چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


بگو نه


بگو نه
در زندگی هر انسانی شرایطی پیش می‌آید كه «نه گفتن» مشكل می‌شود.برای مثال، فرض كنید در یك برنامه‌ریزی دقیق با دوستانتان، تصمیم گرفته‌اید تعطیلات آخر هفته را به اسكی بروید اما والدینتان می‌گویند ترجیح می‌دهند این هفته را با هم و در كنار هم باشید. رئیس اداره از شما می‌خواهد بعد از اتمام ساعت عادی كار، امروز را بیشتر كار كنید و به منزل نروید اما شما اصلاً شرایط اضافه‌كاری ندارید و برای بعد از ساعات كار برنامه‌های دیگری چیده‌اید یا اینكه استاد دانشگاه از شما می‌خواهد همراه با او بر روی پروژه تحقیقاتی كار كنید، شاید هم یك لباس نو خریده‌اید و دوستی می‌خواهد آن را قرض بگیرد، كسی از شما می‌خواهد با او به مسافرت بروید در حالی كه از او خوشتان نمی‌آید. ... اگر دائماً مجبور باشیم تسلیم این درخواست‌ها شویم و با آنها موافقت كنیم و به همین خاطر شدیداً احساس ناراحتی داشته باشیم، روزی می‌رسد كه از خود بپرسیم «چرا نمی‌توانم نه بگویم، دلیل به هم زدن برنامه‌های شخصی‌ام، با درخواست دیگران چیست؟ و چرا در جایی كه علاقه به «نه» گفتن دارم با گفتن یك «بله» شرایط سختی به وجود می‌آورم؟»
● پاسخ به این چراها؟
گاهی اوقات هم، انجام دادن كارهای دیگران را از زاویه‌ای متفاوت می‌بینید و فكر می‌كنید درخواست آنها از شما به معنای مهم و با ارزش بودنتان است و اگر آن را نپذیرید در واقع نباید هرگز منتظر تكرار چنین شرایطی باشید. تمام موارد ذكر شده نمونه‌هایی از مزاحمت‌های فكری بود كه پیش از نه گفتن به یك درخواست از ذهن ما شكل می‌گیرند.
● از چه راه‌هایی می‌توان «نه گفتن» را ساده‌تر كرد؟
۱) قدم اول: در قدم اول سدها یا موانعی كه از نظر اخلاقی بر سر راهتان می‌بینید را شناسایی كنید. برای مثال اگر دوستی می‌خواهد نوار كاست مورد نظر شما را امانت بگیرد و از آن استفاده كند اگر به او نه بگویید چه عواقبی خواهد داشت؟
▪ آیا می‌ترسید او هرگز پس از این ماجرا با شما صحبت نكند. یا اگر به كارفرمایتان «نه بگویید» از كار بر كنار می‌شوید؟ یا رد درخواست استاد دانشگاه، نمره مناسبی را در پایان ترم، برای شما به همراه ندارد.
۲) قدم دوم، پس از بررسی خطرات احتمالی از بعد منفی آن، با واقع بینی شرایط احتمالی را در ذهن خود ترسیم كنید.
▪ اگر نه بگویم دوستم كمی ناراحت می‌شود اما پایه‌های دوستی ما استوارتر از این است كه با این مورد خراب شود. از طرفی شاید دوستم به خاطر شنیدن «نه» صریح و رك من نسبت به دوستی ما اعتماد بیشتری پیدا كند.
▪ رئیس اداره حتماً در برابر «نه» گفتن من كمی ناراحت می‌شود. اما اگر «بله» بگویم و با توجه به فشار روحی ناشی از به هم خوردن برنامه‌هایم عصبانی و بی‌حوصله كار كنم عواقب بدتری پیش خواهد آمد.
۳) قدم سوم، قطعاً مطالعه شرایط احتمالی از دیدگاهی منطقی‌تر و خوش بینانه‌تر این امكان را به وجود می‌آورد كه عدم پذیرش خود را اعلام كنیم. در این مرحله مستقیم و با وضوح كامل «نه» را بگویید. اجازه دهید حركات و رفتار ناشی از مخالفت شما با انجام مساله موردنظر با كلامتان هماهنگ باشد، پس بهانه‌تراشی بی‌مورد نكنید و به دنبال توجیه ماجرا نباشید.
البته از آن جایی كه عادت كرده‌اید سال‌ها «بله» بگویید و هنر «نه گفتن» به موقع را نداشته‌اید برای موارد اولیه این تمرین به مشكلاتی برخورد می‌كنید كه بهتر است برای تمرین این مهارت! نخست از موارد ساده‌تر شروع كنید و به مواردی «نه» بگویید كه احتمال خطر و صدمات ناشی از آن كمتر است. به این ترتیب می‌توانید بعد از مدتی به رئیس یا مافوق خود هم در شرایط منطقی نه بگویید.
منبع : روزنامه تهران امروز