوله باید تورو می کشیدہ
آدم ها به دو دسته بزرگ تقسیم می شوند؛ لورل ها و هاردی ها. کار لورل ها به هم ریختن دنیا و کار هاردی ها حرص خوردن از دست لورل ها است. الیور هاردی فقید همیشه در حال مواجهه با عملیات غیرقابل پیش بینی لورل است. هاردی از درون یک آدم ساده است که دنیا را همان طور که هست می خواهد اما گیر یک لورل افتاده که به شکل ابلهانه یی دنیا را جور دیگری می خواهد، در نتیجه هی حرص می خورد و سعی می کند خرابکاری های لورل و باقی لورل های جهان را ماله بکشد. اما چون زورش نمی رسد و دامنه رفتارهای لورل بیش از توانایی های یک آدم معمولی با اضافه وزن معمولی است، کار همیشه به جای باریک می کشد. در فیلم احمق ها در دریا، هاردی به بیماری «بوق نزن فورمن» دچار می شود. هاردی بیچاره در راه استراحت با انبوهی از خرابکاری های لورل و دیگر لورل ها (دکتر، لوله کش، استاد ترومپت لورل، یخچالی که با باز کردن درش رادیو شروع به کار می کند و رادیویی که یخ زده) کارش به جنون می کشد. در فیلم احمق ها در آکسفورد کار به جای باریک می کشد و لورل با ضربه یی به سرش لرد شده و هاردی بدبخت را که چاقالو خطاب کرده و به عنوان خدمتکار استثمار می کند. هاردی در این میان همه بلایا را تحمل می کند، لبخند می زند، با کراواتش بازی می کند و سعی می کند همه چیز را به حالت اولیه و آرامش بخش آن برگرداند، اما مگر در جهانی که انبوهی از لورل ها در آن در حال رشد و تکثیر هستند، می توان روی آرامش را دید. هاردی ها بخش اندک نخبه های جهان و لورل ها بخش گسترده و اکثریت قاطع جهان را به خود اختصاص داده اند. حرف حساب لورل ها تغییر (انواع ایرانی لورل فقط حرفش را می زنند) و حرف حساب هاردی ها (نوع وطنی هاردی کاملاً نادر و در حد تعداد کرگدن های ایرانی گزارش شده) آرامش است. لورل ها نمی توانند مثل بچه آدم سرجایشان بنشینند و هاردی ها نمی توانند آرامش پیدا کنند و این تراژدی کمیک جهانی است که در آن زندگی می کنیم.
حالا که به لطف انتشارات افق مجموعه یی از یادداشت های روزانه علی میرفتاح در روزنامه شرق با عنوان کرگدن نامه در کتاب قلندران پیژامه پوش منتشر شده، می توان درباره علت بامزه بودن و ریشه بامزگی این نوشته ها با دقت بیشتری حرف زد. در این نوشته ها اساس تضاد ها و ریشه برخورد های کلامی همان رویارویی ابدی هارد ی ها با لورل ها در جهان است. یک هاردی معتدل (علی میرفتاح) در جهان متن با تعدادی لورل (مویدی، کپورچالی، امیرشاهی و روشن ضمیر) و در جهان بیرون از متن (یاغچی و دوستان) روبه روست. در جهان متن لورل های موجود با مجموعه یی از رفتارهای کاملاً ناهنجار که با تکرار تبدیل به هنجار شده، به تفسیر از جهان و پیرامون خود می پردازند. اذهان آشفته و حافظه ویران در کنار خودخواهی و اعتماد به نفس لایزال (آخ که چقدر لورل ها اعتماد به نفس دارند) جهان خودشان را می سازند. حاضران حلقه مویدیه دور بساط خاکسارانه خود جمع می شوند و بدون توجه به جهان و پدیده های دوران امروز به ارائه تفسیر خود از جهان و پدیده هایش می پردازند. گپ این پیرمردان لورل صفت اگرچه با مزه و خنده دار است، اما در ذات خود بخشی از درون ما را افشا می کند. مرحومان فروید و یونگ در این زمینه نظریاتی دارند که می توان درباره آن چیزهایی نوشت اما آقایان مویدی، کپورچالی و روشن ضمیر و امیرشاهی چون حوصله عمل و قدرت تکان خوردن ندارند (اغلب لورل های ایرانی دچار این وضعیت هستند) کارشان به نظریه پردازی ختم می شود. در این میان میرفتاح به عنوان تنها هاردی جمع قصد دارد آنها را با شرایط واقعی وفق دهد، ولی مگر هاردی توانست لورل را به راه راست هدایت کند که میرفتاح با قلندرانی که پیژامه راه راه و زیرپیراهن دوگاونشان به تن دارند و همه چیز برایشان فراتر از بساطشان نیست، بتواند کاری کند.
علی میرفتاح یکی از چهره های تاثیرگذار مطبوعات بعد از انقلاب است. فعالیت او در موسسه مطبوعاتی سوره و به ویژه هفته نامه مهر در ایجاد نگرشی تازه به روزنامه نگاری در بین نسل هایی که هنوز مشق این کار را می کردند، غیرقابل انکار است. در این میان با از بین رفتن فعالیت های موسسه مطبوعاتی سوره، میرفتاح شکل دیگری از روزنامه نگاری را با نگارش ستون روزانه در برخی روزنامه ها ادامه داد که یکی از درخشان ترین آنها ستون کرگدن نامه است. آدم های این کاره می دانند که نوشتن ستون طنز روزانه یعنی چه کار مشقت باری. در میان این همه لورل ریز و درشت در محاصره باشی و بنشینی طنز بنویسی. اما میرفتاح مرد کارهای سخت است (همه هاردی ها این طورند). حتماً پیش خودتان می گویید این محمودی رفیق میرفتاح است و دارد همین طور برایش نوشابه باز می کند. نوشابه که سهل است. شربت خیار سکنجبین هم درست می کنم. حالا چرا؟ بیایید به همان دنیای هاردی ها و لورل ها برگردیم. من هم مثل همه هاردی های جهان دچار بیماری «بوق نزن فورمن» شده ام. حلقه محاصره لورل ها هر لحظه تنگ تر می شود. این وظیفه ما هاردی هاست که به یاری هاردی های تک افتاده بشتابیم. باور ندارید. بروید کتابفروشی محل تان و یک جلد کتاب قلندران پیژامه پوش بخرید. حتی اگر آن را به قیمتی معادل چهارتا فلافل ابودنیا هم نخریدید خیالی نیست. نگاه کردن پشت جلد که خرجی ندارد. نگاه بکنید و ببینید که طراح جلد محترم چگونه مانند یک لورل در حال فعالیت از پشت خنجرزنی در محدوده پشت جلد است. لورل ها همه جا هستند.
ہدیالوگی از الیور هاردی با دوبله استاد مرحوم عزت الله مقبلی خطاب به لوله کش چپول در فیلم احمق ها در دریا
علیرضا محمودی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید