جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

تاملی بر یک پیروزی


تاملی بر یک پیروزی
پیش از آنکه محمد البرادعی از در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بگذرد، محمود احمدی‌نژاد چند هزار کیلومتر دورتر از وین و در بندرعباس ایران گفته بود که <گزارش تازه آژانس، نشانه پیروزی ما در پرونده هسته‌ای است>، اما تنها دقایقی پس از آن گزارش ۱۱ صفحه‌ای دبیرکل ‌ IAEA روی میز دیپلمات‌ها قرار گرفت، واکنش رسانه‌های جهانی جالب توجه بود.
گرچه بیشتر خبرگزاری‌ها گزارش البرادعی را <به سود ایران> دانستند اما در میان این موج مثبت، گزارش‌های ‌BBC ، ‌CNN و ‌ NYTimes نشان داد که برخلا‌ف تصور طرف ایرانی، ابهام غرب همچنان باقی است و پرسش‌ها ادامه دارد. اکنون در ایران، دولت نهم از گزارش البرادعی چون یک برگ برائت بهره برده، روزنامه‌های هوادار دولت دیروز با تیترهای حماسی سخن از <پیروزی در فینال هسته‌ای> داده‌اند و صدا و سیما پشت سر هم سرودهای میهنی پخش می‌کند، اما در خارج از کشور گویی نه از تیترهای حماسی کاری بر می‌آید و نه سرودهای ملی می‌توانند هیاهوی غرب را فرو نشانند. در همین زمانی که دولت برای مردم ایران کارت شرکت در جشن فرستاده، دیپلمات‌های اروپایی و آمریکایی دور یک میز نشسته‌اند و به پس و پیش کردن بندبند قطعنامه‌ای مشغول هستند که قرار است برای سومین بار در آینده‌ای نزدیک به تحریم ایران و به گونه‌ای شدیدتر منتهی شود. مشکل اما از کجاست؟ آیا گزارش‌های البرادعی فاقد اعتبار و استناد و بی‌ارزش است یا این گزارش‌ها از اساس نمی‌تواند پاسخگوی پرسش‌ها و ابهام‌های غرب باشد؟ گزینه دوم را می‌توان درست‌تر دانست. ایران و آژانس پس از یک دوره روابط سرد و تاریک، در نوامبر گذشته اعلا‌م کردند که این روابط را بر اساس <مدالیته> از سر می‌گیرند. این مدالیته چیزی نبود جز <همکاری پایاپای در حل ابهام‌های پرونده هسته‌ای ایران به صورت گام به گام در یک برهه زمانی مشخص.> ایران توافق کرده بود که <در هر مرحله به یک‌سری پرسش‌های مشخص پاسخ دهد و در برابر آژانس اعلا‌م کند که آن بخش از پرونده شفاف و به بایگانی سپرده شده.> به تعبیر علی لا‌ریجانی که در زمان آغاز این همکاری‌ها، عهده‌دار گفت‌وگو‌ها و رایزنی‌های هسته‌ای بود؛ <مدالیته ایران و آژانس موفق از آب درآمد> و گزارش تازه البرادعی نیز حکایت از همین موفقیت دارد اما مدالیته ایران و ‌ IAEA نمی‌تواند اهمیت چندانی برای ۵۵۱ داشته باشد چراکه بر اساسی تنظیم شده بود که هرگز به خطوط قرمز ایران نزدیک نشود؛ همان خطوط قرمزی که برای اتحادیه اروپا و ایالات‌متحده آمریکا نیز به رنگ قرمز است؛ <غنی‌سازی اورانیوم> مهم‌ترین کلید پرونده هسته‌ای ایران است. دولت نهم، برای بارها آن را یک <حق غیرقابل چشم‌پوشی> اعلا‌م کرده اما اروپا و آمریکا نیز برای بارها <نپذیرفتن غنی‌سازی اورانیوم در ایران> را فریاد زده‌اند زیرا با وجود توانایی غنی‌سازی اورانیوم، همیشه احتمال انحراف یک فعالیت هسته‌ای صلح‌آمیز به سمت اهداف نظامی وجود دارد.
به این ترتیب گرچه امروز بخش زیاد اما نه چندان مهمی از ابهام‌ها و پرسش‌های پرونده هسته‌ای ایران برای ‌ IAEA شفاف شده اما با قرمز ماندن غنی‌سازی اورانیوم در هر دو طرف ماجرا، گویی هیچ گامی به جلو برداشته نشده و ایران از پیروزی هسته‌ای سخن می‌راند، آن هم دقیقاً در زمانی که قطعنامه سوم تحریم به امضای غیررسمی دیپلمات‌های اروپایی و آمریکایی رسیده است.
‌ این گزارش نه تنها کمک چندانی به حل مشکل ایران و غرب نمی‌کند بلکه تنها به دست برخی برای پاک کردن صورت مساله‌ای یک پاک‌کن می‌دهد بی‌آنکه مساله به راستی حل شده باشد. آنگاه نتیجه این خواهد بود که دولت ایران راه خود را می‌رود و دولت‌های اروپایی و آمریکایی نیز به راه خود.
ساسان آقایی
منبع : روزنامه اعتماد ملی